كلمات كليدي : تاريخ، پهلوي، سجادي، رضاشاه، محمد رضاشاه، متين دفتري، فاخر حكمت، فروغي، مصدق
نویسنده : سعيده سلطاني مقدم
سید محمد سجادی، فرزند "آیتالله حاج میرزا یحیی" از روحانیون متقی در سال (1278ش) در تهران متولد شد و پس از پایان تحصیلات، در ایران پدرش او را برای ادامه تحصیل به اروپا فرستاد که از دانشکده حقوق پاریس، درجه دکترا در رشته حقوق و اقتصاد گرفت. وقتی در اروپا بود، داور او را مثل خیلی دیگر از جوانان تحصیل کرده به کار دعوت کرد. وی تا آخرین روز سقوط رژیم همواره دارای شغل و مقام موثر بود. هنگام استعفای رضاشاه از سلطنت به اصفهان رفت و سند انتقال اموال شاه سابق را برای محمدرضا شاه گرفت. اشتباه بزرگ او در زندگی سیاسی قبول ریاست هیت تصفیه کارمندان دولت و گذاردن نام افراد بدون بررسی دقیق در بندهای (الف، ب، ج) بود. که دشمنیهای مخالفین، تا آخرین لحظهی حیات دامنگیر او بود و حتی مانع شد به نخست وزیری برسد؛ ولی با نرمش توانست آن را تا حدی خنثی کند. محمد سجادی از لحاظ علمی مردی جامع و به اصول و مبانی حقوق آشنایی داشت. در کار اداری به کاردانی و جدیت ضربالمثل بود. در تاریخ دوران مشروطیت ایران، سجادی اولین و آخرین شخصی بوده است که از ابتدای ورود به خدمت که 50 سال طول کشید حتی برای چند روز هم بیکار نبوده تمام مقامات و افراد و حکومتها او را مورد حمایت قرار داده و همیشه مصدر شغل بوده است.[1]
مشاغل سجادی
دکتر سجادی، از مردان موفقی بود، که در عصر پهلوی مشاغل مختلفی داشت و هیچگاه مورد غضب شاهان پهلوی قرار نگرفت. در میان 350 نفری که در عصر پهلوی به وزارت رسیدهاند؛ رکورد تصدی وزارت خانههای مختلف را شکست و هفت وزارتخانهی، راه، بازرگانی و پیشه و هنر و اقتصاد، ملی و کار، فرهنگ، دادگستری و دارایی را اداره کرد و چندی هم شهردار تهران و کفیل نخست وزیر، و وزیر مشاوره بود.
نخستین بار در کابینه "دکتر احمد متین دفتری" که در آبان ماه سال 1318 به دستور رضاشاه که با آلمانها سرو سری پیدا کرده بود به وزرات راه منصوب گردید و به دنبال آن در کابینه"رجبعلی منصورالملک" که در 5 تیرماه 1319 دولت خود را معرفی کرده بود به عنوان وزیر راه شرکت داشت.[2]
ماموریت از طرف محمدرضاشاه
در دولت "فروغی" که از طرف محمدرضا شاه مامور تشکیل کابینه شده بود، بار دیگر وزیر راه شدم. غروب روز اول مهرماه 1320 همراه "فروغی" شرفیاب شدیم، اعلیحضرت جدید فرمودند: چون شما مورد اعتماد هستید، مامور انجام کاری میشوید؛ امیدوارم آن را به خوبی انجام دهید و آن هم تعیین و تکلیف املاک و دارائی پدرم میباشد ..... قرار شد همراه "قوامالملک شیرازی" پدر شوهر اشرف پهلوی به اصفهان برویم، صبح روز بعد، با شاه سابق دیدار داشتیم[3] رضاشاه گفتند: کاغذ و قلم بیاورید تا تمام دارائی خود را ببخشم، عرض کردم باید رسمی باشد؛ زیرا قانون این طور گفته، گفتند: عجب قانون این طور گفته، خودت هر طور صلاح میدانی اقدام کن. فورا از رییس ثبت اصفهان خواستم سردفتری را حاضر کند که این کار صورت گرفت و متن صلحنامه رسمی را امضا کردند.[4]
دستگیری دکتر سجادی
سجادی، آنگاه در کابینه محمدعلی فروغی "ذکاءالملک" در 5 شهریور سال 1320 که مقارن حمله نیروهای روس و انگلیس به ایران بود، برای سومین بار به وزارت راه منصوب گردید و در همین گیر و دار بود که انگلیسیها جمعی از رجال سرشناس ایران را که در میانشان "دکتر محمد سجادی" نیز دیده میشد به جرم تمایلات"آلمانوفیلی" روانه زندان شهر اراک کردند. مشهورترین چهرههای این اشخاص به زندان افتاده عبارت بودند از: آیتالله کاشانی، سرلشگر آق اولی، دکتر احمد متین دفتری، سرلشگر زاهدی، نوبخت و بالاخره دکتر سجادی و عدهای دیگر.[5]
"دکتر سجادی" ماجرای بازداشت خود را توسط متفقین چنین نوشته است: ساعت 6 بعداز ظهر روز هفتم(شهریور ماه 1322) یک سرهنگ شهربانی به منزل من آمد و گفت رییس شهربانی از شما خواستهاند که ایشان را در شهربانی ملاقات کنید، وقتی به آنجا رفتم "سرتیپ سیف"رییس شهربانی با ابراز تاسف گفت طبق دستور دولت وظیفهدار هستم که در اینجا از شما پذیرایی کنم و هیچگونه اطلاعی هم از علت بازداشت شما ندارم... . در اسفندماه مرا آزاد کردند. که از اراک به تهران آمدم، پس از رسیدن به تهران اولین کسی که به دیدن من آمد" سهیلی" نخست وزیر بود که به عذرخواهی پرداخت و مشکلات کار را که منجر به بازداشت ما شده بود بیان داشت و گفت چارهای نبود. متفقین بازداشت عدهای از ایرانیان را خواسته بودند، گفتم: چرا ما را نزد خود نگاه نداشتید و اجازه دادید که با ما این قدر بد رفتاری کنند، سهیلی سکوت کرد و جوابی نداد. از نخست وزیر گله کردم و صحنههایی از وضع بازداشت شدمان را بیان داشتم؛ ولی در پاسخ گفت: متفقین ما را تهدید کرده بودند و لیست را دادند و خواستار بازداشت عدهای شدند و ما هر چه مقاومت کردیم فایدهای نداشت چارهای نداشتیم اظهار تاسف کرد و از هم جدا شدیم.[6]
مشاغل دکتر محمد سجادی پس از آزادی از زندان
دکتر محمد سجادی، پس از آزادی از زندان اراک، مدتی بیکار و خانهنشین بود. تا اینکه در دی ماه سال (1326) در کابینه "حکیمالملک" وزیر اقتصاد گردید و بعد در کابینه "منصورالمک" وزیر دارایی شد. در زمان حکومت "حسین علا" استاندار آذربایجان شد و مدت حکمرانی وی هم چنان ادامه پیدا کرد. تا زمان دولت مصدق، در این دوره بود که وی به خاطر خوش خدمتی به محمدرضا شاه، ترتیب ساخت و پرداخت مجسمهای از او را با جمعآوری وجوهی از طبقات مخلتف مردم تبریز داد و آن را در میدان شهرداری نصب کرد. و همین قضیه و خوش خدمتیهای دیگر او اسباب عصبانیت و خشم دکتر مصدق شده او را از استانداری اذربایجان خلع نمود و به جای او "ناصر قلی اردلان" را که عضو(هیئت خلع ید نفت) بود به استانداری برقرار نمود.[7]
تصفیه کارمندان
بعد از سقوط "قوامالسلطنه" در سال 1325 انگلیسیها در صدد بر آمدند، که مخالفین خود را تصفیه کنند. نحوه اقدام چنین بود که معتقدین به سیاست بریتانیا در بند (الف) و نام افراد نامطمئن از طرف آنان در بند (ب) و مخالفین انگلیسها در بند (ج) گذارده شود. قسمت عمده بند جیمیها را "قوامالسلطنه" و دشمنان سرسخت بریتانیا تشکیل میدادند. اسامی افراد هر یک از بندها قبلا به وسیله دکتر سجادی رییس هیئت تصفیه تهیه و در منزل آبکار ارمنی نماینده مجلس با حضور "جاکسون" نماینده انگلسیها در ایران مورد بررسی قرار میگرفت. بر خلاف انتظار دکتر سجادی در جلسه دوم "جاکسون" پیشنهاد کرد، که نام سردار فاخر، دکتر اقبال و خسرو هدایت جزو بند (ج) گذارده شود دکتر سجادی میگوید: سردار فاخر رییس مجلس است و مورد علاقه شاه میباشد. دکتر اقبال و خسرو هدایت از یاران شاه هستند؛ ولی انگلسییها در نظر خود پافشاری کردند و سرانجام نام این سه نفر جزو بند (ج) قرار میگیرد این اسامی در زمان نخست وزیری "رزم آرا" منتشر گردید، تا موضوع نفت در درجه دوم اهمیت قرار بگیرد. با این طرز انگلیسها دشمنان خود را مورد کیفر قرار دادند.[8]
نخست وزیری
در اواخر نخست وزیری "سپهبد زاهدی" از سوی محمدرضا شاه پهلوی، دکتر سجادی احضار و از وی خواسته میشود، وزیران کابینه را تعیین کند. تا فرمان نخست وزیریاش صادر شود؛ اما بعد از مدتی شاه تغییر عقیده میدهد و "حسین علا" را به نخست وزیری برگزید. در علت این انصراف گفته میشود؛ که سردار "فاخر حکمت" رییس مجلس به خدمت شاه رفته، میگوید: هیچ یک از نمایندگان مجلس با نخست وزیری دکتر سجادی موافق نیستند و بهتر است، از این گزینه چشمپوشی شود، ضمنا گفته شد، که دکتر سجادی در کابینه خود نام "علم" و "امینی" را هم گذاشته بود. که در طرح بند جیمیها نام هر دو نفر در بند (ب) بود که از او رنجش داشتند. سرانجام در کابینه "علا" به سمت وزیر دارایی معرفی میگردد.[9]
دکتر محمد سجادی بعد ار کودتای 28 مرداد
بعد از (28 مرداد 32) ابتدا در کابینه سرلشگر "زاهدی" وزیر مشاور گردید و بعد که انتخابات درجه اول سنا در تهران انجام شد، و مقرر بود که از بین 75 نفر منتخبین تهران، 15 نفر انتخاب گردند 14 نفر حائز اکثریت شدند و نفر 15 که دکتر سجادی و شریف امامی بودند، هر کدام 33 رای داشتند و قرار شد دربارهی آنها رای گرفته شود. کسانی که از طرف دکتر سجادی در بند (ج) قرار گرفته بودند به انتقامجوئی پرداختند به او رای نداند و در نتیجه "شریف امامی" با 38 رای موفق شد. دکتر سجادی فقط 19 رای آوردند؛ ولی با اقداماتی که صورت گرفت دکتر سجادی با سمت سناتور انتصابی به مجلس سنا رفت. در این مجلس نایب ریئس مجلس فرمایشی گردید که تا پایان دوره آن مجلس دارای این سمت بود و تا آخر عمر مقام سناتوری داشت.[10]
سرانجام سجادی
بعد از روی کار آمدن جمهوری اسلامی با این که آخرین روسای مجلس و تعدادی از سناتورها و وکلا به جوخه اعدام سپرده شدند به علت بستگی با روحانیون از بازداشت و تعقیب و زندان و اعدام نجات یافت؛ ولی اموالش مصادره شد و تا هنگام فوت به صورت مخفی در تهران به سر میبرد. دکتر سجادی سه بار ازدواج کرد که از همسر اولش صاحب دو فرزند بود، خواهر او همسر سید جعفر بهبهانی، فرزند "آیت الله بهبهانی" بود. و سه خانواده روحانی، بهبهانی، آشتیانی و سجادی باهم نسبت فامیلی نزدیک داشتند. سرانجام در سال 1366 در سن 88 سالگی در تهران در گذشت.[11]