كلمات كليدي : اسلوب معادله، تمثیل، ارسال المثل
منظور از اسلوب معادله یک ساختار مخصوص نحوی است که در شعر اعمال میشود. شاعر مطلبی را که غالبا یک مفهوم عقلی و از نوع خبری است، بیان میکند و برای اثبات ادعای خود دلیلی میآورد مثل این بیت صائب:
اظهار عجز پیش ستمگر زابلهی است
اشک کباب موجب طغیان آتش است
میتوان گفت بین دو مصرع این بیت معادلهای برقرار است. مصرع اول برابر با مصرع دوم است، یعنی بین آنها میتوان علامت تساوی(=) گذاشت؛ چنانچه مشاهده میشود، دو مصرع بیت از نظر نحوی کاملاٌ مستقل هستند و از نظر معنایی برابر با هم. چنین تکنیکی در شعر، اسلوب معادله نامیده میشود. در شعر فارسی از قرن دهم به بعد محور اصلی سبک است و توسط صائب و بیدل به اوج خود رسیده است:
هر که را بر خاک بنشانی به خاکت میکشد
شمع آخر تکیه بر خاکستر پروانه کرد
«صائب»
دور دستان را به احسان یاد کردن همت است
ورنه هر نخلی به پای خود ثمر میافکند
«صائب»
اسلوب معادله از نظر تکنیک شبیه تمثیل است. صاحب نظرانی مثل دکتر شفیعی کدکنی تمثیل را برابر با اسلوب معادله میدانند. تمثیل ایراد سخنی از جانب نویسنده و آوردن یک مثال عامه پسند در اثبات سخن است.
هر کس شکست قیمت خود بر زمین نماند
ارزن چو شد متاع، به زر زود میرسد
«صائب»
در تمثیل و اسلوب معادله شرط نیست که مصرع دوم، یا کلاٌ مصرعی که به عنوان مثال آورده میشود، مَثَل باشد؛ بلکه معمولاٌ مصرع اول یک مسئله عقلی و اخلاقی را مطرح میکند و مصرع بعد، مثالی حسی و قابل فهمتر است.
گنبد مسجد شهر از همه فاضلتر بود
گر به عمامه کسی کوس فضیلت میزد
تفاوت اصلی این دو تکنیک زبانی (اسلوب معادله و تمثیل)، با ارسال المثل است. در ارسال المثل، همیشه یک« مَثَل» در شعر یا در نثر آورده میشود، به عبارت دیگر مثال آن یک ضرب المثل است:
سر انگشت تحیر بگزد عقل به دندان
چون تأمل کند آن صورت انگشت نما را
«سعدی»
در این بیت «انگشت به دندان گزیدن از حیرت» که یک ضرب المثل است گنجانده شده و این بیت ارسال المثل دارد، و یا این بیت حافظ:
مرا به کشتی باده در افکن ای ساقی
که گفتهاند نکوئی کن و در آب انداز
«برگرفته از امثال و حکم»
بنابراین با بررسی متون بلاغی و ادبی میتوان گفت: تمثیل و اسلوب معادله یکی هستند و آنچه با این دو تفاوت دارد، ارسال المثل است. البته تمثیل، در متون معاصر به عنوان یک نوع یا ژانر ادبی نیز کابرد دارد؛ و این نوع در اینجا مد نظر نیست، بلکه تمثیل در متون بلاغت منظور نظر است.
اسلوب معادله در حقیقت شاخصۀ اصلی سبک هندی است و علاوه بر صائب و بیدل دهلوی، طالب آملی و سلیم تهرانی در به کارگیری این اسلوب موفق عمل کردهاند.