دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

تحول نظام آموزشی و اقدامات فرهنگی در عصر پهلوی اول

No image
تحول نظام آموزشی و اقدامات فرهنگی در عصر پهلوی اول

كلمات كليدي : تاريخ ، پهلوي، دانشگاه تهران ، شوراي عالي معارف ، كانون بانوان ، فرهنگستان ، رضاشاه

نویسنده : فاطمه پهلوان پور

سال‌های 1304 - 1320 را می‌توان، مهم‌ترین و بحرانی‌ترین سال‌های تاریخ معاصر‌ایران دانست؛ زیرا در‌ این دوره تلاش گسترده‌ای برای دگرگون ساختن نهادهای فرهنگی و اجتماعی کشور انجام شد تا در نهایت‌، سلسله سیاسی حکومت پهلوی را تثبیت کند. دگرگونی فرهنگی با رشد سریع نهادهای جدید و با هدف از هم پاشیدن نهادهای سنتی بوسیله دولت همراه بود. از میان نهادهای فرهنگی ـ اجتماعی بسیاری که در‌این دوره تأسیس گردید‌، مهم‌ترین آن‌ها را برمی‌شماریم:

1- شورای عالی معارف:

در اسفند 1300ش قانون شورای عالی معارف به تصویب مجلس رسید که به موجب آن تمام امور اجرایی مدارس‌؛ مانند برگزاری امتحانات‌، تهیه برنامه‌های درسی و آموزشی و تشخیص صلاحیت علمی و اخلاقی معلمان‌، به شورای عالی معارف واگذار شد. به سفارش شورای عالی معارف مقرر شد با بررسی نظام آموزش و پرورش کشورهای اروپایی‌، الگویی برای نظام آموزشی کشور انتخاب گردد. سرانجام سیستم آموزش مدارس فرانسه به عنوان الگوی مدارس‌ایرانی پذیرفته شد.[1]

2- جمعیت نسوان وطنخواه:

‌این جمعیت در سال 1302ش توسط محترم اسکندری و با کمک محرمانه دولت تشکیل شد. وی دختر شاهزاده محمدعلی میرزا اسکندری از اعضای فعال «جامع آدمیت» بود که بعدها انجمن حقوق را تشکیل دادند و در نشریه‌ای به نام مجله حقوق که متعلق به ‌این انجمن بود‌، مطالبی درباره زنان‌ ایرانی و موقعیت اجتماعی آنان چاپ می‌کردند. ‌این جمعیت از راه نگارش مقالات در مجله «نسوان وطن‌خواه» و سخنرانی در مجامع زنان و حتی میهمانی‌های خانوادگی و جشن‌های مدارس و اجرای نمایش ویژه بانوان‌، به اجرای سیاست‌های فرهنگی حکومت رضاخان می‌پرداخت. بیشتر بانوان عضو‌ این جمعیت از تحصیل کردگان اروپا بودند.[2]

3- جمعیت تمدن نسوان:

در 17 تیر 1305ش «جمعیت تمدن نسوان» تلاش نمود تا به بهانه «ترویج معارف و بسط افکار و تهذیب اخلاق و ترقی زنان»‌، تئاتری با عنوان «تمدن نسوان» به نمایش بگذارد. البته در لوای‌ این شعارها‌، عادی سازی حضور زنان در مجالس و سست کردن اعتقادات آنان و بخصوص تحریک آنان به بی‌حجابی مورد نظر بود. [3]

4- کانون بانوان:

در 22 اردیبهشت 1314ش به دستور رضاشاه‌، علی‌اصغر حکمت‌، وزیر معارف وقت‌، عده‌ای از زنان فرهنگی را به محل دارالمعلمات فراخواند تا جمعیتی تشکیل دهند و اساسنامه آن را به تأیید وزیر معارف برسانند و با حمایت دولت پیشقدم نهضت آزادی زنان ‌ایران باشند. ‌این جمعیت در جلسات بعد نام «کانون بانوان» را برای خود اختیار کرد. در اساسنامه ‌این کانون ریاست عالیه آن را شمس پهلوی بر عهده داشتند و وزارت معارف آن را معاضدت و مراقبت می‌کرده است.[4]‌ این کانون وظیفه داشت، در جهت تعمیم و توسعه فرهنگ جدید و جنبش تجددخواهان و به عبارت دیگر متجدد کردن بانوان تلاش کند.[5]

5- مؤسسه وعظ و خطابه:

‌این مؤسسه که وابسته به دانشکده معقول و منقول دانشگاه بود‌، کار رسمی خود را از مهر سال 1315 آغاز کرد و در مهر 1317 رسما به کار خود خاتمه داد. ‌این مؤسسه که برای تربیت اکابر بود، از میان وعاظ و اهل منبر سراسر کشور کسانی را که دارای شرایط لازم بودند‌، انتخاب و به استخدام وزارت معارف درآورد.[6]

6- سازمان پرورش افکار:

از مهم‌ترین سازمان‌های فرهنگی متمرکز در دوره رضاشاه‌، سازمان پرورش افکار است که بنیانگذار آن دکتر احمد متین دفتری بود. اساسنامه‌ این سازمان در جلسه 12 دی 1317ش به تصویب هیأت وزیران رسید. اهداف‌این سازمان اساسنامه ادامه همان سیاست‌های فرهنگ ستیزی حکومت رضاشاه بود.[7]

این سازمان شامل شش کمیسیون فرعی بود که عبارتند از: کمیسیون مطبوعات‌، کمیسیون کتب کلاسیک‌، کمیسیون سخنرانی‌، کمیسیون نمایش‌، کمیسیون رادیو و کمیسیون موسیقی که در‌ اینجا به شرح یکی از آن‌ها می‌پردازیم:

7- کمیسیون نمایش:

از آن جا که در اساسنامه سازمان پرورش افکار استفاده از نمایش و سینما و موسیقی برای ترویج اهداف دولت وقت توصیه شده بود‌، در سال 1318 هنرستان رسمی هنرپیشگی تهران دایر گردید. ریاست کمیسیون نمایش و هنرستان هنرپیشگی با سیدعلی خان نصر بود. وی از مسئولین وزارت دارائی بود. او در آغاز فن تئاتر را نزد مزین‌الدوله استاد زبان فرانسه آموخت و سپس در اروپا دانش خود را تکمیل کرد و پس از تأسیس سازمان پرورش افکار به ریاست کمیسیون نمایش و سرپرستی هنرستان هنرپیشگی برگزیده شد.[8]

در اولین دوره آموزشی ‌این هنرستان 62 نفر هنرجو پذیرفته شدند که از آن میان چهل نفر مرد و بقیه زن بودند. پس از مدتی دکتر احمد نامدار در برنامه‌ این هنرستان تجدید نظر کرد و با کوشش فراوان موفق شد امتیاز نامه رسمی آن را از وزارت فرهنگ دریافت کند که به موجب آن کلیه فارغ‌التحصیلان ‌این مدرسه دارای گواهینامه دوره کامل متوسطه می‌شدند.[9]

هنرستان هنرپیشگی هر هفته نمایش‌هایی در خیابان لاله‌زار‌، باغ علاء‌الدوله برگزار می‌کرد. ‌این نمایش‌ها از ساعت 7:30 بعد از ظهر هر سه‌شنبه شروع می‌شد و مشیر همایون نوازنده مشهور پیانو‌، با ساز خود در اجرای آن‌ها همکاری می‌کرد. بودجه سازمان پرورش افکار‌، که به مصرف کمیسیون‌های مختلف می‌رسید‌، در سال 1319 بالغ بر یک میلیون ریال بود که برای جوائز‌، مدال‌ها‌، چاپ و انتشار مجله‌ ایران امروز‌، اداره مدارس موسیقی‌، و هنرپیشگی‌، تعمیر و نگهداری سالن‌های نمایش باغ فردوس و دارالفنون و تهیه تجهیزات رادیو صرف می‌شد. هر ساله در روز 4 اردیبهشت ماه جشنی از سوی سازمان پرورش افکار در سراسر کشور برگزار می‌شد و ضمن آن گزارش عملکرد سالیانه سازمان در تهران و شهرستان‌ها ارائه می‌شد و نمایش‌ها و سرودهایی به اجرا در می‌آمد.[10]

تحول در نظام آموزش و پرورش

در پایان سال‌های 1920 و سال‌های 1930 چند فقره اصلاحات در زمینه آموزش و پرورش‌، فرهنگ و زندگی مردم انجام گرفت. قانون‌ها و تصویب نامه‌هایی درباره آموزش عمومی و اجباری رایگان ابتدائی و دبیرستان و آموزش عالی و همچنین تأسیس شبکه آموزش غیرمذهبی دولت و حتی آموزشگاه‌ها و دانشکده‌های علوم تربیتی وضع شدند. تمامی امور اجرائی مدارس‌، مانند برگزاری امتحانات‌، تهیه برنامه‌های درسی و آموزشی و تشخیص صلاحیت علمی و اخلاقی معلمان‌، به شورای عالی معارف واگذار شد. به سفارش شورای عالی معارف مقرر شد با بررسی نظام آموزش و پرورش کشورهای اروپائی‌، الگوئی برای نظام آموزشی کشور انتخاب گردد. سرانجام سیستم آموزشی مدارس فرانسه به عنوان الگوی مدارس‌ایرانی پذیرفته شد.[11] همچنین در قانون تربیت معلم‌، مصوب اسفند 1312 پیش‌بینی شده بود که در مدت 5 سال‌ آینده‌، تعداد 25 دانشسرا تأسیس شود. در قانون مذکور برای فارغ‌التحصیلان دانشسراهای مقدماتی و دانشسرای عالی و در قانون تأسیس دانشگاه تهران برای دانشسرایان و استادان طرز استخدام و ده درجه خدمت و ترتیب ارتقا و بازنشستگی پیش بینی گردید و برای اولین بار معلم خدمتگذار رسمی مملکت محسوب و آتیه وی تأمین و مستحکم شد.[12] در هنگام استعفای رضاشاه تعداد 36 دانشسرا در سراسر کشور وجود داشت.[13]

یکی از جنبه‌های بسیار امیدوار کننده اصلاحات نظام آموزشی در دوران رضاشاه و زیر نظر مستقیم وزارت معارف‌، این بود که به آلمانی‌ها امکان داده شد تا به راستی خدمت با ارزشی را به ‌ایرانیان ارزانی دارند. مدارس فنی توسط وزارتخانه‌های مختلف گشایش یافت تا به آموزش کادر فنی در داخل کشور بپردازد. دانشکده‌های دامپزشکی و کشاورزی که با یاری استادان فرانسوی تأسیس شدند‌، بعدا در دانشگاه تهران ادغام شدند.

اعزام دانشجویان به خارج از کشور

ایران از اوایل قرن نوزدهم شروع به فرستادن دانشجویان به خارج برای ادامه تحصیلات کرد و ‌این کار تا شروع جنگ جهانی اول به تناوب ادامه داشت. پس از پایان جنگ‌، فشار نیاز به کادرهای تحصیل‌کرده و آموزش دیده‌، دولت‌ ایران را مجبور کرد به فکر از سرگیری اعزام دانشجو به خارج برای فراگیری علوم تخصصی بیفتد. اولین گام‌های دیپلمات در راستای‌ این هدف در سال 1300 برداشته شد. کودتای رضاشاه باعث قطع‌ این برنامه نشد‌، چون سال بعد اولین گروه 60 نفری به دانشکده‌های نظامی فرانسه فرستاده شدند.[14]‌ ایلات متحده امریکا از اولین کشورهایی بود که پس از جنگ دانشجویان بورسیه‌ ایرانی پذیرفت که تعدادی از ‌ایشان برای تحصیل در رشته تعلیم و تربیت‌، که ظاهرا در آمریکا پیشرفته‌تر از اروپا پنداشته می‌شد‌، به آنجا رفتند.[15] به هر حال اروپا مقصد اصلی دانشجویان بورسیه دولتی بود. در سال 1305 اولین گروه بیست نفره برای تحصیل در رشته مهندسی عازم اروپا شدند. همه آنان با رضایت کامل دولت فرانسه به آن کشور رفتند. در همان سال‌ ایران 9 دانشجو را به دانشکده نیروی دریایی‌ ایتالیا فرستاد. در سال 1307 با‌ ایجاد بورس کامل دولتی‌این برنامه ادامه یافت. در مجلس لایحه‌ای به تصویب رسید که هر ساله صد دانشجو به اروپا اعزام شوند.[16] تجربه دانشجویان ‌ایرانی در کشورهایی؛ مانند آلمان شالوده‌ای شد برای فعالیت سیاسی مخالف رژیم رضاشاه که نقشی حیاتی در زندگی سیاسی کشور در پی استعفای او‌ ایفا کرد. بیشتر کسانی که برگشتند در مشاغل اداری و سیاسی دارای مقام‌های برجسته‌ای شدند. عده زیادی نیز به عنوان متخصص و روزنامه نگار به کار پرداختند یا به تدریس در دانشگاه مشغول شدند.[17]

تأسیس دانشگاه تهران

پس از تأسیس دارالفنون که نخستین دانشگاه‌ ایرانی به سبک جدید است‌، کوشش‌هایی در‌ ایجاد مدرسه‌های عالی در زمینه‌های مختلف علوم و فنون به منصه ظهور رسید تا ‌ایجاد دانشگاه تهران فهرست ‌این مدارس به ترتیب تاریخی از ‌این قرار بودند:

مدرسه علوم سیاسی‌، مدرسه فلاحت‌، مدرسه طب‌، دارالمعلمین و دارالمعلمات‌، مدرسه حقوق‌، مدرسه عالی فلاحت‌، مدرسه تجارت‌، دارالمعلمین عالی‌، مدرسه دامپزشکی.[18]

فکر تأسیس دانشگاه تهران از 1307ش وجود داشت‌، تا ‌اینکه وزیر دربار وقت‌، عبدالحسین تیمورتاش از طرف رضاشاه‌، دکتر عیسی صدیق را مأمور کرد که در سال 1310ش به آمریکا سفر کند و پس از مطالعه در «تأسیسات علمی دنیای جدید» طرحی برای تأسیس دانشگاه برای کشور به دولت تقویم نماید. طرح دکتر صدیق مورد قبول کفالت وزارت معارف وقت‌، علی‌اصغر حکمت‌، قرار گرفت و سرانجام در هشتم خرداد ماه 1313 به تصویب مجلس رسید و در 15 بهمن همان کلنگ تأسیس دانشگاه تهران توسط رضاشاه در زمین‌های شمال غربی تهران آن روزگار‌، به نام جلالیه بر زمین زده شد و روز جمعه 24 اسفندماه رسما دانشگاه تهران تأسیس شد و کفیل وزارت معارف‌، ریاست دانشگاه را نیز متقبل گردید.

مدرسه‌های عالی که پیش از ‌این تاریخ وجود داشتند، به اضافه چند دانشکده جدیدالتأسیس در همان سال چون دانشکده فنی‌، دانشکده ادبیات‌، دانشکده علوم‌، همه ضمیمه دانشگاه تهران شدند. افزون بر استادان‌ ایرانی استادان خارجی نیز در رشته‌های مختلف پزشکی‌، حقوق و علوم سیاسی از فرانسه‌، انگلستان‌، آلمان‌، سوئد‌، سوئیس و آمریکا جهت تدریس دعوت شدند.[19]-[20]

انجمن آثار ملی

یکی دیگر از نهادهایی که مروج و مبلغ گرایش‌های ناسیونالیستی در‌ ایران بود‌، انجمن آثار ملی نام داشت. ‌این انجمن که در سال 1312 با فکر تعمیر و ترمیم آثار باستانی و تاریخی ‌ایجاد شد‌، با تأسیس اداره باستان شناسی در سراسر ‌ایران‌، تلاش‌هایی را در ‌این زمینه انجام داد. نخستین گام در ‌این راه‌، ایجاد بنیاد آرامگاه فردوسی‌، تغییر شکل آرامگاه حافظ و ارائه طرح‌های تازه‌ای برای سایر شعرای ملی‌ایران بود.[21] در همین سال آرامگاه خیام نیز به صورت آبرومندی درآمد. قبر حافظ و سعدی در شیراز به صورتی زیبا و با ارزش بنیاد گرفت.[22]

فرهنگستان

در اوائل سال 1314 برای توسعه و تکمیل زبان فارسی و وضع واژه‌های جدید فارسی و جایگزین نمودن آن‌ها به جای لغات بیگانه سازمانی به نام فرهنگستان تأسیس یافت و نخبه دانشمندان در رشته‌های مختلف عضویت آن را پذیرفتند.[23]

بخش بزرگی از نظام آموزشی شاه که به عنوان یک وسیله دست یافتن برهدف استفاده از تحصیلات به کار رفت‌، شایان تقدیر است؛ اما خواه ناخواه‌، به تحولاتی انجامید که فراتر از هدف‌هایی رفت که شاه آن را مد نظر داشت.شاه‌این امکان را برای مردم کشورش فراهم کرد تا از جهل و برخی اندیشه‌های کهنه پرستانه برهند. [24]

مقاله

نویسنده فاطمه پهلوان پور
جایگاه در درختواره تاریخ ایران بعد از اسلام

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS