دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

فتنه و مصادیق آن (2) (پرسش و پاسخ)

بر اساس آموزه‌های وحیانی چه افراد و جریان‌هایی از مصادیق فتنه و فتنه‌گران به حساب می‌آیند؟
فتنه و مصادیق آن ʂ) (پرسش و پاسخ)
فتنه و مصادیق آن (2) (پرسش و پاسخ)

پرسش:

بر اساس آموزه‌های وحیانی چه افراد و جریان‌هایی از مصادیق فتنه و فتنه‌گران به حساب می‌آیند؟

پاسخ:

در بخش نخست پاسخ به این سؤال به مفهوم‌شناسی فتنه از حیث لغوی و اصطلاحی پرداختیم. اینک در ادامه دنباله مطلب را پی‌ می‌گیریم.

مصاديق فتنه

براي اين كه تصوير روشن و درستی از فتنه در فرهنگ قرآنی داشته باشيم به سراغ آياتی می‌رويم كه به مصاديق فتنه توجه می‌دهد؛ زيرا از اين طريق می‌توان دريافت كه غير از عوامل طبيعی كه نظم را مختل می‌سازد و آرامش را از آدمی‌ سلب می‌كند، چه علل و عوامل ديگری می‌تواند موجبات سلب آرامش و امنيت شود و نظم را به هم ريزد؟ البته همواره بر اين نكته تأكيد می‌شود كه عوامل طبيعی نيز ارتباط تنگاتنگی با رفتارها و كنش های انسانی دارد؛ زيرا فعاليت آدمی‌ است كه موجبات اخلال در نظم طبيعت را فراهم می‌آورد، و امنيت و آرامش را از او سلب می‌كند؛ از اين رو خداوند از فساد و تباهی در نظم طبيعت و محيط زيست خشكی و دريايی زمين به سبب كنش های انسانی خبر می‌دهد و آدمی‌ را مسبب اصلی بسياری از حوادث و رخدادهای به ظاهر طبيعی زمين برمی‌شمارد.

1- ستمگران: خداوند در آيه 25 سوره انفال از ستمگران به عنوان فتنه انگيزان اصلی جامعه ياد می‌كند. اينان كسانی هستند كه به حقوق خود بسنده نمی‌كنند و با تجاوز به حقوق ديگران می‌كوشند تا نظم طبيعی جهان و جامعه را كه بر پايه عدالت استوار است به هم ريزند. در حقيقت ظلم و ستمی ‌كه از سوی ستمگران اعمال می‌شود، خود مصادقی از فتنه است؛ زيرا هم نظم طبيعی كه بر محور عدالت است را از ميان می‌برند و هم آرامش و امنيت را از ديگری و يا جامعه سلب می‌كنند.

با نگاهی به تاريخ و گزارش‌های تاريخی قرآن می‌توان به آسانی دريافت كه چگونه ستم ستمگران، فتنه اصلی در جوامع بشری بوده است و آنان را از پيشرفت و تكامل و تعالی در حوزه‌های فرهنگی و تمدنی بازداشته است و اجازه نداده تا همه انسان‌ها به كمال و تعالی دست يابند. جوامع به سبب ستم ستمگران هرگز روی عدالت به خود نديده و از امنيت و آرامش سودی نبرده است.

2- منحرفان و هنجارشكنان: دسته دومی ‌كه خداوند از آنان به عنوان فتنه انگيزان سخن به ميان می‌آورد، كسانی هستند كه ما آنان را به نام منحرفان و هنجارشكنان می‌شناسيم. اين عده با ايجاد فتنه و فساد در جامعه، امنيت و آرامش را از آن سلب كرده و در نظم عمومی ‌و اجتماعی جامعه اختلال ايجاد می‌كنند. انحرافات ايشان كه با هنجارشكنی و بهره‌گيری از قوانين متشابه صورت می‌گيرد، به آنان اين امكان را می‌بخشد تا عرف و عادت پسنديده را زير پاگذاشته و با هنجارشكنی امنيت اخلاقی و هنجاری جامعه را با بحران مواجه سازند.

خداوند در آيه 7 سوره آل عمران اين افراد را كسانی معرفی می‌كند كه همواره دنبال متشابهات هستند و از آن پيروی می‌كنند. اين در حالی است كه حقايق و اصول محكم و متقن در اختيار آنان است، ولی آنان با چشم‌پوشی نسبت به اين اصول، در پی متشابهات و اموری می‌روند كه شك و ترديد در صحت و سقم آن وجود دارد؛ چرا كه در اين آب گل‌آلود بهتر می‌توانند ماهی مراد بگيرند و در صورت حركت در مسير قوانين شفاف و روشن دست های ايشان رو می‌شود. به عنوان نمونه در جامعه امروز عده ای با آن كه اصول شفاف قانون اساسی وجود دارد در پی قوانين متشابه و غيرشفاف می‌روند و با هياهو و غوغاسالاری می‌كوشند تا زمينه برای آشوب و هرج و مرج قانونی را فراهم آورند و جامعه را در سطح بحران قرار دهند تا بتوانند از اين وضعيت بحرانی برای منافع خويش بهره گيرند. اين دسته هرگز به اصول شفاف و روشن توجهی نمی‌كنند و چون بيمار دل هستند و در دل‌هايشان زنگار كينه و كدورت است و از سلامت شخصيت و روحی و روانی برخوردار نمی‌باشند، تنها دنبال مصاديق غيرروشن قانونی می روند، اين گونه است كه هنجارشكنی به عمل طبيعی آنان تبديل می‌شود و از جاده قانون و سلامت بيرون می‌روند و منحرف می‌شوند.

خداوند در اين آيه تبيين می‌كند كه بددلی و بيماردلی ايشان موجب می‌شود تا همواره در جايی قرار گيرند كه فتنه و اخلال در نظم و فقدان آرامش است و برای رسيدن به اين هدف از تأويل نادرست قوانين نيز خودداری نمی‌كنند. آنان برداشت‌های نادرست خود از قوانين را به عنوان تأويل و تفسير درست مطرح می‌سازند و به موارد مشكوك شبهات و متشابهات، توجه ويژه‌ای دارند؛ زيرا در اين فضا می‌توانند زيست كنند. اينان ميكروب‌ها و ويروس‌های اجتماعی هستند كه در فضای متشابهات و تأويلات نادرست رشد می‌كنند و تكثير می‌شوند.

روزنامه کیهان

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

حکمت 17 نهج البلاغه : ضرورت رنگ كردن موها

حکمت 17 نهج البلاغه موضوع "ضرورت رنگ كردن موها" را مطرح می کند.
No image

حکمت 2 نهج البلاغه : شناخت ضدّ ارزش‏ها

حکمت 2 نهج البلاغه موضوع "شناخت ضدّ ارزش‏ها" را مطرح می کند.
No image

حکمت 31 نهج البلاغه : ارزش و والايى انجام دهنده كارهاى خير

حکمت 31 نهج البلاغه به تشریح موضوع "ارزش و والايى انجام دهنده كارهاى خير" می پردازد.
No image

حکمت 16 نهج البلاغه : شناخت جايگاه جبر و اختيار

حکمت 16 نهج البلاغه به موضوع "شناخت جايگاه جبر و اختيار" می پردازد.
No image

حکمت 1 نهج البلاغه : روش برخورد با فته ها

حکمت 1 نهج البلاغه موضوع "روش برخورد با فتنه‏ ها" را بررسی می کند.

پر بازدیدترین ها

No image

حکمت 139 نهج البلاغه : علمى، اخلاقى، اعتقادى

موضوع حکمت 139 نهج البلاغه درباره "علمى، اخلاقى، اعتقادى" است.
No image

حکمت 445 نهج البلاغه : راه غرور زدایی

حکمت 445 نهج البلاغه به موضوع "راه غرور زدایی" می پردازد.
No image

حکمت 289 نهج البلاغه : ضرورت عبرت گرفتن

حکمت 289 نهج البلاغه به موضوع "ضرورت عبرت گرفتن" می پردازد.
No image

حکمت 286 نهج البلاغه : فاصله ميان شرق و غرب

حکمت 286 نهج البلاغه به تشریح موضوع "فاصله ميان شرق و غرب" می پردازد.
No image

حکمت 112 نهج البلاغه : انسان و انواع آزمايش ها

حکمت 112 نهج البلاغه موضوع "انسان و انواع آزمايش‏ها" را بیان می کند.
Powered by TayaCMS