دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

معتضد عباسی

No image
معتضد عباسی

كلمات كليدي : معتضد عباسي، عباسي، ديوان مواريث، محمدبن زيد علوي

نویسنده : سيد زين العبادين رشيد كوهستاني

ابوالعباس احمدبن موفق بن متوکل مشهور به «معتضد» شانزدهمین خلیفه عباسی است که در ذی حجه سال 242 متولد شد. مادرش کنیزی رومی بنام «ضرار» بود.

در محرم سال 279 ق، معتمد عباسی مجلسی برگزار کرد و در آن سپر سالاران و فرماندهان و قضات و بزرگان را گرد آورد و به همه اعلام کرد که پسرش «مفوض» را از ولایتعهدی برکنار و برادرزاده‌اش متعضد را به این سمت برگزیده است.[1]

معتضد مردی بلند قامت، لاغر اندام، شجاع و عاقل بود. نقش خاتم او «ابن طلحه» بود.[2]معتضد فردی کم رحم و جسور و خونخوار بود و علاقه داشت کسانی را که می‌کشت، اعضای آنها را ببرد. وقتی به یکی از سرداران یا غلامان خاص خشم می‌گرفت، می‌گفت که گودالی بکنند و سر او را در آنجا نهند و خاک بریزند، نیم تنه پایینش از خاک بیرون می‌ماند و خاک بر او می‌ریختند و همچنان می‌ماند تا بمیرد. وی به زن و ساختمان علاقه زیادی داشت و برای قصر خود بنام «ثریا» چهارصد هزار دینار خرج کرد.[3]

وقتی خلافت به او رسید فتنه‌ها آرام شد، امنیت شهرها بیشتر شد و قیمت‌ها ارزان شد و همه مخالفان با وی صلح کردند. بیت‌المال در زمان حکومت او، نه میلیون دینار و چهل میلیون درهم نقره و دوازده هزار اسب داشت.[4]

مورخان حکومت 524 ساله عباسی را براساس نیروهای خلافت و تحول اوضاع سیاسی و شکوفایی فرهنگی و فکری به چهار عصر تقسیم کرده‌اند:

عصر اول: دوران نیرومندی، گسترش و شکوفایی (132 – 232 ق)

عصر دوم: دوران نفوذ ترکان (232 – 334ق)

عصر سوم: دوران نفوذ آل‌بویه ایرانی (334 – 447 ق)

عصر چهارم: دوران نفوذ سلجوقیان ترک (447 – 656 ق)

معتضد در عصر دوم عباسی به خلافت رسید. این دوران با خلافت متوکل آغاز شد و در خلال دوران مستکفی پایان پذیرفت. ویژگی این دوران، ضعف خلافت و از میان رفتن تد‌ریجی هیبت آن بود تا جایی که امیران تابع خلافت برای جدایی از آن نقشه می‌کشیدند. در این میان، زمان ترک‌ها دستگاه حکومتی را در اختیار گرفتند. ضعف خلفا در این دوران به علت افزایش خطر حکومت‌های مستقل و جدا شده از بدنه خلافت بیشتر شد. تا آنجا که وسعت حکومت خلافت کاهش یافت و فقط عراق، برخی از مناطق فارس و اهواز در دست خلفا باقی ماند، که در این مناطق نیز ناآرامی و آشوب سایه گسترانده بود. در نهایت غلامی ترک یا دیلمی با عنوان امیرالامرا به گونه‌ای بر بغداد حاکم شد که نفوذ گسترده، قدرت فراوان و حاکمیت کلی داشت و چیزی برای خلیفه باقی نماند. خلافت در سال‌های 256 – 295 ق، یعنی دوران معتمد، معتضد و مکتفی بخش مهمی از قدرتش را بازیافت و این دوره به «دوران بیداری خلافت» نام گرفت.[5]

معتضد در طول خلافتش، شیوه پدرش را در جنگ‌ها و کارهای اداری، با هدف توان بخشی به خلافت و استحکام هیبت آن پیشه کرد و در دوران او کاهش نفوذ ترکان ادامه یافت.[6]

او در طول خلافتش، اقداماتی انجام داد که به برخی از آنها اشاره می‌شود:

در اولین سال خلافتش، خرید و فروش کتب فلسفه و کتاب‌هایی از این قبیل را منع کرد و دستور داد بساط داستان سرایان و فالگیران و طالع‌شناسان را از کنار کوچه و خیابان‌ها برچینند و در سال 281 ق دستور داد تا دارالندوة را منهدم و آن را جزء مسجدالحرام کردند.[7]

در دوران حکومت اسلامی، نوروز پارسیان زمان پرداخت خراج به حکومت تعیین شده بود و با توجه به اینکه در این وقت سال، زمان برداشت محصولات کشاورزی نبود، کشاورزان در پرداخت خراج به زحمت می‌افتادند، معتضد برای رفع این مشکل در سال 282 ق دستور داد تا گرفتن خراج را از نوروز پارسیان آغاز نکنند و آن را تا روز یازدهم «حزیران» (یکی از ماهای رومی و معادل 29 خرداد) تأخیر اندازند. اقدام باعث رضایت و خرسندی مردم شد. وی این روز را «نوروز معتضدی» نامید.[8]

از دیگر اقدامات وی انحلال «دیوان مواریث» بود. طبق نقل منابع تاریخی، تا آن زمان هنگام تقسیم ارث، هر چه از سهام ذوی الفروض اضافه می‌آمد به بیت المال رد می‌شد. اما معتضد در سال 283ق طبق فتوای «أبی حازم قاض» دستور داد تا آن اضافی را بین ذوی الارحام میت تقسیم کنند.[9]

معتضد با فرزندان امام علی(ع)، رفتار نسبتاً خوبی داشت. در زمان وی کار محمدبن زید علوی در طبرستان بالا گرفت. محمدبن زید هر سال مالی را مخفیانه به بغداد نزد «محمدبن ورد العطار» می فرستاد تا بین علویان تقسیم کند. یک بار «محمدبن ورد» توسط «بدر» غلام معتضد بازداشت شد. وقتی معتضد از این ماجرا مطلع شد، گفت که او را رها کنند تا همانگونه که به او گفته شده، مال را تقسیم کند و گفت: بعد از این اگر خواست می تواند آشکارا مال به علویان برساند.[10]

معتضد در سال 284ق مصمم شد تا معاویه بن ابی سفیان و پسرش یزید را بر منبرها لعن گویند. لذا دستور داد تا نامه‌ای در این باب انشاء کنند[11] که بر مردم خوانده شود. عبیدالله بن سلیمان وزیر معتضد، وی را از برآشفتن عامه بیم داد، اما معتضد اعتنایی نکرد. عبیدالله، یوسف بن یعقوب قاضی را احضار کرد و به او دستور داد برای جلوگیری از تصمیم معتضد تدبیر کند. قاضی یوسف به معتضد گفت: ای امیرالمومنان بیم دارم که مردم هنگام شنیدن این مکتوب آشفته شوند و جنبش کنند. معتضد گفت: اگر مردم اعتراض کردند، آنها را سرکوب می‌کنیم. قاضی یوسف گفت: ای امیرالمؤمنان با طالبیانی که در هر ناحیه قیام می‌کنند چه خواهی کرد که مدحشان در این مکتوب است، و مردم با شنیدن آن، به آنها متمایل می‌شوند و زمینه خروجشان مساعد می‌گردد. معتضد خاموش ماند و پاسخی نداد و پس از آن درباره مکتوب، دستوری نداد.[12]

سرانجام معتضد پس از حدود ده سال خلافت، در شب 22 ربیع الاخر سال 289 ق در گذشت و طبق وصیت او، وی را در خانه محمدبن عبدالله بن طاهر در سمت غربی بغداد در خانه معروف به «دارالرخام» بخاک سپردند.[13]

مقاله

نویسنده سید زین العبابدین رشید کوهستانی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

مجموعه درسهایی از احکام اسلامی (فلسفه احکام)

مجموعه درسهایی از احکام اسلامی (فلسفه احکام)

گروهى، سؤالهایى درباره فلسفه احکام مى‌کنند؛ به عنوان مثال، مى‌پرسند: چرا باید نماز بخوانیم؟ چرا باید براى نماز وضو بگیریم؟ فلسفه این که در نماز پیشانى خود را بر روى خاک مى‌گذاریم چیست؟ چرا در اسلام استعمال ظروف طلا و نقره حرام است؟ چرا دفن میت لازم است؟ چرا خوردن گوشت مردار جایز نیست؟ و چرا....
مجموعه درسهایی از احکام اسلامی (دانستنیهایی از بحثهای فقهی)

مجموعه درسهایی از احکام اسلامی (دانستنیهایی از بحثهای فقهی)

احکام فقهى به دو بخش کلى تقسیم مى‌شود:1. احکام ثابت 2. احکام متغیر
مجموعه درسهایی از احکام اسلامی (شرایط احکام)

مجموعه درسهایی از احکام اسلامی (شرایط احکام)

احکام شرایطى دارد که خود به سه قسمت تقسیم مى‌شود:
مجموعه درسهایی از احکام اسلامی (اجتهاد و شئون فقیه)

مجموعه درسهایی از احکام اسلامی (اجتهاد و شئون فقیه)

اجتهاد از نظر لغت‌به معناى رنج‌بردن و کوشیدن تا سر حد توانایى است و در اصطلاح فقه اسلامى به کار بردن همت و کوشش درراه پى بردن به احکام و قوانین شرعى از منابع و ادله استنباط و در مقابل آن، تقلید عبارت است از پیروى از راى دیگرى بدون تحقیق شخصى.
مجموعه درسهایی از احکام اسلامی (تاریخچه فقه و اجتهاد)

مجموعه درسهایی از احکام اسلامی (تاریخچه فقه و اجتهاد)

همان طور که در جاى خود ثابت‌شده، هدف از آفرینش انسان، تکامل فردى و اجتماعى در امور مادى، معنوى و اخلاقى است و او براى رسیدن به کمال، احتیاج مبرم به قوانینى دارد که تمام جنبه‌هاى فوق را دارا باشد; از این رو خداوند براى هر امتى شریعت و قوانینى مقرر فرموده:

پر بازدیدترین ها

آشنایی با احکام اعتکاف (مکان اعتکاف)

آشنایی با احکام اعتکاف (مکان اعتکاف)

اعتکاف تنها در مسجد صحیح است ، بنابراین اگر کسى در خانه خود یا در تکیه، یا حسینیه یا در حرم معتکف شود صحیح نیست و ازمساجد نیز تنها در این مساجد، اعتکاف صحیح است .
آشنایی با احکام اعتکاف (روزه و مدت اعتکاف)

آشنایی با احکام اعتکاف (روزه و مدت اعتکاف)

انسان، در ایام اعتکاف باید روزه بگیرد، بنابراین، کسى که نمى‌تواند روزه بگیرد، مانند، مسافر، مریض و زن حایض یا نفساء و کسى که عمداً روزه نگیرد، اعتکافش صحیح نیست.
آشنایی با احکام اعتکاف (اقسام و شرایط اعتکاف)

آشنایی با احکام اعتکاف (اقسام و شرایط اعتکاف)

اعتکاف، در لغت به معناى توقف در جایى است و در اصطلاح احکام، عبارت است از ماندن در مسجد به قصد عبادت خداوند ، با شرایطى که خواهد آمد.
آشنایی با احکام اعتکاف (محرمات اعتکاف)

آشنایی با احکام اعتکاف (محرمات اعتکاف)

آنچه بر معتکف حرام است به طور اجمال بدین شرح است:
* استفاده از عطریات و گیاهان خوشبو
* خرید و فروش‌
* مجادله
* استفاده شهوانى از جنس مخالف‌
* استمناء ( استمناء یعنى انسان با خود کارى کند که از او منى بیرون آید.)
آشنایی با احکام اعتکاف (قطع اعتکاف‌)

آشنایی با احکام اعتکاف (قطع اعتکاف‌)

براى شناخت حکم قطع اعتکاف باید اقسام آن را شناخت.
Powered by TayaCMS