24 آبان 1393, 14:7
كلمات كليدي : تاريخ، پيامبر(ص) ، تجسس، عيب جويي، بدگماني، سوءظن
نویسنده : سيد علي اكبر حسيني
از جمله گناهان کبیرهای که در سیره و کلام پیامبر اکرم(ص) بدان پرداخته شده و در نکوهش و مذمت آن احادیث و روایاتی از سوی آن حضرت(ص) وارد شده، سوءظن و بدگمانی است. خداوند به صراحت در قرآن دربارهی این صفت نکوهیده و این خصلت ناپسند سخن به میان آورده و فرموده است: «یا ایها الذین امنوا اجتنبوا کثیراً من الظنّ انّ بعض الظنّ اثم...؛ ای کسانی که ایمان آوردید، از بسیاری از گمانها بپرهیزید بدرستی که برخی از این گمانها گناه است ...»[1]
رسول خدا(ص) در احادیث خود سوءظن را دروغترین سخن، برشمرده[2] و بدترین مردم را کسانی معرفی کردند که به دیگران بدگمانند.[3] ایشان همچنین فرمودند: «بدرستی که خداوند سه چیز مسلمان را بر دیگران حرام کرده است، خونش، مالش و اینکه کسی به او گمان بد برد.»[4] حضرت(ص) گمان بد بردن فرد نسبت به برادر مسلمان خود را همانند گمان بد بردن به پروردگارش توصیف کرده،[5] راه نجات از این صفت رذیله را ترتیب اثر ندادن و عدم تحقیق در باب سوءظن پیشآمده بیان کردند.[6] ایشان همچنین به مسلمانان توصیه میفرمودند که: «برای برادرت عذری بطلب و اگر برایش عذری نیافتی برایش عذری درست کن[تا گرفتار گناه بدگمانی نشوی].»[7]
در رهنمودها و آموزههای دینی اسلام مسلمانان نه تنها از پرداختن به سوءظن و بدگمانی برحذر داشته شدهاند، بلکه از آنان خواسته شده است که خود را در موقعیتی قرار ندهند که موجبات بدگمانی دیگران را فراهم آوردند.[8] رسول خدا(ص) نیز در مواقعی با زدودن زمینههای سوءظن از افتادن اصحاب و یاران در ورطه گمراهی جلوگیری میکردند. از صفیه دختر حیی بن اخطب (همسر پیامبر اکرم(ص)) روایت شده که رسول خدا(ص) در مسجد معتکف بودند، پس شبی به زیارتشان رفتم و با ایشان دیدار کردم، سپس برخاستم تا برگردم حضرت(ص) با من برخاست تا مرا به خانه برگرداند منزل من در خانه اسامة بن زید واقع بود. در میان راه به دو مرد انصاری برخوردیم؛ پیامبر(ص) با دیدن آنان که به سرعت از کنارمان رد میشدند، آنان را صدا زده فرمودند: «این زن صفیه دختر حیی بن اخطب، همسر من است آنان گفتنند: سبحان الله؛ کسی گمانی کرده ما چنین گمانی نکردیم. رسول خدا(ص) فرمود: «همانا شیطان همچون خون در رگهای انسان جریان دارد ترسیدم که چیزی در قلبتان خطور کند.»[9]
از اوصاف زشت و زننده دیگری که موجبات سستی و از هم گسیختگی پیوند دوستی و مودت بین انسانها را فراهم میآورد، تجسس در امور دیگران و جستجوی عیوب و لغزشهای آنان و آشکار نمودن آنهاست.
تجسس در لسان اهل لغت به معنای فحص و جستجو است؛ این واژه بیشتر در معنای جستجو کردن از بواطن امور و چیزهای پنهانی استعمال شده، معمولاً در معنای کشف نهانیهای شر به کار میرود.[10] این خصیصه از حالات درونی افراد و از ثمرات سوء ظن است چرا که نفس انسان با بدبین شدن قانع نشده او را وا میدارد که در مورد افراد تحقیق و جستجو کند ثمره این تحقیق، عیبجویی و تجسس است.[11] از اینرو رسول خدا(ص) در روایتی بدترین سوءظن دارندگان را تجسس کنندگان و بدترین تجسس کنندگان را کسانی معرفی کردند که آن را به زبان جاری سازند.[12]
رسول خدا(ص) مسلمانان را از این صفت رذیله برحذر داشته فرمودند: «ای گروهی که به زبان اسلام آوردهاید و قلبهایتان از ایمان خالص نشده است مسلمانان را مذمت نکنید و در پی جستن عیوب آنان نباشید که هر کس در صدد عیب جویی و جستجوی لغزشهای برادر مسلمانش برآید خداوند عیوب و لغزشهای او را دنبال میکند و هر کس که خداوند عیوب و لغزشهایش را دنبال کند رسوایش سازد اگرچه در اندرونی خانه خود باشد.»[13] ایشان ضمن تشویق مردم به پرداختن به عیوب خود و بازماندن از جستجو در عیوب مردم، مسلمانان را به جای تجسس در امور مردم و پرداختن به عیوب آنان به عیبپوشی مسلمانان دعوت کرده میفرمودند: «هر که از برادر خود کار زشتی مشاهده کند و آن را پوشیده نگاه دارد خداوند در دنیا و آخرت عیبپوش اوست.»[14]
رسول خدا(ص) نه تنها مسلمانان را از تجسس و جستن عیوب دیگران برحذر میداشت، بلکه خود نیز هیچگاه عیبجو نبوده[15] در صدد یافتن عیبها و لغزشهای مردم نیز نبودند.[16] ایشان تجسس از عیوب مردم را با مأموریت الهیاش در منافات دانسته میفرمودند: «من مأمور نیستم که درون مردم را بکاوم و درونشان را بشکافم.»[17]
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان