دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

یا غنی و یا غنی و یا مغنی

No image
یا غنی و یا غنی و یا مغنی

عارف کامل سید احمد فهری، کرامتی را از مرحوم محقق داماد آورده است. بنابر نقل یکی از دانشمندان معاصر از کتاب سلافة العصر تألیف علامه سید علی صدرالدین مدنی صاب ریاض السالکین در شرح صحیفه سید الساجدین، علیه السلام، که سید محقق داماد، رضی الله تعالی عنه، را مکتوبی است به نام الرسالة الخلعیة و صورت آن چنین است:

بسم الله الرحمن الرحیم

همه ی ثناء، مخصوص پروردگار جهانیان است و درود او بر سید ما، محمد و خاندان پاکش باد.

در یکی از روزهای ماه شعبان، در خلوتی نشسته و مشغول ذکر پروردگارم بودم. در خلال آن که نام مبارک «الغنی» را که ذکر ورد خود قرار داده و یا غنی و یا مغنی را با تشدید تکرار نمودم و به جز فرو رفتن در حرم سر الهی و نابود شدن در شعاع نور او از همه چیز غافل بودم که به ناگاه جاذبه ی قدسی به سرعت هر چه بیش تر مرا در ربود و از آشیانه ی بدن بیرون کشید. پس حلقه های نور حواس را گسیخته بود و گره های دام طبیعت را باز نمودم و با بال روح در وسط ملکوت حقیقت شروع به پرواز کردم و خود را از این چنین یافتم که جامه ی تن را از قالب روح بیرون کشیده و از جایگاهش به دور انداخته و دل را صفا و جلا داده و جسدم را به کناری گذاشته و کشور زمان را در هم پیچیده و به عالم دهر قدم گذاشتم و آن جا دیدم که مغزهای متفکر، مجموعه ای نظامات امت ها از ابداعات و تکوینیات و الهیات و طبیعیات و قدسیات و هیولائیات و دهریات و زمانیات و همه ی اقوام کفر و ایمان و قبایل جاهلیت و اسلام از مردان و زمان گذشته و موجود و آینده و جانشینان در ازل و ابد همگی یک جا درمصر وجود گرد آمده اند و همه ی آحاد مجامع امکان ریز و درستش، کوچک و بزرگش، اثباتی و ابداییش در حال و آینده اش همه و همه، گروه گروه، جذب آن عالم گردیده و ماهیات همه ی آنان رو به درگاه خدای سبحان نموده و ناخودآگاه چشم به آستان او دوخته اند و همه ی آنان با زبان فقر شدید و لسان هویت هلاک زا، ناله ی بیچارگی و فریاد دعا و تضرع سر داده بودند و او را یاد می کردند و دعا می نمودند که به فریادشان برسد و ناخودآگاه (یا غنی و یا غنی و یا مغنی) می گفتند.

چیزی نمانده بود که آن ناله های عقلی و فریادهای غیبی از خود بی خود شوم و از شدّت حیرت و دهشت جوهر ذات عاقله ی خود را فراموش کنم و از دیدگاه نفس مجردم غایب گردم و از زمین پهناور هستی هجرت نموده و از ناحیه ی قطر وجود یک باره بیرون روم که ناگاه آن حالت خلسه ی روحی با کمال انسی که به او داشتم، مرا وداع گفت و همان رباینده در حالی که کمال اشتیاق به آن را داشتم و از فراقش متأسف بودم، مرا در ربود و دوباره به دریای خروشان زمین و جایگاه دروغین و فریب آباد طبیعت بازگشتم.

رساله یاد شده به همین جا پایان یافت.[27]

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

No image

حکمت 17 نهج البلاغه : ضرورت رنگ كردن موها

حکمت 17 نهج البلاغه موضوع "ضرورت رنگ كردن موها" را مطرح می کند.
No image

حکمت 2 نهج البلاغه : شناخت ضدّ ارزش‏ها

حکمت 2 نهج البلاغه موضوع "شناخت ضدّ ارزش‏ها" را مطرح می کند.
No image

حکمت 31 نهج البلاغه : ارزش و والايى انجام دهنده كارهاى خير

حکمت 31 نهج البلاغه به تشریح موضوع "ارزش و والايى انجام دهنده كارهاى خير" می پردازد.
No image

حکمت 16 نهج البلاغه : شناخت جايگاه جبر و اختيار

حکمت 16 نهج البلاغه به موضوع "شناخت جايگاه جبر و اختيار" می پردازد.
No image

حکمت 1 نهج البلاغه : روش برخورد با فته ها

حکمت 1 نهج البلاغه موضوع "روش برخورد با فتنه‏ ها" را بررسی می کند.

پر بازدیدترین ها

No image

حکمت 139 نهج البلاغه : علمى، اخلاقى، اعتقادى

موضوع حکمت 139 نهج البلاغه درباره "علمى، اخلاقى، اعتقادى" است.
No image

حکمت 166 نهج البلاغه : راه درمان ترس

حکمت 166 نهج البلاغه موضوع "راه درمان ترس" را مطرح می کند.
No image

حکمت 289 نهج البلاغه : ضرورت عبرت گرفتن

حکمت 289 نهج البلاغه به موضوع "ضرورت عبرت گرفتن" می پردازد.
No image

حکمت 445 نهج البلاغه : راه غرور زدایی

حکمت 445 نهج البلاغه به موضوع "راه غرور زدایی" می پردازد.
No image

حکمت 140 نهج البلاغه : نقش سخن در شناخت انسان

حکمت 140 نهج البلاغه موضوع "نقش سخن در شناخت انسان" را مطرح می کند.
Powered by TayaCMS