13 مهر 1394, 13:51
رهنمودهاى نورانى
آن مرد خودساخته در موارد مناسب از انسانهاى گرفتار دستگیرى و آنان را به سوى حق هدایت مى کرد.
وسوسه در دعاى کمیل: در خاطرات آیت الله اراکى آمده است:
«شیخ محمد حسن امرآبادى که از معاصرین حاج شیخ عبدالکریم بود، روزى به من گفت: من در هر شب جمعه دعاى کمیل مى خواندم یک شب به این جمله که رسیدم: هَب لى صَبَرتُ عَلى حَرّ نارِک فکیف اصبر على فراقک.
به خود گفتم: آیا واقعاً من با خدا اینگونه هستم؟! من با خدا اینقدر ارتباط محکمى دارم که فراق خدا از آن آتش سوزان براى من سخت تر است؟ این وسوسه مرا بیچاره کرد، تااینکه براى حل مشکل به محضر آخوند ملافتحعلى سلطان آبادى رفتم و گفتم: آقا، این اندیشه به ذهنم خطور کرده و مرا از خواندن دعاى کمیل باز مى دارد و شدیداً در رنج و عذابم! جناب آخوند ناراحت شده و با کمال قاطعیت به من گفت: نه، نه، این کار را نکن! این خیال از شیطان بوده، خواسته ترا منصرف کند. مبادا خواندن دعاى کمیل را ترک کنى! و بشدت اوقاتش تلخ شد و گفت: بخوان! بخوان! تو با این خیالات چکار دارى، دعایت را بخوان، هرکسى به اندازه خودش.»[16]
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان