دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

بی خردی دشمن انسان

امام عسکري(ع) فرمود: الجهل خصم. ناداني و جهالت، دشمن (انسان) است. (ميزان الحکمه ج 1 ص 213)
بی خردی دشمن انسان
بی خردی دشمن انسان

نويسنده: محمدمهدی رشادتی

امام عسکري(ع) فرمود: الجهل خصم. ناداني و جهالت، دشمن (انسان) است. (ميزان الحکمه ج 1 ص 213)

در بسياري از احاديث اسلامي معناي جهل در مقابل عقل به کار مي رود. بنابراين ممکن است آدمي از لحاظ علمي و معلومات ذهني به مدارج بالايي برسد اما در عين حال از حيث عقل دچار نقصان و ضعف باشد. در نهج البلاغه آمده: رب عالم قد قتله جهله و علمه معه لاينفعه. چه بسا عالمي که جهلش او را از پاي درآورد در حالي که علمي که همراه دارد سودي به حالش نمي رساند. (حکمت 107) امام صادق(ع) در پاسخ به اين پرسش که عقل چيست؟ فرمود: عقل آن چيزي است که به وسيله آن خداوند عبادت شود و بهشت به دست آيد. راوي پرسيد: پس آنچه در معاويه بود چه بود؟ فرمود: آن نيرنگ و شيطنت است. چيزي است شبيه عقل ولي عقل نيست. (ميزان الحکمه، ج 2، ص 708)

امام خميني(ره) در پاسخ به تمسخرهاي بني صدر نسبت به شهيد رجايي که تو علم نداري يا علمت کم است، فرمود: عقل رجايي از علمش بيشتر است.

در سخنان علي(ع) از جهل با تعابير مختلفي ياد شده است: نابودکننده ترين دشمن، بدترين نوع بيماري، سرچشمه زشتي ها، بزرگ ترين مصيبت، بدترين نوع فقر و گرفتاري، مرگ و نابودي. (غررالحکم ج 1 ص 202 - 213)

به طور خلاصه عقل آن است که آدمي را عاقبت به خير کند. لذا حق مداري، دورانديشي، انصاف، صبوري، خداباوري، دينداري، اخلاقي نيکو، حسن معاشرت، بندگي خدا، به دست آوردن بهشت و رضوان الهي از جمله نشانه هاي انسان عاقل است. در مقابل باطل گرايي، بی‏انصافي، دنيازدگي، کم طاقتي، دين گريزي، اخلاق زشت، بندگي غيرخدا و شيطنت، به دست آوردن جهنم و غضب الهي از جمله نشانه هاي انسان جاهل است.

    بس نکو گفت آن رسول خويش جواز       ذره اي عقلت به از صوم و نماز

     (مثنوي معنوي، دفتر 5، 454)

    عقل ضدشهوت است اي پهلوان        آن که شهوت مي تند عقلش مخوان

    (همان، دفتر 4 - 2301)

نشانه های جاهل

نشانه هاي انسان جاهل عبارتند از: 1) اگر از چيزي او را نهي کنند به خاطر لجاجت، آن را انجام مي دهد. 2) به اندک دانش خود مغرور مي شود. 3) قدر و منزلت خويش را نمي شناسد. 4) هر چيزي را که مي داند، به زبان مي آورد. 5) از عذاب خدا غافل است. 6) دلش به دنيا گره خورده است. 7) براي خود آرزوهاي دست نيافتني دارد. 8) دوستانش مرتب عوض مي شوند. 9) بدون دليل با امري مخالفت مي کند. 10) از اموري که هيچ فايده اي ندارد پرس وجو می‏کند. 11) فريب هواي نفس و انديشه هاي باطل خود را مي خورد. 12) نسبت به مسائلي که آگاهي ندارد خود را دانا جلوه مي دهد. 13) قبل از شنيدن کامل سخنان ديگران، پاسخ مي دهد. 14) بدون اطلاع کافي سريع قضاوت مي کند. 15) در کارها دچار افراط يا تفريط است. (ميزان الحکمه ج1 ص 215 - 213)

ضرورت تلازم بصيرت و عمل

شهيد مطهري نقل مي کنند: ربيع بن خثيم معروف به خواجه ربيع، از اصحاب علي(ع) است. او يکي از هشت زاهد معروف دنيا به شمار مي رود. در آخر عمر براي خود قبري آماده کرده بود و گاهي در آنجا مي خوابيد و خود را موعظه مي کرد و مي گفت: اي ربيع، يادت نرود عاقبت بايد اينجا بيايي. او هيچگاه سخني غير از ذکر خدا نمي گفت، تنها جمله اي که غير از ذکر و دعا از او شنيدند، آن وقتي بود که اطلاع پيدا کرد: عده اي امام حسين(ع) را شهيد کرده اند و با اين جمله اظهار تأسف کرد «واي بر اين امت که فرزند پيامبرشان را شهيد کردند.»

بعدها از همين سخن نيز استغفار کرد و مي گفت: چرا من اين چند کلمه را که غير از ذکر خدا بود به زبان آوردم. در طي بيست سال عبادت حتي يک کلمه حرف دنيا نزد. درحالي که در اين فاصله شاهد شهادت سه امام بزرگوار يعني امام علي(ع)، امام حسن(ع) و امام حسين(ع) بوده است. همين آدم جزو سپاهيان علي(ع) بود. يک روز به اميرالمؤمنين(ع) گفت: درباره اين جنگ شک داريم، مي ترسيم اين جنگ شرعي نباشد. چون با کساني مي جنگيم که اهل نمازند و مثل ما شهادتين مي گويند و اهل قبله اند. چون شيعه بود نمي خواست به طور صريح از امام کناره گيري کند گفت: تقاضا مي کنم به من کاري واگذار کنيد که در آن شک نکنم. امام نيز او را به يکي از سرحدات فرستاد که اگر جنگي شد، طرف مقابلش کفار و مشرکين باشند. اسلام بصيرت و عمل را با هم مي خواهد. اين آدم بصيرت ندارد.

افراد جاهل هميشه يا تند مي روند يا کند. علي(ع) فرمود: لاتري الجاهل الا مفرط او مفرطا. (حکايت ها و هدايت ها، ص 315)

روزي پيرمرد عابدي از بني اسرائيل در وسط هاي نماز ديد دو کودک خروسي را گرفته و پرهاي او را مي کنند. او بدون توجه به کار زشت بچه ها همچنان مشغول عبادت بود درحالي که لازم بود آنها را از اين کار ظالمانه نهي مي کرد. خدا بر او غضب کرد و زمين، او را در خود فرو برد. اين است نتيجه شوم ترک نهي از منکر و سرنوشت عابد جاهلي که به عبادت خشک ادامه داد و مسائل فرعي را بر مسائل اصلي مقدم داشت. (داستان دوستان، ج 1، ص 68).

روزنامه كيهان، شماره 21802 به تاريخ 5/10/96، صفحه 6 (معارف)

مقاله

نویسنده محمدمهدی رشادتی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

حکمت 17 نهج البلاغه : ضرورت رنگ كردن موها

حکمت 17 نهج البلاغه موضوع "ضرورت رنگ كردن موها" را مطرح می کند.
No image

حکمت 2 نهج البلاغه : شناخت ضدّ ارزش‏ها

حکمت 2 نهج البلاغه موضوع "شناخت ضدّ ارزش‏ها" را مطرح می کند.
No image

حکمت 31 نهج البلاغه : ارزش و والايى انجام دهنده كارهاى خير

حکمت 31 نهج البلاغه به تشریح موضوع "ارزش و والايى انجام دهنده كارهاى خير" می پردازد.
No image

حکمت 16 نهج البلاغه : شناخت جايگاه جبر و اختيار

حکمت 16 نهج البلاغه به موضوع "شناخت جايگاه جبر و اختيار" می پردازد.
No image

حکمت 1 نهج البلاغه : روش برخورد با فته ها

حکمت 1 نهج البلاغه موضوع "روش برخورد با فتنه‏ ها" را بررسی می کند.

پر بازدیدترین ها

No image

حکمت 139 نهج البلاغه : علمى، اخلاقى، اعتقادى

موضوع حکمت 139 نهج البلاغه درباره "علمى، اخلاقى، اعتقادى" است.
No image

حکمت 166 نهج البلاغه : راه درمان ترس

حکمت 166 نهج البلاغه موضوع "راه درمان ترس" را مطرح می کند.
No image

حکمت 289 نهج البلاغه : ضرورت عبرت گرفتن

حکمت 289 نهج البلاغه به موضوع "ضرورت عبرت گرفتن" می پردازد.
No image

حکمت 445 نهج البلاغه : راه غرور زدایی

حکمت 445 نهج البلاغه به موضوع "راه غرور زدایی" می پردازد.
No image

حکمت 140 نهج البلاغه : نقش سخن در شناخت انسان

حکمت 140 نهج البلاغه موضوع "نقش سخن در شناخت انسان" را مطرح می کند.
Powered by TayaCMS