دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

نقدی بر مقاله ی «نقد اسلام سر آغاز آزادی است» (1) (تقلید، نیازمندی عقل به وحی و سازگاری عقل و ایمان)

این نوشتار به نقد مقاله‌ی «نقد اسلام سرآغاز آزادی است»پرداخته است.نویسنده معتقد است مقاله مورد نقد، فاقد معیار‌های علمی است؛ امّا به‌خاطر رفع شبهه، آن را در دو قسمت جداگانه بررسی کرده است.
نقدی بر مقاله ی «نقد اسلام سر آغاز آزادی است» ʁ) (تقلید، نیازمندی عقل به وحی و سازگاری عقل و ایمان)
نقدی بر مقاله ی «نقد اسلام سر آغاز آزادی است» (1) (تقلید، نیازمندی عقل به وحی و سازگاری عقل و ایمان)

نویسیده: سید محمد داود علوی

چکیده

این نوشتار به نقد مقاله‌ی «نقد اسلام سرآغاز آزادی است»پرداخته است.نویسنده معتقد است مقاله مورد نقد، فاقد معیار‌های علمی است؛ امّا به‌خاطر رفع شبهه، آن را در دو قسمت جداگانه بررسی کرده است.مواردی چون:عقلانی بودن تقلید، نیازمندی بشر به آموزه‌های فرابشری و همچنین سازگاری عقل و ایمان از جمله مواردی است که در مقاله مذکور مورد تاخت و تاز قرار گرفته و در قسمت اوّل این نوشتار به آنها پرداخته خواهد شد.در پاسخ به اشکالات فوق، از دلائل عقلانی، روش های عقلایی و طریقه حکماء استفاده و مدعیات نویسنده مقاله مذکور رد خواهد شد.

مقدمه

در این نوشتار به بررسی مقاله‌ی «نقد اسلام سر‌آغاز آزادی است می‌پردازیم.در نگاه اوّل در می‌یابیم چنین نامی بر این نوشته بسیار نابخردانه است؛ زیرا باید هر نقدی از معیار و اصولی پیروی ‌کند که این نوشته از آن بی‌بهره است.در هر نقدی نخستین ضرورت، آشنائی ناقد با موضوع مورد نقد است؛ زیرا نقد را مترادف بررسی، ارزیابی، زیر و رو کردن، تشخیص و جداسازی پسندیده از ناپسند دانسته اند.پس در نقد و بررسی، هدف مشخص است و آن جستجو، تشخیص و نمایاندن است تا دیگران خود بخوانند و دریابند، خواه برگزینند و یا رد نمایند. نقد، بیطرفانه صورت گرفته و از شناخت مایه می‌گیرد و از حقیقت قوام می‌یابد و به باروری و آگاهی بیشتر می انجامد.بدین لحاظ تنها نامی که با این نوشته سازگار است «هجو اسلام»است نه نقد آن.بر این اساس اعتبار این نوشته پیش از نقد، ساقط است. از آنجا که ورود شبهه در ذهن آدمی نیازمند استدلال نیست؛ و مقصود نویسنده نیز ایجاد شبهه در آموزه‌های اسلام است نه بررسی و نقد مصطلح؛ ناچاریم ابتدا شبهات موجود در این مقاله را استخراج و دسته‌بندی کنیم، آنگاه به تحلیل جداگانه هر یک بپردازیم.

با نگاه کلی به این مقاله به این شبهات بر می‌خوریم:

1.تقلید منافی خرد انسان است!

2.با وجود عقل نیازی به آموزهای فرابشری (وحی) وجود ندارد!

3.عقل و ایمان ناسازگار و متناقضند!

پیش از بررسی شبهات فوق توجه خواننده محترم را به نکته‌ای جلب می‌نمایم که در نوشته مورد نقد به‌راحتی قابل مشاهده است.

آشفتگی ذهنی

در اولین نگاه متوجّه این حقیقت خواهیم شد که مقاله‌ی «نقد اسلام سر‌آغاز آزادی است»مغشوش و آشفته است.نخست دو نکته‌ای را که گویای آشفتگی ذهنی نویسنده است یاد‌آوری کنیم:

الف:در اولین نگاه متوّجه تعارض درونی این نوشته خواهیم بود؛ زیرا وی از یک‌سو معتقد است آزاد کسی است که از عقیده مورد پسند خویش پیروی نماید؛ و آنانی ‌که در پیروی عقیده‌ای مجبورند نمی‌توانند آزاد باشند؛ و از سوی دیگر هنگامی که سخن از احکام قرآن به میان می‌آورد برآشفته شده و پیروی آن را از این‌رو نمی‌پسندد که احکام آن، از تراوشات ذهن ایرانیان نیست!و از دیدگاه این نویسنده، اندیشه‌ای اجتماع را سامان می‌بخشد که از درون مردم همان اجتماع برخاسته باشد.

خواننده محترم به‌خوبی قضاوت خواهد کرد که پیروی از هم‌وطن ملاکی خردمندانه‌ می‌باشد یا پیروی از عالم و کار‌شناس (که در ادامه خواهد آمد) معیاری پسندیده است.

ب:معلوم نیست مشکل نویسنده در کجاست؟ آیا اصل وجود خدا به‌نظر او نامعقول است؟ یا وجود آفریننده را پذیرفتنی دانسته، امّا تصرّف و مداخله آفریدگار عالم در هستی - به‌خصوص در امور آدمیان - را قابل قبول نمی‌داند.

اگر مشکل او ناباوری و ایمان نداشتن به اصل آفریننده جهان هستی است، یا به خالق دست بسته‌ای باور دارد که از رتق و فتق جهان هستی بازمانده و قادر به امر و تشریع قوانین متکاملی -که انسان را به اهداف متعالی آدمی برساند -نیست ؛ در چنین فرضی او را به منابع بی‌شماری توصیه می‌کنیم که در مورد خداشناسی نوشته شده است.

توجّه به این نکته ضروری است که ایجاد شبهات ذیل در جایی وارد است که اصل وجود خدا، آفرینش و اصل دینداری مفروض باشد، گرچه مقاله‌ی مورد بحث در اصل پذیرش آفریننده‌ی دانا و توانا برای جهان مشکل دارد، امّا به‌ ظاهر وی در ایجاد شبهات آن را مفروض انگاشته و ما نیز با پذیرش این اصل با او وارد سخن خواهیم شد.

نقد مهم‌ترین شبهات مقاله «نقد اسلام سر آغاز آزادی است»

1. تقلید معارض و منافی خرد است!

آیا تقلید و پیروی از دیگران با خرد انسانی سازگار است؟

با توضیح معنا و محدوده‌ای تقلید به بررسی سازگاری آن با خرد انسانی خواهیم پرداخت. تقلید در اصطلاح فقهی و محاوره‌ای به معنای عمل کردن به دستور العمل مجتهد و متخصص است.ممکن است سوالی مطرح شود که آیا محدوده و مرز تقلید مشمول تمام مردم، آن هم در تمام امور است؟ یعنی همگان همواره در تمام امور می‌باید از مجتهد پیروی کند، یا برخی، آن هم در امور خاص. با مراجعه به ابتدای رساله مراجع عظام تقلید[1] متوجّه خواهیم شد که نه امور و مسائل مورد تقلید عام و فراگیر است، و نه حکم تقلید همه‌گیر؛ توضیح اینکه تقلید در اصول دین نه تنها جایز نیست بلکه بی‌معنا نیز هست و از طرف دیگر تقلید برای همه افراد نیز واجب نیست و حتی گاهی جایز نیز نمی‌باشد‌، زیرا افراد یا مجتهدند یا به احتیاط عمل می‌کنند و یا برای شناخت وظایف شرعی خود به متخصص و عالم رجوع کرده و از او تقلید می‌‌نمایند.تقلید برای افراد مجتهد حرام و برای افراد محتاط جایز و تنها برای غیر این دو گروه واجب است.بنابراین تقلید نه شامل همه افراد می‌شود و نه شامل همه موضوعات و مسائل.

ادله تقلید از فقیه

گرچه برخی معتقدند که جواز تقلید و رجوع جاهل به عالم، اجمالا امرى بدیهى و فطرى است و هیچ گونه نیازى به دلیل اجتهادى ندارد؛ امّا مقلّدین برای تقلید خویش می‌توانند به دلائل ذیل استناد ‌کنند:

الف) حکم قطعی عقل به لزوم رجوع جاهل (به احکام) به عالم و فقیه؛ توضیح اینکه: شخص غیر مجتهد می‌داند که عمل به احکام شرعی بر او واجب است و این عمل بدون علم و اطلاع از احکام ممکن نیست، قدرت استنباط هم که ندارد، احتیاط هم امکان ندارد؛ زیرا یا موارد آن را نمی‌شناسد، یا احتیاط ممکن نیست مانند دَوَران امر بین محذورَیْن، و یا موجب عسر و حرج و اختلال نظام می‌شود. در نتیجه به حکم قطعی عقل راهی جز رجوع به فقیه و عالم به احکام ندارد. لذا باید برای عمل، به فقیه مراجعه نماید و این همان معنای تقلید است.[2]

ب) سیره عقلا دوّمین دلیل جواز تقلید است به این بیان که: عقلا همواره در امور تخصصى (از هر نوعى) به متخصص و کارشناس مربوط به آن امور مراجعه کرده، از این طریق مشکل خود را حل مى کنند، مراجعه غیر متخصص به کارشناس، امری ضروری در زندگی آدمی است؛ زیرا انسان هنگامی‌که چشم به جهان می‌گشاید چیزی نمی‌داند، ناچار باید از تجارب دیگران و اندوخته‌های علمی افراد بهره‌مند شود.در عرف بین الملل نیز این قاعده حاکم است که هر جاهل در اموری که اقدام به آن نیاز‌مند دانش است به عالم و کار‌شناس مراجعه می‌کند. احکام و وظایف شرعى نیز از این قاعده مستثنا نخواهد بود.

2. با وجود عقل نیازی به آموزهای فرابشری (وحی) وجود ندارد!

دومین شبهه که در این نوشته مطرح است، این پرسش است که با بهرمندی انسان از نعمت عقل چه نیازی است که انسان گوش به آموزه‌های فرابشری بسپارد.وی می‌گوید:«کسی آزادی‌خواه و خواهان مردم ‌سالاری است که نیکی و بدی را از راه خرد انسان بسنجد، یعنی در مردم سالاری، خرد انسان اندازه‌ای سنجش است نه ایمان او؛ اما در پنداری که انسان، گمراه و نابخرد خلق شده است او نیاز به اوامری دارد که از سوی خالق او فرستاده شده‌اند.»

نیک بنگرید آیا این‌ سخن،محققانه است یا شعار و رجز.آیا امروزه جهل آدمی و عدم آگاهی او به حقیقت نفس خویش، می‌تواند بر کسی پوشیده باشد؟! کدام انسان عالمی است که ادعای علم به تمام امور را داشته باشد؟

با این دانشمندان مسلمان با روش‌های مختلف به این پرسش پاسخ داده‌اند که عبارتند از:

1. روش متکلمان.

2. روش عرفا.

3. روش حکما.

در اینجا تنها به یاد‌آوری روش حکما برای نیازمندی انسان خردمند به وحی اکتفا می‌کنیم.حکما برای ضرورت بعثت و وحی این‌گونه استدلال می‌کنند:

الف)انسان برای کمال وجودی خویش و بهبود وضعیت معیشتی و بهرمندی از وسائل مادی نیازمند مشارکت، تعاون و زندگی اجتماعی است، تا در پرتو این زندگی اجتماعی نیازمندی‌های خود را برطرف نماید.

ب) انسان خود‌خواه است؛ یعنی به گونه‌ای آفریده شده است که در اصل خود را دوست دارد و اشیاء دیگر را به تبع خود می‌خواهد.

ج)از سوی دیگر تعاون محتاج داد‌و‌ستد است.خود خواهی انسان در داد‌و‌ستد‌ها باعث تجاوز به حقوق دیگران می‌شود و در نتیجه، اختلاف و مشاجره، نزاع و درگیری به‌وجود می‌آید، و موجب هرج‌‌و‌مرج خواهد شد که گسیختگی پیوند‌های اجتماعی را به‌دنبال دارد، این اختلاف و نزاع، بشر را از رسیدن به سرمنزل مقصود (کمال، معاش و معاد) باز می‌دارد.

د)انسان در پرتو قوانین و برنامه‌های که از وحی سرچشمه می‌گیرد، می‌تواند حس خود خواهی را تعدیل کند و این جز از قانون الهی حاصل نخواهد شد؛ زیرا تدوین قانون از ناحیه انسان خودمحور، نتیجه‌ای جز وضع قانون خود‌مدار ندارد.

ه)علم و حکمت خداوند اقتضا دارد که این نیاز انسانی را تأمین کند و قوانین جامع و فراگیر حق مدار را در اختیار انبیا قرار دهد تا آن‌ها را به بشر ابلاغ کنند؛ انجام ندادن چنین کاری مناقض حکمت خداوندی است.[3]

با توجه به مقدمات بالا روشن است که حذف وحی و آموزه‌های فرابشری از زندگی آدمیان به منزله نفی تکامل و کمال وجودی انسان است، و به منزله تجمع تمام امکانات مادی در دست مستکبران و زور‌مداران جهان است؛ آن‌گونه که امروزه نیز به‌علت عدم توجّه به آموزه‌های وحیانی شاهد بی‌عدالتی‌ها در سطح جهانی هستیم.

گذشته از نیازمندی انسان به وحی در بهبود زندگی اجتماعی و تحقق عدالت انسانی که به آن اشاره شد، در نگرش الهی به حقیقت انسان - که علاوه بر زندگی محدود این جهانی، دارای زندگی جاویدان اخروی نیز هست - سعادت اخروی نیازی بی‌بدیل به وحی الاهی دارد.

3. عقل و ایمان ناسازگار و متناقضند!

آیا عقل و ایمان یا عقل و وحی با هم ناسازگارند؟ یعنی باید یا عاقل بی‌ایمان باشیم یامؤمن بی‌عقل، یا می‌توان در عین ایمان به خدا و آموزه‌های وحیانی عاقل بود. از نگاه نویسنده مقاله که در صدد نقد آن هستیم عقل و ایمان ناسازگارند. وی می‌گوید:

«یا انسان به خرد آراسته است، او می‌اندیشد، پس او آزاد است و می‌تواند نیکی را بسنجد و برگزیند، یا اینکه انسان عبداللّه است، او نیک را از بد نمی‌شناسد، او نیاز به رسول‌اللّه دارد؛ پس او آزاد نیست که خودش باشد و چیزی را برگزیند».

بر کسی پوشیده نیست که این‌گونه سخن گفتن عالمانه نیست تا مورد نقد واقع شود، لیکن برای رد شبهه‌ای که مطرح شد، کمی مسأله را باز می‌کنیم؛ پاسخ به این مسئله نیازمند روشن شدن مقصود از عقل و وحی است.

عقل به چه معنا است و چه کاربرد‌هایی دارد؟ وحی چیست، ایمان به چه معنا می‌تواند باشد؟ در رابطه با نسبت عقل و وحی چه دیدگاه‌هایی وجود دارد؟ بررسی جامع این مسأله حداقل نیازمند یک مقاله مستقل است.در اینجا تنها به دیدگاه‌های که در این باب مطرح است اشاره می‌کنیم. در یک تقسیم‌بندی می‌توان دیدگاه‌ها را به این صورت دسته‌بندی کرد.

الف) یک دسته ملحدان هستند که وحی را ره‌آورد وهم و پندار انسان‌ها دانسته و برای آن اصالتی قائل نیستند، تا آن ‌را در قیاس با عقل قرار دهند. قرآن کریم به این دسته در اشاره می‌نماید:

«و هنگامی‌که آیات ما بر آن‌ها خوانده می‌شود، می‌گویند: شنیدیم، (چیزی مهمی نیست) ما هم اگر بخواهیم مثل آن ‌را می‌گوییم؛ اینها همان افسانه‌های پیشینیان است!»[4]

ملحدان جدید بر همین اساس وحی را مهمل و بی‌معنا خوانده و نقش معرفتی آن را نسبت به حقایق خارجی انکار می‌کنند.توهین‌های این نویسنده به مؤمنین و باورهای آنها، از این اعتقاد نشأت می‌گیرد که او ایمان به وحی را، باور به پندارهای بی‌پایه می‌داند، او همانند قوم شعیب می‌گوید:

«ای شعیب! بسیاری از آنچه را می‌گویی، ما نمی‌فهمیم...»[5]

ب) گروه دوم کسانی هستند که ارزش معرفتی وحی و شناخت دینی را انکار نمی‌کنند، لیکن عقل آلوده به هوس و هوای خود را میزان وحی دانسته و وحی را با آن می‌سنجد. قرآن عظیم الشأن به این دسته این‌گونه اشاره می‌کند:

«آیا چنین نیست که هر زمان، پیامبری چیزی برخلاف هوای نفس شما آورد، در برابر او تکبّر کردید...» [6]

ج) گروه سوم در برابر افراط دو گروه قبل راه تفریط پیش گرفته‌اند، اینان به عقل تنها این ارزش را می‌دهند که عقل کلیدی است در شریعت که راه را بر روی ما می‌گشاید. و پس از آن هیچ نقش ندارد.

د) گروه چهارم عقل را نسبت به برخی از معارف معیار، و نسبت به برخی دیگر چراغ(مصباح) و در مواردی مفتاح می‌دانند. ایشان به هیچ وجه نقش وحی را در هندسه معرفتی انسان منکر نمی‌شوند و حتی بر ضرورت آن تاکید دارند.این نگاه، در آموزه‌های دینی نیز تایید شده است.

امام موسی بن جعفر(ع) به هشام می‌فرماید:

«خداوند را بر آدمیان دو حجت است، یکی حجت درونی که همان عقل است و دیگری حجت بیرونی که وحی می‌باشد.»[7]

بر این اساس انسان از دو نعمت الهی عقل و وحی، برخوردار است. طرد و نفی هر کدام از این دو باعث جهل آدمی از جهان خواهد شد.

نتیجه

بنابر‌این هر تقلیدی نمی‌تواند غیر عقلانی باشد، تقلید و اطاعتی که کور‌کورانه و بدون معیار عقلانی باشد، نکوهیده است.تقلید جاهل و غیر متخصص از عالم و متخصص، دارای معیار عقلانی و مورد تأیید بنای عقلایی است.

عقل به تنهایی در شناخت تمام امور هستی ناتوان است و به مدد وحی جهان نوینی به‌رویش گشوده می‌شود.غفلت از وحی علاوه بر اینکه سبب ظلم، طغیان و فساد در زندگی اجتماعی می‌شود، سبب نادیده گرفتن زندگی جاوید انسان در سرای اخروی نیز خواهد شد.

عقل و وحی همواره مکمّل هم بوده و دو بازوی توانمند برای رسیدن به تکامل آدمی است.

مطلب مرتبط:

نقدی بر مقاله‌ی «نقد اسلام سر‌آغاز آزادی است» (1)

    فهرست منابع
  • قرآن کریم
  • 1.ابن سینا، حسین بن عبدالله؛ الاشارات و التنبیهات، با شرح خواجه نصیر الدین طوسی، مؤسسه مطبوعات، قم، سال 1383.
  • 2. خراسانی، شیخ محمد کاظم؛ کفایة الاصول، مؤسسه النشر الاسلامی، قم، سال 1415ق.
  • 3.کلینی؛ کافی، کتاب العقل والجهل، با ترجمه و شرح فارسی محمدباقر کمره‌ای، تهران، انتشارات اسوه، 1372.
  • 4. موسوی بجنوردی، سید میزا حسین؛ القواعد الفقهیه، اسماعیلیان، قم، سال 1371.
    پی نوشت:
  • [1] . رک. رساله مراجع تقلید، احکام تقلید، مسئله1.
  • [2]. القواعد الفقهیّه، ج2، ص632.
  • [3]. ر.ک. الاشارات والتنبیهات، ج3، ص402.
  • [4]. سوره انفال ، آیه 31.
  • [5]. سوره هود، آیه 91.
  • [6]. سوره بقره، آیات 87- 88 و سوره نور، آیات 48- 49.
  • [7]. کافی، ج1، ص16، کتاب العقل والجهل، حدیث12.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

مطلب مکمل

نقدی بر مقاله ی «نقد اسلام سرآغاز آزادی است» ʂ) (بررسی تمایز نقد و توهین، جایگاه زن در اسلام، رابطه باور و آزادی و رابطه اسلام و کفار)

نقدی بر مقاله ی «نقد اسلام سرآغاز آزادی است» (2) (بررسی تمایز نقد و توهین، جایگاه زن در اسلام، رابطه باور و آزادی و رابطه اسلام و کفار)

این نوشتار سه شبهه از مقاله‌ی «نقد اسلام سر‌آغاز آزادی است» را بررسی کردیم که عبارت بودند از: منافات تقلید با خرد آدمی، بی‌نیازی بشر از وحی، و ناسازگاری عقل و ایمان.

جدیدترین ها در این موضوع

ارائه 94 مقاله از دانشگاه تبریز در 23 کشور جهان

ارائه 94 مقاله از دانشگاه تبریز در 23 کشور جهان

معاون پژوهش و فناوری دانشگاه تبریز گفت: طی 9 ماهه نخست امسال 94 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه تبریز با حضور در مجامع علمی 23 کشور اروپایی و آسیایی آخرین دستاوردهای علمی پژوهشی خود را ارائه کردند.
حل معمای چگونگی تشخیص اصوات در مغز

حل معمای چگونگی تشخیص اصوات در مغز

حل معمای چگونگی تشخیص اصوات در مغز توسط محقق ایرانی دانشگاه کالیفرنیا
رفع دغدغه‌های معاصر با بهره‌گیری از آموزه‌های دینی

رفع دغدغه‌های معاصر با بهره‌گیری از آموزه‌های دینی

جدا از تمرکز بسیاری از رسانه بر دیدار میان پادشاه عربستان و پاپ، گروه‌ها، جوامع و نهادهای دینی طی هفته ای که گذشت به بررسی سهم خود در بحران ایدز، زمینه های تازه همکاری، عرفان و رابطه علم و دین تمرکز کردند تا فصل تازه ای از دغدغه های معاصر خود را با بهره گیری از آموزه های دینی برطرف کنند .
محقق ایرانی دانشگاه اوهایو از مایع شکمبه گاو برق تولید کرد

محقق ایرانی دانشگاه اوهایو از مایع شکمبه گاو برق تولید کرد

گروه فناوریهای نوین: سلولهای سوختی میکروبی تولید شده از گاوها می توانند روزی به کمک بشر آمده و به عنوان منابع ارزشمند و جایگزین انرژی نظیر برق مورد استفاده قرار گیرند.
کتاب " آیا دولت رفاه موجه است؟" منتشر شد

کتاب " آیا دولت رفاه موجه است؟" منتشر شد

انتشارات دانشگاه کیمبریج کتاب " آیا دولت رفاه موجه است؟" تألیف دانیل شاپیرو را روانه بازار نشر کرده است.

پر بازدیدترین ها

No image

اساس نواندیشی دینی ترکیب تغییر و ثبات است

استاد مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل در نشستی که عصر امروز در مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد، گفت: مبنای جامعه‌شناختی نواندیشان دینی دو اصل تغییر و مداومت هستند. در قرآن و سنت نیز اصل تغییر بر مبنای مداومت و حفظ سنت مورد تأیید قرار گرفته‌اند. به گزارش خبرنگار مهر، عصر امروز در نشست "نگاهی به افکار فقهی و درون فقهی نواندیشان دینی معاصر" که در مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد، دکتر احمد کاظمی موسوی، استاد مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل، به اندیشه‌های پنج نواندیش دینی در عصر حاضر، محمد اقبال لاهوری، محمود طه، ابوسلیمان، طه جابر و نصر حامد ابوزید پرداخت. دکتر کاظمی سخن خود را با اشاره به مبنای جامعه‌شناختی نواندیشان دینی آغاز کرد و آن را دو اصل تغییر و مداومت خواند و گفت: در قرآن و سنت نیز اصل تغییر بر مبنای مداومت و حفظ سنت مورد تأیید قرار گرفته‌اند و این اندیشمندان برای جلوگیری از تغییرات ناگهانی و انقلاب در اندیشه‌ها به تفسیر و نواندیشی می‌پردازند. وی که سالها به عنوان استاد دانشگاه مالزی به تدریس مطالعات اسلامی می‌پرداخته، در ادامه مهمترین شاخص اندیشه‌های محمد اقبال لاهوری را تأکید او بر خودباوری خواند و گفت: اقبال معتقد است که اگر انسان به خودش باور نداشته باشد، نمی‌تواند به سوژه مدرن بدل شود و همواره به صورت ابژه باقی می‌ماند. درحالی‌که در اصول دینی ما نیز بر بازگشت به خود تأکید شده است. او در کتاب "اسرار خودی"، به این موضوع با توجه به دو بحث انسان به عنوان خلیفه خدا در زمین و تخلق انسان به خلق خدا تأکید می‌کند. دکتر کاظمی سپس با تأکید بر اینکه از نگاه اقبال، با ختم نبوت عقل جانشین وحی می شود، به معرفی اندیشه‌های محمود طه، نواندیش سودانی پرداخت و گفت: محمود طه با رساله "رساله الثانویه"، که غوغایی در جهان عرب به پا کرد، کوشید نشان دهد که در اسلام عقیده به مساوات و عدالت طبی اصل است و انسانها، زن و مرد در پیشگاه خدا یکسانند. وی با اشاره به روش تفسیر طه از آیات مکی و مدنی قرآن، به تأثیر او بر دیگر نواندیش مسلمان، عبدالحمید ابوسلیمان اشاره کرد و گفت: ابوسلیمان که مدتها رئیس دانشگاه بین المللی مالزی بوده، همچون نقیب العطاس بحث اسلامی کردن علوم را دنبال می‌کرده و با تأکید بر اصول ضرورت و تلفیق، بر اهمیت نواندیشی در اصول فقهی اسلامی صحه می‌گذارد. دکتر کاظمی به تأثیر اندیشه‌های ابواسحاق شاطبی بر تفکر ابوسلیمان تأکید کرد و گفت: شاطبی انسان بسیار متدینی بوده که در دو کتاب "مقاصد الشریفه" و "الموافقات" کوشیده با تفاسیر قشری از کتاب و سنت مخالفت کند. ابوسلیمان با تأکید بر اصل تلفیق معتقد است که بحران فکری مسلمانان در عصر جدید تحجر و ناتوانی از تلفیق با شرایط جدید است. او به‌خصوص در روابط بین‌الملل به فقه شافعی نقد دارد و از تفاسیر جنگ‌طلبانه پرهیز دارد. دکتر کاظمی در ادامه به اندیشه‌های طه جابر الفیاض العوانی، متفکر عراقی پرداخت و گفت: عوانی که دانش آموخته الازهر است، معتقد است که اصول فقه مهمترین منبع برای فهم منابع اسلامی هستند، اما برای فهم درست از آن باید سه کار صورت بگیرد: نخست درک درست سنت، دوم تشکیل شورای علما که متاسفانه صورت نگرفته است و سوم فهم مقاصد شریعت در بستر آنها. دکتر کاظمی بخش پایانی سخن خود را به معرفی اجمالی اندیشه‌های نصر حامد ابوزید، متفکر مصری مقیم هلند اختصاص داد و عنصر محوری در اندیشه او را وارد کردن هرمنوتیک به تفسیر متون و نصوص دینی خواند و گفت: ابوزید معتقد است که تمدن اسلامی، تمدن متن است، بر خلاف تمدن یونانی که تمدن عقل است و این را از سیره امام علی(ع) نیز می‌توان استنباط کرد. وی گفت: ابوزید همچون پیتر نورث راس، معتقد است که فهم یک متن با خواندنش شروع نمی‌شود بلکه پیشتر با گفتگویی آغاز می‌شود که آن متن با فرهنگی که ادراک خواننده را تشکیل می‌دهد، شروع می‌شود. وی بر این اساس معتقد است که سه عامل باعث بدفهمی ما از دیالوگ نص با خودمان می‌شوند: نخست اشتباه گرفتن دلالت لغوی با دلالت شرعی، دوم تفسیر نادرست آیات مدنی و مکی که به نظریه اشاعره در مورد لوح محفوظ منجر شده است و سوم آشفته شدن بستر محتوایی آیات. دکتر کاظمی در پایان گفت: از نظر ابوزید، منطوق آیات قرآن بسته به ثابت است، اما مفهوم آنها قابل فهم در هر عصری است و با این حساب مسلمانان همیشه در تاریخ بسته به ضرورت، مناسبت، مقاصد و اولویت ها به اجتهاد در نص و تعویق بعضی از نصوص می‌پرداخته‌اند.
Powered by TayaCMS