دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

علت مادی

No image
علت مادی

كلمات كليدي : ماده المواد، علت مادي، ماده، صورت، نوع مادي

نویسنده : مهدي افضلي

یکی از اقسام چهارگانه علل، علت مادی است. علت مادی چیزی است که زمینه ساز پیدایش معلول و متحد با آن است. به دلیل اتحاد با معلول، تا زمانی‌که معلول باقی است علت مادی نیز باقی خواهد بود. از میان اقسام مختلف علل که فلاسفه مدعی‌اند با استقراء بدان دست یافته‌‌اند، علت مادی دو ویژگی بارز دارد؛ نخست این‌که مورد پذیرش قریب به اتفاق فیلسوفان بوده است و کمتر کسی در مورد آن تردید کرده‌ است؛ ثانیا به لحاظ تاریخی نیز زود تر از همه مورد توجه قرار گرفته است. فیلسوفان یونانی نخستین علتی را که مورد توجه قرار داده و کشف کردند، همین علت مادی بود. وقتی سخن از ماده المواد اشیا به میان می‌آمد علت مادی مراد بود و به سایر علل یا توجه نداشتند یا آنرا منکر بودند.

ماده دو حیث دارد؛ یکی حیثی‌که صرفا نسبت به ماده ملاحظه ‌شود، حیث دیگر مربوط به زمانی است که به نوع، یعنی مجموع مرکب از ماده و صورت ملاحظه شود. اگر صرفا نسبت به ماده ملاحظه شود بدین مفاد که او چیزی است که استعداد تبدیل شدن به چیز دیگر را دارد، ماده نامیده می‌شود، ولی وقتی نسبت به نوع مرکب از ماده و صورت ملاحظه شود آنرا "علت مادی" می‌نامند. از باب نمونه جسمی‌که توان پذیرش صورت انسانی را دارد به ماده نامبردار است، ولی همین جسم نسبت به انسان که مرکب از جسم نامی حساس متحرک بالاراده و ناطق است، علت مادی نامیده می‌شود. از نکته‌ای که بیان شد این اشکال که چگونه ماده علت برای خود یا برای صورت می‌شود دفع می‌شود، زیرا به نظر فلاسفه ماده نه منشأ برای صورت است و نه علت برای خودش، بلکه ماده علت برای مجموع مرکب از ماده و صورت است.

برخی از فلاسفه ماد‌ی‌گرا، علت را منحصر در علت مادی دانسته و سایر علل را منکر شده‌اند. ولی به نظر فلاسفه الاهی چنین تلقی قابل قبول نیست. زیرا وقتی ماده تحلیل شود، به لحاظ ذات چیزی جز استعداد و پذیرش نیست، لازمه استعداد و پذیرش فقدان کمالات است، وقتی چیزی فاقد کمال باشد توان آن را ندارد که به معلول فعلیتی اعطا کند؛ زیرا فعلیت ملازم با وجود است. اگر پای علل دیگر به ویژه علت فاعلی به معنای هستی بخش به میان نیاید این مشکل رخ می‌نماید که معلول بدون علت تحقق یافته باشد و تحقق معلول بدون علت محال است. زیرا تحقق معلول بدون علت به ترجح بدون مرجح منتهی می‌شود و ترجح بدون مرجح به اجتماع نقیضین منتهی می‌شود که محال است.

از سوی دیگر در جای خود اثبات می‌شود که شیء تا زمانی به مرحله وجوب نرسد وجود پیدا نمی‌کند، معلول بدون علت تامه که مرکب از فاعل و غایت و ماده و صورت است به مرحله وجوب نمی‌رسد، لذا باید پای علل دیگر به میان آید تا یک چیز تحقق یابد.

مقاله

نویسنده مهدي افضلي

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

حکمت 17 نهج البلاغه : ضرورت رنگ كردن موها

حکمت 17 نهج البلاغه موضوع "ضرورت رنگ كردن موها" را مطرح می کند.
No image

حکمت 2 نهج البلاغه : شناخت ضدّ ارزش‏ها

حکمت 2 نهج البلاغه موضوع "شناخت ضدّ ارزش‏ها" را مطرح می کند.
No image

حکمت 31 نهج البلاغه : ارزش و والايى انجام دهنده كارهاى خير

حکمت 31 نهج البلاغه به تشریح موضوع "ارزش و والايى انجام دهنده كارهاى خير" می پردازد.
No image

حکمت 16 نهج البلاغه : شناخت جايگاه جبر و اختيار

حکمت 16 نهج البلاغه به موضوع "شناخت جايگاه جبر و اختيار" می پردازد.
No image

حکمت 1 نهج البلاغه : روش برخورد با فته ها

حکمت 1 نهج البلاغه موضوع "روش برخورد با فتنه‏ ها" را بررسی می کند.

پر بازدیدترین ها

No image

حکمت 139 نهج البلاغه : علمى، اخلاقى، اعتقادى

موضوع حکمت 139 نهج البلاغه درباره "علمى، اخلاقى، اعتقادى" است.
No image

حکمت 445 نهج البلاغه : راه غرور زدایی

حکمت 445 نهج البلاغه به موضوع "راه غرور زدایی" می پردازد.
No image

حکمت 286 نهج البلاغه : فاصله ميان شرق و غرب

حکمت 286 نهج البلاغه به تشریح موضوع "فاصله ميان شرق و غرب" می پردازد.
No image

حکمت 344 نهج البلاغه : اعتدال در پرداخت به امور خانواده

حکمت 344 نهج البلاغه به موضوع "اعتدال در پرداخت به امور خانواده" می پردازد.
No image

حکمت 112 نهج البلاغه : انسان و انواع آزمايش ها

حکمت 112 نهج البلاغه موضوع "انسان و انواع آزمايش‏ها" را بیان می کند.
Powered by TayaCMS