دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

خاندان ضیائی

No image
خاندان ضیائی

كلمات كليدي : تاريخ، پهلوي، ضيائي، ضياءالاطباء، تربت حيدريه، مجلس شوراي ملي، مجلس سنا

نویسنده : مرتضي حسني نسب

خاندان ضیائی، از جمله خاندان‌های مهم دوران پهلوی اول و دوم هستند که خاستگاه ایشان شهر تربت حیدریه در استان خراسان می‌باشد. شغل اصلی این خاندان، طبابت بود که در این خاندان موروثی شده بود و اکثر افراد مهم این خاندان، از پزشکان معروف و متخصص کشور به حساب می‌آمدند. بزرگ این خاندان میرزا آقا ضیاءالاطباء نام داشت که توانست از سوی مردم تربت حیدریه به تناوب به مجلس شورای ملی راه یابد. هم‌چنین وی سه پسر داشت که هر یک توانستند در امور سیاسی کشور نقش مهمی را ایفا نمایند و برای خود اسم و رسمی را به پا کنند.

میرزا آقا ضیاءالاطباء

میرزا آقا ضیاءالاطباء فرزند حاج میرزا محمود حکیم باشی در سال 1249(ه.ش) در شهر تربت حیدریه به دنیا آمد. پدرش حاج محمود حکیم باشی نیز از جمله اطبای معروف بود. میرزا آقا پس از انجام تحصیلات مقدماتی معمول آن زمان و فراگرفتن طب نزد پدر، برای ادامه تحصیل ابتدا به مشهد و سپس به مدرسه دارالفنون تهران عزیمت نمود و از آن مدرسه فارغ‌التحصیل گردید. وی پس از فارغ‌التحصیلی به شهر خود بازگشت و مدتی در آن‌جا به طبابت مشغول شد. پس از مدتی به مشهد رفت و پس از مدتی اشتغال به طبابت در آن‌جا، به تهران آمد و با برخی از رجال بزرگ سیاسی اهل خراسان مانند تیمورتاش و سیدمحمد تدین آشنا شد و به سیاست وارد شد. وی در دوره پنجم مجلس شورای ملی از طرف مردم تربت حیدریه به مجلس راه یافت. میرزا آقا ضیاءالاطباء از جمله کسانی است که در دوره‌های مختلف به عنوان نماینده، به مجلس شورای ملی راه یافت. وی در دوره‌های نهم تا سیزدهم به طور متناوب به عنوان نماینده شهر تربت حیدریه به مجلس رفت.[1] از وی گزارشی در باب فعالیت مهم سیاسی در مجلس یافت نشد. هم‌چنین از سال وفات وی نیز اطلاعی به دست نیامد.

محمود ضیائی

محمود ضیائی فرزند آقا ضیاءالاطباء در سال 1288(ه.ش) در شهر تربت حیدریه به دنیا آمد. وی پس از اتمام تحصیلات مقدماتی خود در شهر تربت حیدریه و سپس تهران، برای ادامه تحصیل در رشته پزشکی عازم کشور لبنان شد و دیپلم دکتراى خود را از دانشگاه فرانسوى بیروت دریافت کرد؛ سپس براى اخذ تخصص در فرانسه و انگلستان و آمریکا دوره‌هایى را گذرانید و در امراض زنان متخصص شد و پس از مراجعت به تهران، در وزارت بهدارى استخدام گردید و چندى هم در مشهد به مداواى بیماران پرداخت و در دانشکده‌ى پزشکى آن-جا تدریس کرد. شروع فعالیت‌های سیاسی محمود ضیائی از سال 1336(ه.ش) آغاز می‌گردد. وی در این سال و در دوره نوزدهم مجلس شورای ملی، از حوزه انتخابی مشهد به عنوان نماینده به مجلس راه یافت و توانست در دوره‌های بیست و یکم تا بیست و چهارم نیز وکالت خود را از سوی مردم مشهد در مجلس شورای ملی حفظ نماید.[2] درباره فعالیت‌های سیاسی وی در مجلس اطلاعات فراوانی در دسترس نیست؛ تنها مطلبی که می‌توان گفت این است که وی در مجلس در کمیسیون وزارت خارجه حضور یافت و سال‌ها ریاست این کمیسیون را به عهده داشت. همسر وی عذرا مشیری بود که توانست در دولت‌های حسنعلی منصور و امیرعباس هویدا به عنوان مدیر کل در وزارت آبادانی و مسکن مشغول به کار گردد. وی پس از انقلاب اسلامی از سیاست منزوی گشت و در سال 1372(ه.ش) در تهران از دنیا رفت[3].

خلیل ضیائی

خلیل ضیائی فرزند دوم میرزا آقا ضیاءالاطباء در سال 1294(ه.ش) در شهر تربت حیدریه به دنیا آمد. وی پس از طی تحصیلات مقدماتی در شهر مشهد، وارد دانشکده پزشکی شد و پس از فارغ‌التحصیل شدن از دانشکده پزشکی، برای اخذ تخصص به اروپا رفت و تخصص جراحی چشم‌پزشکی را از کشور اتریش دریافت نمود. وی پس از آن به ایران بازگشت و به عنوان پزشک و استاد دانشکده پزشکی دانشگاه تهران مشغول به کار شد. خلیل ضیائی پس از مدتی تدریس و طبابت در شهر تهران، به حوزه سیاست وارد شد. وی ابتدا عضو حزب ملیون به رهبری منوچهر اقبال شد و سپس توانست در دوره‌ بیستم مجلس شورای ملی، از طرف حوزه انتخابیه تربت جام به مجلس راه یابد[4]. درباره سال وفات وی اطلاع دقیقی در دسترس نیست.

طاهر ضیائی

طاهر ضیائی فرزند میرزا آقا ضیاءالاطباء، در سال 1296(ه.ش) در شهر تربت حیدریه به دنیا آمد. وی پس از طی تحصیلات مقدماتی و اخذ دیپلم در ایران، به آلمان رفت و از دانشکده‌ى فنى برلن درجه‌ى مهندسى در رشته‌ى معدن گرفت و پس از چندى درجه‌ى دکترا در رشته‌ى زمین‌شناسى از دانشگاه وین دریافت کرد. بعد از مراجعت به ایران، به خدماتى دانشگاهى پرداخت و استاد دانشکده‌ى فنى شد. در زمان مدیرعاملی جعفر شریف امامی بر سازمان برنامه، طاهر ضیائی مدتى قائم‌مقام سازمان برنامه بود[5]، و پس از حضور شریف امامی در وزارت اقتصاد و سپس صنایع و معادن، ضیائی سمت معاونت وزارت اقتصاد و معاوت صنایع و معادن را عهده‌دار گردید؛ سپس در سال 1339(ه.ش) در کابینه‌ى جعفر شریف‌امامى، به سمت وزیر صنایع و معادن منصوب شد[6]. در دوران نخست‌وزیری اسدالله علم، طاهر ضیائی برای بار دوم به وزارت صنایع و معادن فراخوانده شد[7]. در سال 1342(ه.ش) وزارت صنایع و معادن و وزارت بازرگانی در همدیگر ادغام شد و وزارت اقتصاد ملی تشکیل گشت و وزارت این وزارتخانه جدیدالتاسیس به علی‌نقی عالیخانی واگذار و طاهر ضیائی از وزارت کنار گذاشته شد[8]. از دیگر مشاغل وى مدیرعاملى بانک اصناف و سرپرستى سازمان زمین‌شناسى را باید نام برد. ضیائى در دوره‌ى چهارم سنا در سال 1346(ه.ش) به سناتورى انتخاب گردید و در ادوار بعدى نیز هم‌چنان مقام سناتورى را حفظ کرد. وی در سال 1347(ه.ش) به سمت منشی مجلس سنا انتخاب گردید. طاهر ضیائی در سال 1350(ه.ش) که اتاق صنایع و معادن و اتاق بازرگانى ادغام شدند، به ریاست اتاق صنایع و معادن و بازرگانى ایران انتخاب شد.

وی از نزدیکان جعفر شریف امامی بود و به جهت حمایت‌های وی بود که توانست به وزارت و دیگر مناصب خود دست یابد. از جمله فعالیت‌های طاهر ضیائی در زمان سناتوری، حضور در بنیاد پهلوی بود که ریاست آن به عهده شریف امامی گذاشته شده بود. از جمله اقدامات وی در این بنیاد، برداشت ماهیانه سی هزار تومان پول از کازینوهای وابسته به بنیاد و واریز آن به حساب شخصی شریف امامی بود. هم‌چنین هر جا شریف امامی منصبی را می‌پذیرفت، طاهر ضیائی به معاونت وی برگزیده می‌شد. هم‌چنین طاهر ضیائی از اعضای فعال فراماسونری در ایران بود که حتی برخی از جلسات فراماسونرها را در منزل خود تشکیل می‌داد[9]. طاهر ضیائی هم‌اکنون در قید حیات است و در آمریکا به زندگانی خود ادامه می‌دهد.

محسن ضیائی

فرزند دکتر علیرضا ضیائى و نوه‌ى ضیاءالاطباء، در 1314(ه.ش) متولد شد. پس از انجام تحصیلات ابتدائى و متوسطه براى ادامه‌ى تحصیلات عالیه به سویس رفت و دوره‌ى پزشکى دانشگاه سویس را پایان برد و چندى نیز سرگرم طى دوره‌ى تخصصى خود در رشته‌ى اطفال شد. پس از ورود به ایران به استخدام در دانشگاه تهران درآمد و مراحل استادیارى و دانشیارى را طى کرد و استاد شد. از مشاغل مهم وى ریاست دانشکده‌ى پزشکى تهران، ریاست دانشکده‌ى پزشکى شیراز، معاونت دانشگاه تهران، ریاست دانشکده‌ى پزشکى مشهد و ریاست دانشگاه آن‌جا مى‌باشد.[10] درباره فعالیت و حیات وی پس از انقلاب اسلامی اطلاعاتی در دسترس نیست.

مقاله

نویسنده مرتضي حسني نسب
جایگاه در درختواره تاریخ ایران بعد از اسلام

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS