دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

نمونه ای از استقلال در سیره و گفتار پیامبر(ص)

No image
نمونه ای از استقلال در سیره و گفتار پیامبر(ص)

كلمات كليدي : تاريخ، پيامبر، استقلال، كار، تلاش، عزت

نویسنده : گلشاد حيدري

از نظر لغوی استقلال به معنای آزادی داشتن و به خودی خود و بدون مداخله کسی کاری را انجام دادن است.[1]

استقلال حقیقی در تکیه بر حق و گسستن از غیر خداست و تا زمانی که انسان به خدا روی نکند و چشم امید از غیر نبندد، حقیقت استقلال را در نمی‌یابد. به همین سبب پیامبراکرم(ص) در همه امور خود به خدا تکیه می‌کرد و با رفتار و کردار خود سعی می‌کرد مسلمانان را متوجه این اصل با ارزش در زندگی نماید و عملا شخصیت مستقل را در آنان احیا می‌کرد.

راه و رسم پیامبر(ص)

پیامبر(ص) بهترین نمونه و سرمشق مسلمانان است تا پیروانش با تأسی از وی به استقلال حقیقی دست یابند.

آن حضرت در تمام امور شخصی خود کاملاً مستقل بود و هیچ یک از امور خود را به دیگران واگذاز نمی‌کرد و به هیچ کس وابسته نبود. چنانکه در مورد آن حضرت گفته‌اند: «کان یخصف نعله و یخیط ثوبه و کان اکثر عمله فی بیته الخیاطه»[2] رسول‌خدا لباس خود را می‌دوخت و پای افزار خویش را پینه می‌زد و بیشترین کاری که در خانه انجام می‌داد، دوزندگی بود.

در مورد استقلال عمل پیامبر(ص) در امور شخصی از عایشه نقل شده است که «کان فی بیته فی مهنة اهله، یفلی ثوبه، و یحلب شاته و یرفع ثوبه و یخصف نعله و یخدم نفسه و یقم البیت و یعقل البعیر و یعلف ناضحه و یأکل مع الخادم و یعجن معه و یحمل بضاعته من السوق»[3] رسول‌خدا در خانه خود در خدمت خانواده خودش بود، لباس خود را پاکیزه می‌کرد. گوسفندش را می‌دوشید، جامه خود را وصله می‌کرد، پای افزار خویش را پینه می‌زد، خانه را جارو می‌کرد، شتر را می‌بست و شتر آبکش را علوفه می‌داد، با خدمتکارانش غذا می‌خورد و با او آرد خمیر می‌کرد و کالای خویش را خود از بازار حمل می‌کرد.

همچنین آن حضرت در خانه را خودش باز می‌کرد و چون خدمتکارانش در دستاس کشیدن خسته می‌شدند او را کمک می‌کردند.[4]

در یکی از سفرهای جنگی وقتی آن حضرت به همراه یارانش در مکانی برای نماز توقف کردند، وقتی همه به سوی آب می‌رفتند، آن حضرت بدون اینکه به کسی چیزی بگوید به سوی شتر خویش برگشت، اصحاب که متوجه برگشت آن حضرت شدند، از ایشان دلیل برگشتنشان را پرسیدند. حضرت فرمود که می‌خواهم زانوی شتر خویش را ببندم. اصحابش گفتند: اجازه دهید ما این کار را انجام دهیم؛ اما پیامبر(ص) در جواب آنان فرمود: «لا یستعین أحدکم بالناس فی قضمة من سواک»[5] هرگز در کارهای خود از دیگران ولو به اندازه یک قطعه چوب مسواک کمک نخواهید.

در واقع آن حضرت بدون در نظر گرفتن مقام و موقعیت خود به عنوان پیامبر و رهبر یک جامعه اسلامی در صدد بود تا عملا با اعمال و رفتار خود به مسلمانان و پیروانش نشان دهد که هر انسانی در هر مرتبه و مقامی باید استقلال عمل و اراده داشته باشد تا بی‌نیاز از دیگران بتواند احتیاجات و نیازهای خود را برآورده سازد و برای دیگران و جامعه سر بار نباشد. این امر خود مستلزم تلاش و کوشش و کسب مهارت می‌باشد. تا فردی در انجام کاری مهارت نداشته باشد، نمی‌تواند از عهده انجام آن براید. حتی کاری چون پینه زدن لباس و یا خیاطی نیاز به مهارت و یادگیری دارد که این امر خود به خود باعث می‌شود تا فرد برای یادگیری آن تلاش نماید تا از این طریق وابستگی خود به دیگران را از بین ببرد. این امر سبب می‌شود تا افراد یک جامعه در سطح کلان وادار به تحرک و تلاش و یادگیری شغل و حرفه شوند تا بتوانند نیازها و احتیاجات خود و جامعه را برآورده سازند تا از وابستگی به دیگران بکاهند. در واقع اعمال و رفتار پیامبر(ص) در خانه و جامعه اسلامی به گونه‌ای بود که سراسر آن درس بود از یک رفتار و یا گفتار آن حضرت می‌شود، صدها درس و پند گرفت. انجام امور شخصی توسط آن حضرت علاوه بر درس استقلال، درس همکاری، تعاون، تواضع، فروتنی، مهربانی ، تلاش، کوشش، عزت و آبرو و صدها درس دیگر را به دنبال دارد.

آن حضرت نه تنها با انجام امور شخصی و خانه خود درس استقلال و تلاش به مسلمانان می‌داد؛ بلکه در مواجه با عزیزترین فرد خانواده خود نیز، این روش را در پیش گرفت و این گونه الگویی برای تمام تاریخ شد. زمانی که حضرت فاطمه زهرا(س) خسته از کارهای روزانه در حالی که دست‌هایش آبله زده و اثر حمل مشک آب بر سینه‌اش نشان گذاشته بود، برای کمک و انجام امور منزل از پدرش تقاضای کنیزی نمود تا همکار و همیار وی در انجام امور باشد، آن حضرت یگانه دخترش را دعوت به صبر و بردباری نمود، و در عوض دادن کنیز به ایشان اذکاری به آن حضرت آموخت تا بی‌نیاز از کمک دیگران و بهتر از هر خادمی باشد.[6]

رابطه استقلال و عزت

در واقع هدف پیامبر(ص) این بود که افرادی مستقل و آزاده تربیت کند، مردمانی که روی پای خود بایستند و تا آنجا که ممکن است خود نیازهایشان را برآورده سازند تا از احساس نیاز و وابستگی به دیگران جلوگیری شود. وقتی که روحیه استقلال و عدم وابستگی در همه افراد یک جامعه رشد پیدا کند، به تبع در سطح کلان جامعه نیز مؤثر خواهد افتاد و اینگونه یک جامعه و یک ملت وقتی که خود قادر به تأمین اکثر نیازهای خود باشند، از هر نظر مستقل می‌شوند و دیگر نیازی به دیگران نخواهند داشت به تبع این بی‌نیازی، دارای عزت و آبرو خواهند بود؛ اما اگر در برآوردن احتیاجات و امور مورد نیاز خود به دیگران وابسته باشند، مجبور خواهند بود برای تأمین نیازهای خود به خواسته‌های دیگران تن دهند و چه بسا مجبور به تحمل شرایط بسیار بد و احیاناً تحقیرآمیز شوند و در این صورت دیگر هیچ گونه استقلال و عزتی نخواهند داشت.

پیامبر(ص) اصرار داشت که پیروانش با کار و تلاش خود، زندگی شان را تأمین کنند و به حدی این روحیه را ارج می‌نهاد که می‌فرمود: «من اکل من کّدّ یده مرّ علی الصراط کالبرق الخاطف»[7] هر که از دسترنج خویش بخورد از پل صراط چون برق درخشان بگذرد.

با همین نگرش به کار و تلاش و روی پای خود ایستادن و مستقل بودن، می‌فرمایند: «الکاد علی عیاله کالمجاهد فی سبیل الله»[8] فرد تلاش کننده و زحمت‌کش در راه خانواده خویش چون مجاهد راه خداست.

همچنین می‌فرماید: «من اکل من کّدّ یده حلالا فتح له ابواب الجنة یدخل من ایها شاء»[9] هر کس از دسترنج حلال خویش معاش و هزینه خود را تأمین کند. درهای بهشت بر او گشوده شود تا از هر یک که خواست داخل گردد.

آن حضرت به حدی به این استقلال و متکی نبودن به دیگران اهمیت می‌داد که می‌فرمود: «من اکل من کّدّ یده نظر الله الیه بالرحمه ثم لا یعذبه ابداً»[10]

هر که از دسترنج خویش بخورد خداوند با نظر رحمت به او نگرد، آنگاه هرگز او را عذاب نکند.

زیرا کسی که خود کار کند و در برآوردن احتیاجات و نیازهای خود مستقل باشد به دیگران نیازی نخواهد داشت؛ اما کسی که ناتوان از برآوردن نیازهای خود باشد، مجبور می‌شود برای تأمین آن به دیگران مراجعه کند و این‌گونه استقلال و عزت خود را زیر پا می‌گذارد. به همین علت آن حضرت کسانی را که شغل و حرفه‌ای نداشتند، از خود می‌راند و می‌فرمود: «لان المؤمن اذا لم یکن له حرفة یعیش بدینه»[11] زیرا مؤمنی که شغل و حرفه‌ای نداشت باشد، از راه دینش زندگی خود را می‌گذراند.

همچنین در محاسن تلاش و استفاده از دسترنج خود شخص می‌فرماید: «من اکل من کّدّ یده کان یوم القیامه فی عداد الانبیاء و یأخذ ثواب الانبیاء»[12]

مقاله

نویسنده گلشاد حيدري

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS