از مهمترين مشكلاتی كه بشر امروزی با توجه به همه پيشرفتهای صنعتی و علمی با آن دست به گريبان است، يأس و نااميدی نسبت به زندگی و آينده خود است. تعريفی كه از يأس و نااميدی میتوان ارائه نمود، عبارت است از اينكه انسان نسبت به ارزشمندی خود، احساس ترديد داشته باشد. همچنين نااميدی به حالتی اطلاق میشود كه فرد انگيزه خود را برای پيشرفت، حل مسأله، روابط اجتماعی، موفقيت، تحول، يادگيری، دستيابی به اهداف زندگی و به طور كلی جنبههای مثبت از دست میدهد. پس بايد با اين مشكل و بلا كه حضرت علی(ع) از آن به عنوان بزرگترين بلا ياد میكند، مقابله و پيشگيری شود. عوامل بسياری باعث میشود كه انسان احساس نااميدی كند و مهمترين آنها عبارتند از:
نداشتن هدف درست در زندگی
نداشتن هدف و معنی درست در زندگی يا ضعف ايمان به هدف، مطمئناً رابطه مستقيمی با ناكامی و يأس دارد، انسان بیهدف سرگردان و مضطرب است و هر لحظه به سويی میرود و فعاليتهايش نتيجه بخش نيست، گرفتاریهای زندگی به او فشار میآورد و هيچ توجيهی برای سختیها و رنجها ندارد.
مقايسه خود با ديگران
وقتی انسان خودش را با ديگران و به ويژه افراد موفق كه همه از آنها تعريف میكنند مقايسه كند، و ببيند كه نسبت به آنها كار چندانی بلد نيست، احساس شكست و نااميدی به وی دست میدهد.
انتظارات و توقعات بيش از اندازه
برخی والدين توقعات زيادی از فرزندان خود دارند. میخواهند فرزندشان در رشته تحصيلی اش نمره عالی كسب كند و شاگرد ممتاز شود. گاهی اوقات خود افراد چنين توقعاتی از خويش دارند و دوست دارند كه در هر زمينهای بهترين باشند. مثلاً انتظار دارند كه در امتحان پايان ترم يا كنكور دانشگاه با نمره بالا قبول شوند، وقتی پذيرفته نشدند، و نمره كمی آوردند، احساس نااميدی به آنها دست میدهد و چنين فكر می كنند كه هيچگاه در زندگی موفق نمیشوند.
برداشت نادرست
برخی ديگر وقتی در يك زمينه شكست میخورند يا يك بار شكست میخورند، از آن نتيجه میگيرند كه در هيچ زمينهای و در هيچ زمانی موفق نخواهند شد. اين تفسير و برداشت نادرست باعث افسردگی و احساس ارزشمندی و عزت نفس پايين در وی میشود و عملاً هم به شكست منجر میگردد.
عوامل ديگری چون:
سستی، تنبلی و اهمال كاری در كارها.
ضعف اراده و اعتماد به نفس و عزت نفس.
عدم سخت كوشی و تلاش و فقدان استمرار و جديت در كارها.
عدم استفاده از استعدادها و شايستگیها.
قاطع نبودن در تصميمات و عدم ثبات كاری.
منفی نگری، خودبينی و تنگ نظری.
عدم انعطافپذيری در برابر حوادث و نپذيرفتن واقعيات زندگی و... .
تك روی و عدم كمك از افراد متخصص و با تجربه.
راههای پيشگيری و درمان يأس و نااميدی
با تمرين و به كارگيری روشهای زير میتوانيد بذر اميد و اعتماد به نفس را در خويش تقويت نماييد:
توانايیها و استعدادهای خويش را در نظر آوريد؛ اگر در برخی موارد ناتوان هستيد و احساس میكنيد كه نسبت به ديگران ناموفق تريد، يقيناً در موارد ديگر نسبت به دوستان و هم كلاسيیهايتان موفقتر هستيد شايد از نظر ورزش نسبت به ديگران عقب هستيد، اما از لحاظ درس نسبت به آنها موفقتر هستيد. بنابراين، فقط ابعاد منفی و ناتوانی های خود را در نظر نگيريد. بلكه زمينههای موفقيّت و توانايیهای خويش را نيز لحاظ كنيد. صحنههايی را كه در گذشته موفق شدهايد هميشه به خاطر داشته باشيد، ليستی از نقاط قوّت خود حتی كوچكترين آنها تهيه كنيد و پيوسته مرور كنيد.
اگر اشتباهی انجام داديد يا دوباره شكست خورديد، به جای سرزنش خود، عمل خود را سرزنش كنيد. مثلاً نگوييد: «من آدم بدی هستم»، يقين داشته باشيد كه اشتباه لازمه انسانيت است و هر انسانی ممكن است اشتباه كند. بلكه درباره رفتار خود قضاوت كنيد و بگوييد: فلان رفتارم مناسب نبود و بايد اصلاح شود.
برای خود هدفی مناسب از زندگی داشته باشيد و با انتخاب اهداف بلندمدت و كوتاهمدت و برنامه ريزی مناسب از پوچی رهايی يابيد.
در ابتدا هدفهای كوچكتر را در نظر بگيريد تا بتوانيد آسانتر به آنها برسيد. افرادی كه اهداف بزرگ و ايده آل در نظر میگيرند و عملاً نمیتوانند در وقت محدودی به آن دست يابند، دچار نااميدی میشوند. اما وقتی انسان اهداف جزيیتر و دست يافتنیتر در نظر بگيرد و در آن زمينه موفق شود، احساس خوشحالی میكند و در آينده در ديگر موارد هم موفق میشود.
مثبتانديش باشيد و واژهها و جملات منفی نظير «من هميشه شكست می خورم»، «آدم ضعيفی هستم»، «هيچ كاری از من بر نمیآيد» را هرگز بر زبان نياوريد.
بيش از اندازه توان خود، انتظار نداشته باشيد: همه افراد مثل هم نيستند، شرايط زندگی و امكاناتی كه در اختيار دارند هم يكسان نيست. افرادی كه موفق هستند و در هر زمينه میتوانند خود را نشان دهند، شايد امكانات بيشتری در اختيار دارند كه اگر شما هم آن امكانات را میداشتيد، موفق میشديد.
از ارتباط طولانی و همنشينی با افراد مأيوس، افسرده و مضطرب اجتناب نماييد.
با افراد موفق دوست شويد و به جای مقايسه كردن خود با آنها، سعی كنيد از تجارب آنها استفاده نماييد.
به خداوند توكل نماييد، ارتباط با منبع لايزال الهی مايه قدرتمندی و احساس توانمندی در شما می شود. توكل به خدا از ترس، اضطراب و نااميدی شما میكاهد. وقتی انسان به خدا توكل میكند، همان خدايی كه همه جا حاضر و بر همه چيز قادر و توانا است، اميدوار میشود و هيچگاه خود را ناتوان نمیبيند. اگر كسی خود را در برابر دشمن تنها ببيند، هر قدر نيرومند و قوی باشد، به زودی روحيه و اعتماد به نفس خود را از دست میدهد ولی اگر احساس كند لشكر نيرومندی پشت سر او است، احساس توانمندی و قدرت میكند، هر چند خودش ضعيف و ناتوان باشد. در روايتی از امام علی(ع) آمده است: «چگونه بترسم در حالی كه تو (خداوند) اميد من هستی و چگونه مقهور شوم در حالی كه تو تكيه گاه من باشی».انسان وقتی به خدا توكل نمود و اميدوار شد، از حالت شك و تحيّر بيرون می آيد و به نصرت و ياری خداوند اميدوار میشود. خداوند در قرآن كريم میفرمايد: «فاذا عزمْت فتوكّل عليا...» امام باقر(ع) نقش توكل را در موفقيت و خودباوری و افزايش عزت نفس اينگونه بيان میكند: «كسی كه به خدا توكل كند، مغلوب نمیشود و كسی كه به دامن لطف اش چنگ زند و به او اميدوار شود شكست نمیخورد». پس علاوه بر راهكارهای علمی كه در تقويت اعتماد به نفس و خودباوری انسان نقش دارد، توكل به خدا بسيار مهم و ارزشمندتر است و میتواند عزت نفس و احساس كارآمدی فردی را در انسان تقويت كند.
اراده، اعتماد به نفس و عزت به نفس خود را تقويت كنيد و در تصميمات خود قاطع باشيد.
بدانيد كه هميشه سختیها و ناگواریها با زندگی دنيوی عجين است و بايد با سختكوشی و تلاش خود آنها را پشت سر گذاشته و رو به خوشبختی و كمال گام برداريد.
از تفريحات سالم، گردش در طبيعت و ورزش كردن غافل نشويد.
حرف آخر اينكه زندگی را سخت نگيريد، زندگی لذت بخشتر از آن است كه فكر میكنيد، فقط شرط آن اين است كه اهل عمل باشيد و ايمان تان به خدا را تقويت كنيد و محبّ ائمه اطهار(ع) باشيد.
در يأسهای شديد و پژمردگیهايی كه سازمان روانی تان به هم خورده است حتماً از روانشناس بالينی كمك بگيريد.