24 آبان 1393, 13:56
كلمات كليدي : اخلال، علم بلاغت، ایجاز مخلّ، ایجاز قصر
1ـ اخلال در باب ایجاز: آن است که بعضی از الفاظی که معنی با آن تمام میشود ذکر نشود. بنابراین، بر اثر حَذْف یا قَصْر، الفاظ شعر یا نثر وافی به مقصود نباشد و چنین نقصانی را «ایجازِ مُخِلّ» می نامند.
اخلالی که در نتیجۀ ایجازِ قصر پیدا شده باشد، مانند:
شـعلۀ ادراک خاکستر کلاه افــتاده است
نیست غیر از بالِ قُمری پنبۀ مینای سرو
(بیدل دهلوی)
و اخلالی که در نتیجۀ ایجازِ حذف پیدا شده باشد، مانند:
زنِ بـــدخـــو را مانی که مــــرا با تـو
سازگاری نه صواب است و نه بیزاری
(ناصر خسرو)
که شاعر، زنِ بدخو و دارای مهریه سنگین را اراده کرده است.
2ـ اخلال در باب اطناب: افزودنِ لفظی است که با افزودنِ آن معنی فاسد شود و بر این اساس،تَطْویل و حَشْوِ مُقْسِد، مُخلِّ بلاغت است. مانند:
وَلا فَضْلَ یها لِلشَّجاعةِ وَالنَّدی
وَ صَـبْرُ الفَتی لَوْ لا لقاءُ شَعوبِ
(متنبی)
یعنی اگر مواجهه با مرگ نبود، شجاعت و سخاوت و صبر انسان فضیلتی نداشت،
که لفظ «ندی» با مفهوم و مقصود مورد نظر شاعر سازگاری ندارد، زیرا اگر مرگ نباشد، و سخاوتمند بداند که جاویدان است، دلبستگی او به دنیا بیشتر و بخشندگی او کمتر میشود.
دانشمندان بلاغت، همچنین منطبق نبودن کلام با مقتضای حال، و فراهم نبودن شرایط فصاحت را مُخلِّ بلاغت دانستهاند.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان