اتوپيا، مدينه ي فاضله، مدينه ي جاهله، مدينه ي فاضله ي مهدوي، علوم سياسي
نویسنده : نرجس عبدیایی
اتوپیا Utopia واژهای است مرکب از OU(او) یونانی بهمعنای «نفی» و کلمهی TOPOS(توپوس) بهمعنای «مکان» میباشد؛ بنابراین از لحاظ لغوی بهمعنای «لامکان»میباشد. در اصطلاح رایج، بهمعنای جزیرهی خیالیای توصیف شده که در آن سیاست و قانون و همه چیز در کمال خوبی اجرا میگردد و نیز نام کتابی از توماس مور در اینباره میباشد. معانی دیگر این واژه عبارتند از: دولت یا کشور کامل و ایدهآل، کشور خیالی، کتابی که دربارهی کشور مرفهالحال بحث میکند.[1]
همچنانکه در معانی اولیه مشخص است یوتوپیا از منظر خود طراحان آن، جامعهای خیالی و غیرقابل تحقق است و در دنیای بشریت جایی برای آن سراغ نداریم و نخواهیم داشت و از همینجا تفاوتهای اصلی یوتوپیای محصول مکاتب مادهگرای شرق و غرب و نطریهپردازان آن با مدینهی فاضله در مکتب اسلام آشکار میشود.
پیشینه
در طول تاریخ انسان در پی تأمین جامعهای مطلوب بوده که خبری از ظلم و تبعیض و جنگ و ستیز و جهل و فقر و مرض در آن نباشد. در این راستا برخی به طراحی و ارائهی نظراتی دربارهی چنین جامعهی آرمانی کوشیدند که به ذکر مختصر برخی از این یوتوپیاها یا رایجترین معادل فارسی آن- یعنی مدینهی فاضله- و شاخصههای آن میپردازیم:
1)مدینهی افلاطونی: افلاطون در مدینهی فاضلهای که ترسیم نموده فقط فلاسفهی حقیقی را شایستهی زمامداری امور سیاسی میداند. کمال مطلوب از نظر فردی در عدل و از نظر اجتماعی در حکومت آنها است. عدهای باید برای دفاع از شهر و نیز هجوم به همسایگان تربیت شوند. مالکیت خصوصی را نیز برای زمامداران و نظامیان مضر میداند، چرا که ایجاد تعلق خاطر مانع خدمت آنها به کشور است. به نظر او آنانکه لیاقت حکومت دارند خداوند در نهادشان طلا سرشته و در نهاد نگهبانان نقره و در نهاد برزگران و سایر شغلها، آهن و برنج...[2]
2)مدینهی فاضلهی اگوستین: او در قرن چهارم در کتاب شهر خدا، صلح و عدالت خواهی را دو ویژگی مدینهی فاضله میداند، شهر خدا در آسمآنها است و شهرهای زمینی هر قدر بتوانند به این دو آرمان نزدیکتر شوند قابل احترامترند.[3]
3)مدینهی فاضلهی فارابی(فیلسوف مسلمان قرن چهارم): مدینهی فاضله او در سطوح مختلف سرزمینی، صغری، وسطی و عظمی طرح شدهی است. رئیس اول آن پیامبر(ص) است که متصل به عقل فعال است و پس از او رئیس مماثل و در غیاب او رئیس فقاهت عهدهدار امور زمامداری جامعهی فاضله است. مقصد مدینهی فارابی سعادت و خیر مطلق است و ریشه در فطرت مشترک همهی انسآنها دارد... .[4]
4)مدینهی فاضلهی توماس مور(در کتاب یوتوپیا): لغو مالکیت خصوصی و پول از شاخصههای مدینهی فاضله اوست. مردم از قمارهای فاسدکنندهی احمقانه بیخبرند، از جمله بازیهای آنان نبرد میان رذیلت و فضیلت است. میخانه و روسپیگری در کار نیست، امکانی برای فساد و جایی برای پنهان شدن و دیدارهای پنهانی نیست و همه چشم در چشم هم زندگی میکنند....[5]
5)از نظر آیتالله مصباح یزدی مدینهی فاضله دارای ویژگیهایی است که عبارتند از:
«1- ارتباط فرد با خدای متعال
2- ارتباط فرد با فرد [خودش امانت الهی است]
3- ارتباط فرد با طبیعت [در این قبال دو موضع دارد: الف) امانتدار خدای متعال است ب) خلیفهی خدا است]
4- ارتباط فرد با دیگر انسآنها بر اساس دو اصل عدالت و احسان، در ارتباط با نهاد خانواده - نهاد اقتصاد – نهاد سیاست و حکومت – نهاد حقوق و نهاد آموزش و پرورش»[6]
ویل دورانت در «لذات فلسفه»، اتین کابه در «سفر به ایکاری»، ارسطو در «سیاست»، خواجهنصیر طوسی در «اخلاقالملوک»، کامپلانلا در «شهر خورشید»، فرانسیس بیکن در «ارغنون جدید» و «آتلانتیس نو» و فلاسفهی دیگری چون کانت، هگل، راسل از افرادی هستند که تلاش نمودند شاخصههایی را برای مدینهی فاضلهی مطلوب بشریت ترسیم نمایند.
مدینهی فاضله و غیرفاضله
مدینهی فاضله، شهر، دولت یا اجتماعى است که در آن همکارى زیادى براى نیل به سعادت دنیوى و اخروى وجود دارد. به بیان دیگر، در چنین شهرى، مردم سعادت خود و ابزار نیل به آن را مىشناسند و براى دستیابى به آن(سعادت) با یکدیگر همکارى مىکنند. البته این همکارى، شرط بقا و حیات مدینهی فاضله نیز شمرده مىشود؛ زیرا مدینهی فاضله همانند تن آدمى است که اعضایى دارد و اگر این اعضا با یکدیگر هماهنگ نباشد، حاصل کار آن چیزى نیست که سعادت انسان را تأمین نماید. بنابراین، کامل و سالم بودن اعضا و نیز هماهنگى و همکارى آنها از شروط لازم براى فراهم آمدن سعادت است.[7]
در نقطه مقابل مدینهی فاضله، مدینهی جاهله قرار دارد- که بیشتر فارابی بهطور مستقیم به آن پرداخته- که بدون درک آن، فهم مدینهی فاضله دشوار است. این مدینهی جاهله یا جامعهی ناسالم خود به مدینههاى متعددى چون فاسقه و ضالّه تقسیم مىشود، اعتقاد اینگونه جوامع این است که: زمین میدان تنازع و بقاست؛ پس هرکس برای آنچه میخواهد دیگران را نابود میکند لذا زندگی از آن کسی است که غلبه میکند و سعادت از آن کسی است که پیروز میشود. بهرهی ضعیف نابودی و یا بردگی است و از مشخصات این جوامع هرج و مرج است....[8]
عقاید مدینهی غیرفاضله در مقابل مدینهی فاضله[9]
الف) مدینههاى جاهله، این مدینهها خود اقسامى دارد:
1. مدینههاى ضروریه: که هدفشان تامین ضروریات زندگى مردم است.
2. مدینههاى نزاله: که سعادت در نظر آنها رسیدن به ثروت است.
3. مدینههاى خسیسه: که هدفشان بهرهگیرى از لذت است.
4. مدینههاى کرامیه: که هدفشان مورد تمجید و اکرام قرار گرفتن است...
5. مدینههاى تغلبیه: که هدف غلبه کردن بر دیگران است.
6. مدینههاى جماعیه: که سعادت را در آزادى مىپندارند.
ب) مدینههاى فاسقه: علم و معرفت آنها مثل اهل فاضله است ولى کردارشان مثل اهالى جاهله.
ج) مدینههاى ضاله: اهل آن مردمى هستند که سعادت حقیقى را گم کردهاند و اعتقادشان غلط است.
پس، اثرپذیرى از اعتقادات و سیاست و پندارها و سایر شاخصههاى اهالى این مدینهها چون آفتى موجب ضعف و بیمارى تمام ساختار مدینه مىشود.
اما وجه مشترک همهی این جوامع آن است که مفهوم سعادت در آن: تلاش براى نیل به سلامت جسم، فراوانى نعمات(خوشگذرانى)، زیادى ثروت(مالاندوزى)، افزونى شهرت(شهرتطلبى)، و آزادى بىحد و حصر(هرج و مرجخواهى) محدود مىشود. نگرشى که در واقع نوعی انحراف از نظام آفرینش است؛ زیرا سعادت بشر در سعادت دنیوى خلاصه نمىشود که به روشهاى درست و نادرست حاصل آید، بلکه سعادت داراى بُعد دایمى، جاودانگى و الهى نیز هست که مدینهی جاهله از آن بىبهره است.[10]
مدینهی فاضلهی مهدوی
در دین اسلام و منابع وحیانی نیز برای تعین جامعه و حکومت مطلوب و فاضله، مباحث متعددی وجود دارد که کاملترین آن مدینهی فاضلهی مهدوی است؛ مدینهای که بهمعنای لامکان یوتوپیا نمیباشد و تنها آرمانشهر معرفیشدهای است که قسمت اصلی آن یعنی رهبری تحقق پیدا کرده و در زمان معین بهطور کامل ایجاد میشود. مدینةالنبی نیز از مدینههای فاضلهی دیگر اسلامی است و جهان عرب را از لحاظ فرهنگی، فکری، عقیدتی، رفتار و منش و آداب و قوانین اجتماعی دچار تغییر و تحولات اساسی و متعالی نمود.
همچنین ائمهی اطهار(س) هر کدام با تلاش برای احیای سنت نبوی(ص) و حاکمیت ارزشهای متعالی قرآن، بهدنبال نزدیکی تحقق مدینهی فاضلهی اسلامی و حکومت صالحان بر زمین بودند، چنانکه خداوند متعال در قرآن میفرماید:«خداوند به مؤمنان صالح از میان شما وعده داده که آنان را قطعا خلیفهی روی زمین خواهد کرد، همانگونه که پیشینیان را خلافت بخشید و دین و آیینی را که برای آنها پسندیده، پابرجا و ریشهدار خواهد ساخت و خوف و ترس آنها را به امنیت و آرامش مبدل میکند، آنچنان که تنها مرا میپرستند و چیزی را برای من شریک نخواهند ساخت و کسانی که بعد از آن کافر شوند فاسقند.»[11]
علامهی طباطبائی(ره) در ذیل این آیه آوردهاند:«این جامعهی طیب و طاهر با صفاتی که از فضیلتها و قداست دارد، هرگز تاکنون در دنیا منعقد نشده و دنیا از روزی که پیامبر(ص) مبعوث به رسالت گشته، تاکنون چنین جامعهای به خود ندیده است. لاجرم اگر مصداقی پیدا کند، در روزگار مهدی(عج) خواهد بود، چون اخبار متواتری که از پیامبر(ص) و ائمه(ع) در خصوصیات آنجناب وارد شده از انعقاد چنین جامعهای خبر میدهد.»[12]
احادیث معتبر و موثقی شاخصههای اصلی مدینهی فاضلهی مهدوی، ریشه گرفته از قرآن و سنت اسلام ناب محمدی، را بیان میکنند که میتواند الگویی مطلوب برای جامعه و نظام اسلامی باشد. اخباری که میگویند: «دولت او آخرین و بهترین دولتها است؛ پس از همهی حکومتها میآید؛ هیچ خاندانی نمیماند که حکومتی برای آن مقدر شدهباشد مگر آنکه پیش از او به حکمرانی میرسد تا پس از دیدن حکمرانی حضرتش بگوید اگر ما هم به قدرت میرسیدیم به همین روش عمل میکردیم و این است معنای کلام الهی که فرمود: عاقبت از آن پرهیزکاران است.»[13]