دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

چشمه ی زمزم

No image
چشمه ی زمزم

چشمه ي زمزم

اسد اسدی آسیابدری

در روزگاران قدیم پادشاه مصر کنیزی داشت که خیلی باوفا و امانت‌دار بود. حضرت ابراهیم (ع) نیز در این دوران زندگی می‌کرد.

همسر حضرت ابراهیم (ع)، ساره فرزندی نداشت. پادشاه مصر آن کنیز وفادار را که هاجر نام داشت به ساره بخشید، ساره به سن پیری رسیده بود، به همسرش پیشنهاد کرد که هاجر را به ازدواج خود درآورد.

هاجر اسماعیل(ع) را به دنیا آورد. ساره از این ماجرا ناراحت شد تا جایی که ابراهیم(ع) از پروردگار خود خواست تا گره این مشکل را حل کند.

خداوند به پیامبرش وحی کرد که همسر و فرزندش اسماعیل را با راهنمایی جبرئیل به بیابانی بی‌آب و علف ببرد. او همسر و فرزندش را با کوزه‌ای آب و اندکی غذا در آن بیابان سوزان تنها گذاشت و هنگامی که می‌خواست به شهر و دیار خود برگردد، هاجر گریه و زاری کرد تا شاید ابراهیم (ع) از تصمیم خود برگردد و گفت: ای ابراهیم! به کجا می‌روی و ما را در اینجا تنها می‌گذاری؟ آن حضرت فرمود: «کسی که مرا مأمور این کار کرده است تا شما را در اینجا تنها بگذارم، خودش سرپرستی شما را به عهده می‌گیرد و از شما محافظت می‌کند.» ابراهیم (ع) به سوی شهر بازگشت تا به کوهی رسید. از آنجا به همسر و فرزندش نگاه کرد و با خداوند راز و نیاز و برای آنان دعا کرد.

هاجر با چادرش سایبانی برای خود و کودکش درست کرد. طولی نکشید که آب و غذای آنان تمام شد. اسماعیل کوچک از تشنگی گریه می‌کرد. مادر طاقت گریه و زاری کودکش را نداشت، برای پیدا کردن آب به بلندای کوهی می‌رفت تا شاید در آن سرزمین بی‌آب و علف، آبی برای رفع تشنگی فرزندش پیدا کند. هاجر در زیر تابش نور شدید خورشید از دور سرابی دید، فکر می‌کرد آب است. تا کوه مروه پیش رفت و هفت بار این مسیر طولانی را برای پیدا کردن آب پیمود و دوباره به کوه صفا برگشت. در آخرین بار مشاهده کرد که فرزندش پاهای کوچکش را از سوز عطش بر زمین می‌کوبد. به امر خداوند از زیر پاهای کودک، چشمه‌ی آبی جاری شد. مادر با تنی خسته و کوفته به نزد اسماعیل آمد. او باورش نمی‌شد، فکر می‌کرد که شاید سرابی باشد. خوب که نگاه کرد، آب روان از زیر پاهای اسماعیل جاری بود. با دستان مبارکش آب برداشت و به کودک نازنین خود آب داد. سپس خودش مقداری از آب نوشید. خداوند را برای این نعمت بزرگ شکر کرد. این چشمه‌ی آب به «چاه زمزم» معروف و مشهور شد. امروزه زیارت‌کنندگان مکه معظمه از آن آب گوارا می‌نوشند و برای تبرک بر‌می‌دارند.

این بانوی نمونه با صبر و بردباری فرمان خدا را پذیرفت و در آنجا همراه فرزندش اسماعیل(ع) زندگی کرد و سرانجام در آن مکان مقدس که زیارتگاه مسلمانان جهان است به خاک سپرده شدند.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

‌فنون متابعت و رفتارسازی 2

در این بخش ‌فنون متابعت و رفتارسازی در راستای آموزش کلاسداری مطرح شده است.
No image

‌فنون متابعت و رفتارسازی 1

در این بخش ‌فنون متابعت و رفتارسازی در راستای آموزش کلاسداری مطرح شده است.
No image

واجب و حرام

در این متن به بیان واجب و حرام با موضوع آموزش کلاسداری پرداخته شده است.
No image

مسابقات عملى (میان پرده ‏ها)

در این بخش به مسابقات عملى (میان پرده‏ ها) در آموزش کلاسداری پرداخته شده است.
No image

رفع خستگى در اجرای برنامه برای نوجوانان و جوانان

در این بخش به موضوع "رفع خستگى" در آموزش کلاسداری پرداخته شده است.

پر بازدیدترین ها

No image

نحوه های مختلف شـروع کلاس توسط مربی

در این بخش "شـروع ها" در جهت آموزش کلاسداری مطرح می شود.
No image

تکالیف و دعاهای کودکان، نوجوانان و جوانان

در این بخش تکالیف و دعاهایی در ارتباط با آموزش کلاسداری مطرح شده است.
No image

شیوه‏ هاى نوین بیان احکام

در این بخش به شیوه‏ هاى نوین بیان احکام در جهت آموزش کلاسداری پرداخته شده است.
No image

واجب و حرام

در این متن به بیان واجب و حرام با موضوع آموزش کلاسداری پرداخته شده است.
No image

مسابقات عملى (میان پرده ‏ها)

در این بخش به مسابقات عملى (میان پرده‏ ها) در آموزش کلاسداری پرداخته شده است.
Powered by TayaCMS