كلمات كليدي : استغراق، علم معانی، استغراق حقیقی، استغراق عرفی
در لغت به معنی «همه را فرا گرفتن» و در اصطلاح علم معانی آن است که حُکمی کلّی بر همۀ افراد یک جنس دلالت کند، مگر آنکه بعضی را از آن حکم استثنا کنند، و این در علم معانی از حالاتی است که متوجه مسندالیه میشود.
در زبان عربی، لامِ نشانۀ تعریف، هرگاه افادۀ چنین معنایی کند، لامِ استغراق نامیده میشود، مانند:
« إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ » (العصر/2)
« یقینا همه انســانها در زیانــند»
که در کلمۀ «الانسان» لام تعریف قائم مقامِ لفظ «کلّ» است.
در زبان فارسی، مهمترین شیوههای بیان استغراق از این قرار است:
1- آن که مسندٌالیه اسم جنس باشد، مانند کلمۀ «سخن» در این بیت:
سخن چون برابر شود با خرَد
روانِ نـــیوشـنده رامــش بَرَد
(فردوسی)
در این حالت، مسندٌالیه هم معرفه است و هم شامل همۀ افراد جنس خود.
2- آنکه پیش از مسندٌالیه، صفت مبهمِ «هر»، «همه»، یا لفظ دیگری بیاید که افادۀ معنی عموم کند. مانند کلمۀ «که» در این بیت:
هر که آمد عمارتی نو ساخت
رفت و منزل به دیگری پرداخت
(سعدی)
3- آنکه مسندٌالیه به صیغۀ جمع باشد، مانند کلمۀ «عاشقان» در این بیت:
عاشقان کشتگان معشوقاند
بـــــر نیایـد ز کشــتگان آواز
(سعدی)
انواع استغراق:
1- استغراقِ حقیقی: آن است که حکم، تمام افراد یک جنس را شامل شود، مانند «چشمه» در این بیت:
مبدعِ هر چشمه که جودیش هست
مختــــرعِ هر چه وجودیـش هسـت
(نظامی گنجوی)
2- استغراقِ عُرفی: آن است که حکم، بیشترِ افراد یک جنس را، که مطابق عُرف از معنی آن استنباط میشود، در برگیرد، مانند «بزرگان» در این بیت:
بـزرگانِ گــیتی شدند انجمن
چو بنشست سالار با رایزن
(فردوسی)
که در این بیت، بیشتر بزرگان منظور است، نه همۀ بزرگان دنیا.