دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

تحولات جدید در عصر پهلوی

No image
تحولات جدید در عصر پهلوی

كلمات كليدي : تاريخ، پهلوي، راه آهن سراسري، دانشگاه تهران، ارتقاي بهداشت و درمان، توسعه اجتماعي و اقتصادي، مبارزه با بي سوادي

نویسنده : فاطمه پهلوان پور

با وجود فساد و لامذهبی آشکار در زمینه‌های مختلف در عصر پهلوی، تحولات و نوآور‌ی‌های زیادی نیز با گذشت زمان در ایران روی داد که از ابداعات و اختراعاتی که در قرن بیستم در دنیا اتفاق افتاد تاثیر می‌پذیرفت. در این جا به نمونه‌های از این تحولات اشاره می‌شود:

تحول در نظام آموزش و پرورش:

در پایان سال‌های 1920 و سال‌های 1930 چند فقره اصلاحات در زمینه آموزش و پرورش، فرهنگ و زندگی مردم انجام گرفت. قانون‌ها و تصویب نامه‌هایی درباره آموزش عمومی و اجباری رایگان ابتدائی و دبیرستان و آموزش عالی و هم‌چنین تأسیس شبکه آموزش غیرمذهبی دولت و حتی آموزشگاه‌ها و دانشکده‌های علوم تربیتی وضع شدند. تمامی امور اجرائی مدارس، مانند برگزاری امتحانات، تهیه برنامه‌های درسی و آموزشی و تشخیص صلاحیت علمی و اخلاقی معلمان، به شورای عالی معارف واگذار شد. به سفارش شورای عالی معارف مقرر شد با بررسی نظام آموزش و پرورش کشورهای اروپائی، الگوئی برای نظام آموزشی کشور انتخاب گردد. سرانجام سیستم آموزشی مدارس فرانسه به عنوان الگوی مدارس ایرانی پذیرفته شد.[1]

یکی از جنبه‌های بسیار امیدوارکننده اصلاحات نظام آموزشی در دوران رضاشاه و زیر نظر مستقیم وزارت معارف، این بود که به آلمانی‌ها امکان داده شد تا به راستی خدمت با ارزشی را به ایرانیان ارزانی دارند. مدارس فنی توسط وزارتخانه‌های مختلف گشایش یافت تا به آموزش کادر فنی در داخل کشور بپردازد. دانشکده‌های دامپزشکی و کشاورزی که با یاری استادان فرانسوی تأسیس شدند، بعدا در دانشگاه تهران ادغام شدند.

تأسیس دانشگاه تهران

پس از تأسیس دارالفنون که نخستین دانشگاه ایرانی به سبک جدید است، کوشش‌هایی در ایجاد مدرسه‌های عالی در زمینه‌های مختلف علوم و فنون به منصه ظهور رسید تا ایجاد دانشگاه تهران فهرست این مدارس به ترتیب تاریخی از این قرار بودند:

مدرسه علوم سیاسی، مدرسه فلاحت، مدرسه طب، دارالمعلمین و دارالمعلمات، مدرسه حقوق، مدرسه عالی فلاحت، مدرسه تجارت، دارالمعلمین عالی و مدرسه دامپزشکی.[2]

فکر تأسیس دانشگاه تهران از 1307 خورشیدی وجود داشت، تا این‌که وزیر دربار وقت، عبدالحسین تیمورتاش از طرف رضاشاه، دکتر عیسی صدیق را مأمور کرد که در سال 1310 خورشیدی به آمریکا سفر کند و پس از مطالعه در «تأسیسات علمی دنیای جدید » طرحی برای تأسیس دانشگاه برای کشور به دولت تقویم نماید. طرح دکتر صدیق مورد قبول کفالت وزارت معارف وقت، علی اصغر حکمت، قرار گرفت و سرانجام در هشتم خرداد ماه 1313 به تصویب مجلس رسید و در 15 بهمن همان کلنگ تأسیس دانشگاه تهران توسط رضاشاه در زمین‌های شمال غربی تهران آن روزگار، به نام جلالیه بر زمین زده شد و روز جمعه 24 اسفندماه رسما دانشگاه تهران تأسیس شد و کفیل وزارت معارف، ریاست دانشگاه را نیز متقبل گردید.

مدرسه‌های عالی که پیش از این تاریخ وجود داشتند به اضافه چند دانشکده جدیدالتأسیس در همان سال چون دانشکده فنی، دانشکده ادبیات، دانشکده علوم، همه ضمیمه دانشگاه تهران شدند. افزون بر استادان ایرانی استادان خارجی نیز در رشته‌های مختلف پزشکی، حقوق و علوم سیاسی از فرانسه، انگلستان، آلمان، سوئد، سوئیس و آمریکا جهت تدریس دعوت شدند.[3]

اقدامات فرهنگی

در سال دوم نخست وزیری فروغی در سال 1313 به دستور رضاشاه یک سلسله اقدامات فرهنگی انجام گرفت که اهم آن عبارت است از تصویب قانون اجازه تأسیس دانشسرای عالی به منظور تربیت دبیر و آموزگار.

انجمن آثار ملی

یکی دیگر از نهادهایی که مروج و مبلغ گرایش‌های ناسیونالیستی در ایران بود، انجمن آثار ملی نام داشت. این انجمن که در سال 1312 با فکر تعمیر و ترمیم آثار باستانی و تاریخی ایجاد شد، با تأسیس اداره باستان‌شناسی در سراسر ایران، تلاش‌هایی را در این زمینه انجام داد. نخستین گام در این راه، ایجاد بنیاد آرامگاه فردوسی، تغییر شکل آرامگاه حافظ و ارائه طرح‌های تازه‌ای برای سایر شعرای ملی ایران بود.[4] در همین سال آرامگاه خیام نیز به صورت آبرومندی درآمد. قبر حافظ و سعدی در شیراز به صورتی زیبا و با ارزش بنیاد گرفت.[5]

فرهنگستان

در اوائل سال 1314 برای توسعه و تکمیل زبان فارسی و وضع واژه‌های جدید فارسی و جایگزین نمودن آنها به جای لغات بیگانه سازمانی به نام فرهنگستان تأسیس یافت و نخبه دانشمندان در رشته‌های مختلف عضویت آن را پذیرفتند.[6]

بخش بزرگی از نظام آموزشی شاه که به عنوان یک وسیله دست یافتن بر هدف استفاده از تحصیلات به کار رفت، شایان تقدیر است؛ اما خواه ناخواه، به تحولاتی انجامید که فراتر از هدف‌هایی رفت که شاه آن را مد نظر داشت. شاه این امکان را برای مردم کشورش فراهم کرد تا از جهل و برخی اندیشه‌های کهنه پرستانه برهند.[7]

تشکیل جمعیت نسوان و جمعیت تمدن نسوان و کانون بانوان در راستای آزادی دادن به زنان در زمینه‌های مختلف از دیگر اقدامات فرهنگی رضاشاه بود.[8]

احداث راه‌آهن سراسری

دولت ایران از سال 1273ق چندین بار امتیاز خط آهن سرتاسری را به شرکت‌ها و اتباع خارجی داده بود؛ اما تا سال 1300ق هیچ خط آهنی در ایران کشیده نشد. در این سال یک فرانسوی با گرفتن امتیاز خط آهن تهران ـ رشت و تهران ـ خلیج فارس، فقط توانست راه‌آهن شش کیلومتری تهران ـ حضرت عبدالعظیم را بسازد. در 1308ق حاج محمدحسن امین‌الضرب خط آهن میان شهر آمل و بندر محمود آباد به طول 16 کیلومتر کشید. در دوران جنگ جهانی اول، مهندسان نظامی انگلیس قسمتی از راه‌آهن هندوستان را از نقطه مرزی میرجاوه با زاهدان به طول 167 کیلومتر امتداد دادند. روس‌ها نیز هنگام جنگ با عثمانی در شمال غربی ایران شعبه‌ای از خط آهن قفقاز را از طریق خاک ایران به شهر بایزید در خاک ترکیه رساندند.[9]

از سال 1304ش دولت ایران تصمیم گرفت که با احداث یک خط ‌آهن سرتاسری دریای خزر را به خلیج فارس متصل کند. از این رو در 9 خرداد 1304ش، قانون مربوط به آن از تصویب مجلس گذشت. برای این منظور مقرر شد که راه‌آهن ایران بدون کمک خارجی ساخته شود و هزینه آن با گرفتن دو ریال مالیات از هر سه کیلو قند و شکر و چایی که به ایران وارد می‌شود یا در کشور تولید می‌گردد، برای ساختمان راه‌آهن سراسری تأمین گردد و بقیه مصارف راه‌آهن از بودجه عمومی کشور تأمین گردد.[10] خط شمال از بندر امام خمینی در ساحل جنوب شرقی دریاچه خزر آغاز شد و از بین دشت و با عبور از جنگل به شهر ساری رسید و در ادامه مسیر از دره تنگ تالار گذشت. این خط، گدوک، نزدیک فیروز کوه را با ارتفاعی حدود 2010 متر طی کرد و با پشت سر گذاشتن جلگه خوار و ورامین به ایستگاه تهران ختم شد. خط منتهی به جنوب نیز از بندر شاهپور آغاز و تا صالح آباد از لابلای دشت و از روی پل‌های متعدد بویژه پل کارون عبور کرد و به بخش کوهستانی رسید. در نهایت با ورود و خروج از تونل‌های پی در پی وارد فلات مرکزی شد و بدین وسیله ساختمان یکی از طولانی‌ترین راه‌آهن‌های آسیا که در نوع خود در جهان بی‌نظیر بود، در طی یازده سال و با هزینه سی میلیون لیره انگلیسی با موفقیت به پایان رسید.[11]

توسعه اجتماعی و فرهنگی در زمان پهلوی دوم

در سال 1343ش محمدرضاشاه، وزرای فرهنگ کلیه کشورها را برای برگزاری کنگره جهانی مبارزه با بی‌سوادی به تهران دعوت کرد[12] و هزینه یک روز از بودجه نظامی ارتش ایران را برای مبارزه با بی‌سوادی در اختیار یونسکو گذارد. تشکیل سپاه دانش برای ریشه کن کردن بی‌سوادی و گسترش تحصیل در روستاهای کشور، تشکیل کمیته ملی پیکار با بی‌سوادی به منظور بسیج تمام نیروهای مالی و معنوی در راه ریشه کن کردن بی‌سوادی و اضافه کردن اصل «انقلاب اداری و آموزشی» به اصول نه گانه انقلاب در 14 مهر 1346 همه از برنامه‌های حکومت محمدرضاشاه برای گسترش سواد در جامعه بود.[13] در سال 1347ش کنفرانس «انقلاب آموزشی» رامسر تشکیل شد و منشور انقلاب آموزشی را مدون ساخت.[14] اجرای قانون خدمات اجتماعی بانوان، نظام تعلیمات عشایری، طرح تغذیه رایگان در مدارس و تأسیس مراکز دانشسراهای راهنمایی در استان‌ها به منظور تربیت معلم مورد نیاز برای مدارس از مهم‌ترین طرح‌ها جهت اجرای این انقلاب آموزشی بود.[15] افزایش مراکز تحصیلات عالی، بستر مناسبی برای رشد طبقه متوسط جدید بود. از آغاز دهه 1340ش، تحولاتی اساسی، چه در رشد تعداد مراکز آموزش عالی و چه در کیفیت آموزش، پدید آمد و به منظور تأمین نیروی لازم برای انجام برنامه‌های توسعه‌ای، دانشگاه‌ها نیز تغییر کرد و نظام فرانسوی جای خود را به نظام آمریکایی داد.[16] بدین ترتیب، شهرنشینی و سواد و آموزش و نیز وسایل ارتباط جمعی که بر اثر بالا رفتن درآمدهای نفتی بویژه در اواخر دوره پهلوی گسترش پیدا کرده بود، صورت نوینی به زندگی اجتماعی بخشید و طبقه متوسط جدید شهری را افزایش داد.

توسعه اقتصادی در زمان محمد رضاشاه

توسعه اجتماعی و اقتصادی بیشتر به واسطه درآمدهای روزافزون نفت عملی شد. میزان درآمد نفت ایران که در سال 1342، 555 میلیون دلار بود، در سال‌های بین1353-1342 به 13 میلیارد دلار و از سال 1353 تا 1356 به 38 میلیارد دلار رسید. بدین ترتیب در برنامه‌های عمرانی طرح‌های زیر بنائی از جمله سیتم حمل و نقل و بخش کشاورزی بویژه اصلاحات ارضی و طرح‌های بزرگ آبرسانی مورد نظر بود. برنامه‌های عمرانی بعدی هم به صنعت، معدن و منابع انسانی اختصاص یافته بود. برنامه‌های عمرانی تأثیر بیشتری بر جمعیت شهرنشین داشت، و با تخصیص بیش از 5/2 میلیارد به صنعت دو هدف بلند پروازانه دنبال می‌شد، تولید کالاهای مصرفی مورد نیاز بازارهای داخلی و تشویق و رشد صنایع مادر و واسطه‌ای، بنابراین ایران به دنبال سرمایه‌گذاری‌های دولتی هنگفت در سال‌های 1342 تا 1355 شاهد انقلاب صنعتی کوچکی بود و رشد صنعتی سالانه از 5 به 20 درصد افزایش یافت.[17] پیامد این انقلاب صنعتی، تولید فزاینده برخی مواد و کالاهای مهم بود؛ مثل زغال سنگ، سنگ آهن، کاغذ، انواع خودروها و...

از آن‌جا که مدارس جدید امکانات بهداشتی و کارخانه‌های صنعتی اغلب در شهرها متمرکز شده بود، توسعه اقتصادی و اجتماعی سال‌های مدنظر تأثیر عمیقی بر جمعیت شهری گذاشت. به طور کلی در این دوره جمعیت شهری به سرعت افزایش یافت.[18] شاه هر چند ساختار اجتماعی و اقتصادی را نوسازی کرد و در نتیجه طبقه متوسط و طبقه کارگر صنعتی را گسترش داد؛ اما نتوانست در حوزه دیگر یعنی حوزه سیاسی، نوسازی نماید. شاه به جای نوسازی سیاسی، قدرتش همانند پدرش بر روی سه ستون نیروهای مسلح، شبکه حمایتی دربار و دیوان‌سالاری گسترده دولتی قرار داد.[19]

مقاله

نویسنده فاطمه پهلوان پور
جایگاه در درختواره تاریخ ایران بعد از اسلام

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS