كلمات كليدي : تاريخ، پهلوي، بيات، مصدق، حزب توده، كافتارزاده، روسيه
نویسنده : سعيده سلطاني مقدم
مرتضیقلی بیات در سال 1266 شمسی به دنیا آمد. او فرزند حاج عباسقلیخان سهمالملک عراقی و خواهرزاده دکتر مصدق بود.[1] تحصیلاتی در حد متوسطه داشت؛ ولی سفرهای پرشماری به اروپا کرد. کار اصلیاش، کشاورزی و ملکداری بود و با پدرش همکاری میکرد. جاهطلبی و غرور او باعث شد به کارهای سیاسی دلبستگی پیدا کند. این مالک و مالکزاده اراکی 10 دوره پیاپی، نماینده مجلس بود و کسی در همه این دوران از او سخنی در مخالفت با قانونی دولتی و یا کسی نشنید. وی چند بار وزیر شد و مدت کوتاهی نیز استاندار آذربایجان بود.[2]
او در نخستین مجلس مؤسسان که در سال 1304 قمری برای تغییر سلطنت تشکیل شد، عضو و نایبرییس مجلس بود.[3] نخستینبار فروغی در سال 1304 در نخستین کابینهاش ـ که کابینه تاجگذاری رضاشاه بود بیشتر از ۶ ماه نپایید ـ او را به وزارت مالیه گمارد. بیات، پس از انحلال کابینه، دوباره به نمایندگی مجلس برگزیده شد و تا پایان دوره سیزدهم، همان مقام را حفظ کرد. وی در بیشتر دورهها نایبرئیس مجلس بود.
وی در دوره سیزدهم، نامزد ریاست بود؛ ولی محتشمالسلطنه اسفندیاری با چند رأی بیشتر، برای بار چهارم، رئیس مجلس شورای ملی شد. بیات در انتخابات دوره چهاردهم نتواسنت صندلی نمایندگی را به دست آورد؛ ولی علی سهیلی، برگزارکننده انتخابات، رضایت او را به شیوهای دیگر فراهم آورد و پست وزارت دارایی را به وی داد. بیات بعد از سقوط کابینه سهیلی، در دوره نخست وزیری ساعدمراغهای، وزیر مشاور و در همین سال، خود، نخستوزیر شد.[4]
بیات، بعد از شهریور1320
بعد از شهریور 1320 با همکاری سید محمدصادق طباطبایی و باقر کاظمی، امانالله اردلان و ابراهیم زند به تشکیل «حزب مردم» همت گماشت و پیشینه آزادیخواهی طباطبایی سبب شد که عده زیادی به حزب بپیوندند. با توجه به این نکته که طباطبایی رئیس مجلس شورای ملی نیز بود، حزب مزبور در مجلس، طرفدارانی یافت. پس از سقوط کابینه ساعد، مجلسیان به رجال صدر مشروطه، روی آوردند.
در این میان، صادق مستشارالدوله، زمینه فراهمی برای نخستوزیری داشت؛ اما اقلیت مجلس به رهبری دکتر مصدق، به بیات نظر داشتند. او توانست «فراکسیونهای میهن و اتحاد ملی» را با خود همراه سازد،[5] همچنین به دنبال رد پیشنهاد همراه با خشونت روسها، از سوی دولت ساعد، حکومت با تهدیدهای کافتارزاده و در حقیقت، استالین، به وحشت افتاد و در پی آن بود که شخصی ملایم و درعینحال، مخالف امتیارخواهی روسها پیدا کند که از حمایت اقلیت مجلس نیز برخوردار باشد؛ و بهترین گزینه، بیات بود.[6]
کابینه بیات
ترکیب کابینه بیات، گروه گستردهای از منافع و ملاحظات مختلف را مینمایاند. شمار زیادی از وزیران وی، قبلا وزیر و نماینده فراکسیونهای بانفوذ بودند که یا در گذشته به حمایت از بیات پرداخته بودند یا او به پشتیبانی آنان چشم دوخته بود. با این حال، دولت بیات، هوادار غرب به نظر میرسید و همانند دیگران، به چشمداشتهای دربار حساس بود. گویا فراکسیون میهن از اینکه فقط یک وزیر در کابینه داشت، ناخشنود بود و فراکسیونهای دیگر که نمایندهای در کابینه نداشتند نیز ناراضی بودند.
البته این نخستوزیر بود که عملکرد و سیاستهای دولت را تعیین میکرد، نه ترکیب کابینه را و بر این اساس از دولت بیات، انتظار تغییر و تحول میرفت. مصدق نیز که خود از خویشاوندان بیات بود، اعتقاد اندکی به وزیران او داشت؛[7] ولی آماده بود که در صورت لغو «قرداد میلسپو» از وی حمایت کند. کسانی که زمینه نخستوزیری بیات را فراهم ساخته بودند هم، از او توقع داشتند که بدون هیچ حرکت آشتیجویانهای در برابر روسها و چپگرایان، به انجام وظایفش بپردازد.
نخستوزیری بیات
نخستین کار کابینه بیات، لغو اختیارات دکتر میلسپو و برکناری وی بود که باعث شد بیات، هم تمجید شود و هم سرزنش. میلسپو و مستشاران آمریکایی طبق دو قانونی که از مجلس گذشته بود، دارای اختیارات گستردهای شده بودند؛ حتی به دکتر میلسپو حق قانونگذاری داده و زمام امور مالی کشور را از هر جهت به او سپرده بودند؛ اما کمبود ارزاق و نیازهای عمومی، در پی سیاست نادرست او وضع بدتری پیدا کرد و بهای کالاها افزایش و بدهی دولت به بانک ملی بهگونه سرسامآوری افزایش یافت. راهی را که این مستشار پیشنهاد کرد، درخواست قرضهای خارجی بود.[8]
از فروردین 1323 موضوع مبارزه با دکتر میلسپو در مجلس به میان آمد؛ ولی با توافق ساعد، سه ماه مهلت به وی داده شد. میلسپو نیز ابوالحسن ابتهاج، رئیس بانک ملی ایران را از کار برکنار کرد.[9] با چنین شرایطی، نگهداری میلسپو برای مدت طولانیتر، دیگر توجیهپذیر نبود؛ از این رو بیات، موضوع را در مجلس مطرح کرد.
در 18 دی 1323 مجلس براساس طرحی که مصدق داد، به پایان دادن به اختیارات اقتصادی میلسپو، رأی داد؛ اما میلسپو بهسادگی تسلیم نشد و دولت را تهدید به استعفا کرد؛ مگر آنکه ابتهاج را برکنار یا معلق کنند. خودداری دولت از تأمین خواستههای میلسپو، به کنارهگیری و خروج وی از ایران انجامید و پس از رفتنش، دولت، سازمان اقتصادی تشکیل داد تا کارهای اقتصادی کشور را به روش بازرگانی اداره کند.
در این سازمان، ابوالقاسم فروهر، الهیار صالح، دکتر سجادی، گلشاییان، دکتر امینی و دکتر مقبل، هیئت مدیران بودند. برخی از نمایندگان که در به ثمر رسیدن نخستوزیری بیات کمک کرده بودند، عمل وی را از دیدگاه مناسبات حسنه با آمریکا زیانبار دانستند و این امر، ناخشنودی از تلاشهای بیات را در نشان دادن چهرههای بیطرف، افزایش داد.
دیدار با کافتارزاده
بیات، تمایل خویش را برای یافتن راهی برای حل و فصل مسائل با روسها اعلام داشت. همچنین بولارد، سفیر انگلیس را آسوده خاطر ساخت که هیچگونه دگرگونی در سیاست نفتی دولت، رخ نخواهد داد.[10]
بیات در نخستین روز نخستوزیری خود با کافتارزاده دیدار کرد و با اعلام ناراحتی از وضعی که پیش آمده است، از وی خواست تا درخواست امتیاز را به پیشنهاد مشارکت تبدیل کند؛ اما مسکو نپذیرفت و از فرستاده خود، کافتارزاده، خواست که بیدرنگ تهران را به حالت قهر، ترک کند.
مصدق در 11 آذر 1323 طرحی با دو فوریت مبنی بر بازداشتن دولتها از گفتوگو با خارجیان درباره امتیاز نفت به مجلس تقدیم کرد؛ در نتیجه، بیات از رویارویی با مسئله نفت نجات یافت. وی از گرفتاری بزرگی رها شد؛ زیرا روسها دیگر نمیتوانستند با درخواستهای خود، وی را زیر فشار بگذارند. کافتارزاده نیز بهزودی پس از تصویب طرح مصدق، ایران را ترک کرد.[11]
مسائل آذربایجان
بیش از چند روز از تصویب طرح نگذشته بود که تبلیغات وسیعی درباره تظاهرات آذربایجانیها در بسیاری از شهرها و روستاها صورت گرفت. خواستههای تظاهرکنندگان، همان اصلاحات الهامیافته از حزب توده بود که تشکیل انجمنهای محلی، روابط نیکو با اتحاد شوروی، ایجاد یک دولت ائتلافی، بهبود شرایط کارگران، محاکمه ساعد و تبعید سیدضیاء را دربر میگرفت.
دولت در پاسخ، بخشنامهای به تمامی استانها فرستاد که در آن، کارهای سازنده گسترده و اصلاحات اداری و اجتماعی، ازجمله تشکیل ایالتی و ولایتی، وعده داده شده بود. همزمان، دولت بیات، روش ملایمتری در برابر حزب توده درپیش گرفت[12] و به امید فرونشاندن خشم روسها قصد خود برای تأسیس یک شرکت نفتی ـ که در طرح مصدق پیشبینی شده بود ـ به سفیر اعلام داشت.
شرکت یاد شده، از کارکنان ایرانی و اتباع کشورهای بیطرف با هدف بهرهبرداری از منابع نفت شمال تشکیل شد که در آن، روسها از حق تقدم در خرید نفت برخوردار شدند. این پیشنهاد روسها اثری نداشت. در واقع مدتها پس از آن، قوام در گفتگو با بولارد، آشکار ساخت که چگونه در دیدارش از مسکو در اواخر 1324 پیبرد، که بیات، بدون آگاهی وزیرانش پیشنهاد ایجاد شرکتی را برای بهرهبرداری از نفت شمال به روسها داده بود که در آن، ایرانیان و روسها به ترتیب 51 و 49 درصد سهام را به خود اختصاص میدادند.[13]
رویداهای دوره نخستوزیری بیات
در دولت بیات، متفقین، بندر شاهپور و راهآهن اهواز را که در پیمان سهگانه در مدت جنگ، در اختیار اداره حمل و نقل متفقین قرار گرفته بود، با نظارت هیئتی از مهندسان، به دولت ایران تحویل دادند.
در دولت بیات، به دولت ژاپن اعلان جنگ شد و هنگام گزارش آن به مجلس، از نمایندگان، درخواست رأی اعتماد کرد و درنتیجه 91 نفر از 94 نماینده حاضر در جلسه به او رأی اعتماد دادند. شرکت در کنفرانس سانفرانسیسکو نیز در دولت بیات انجام شد.[14]
پایان کار بیات
مخالفان بیات، با جدیت به جستجوی جانشینی برای وی پرداختند و سرانجام بر آن شدند که کابینه او را متزلزل کنند و ظاهرا با وعده رأی موافق، وی را بر آن داشتند که به مجلس آمده، خواستار رأی اعتماد شود. طرفداران بیات بهویژه مصدق دلیل آوردند که چون دولت استیضاح نشده است، نباید درخواست رأی اعتماد کند.
بیات از خواستههای متناقض نمایندگان برآشفت و گفت برای شخصی که به اصول باور دارد، بسیار سخت، بلکه ناشدنی است که به نظر همه نمایندگان توجه کند؛ بهویژه اگر خدای ناکرده، آن نظرها شخصی باشد و همواره با مصالح ملی مطابقت نکند.
با این همه، او به گرفتن رأی اعتماد تن داد که نتیجه، بیآنکه شگفتآور باشد، علیه وی پایان یافت؛ چرا که از 90 نماینده حاضر 45 رأی موافق و بقیه آرا، بیشتر ممتنع بود. بدینگونه، کابینه بیات پس از دورهای کمتر از پنج ماه، ناچار به استعفا شد.[15]
بیات در کابینه دوم حکیمی، در سال 1324 به سمت استانداری آذربایجان رسید[16] و هنگامی وارد تبریز شد که تمام کارها در دست پیشهوری و حزب دموکرات بود؛ در نتیجه، دست از پا درازتر به تهران بازگشت.[17]
او در همان سال در کابینه قوام به وزارت دارایی رسید و در غیاب قوام ـ که به مسکو رفته بود ـ نایب نخستوزیر بود؛ اما در بازسازی کابینه قوام که افراد حزب توده عضویت یافتند، بیات از دولت بیرون رفت. وی سپس در سال 1328 در مجلس مؤسسان دوم عضویت یافت و نایبرئیس شد. همچنین در نخستین دوره انتخابات مجلس، سناتور شد و نیابت ریاست را به او واگذار کردند.
دکتر مصدق در سال 1331 بیات را به ریاست هیئت مدیران و مدیر عاملی شرکت نفت برگزید که این جایگاه را تا هنگام فوت، یعنی سال 1336 داشت.