استاد شهید آیتالله مطهری – بخش دوم
شنبه ۱۱ شهریور ۱۳۹۶
کعبه و نقش اجتماعى آن
- از آیات قرآن برمىآید که کعبه قدیمىترین معبد جهان است:۱۶ ان اول بیت وُضع للناس للذى ببکه مبارکا.۱۷ رجوع شود به تفاسیر مفصل که از جنبه تاریخى متعرض این مطلب شدهاند.۱۸ آقاى غفورى در سخنرانى کنگره حج میگوید: «به طورى که نوشتهاند، از زمانهاى قدیم هفت معبد بزرگ و عمومى وجود داشته که در چین و هند و بلخ و صنعا و در قسمتهاى شمالى و مرکزى ایران فعلى بودهاند و از همه قدیمىتر همان کعبه است».۱۹
- از آیات قرآن برمىآید که این خانه، خانه پربرکتى است و بناست که منشأ خیرات و برکاتى براى اهل توحید و عدل یعنى مسلمین باشد؛ چنانکه در آیه پیش ذکر شده است.
- از آیات قرآن باز برمىآید که این خانه و حریم آن محل امن و امان است. در کعبه و بلکه در حریم کعبه، به نام «حرم»، کسى حق تعرض به صید و هیچ شکارى تا چه رسد به انسان ندارد، که آنجا بست کامل و آزادى و امنیت کامل و حریت بیان و عقیده کامل و عدمتعرض کامل برقرار است. این جهت که بعضى امکنه مقدس است و پناهگاه و اشخاصى در آنجا پناهنده میشوند، مثل مجلس شورا و سنا و غیره و یا در قدیم مشاهد مشرفه و خانه علما، خود مطلبى است. به هرحال از یک نظر حرم حکم بست را دارد، حتى نسبت به حیوانات. البته باید دید از نظر مجرمین قانونى چه حکمى دارد، خصوصاً کسانى که در خود حرم مرتکب موجبات حد و قصاص میشوند. در دعاى ابراهیم[ع] نیز آمده است: رب اجعل هذا بلدا آمنا۲۰ یا: اجعل هذا البلد آمنا۲۱ و همچنین سوره بقره، آیه ۱۲۵: و اذ جعلنا البیت مثابه للناس و امنا و اتخذوا من مقام ابراهیم… این خصوصیت حرم مؤید این است که حرم باید متعلق به همه مسلمین باشد نه به دسته مخصوص که در بند ۵ گفته خواهد شد.
آقاى غفورى میگوید: «امروز بشر احساس کرده که احتیاج دارد به محلى که محترم بوده و از نظر بینالمللى محل دادرسى و کنفرانسهاى جهانى و بالاخره مرجع رفع اختلافات بزرگ باشد… آیا این نکته را نباید مسلمین توجه داشته باشند که چندین قرن قبل طرح صحیح یک مجمع دینى براى ایجاد وحدت در بین ایشان ریخته شده؟»
- خانه کعبه و ماه ذىالحجه وسیلهای است براى قیام امر مسلمین: جعل الله الکعبه البیت الحرام قیاما للناس و الشهر الحرام و الهدى و القلائد…۲۲ در این آیه اثر اجتماعى حج و اعمال آن ذکر شده است؛ چنان که در روایات نیز آمده است. کلمه «حرام» که تکرار شده، فلسفه و مناط را ذکر میکند، یعنى داشتن چنین مکان محترمى نگهدارنده مسلمین است.
- این خانه و بلکه حرم نباید مالک خصوصى داشته باشد، مال خداست یعنى مال همه است. همه حرم حکم مسجد را از این جهت دارد ـ نه از سایر جهات ـ لهذا در ذیل این آیه (حج، ۲۵): ان الذین کفروا و یصدون عن سبیل الله و المسجد الحرام الذى جعلناه للناس۲۳ سواء العاکف فیه و الباد،۲۴ در حدیث وارد شده که: کسى حق ندارد مردم را مانع شود از ورود به مکه به عنوان اینکه اینجا شهر ما و وطن ما و مملکت ماست؛ و این آیه در وقتى نازل شد که قریش مانع ورود مسلمانان به مکه شدند. و همچنین است آیه ۳۴ انفال: و ما لهم الا یعذبهم الله و هم یصدون عن المسجد الحرام و ما کانوا اولیائه…
علیهذا کعبه و مسجد و بلکه حرم متعلق است به هرکس که اهل توحید و عبادت خدا و بر ملت ابراهیم باشد.۲۵ مثل این است که از طرف ابراهیم این محل بر اهل توحید و عبادت خداى یگانه وقف شده است، ولى وقف نیست، نوعى دیگر از ملکیت است خاص خود که همان ملکیت بینالمللى اسلامى است.
در نهجالبلاغه مولى به قثم بن عباس که عامل مکه بود، نامه مینویسد: اما بعد، فاقم للناس الحج۲۶ و ذکرهم بایام الله۲۷…: (کتاب ۶۷ نهجالبلاغه) [اما بعد، مراسم حج را براى مردم به پا دار، و ایامالله (عبرتهاى تاریخ) را به یادشان آر، و هر صبح و شام براى مراجعه آنان در مجلس عمومى بنشین، به پرسش پرسشکننده پاسخ ده، و نادان را علم بیاموز، و با عالم مذاکره کن، و نباید میان تو و مردم پیامرسانى جز زبانت و دربانى جز چهرهات باشد... و به اموال الهى که نزد تو جمع مىگردد بنگر و آن را به عیالمندان و گرسنگانى که نزد تو هستند، به مصرف رسان... و به ساکنان مکه دستور ده که از کسانى که در خانههاشان سکونت مىکنند، کرایه نگیرند؛ زیرا خداى سبحان مىفرماید: «عاکف و بادى در این سرزمین یکسانند». عاکف کسى است که مقیم مکه است، و بادى کسى است که اهل مکه نیست و به قصد حج آنجا مىآید. خداوند ما و شما را به آنچه خود دوست دارد موفق سازد.]
هرچند در آیه قرآن [کعبه] به مسجدالحرام تعبیر شده، ولى در قرآن کریم گاهى کلمه کعبه بهخصوص بیت و گاهى شامل حریم بیت در تمام حرم مىشود، مثل کلمه هدیا بالغ الکعبه. و همچنین کلمه مسجدالحرام گاهى شامل حریم آن یعنى تمام حرم مىشود و علیهذا بعید نیست که مقصود امام خصوصِ خانههاى مکه نباشد، تمام حرم این حکم را دارد.
در احادیث ما وارد شده: اول کسى که براى خانههاى مکه مصراعین قرار داد، معاویه بود: و کان الناس اذا قدموا مکه، نزل البادى على الحاضر حتى یقضى حوائجه… و کان اول من عَلق على بابه المصراعین، معاویه بن ابىسفیان و لیس ینبغى لاحد ان یمنع الحاج شیئا من الدور و منازلها: [مردم در گذشته چنان بودند که چون به مکه مىآمدند، مسافر بر مقیم وارد مىشد تا حوایجش را برآورد... و اول کسى که براى خانه خود دو لنگه در قرار داد، معاویه بن ابىسفیان بود، و براى احدى از اهل مکه شایسته نیست که حاجیان را از خانهها و منازل آن باز دارد.]
در صافى از علل نقل مىکند: لمیکن ینبغى ان یوضع على دور مکه ابواب، لان للحاج ان ینزلوا معهم فى دورهم فى ساحه الدار، حتى یقضوا مناسکهم و ان اول من جعل لدور مکه ابوابا، معاویه: [سزاوار نبود که براى خانههاى مکه در قرار دهند؛ زیرا حاجیان حق دارند به حیاط خانه ساکنان مکه وارد شوند تا مراسم حج را به پایان برند. و اول کسى که براى خانههاى مکه در قرار داد، معاویه بود.]
معلوم مىشود نظر اسلام این بوده که حرم شریف متعلق به همه مسلمین باشد. در آیه کریمه سوره حج (آیه ۲۶) دارد: و اذ بوَأنا لابراهیم مکان البیت ان لاتشرک بی شیئا و طهر بیتى للطائفین و القائمین و الرکع السجود: [یاد کن آنگاه که جاى خانه کعبه را براى ابراهیم مشخص کردیم (و به او گفتیم) که چیزى را شریک من مساز، و خانه مرا براى طوافکنندگان و برپاایستادگان (به نماز) و رکوعکنندگان سجدهگزار پاکیزه ساز]
صافى از کافى و تهذیب نقل مىکند: فینبغى للعبد ان لایدخل مکه الا و هو طاهر قد غَسَل عرقه و الاذى و تطهر: [پس شایسته است که بنده داخل مکه نشود مگر آنکه پاکیزه باشد، به طورى که عرق و آلودگیهاى خود را شسته و خود را پاکیزه نموده باشد.] این حدیث، منظور آقاى بازرگان را تأیید مىکند که مىگفت: مقدمتاً براى پاکیزه نگاهداشتن آن لازم است محیط حرم و همچنین خود اشخاص پاکیزه باشند.
در آیه بعد دارد: و اذن فى الناس بالحج یأتوک رجالا و على کل ضامر یأتین من کل فج عمیق [: در میان مردم نداى حج درده تا با پاى پیاده و سوار بر شتران لاغر اندام که از راههاى دور و دراز مىرسند، نزد تو آیند.]
بعضى از اهل ذوق و عرفان گفتهاند اینکه در آیه دارد «یأتوک» (نزد تو بیایند) براى این است که باید متوجه مقام ولایت ولى بود و از مجراى وجود او کسب فیض کرد؛ ولى ممکن است نظر به والى باشد که باید رهبر و هادى و مرشدى داشته باشند، همانطور که از صدر اسلام امارت حجاج یک سمت حکومتى بوده است.
پینوشتها:
16. البته معبد توحید، زیرا از نظر قرآن توحید بر شرک مقدم است. توحید از شرک متطور نشده، بلکه شرک انحرافى است از توحید.
۱۷. آلعمران، ۹۶.
- در سوره حج، آیه ۲۹ و آیه ۳۳ از کعبه به «بیت العتیق» یاد شده. ممکن است مقصود خانه کهنه قدیمى باشد و ممکن است مقصود خانه آزاد باشد که: لایملکه احد، چنان که در روایتى از امام باقر(ع) روایت شده (تفسیر صافى).
- رجوع شود به کتاب اسرار حج و کتاب قبله کمرهاى.
۲۰. بقره، ۱۲۶.
۲۱. ابراهیم، ۳۵.
۲۲. مائده، 97.
۲۳. مخصوصاً این جهت که راجع به حج همه جا کلمه «ناس» تکرار شده: لله على الناس حج البیت…
و اذ جعلنا البیت مثابه للناس… ان اول بیت وضع للناس… جعلناه للناس سواء العاکف… جعل الله الکعبه البیت الحرام قیاما للناس…
۲۴. در این آیه صریحاً مىگوید این خانه را ما براى مردم قرار دادهایم. این خانه که خانه خداست، خانه مردم است.
۲۵. رجوع شود به المیزان، ج۳، ص۳۹۳، داستان مسئله پرسیدن مهدى عباسى از امام کاظم(ع).
۲۶. مثل اینکه او را مأمور مىکند که ضمناً امارت حجاج را به عهده بگیرد.
۲۷. امیرالحاج وظیفه دارد که تنها شاخص رسمى و ریاستى نباشد، تاریخ را بر مردم عرضه بدارد، آنها را موعظه کند و به مصالحشان ارشاد نماید، گذشته را به یاد آنها بیاورد.