از ویژگیهای شاخص انسان که خود وسیلهای است برای نیل به خواستهها و اهداف زندگی امید میباشد. امید به آینده در هر برههای از زندگی بشر، عامل تحرک و نشاط و موفقیت بوده است و انسان بدون آن، نمیتواند گامهای تعیینکنندهای در حیات فردی و اجتماعی بردارد. در قرآن کریم در آیات فراوان خطاب به انسانها آنها را به امیدوار بودن دعوت مینماید و از یأس و نومیدی بر حذر میدارد چنانکه حضرت یعقوب به فرزندانش میفرماید: «یَا بَنِیَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ یُوسُفَ وَ أَخِیهِ وَ لا تَیْأَسُوا» (1)اى پسران من، بروید و از یوسف و برادرش جستجو كنید و از رحمت خدا نومید مباشید.پیامبر اکرم (ص) درباره امید میفرماید:«الْأَمَلُ رَحْمَةٌ لِأُمَّتِی وَ لَوْ لَا الْأَمَلُ مَا رَضَعَتْ وَالِدَةٌ وَلَدَهَا وَ لَا غَرَسَ غَارِسٌ شَجَراً.»(2) امید و آرزو برای امت من رحمت است و اگر آرزو نبود هیچ مادری فرزندش را شیر نمیداد هیچ فردی درختی را نمیکاشت.امید و آرزو مایه تلاش انسان و حرکت اوست. این توانمندی از نعمتهای پربرکت الهی است که در سایه آن، شکستهای انسان به عرصه تجربه برای موفقیت آینده تبدیل میشود. باید دقت کرد که عامل امید راهی برای کوشش و تحرک بیشتر است وگرنه امید به آینده، به تنهایی و بدون بهرهگیری از فرصت نوعی حماقت است. امام علی (ع) میفرماید:«لَا تَكُنْ مِمَّنْ یَرْجُو لِنَفْسِهِ بِأَكْثَرَ مِنْ عَمَلِه»(3) از کسانی مباش که بیش از کار و عمل خود امید دارند.اعمال و رفتار انسان در حقیقت، بر اساس امید انسان ساخته میشود و به عبارت دیگر، بافتههای ذهنی، به وجود آورنده ساختههای عملی است و هرچه امید قویتر باشد، عزم و اراده عمل بیشتر میگردد و عاملی میشود که انسانها همه کمبودهای زندگی خویش را با تلاش بیشتری جبران کنند. امید انسان به هر سمت و سویی جهت بگیرد اعمال آدمی نیز در همان جهت واقع میشود. برای مثال برای تبیین جهتدهی برای امیدوار کردن انسانها مطلبی را نقل میکنیم.امام سجاد(ع) پس از اینکه فرزندان خویش و فرزندان برادرش را پیش خواند، به ایشان فرمود:«إِنَّكُمْ صِغَارُ قَوْمٍ وَ یُوشِكُ أَنْ تَكُونُوا كِبَارَ قَوْمٍ آخَرِینَ فَتَعَلَّمُوا الْعِلْمَ فَمَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ مِنْكُمْ أَنْ یَحْفَظَهُ فَلْیَكْتُبْهُ وَ لْیَضَعْهُ فِی بَیْتِه.»(4)شما که فرزندان کوچک اجتماعید در آینده نزدیک، بزرگ اجتماع دیگری میشوید. پس دانش بیاموزید و هر کدامتان نمیتواند حفظ کند، بنویسد و در خانه نگهدارد.همانطور که میبینیم امام سجاد (ع) با ایجاد امید به زندگی و پیشرفت، فرزندانش را به کسب دانش فرامیخواند. بسیار واضح است که انسانها با تشویق بهتر به دنبال دانش میروند و چون از منافع آن بیخبرند بهترین تشویق برای آنان ایجاد امید واقعی به آینده است.(5 )تنها شرط آن است که این عنصر نیروبخش به افراط نگراید و به محال تعلّق نیابد، انسان باید این موهبت الهی را در خود تعدیل کند و در مسیر صحیح و معقول قرار دهد. اگر این عامل حرکت و حیات، از حد بگذرد و به صورت آرزوی دور و دراز درآید، از بدترین عوامل انحراف و سقوط آدمی است. آرزوهای کشنده که عامل بیخبری از خدا و حقیقت بوده، چنان آدمی را به خود مشغول میدارد و غرق در عالم تخیّلات میسازد که از زندگی و هدف نهاییاش کاملاً دور و بیگانه میگردد. آرزوهای فریبندهای که پیوسته انسان را به رنج و سختی وامیدارد و غالباً در حسرت آنها سر به دیار عدم مینهد. خداوند میفرماید: «ذَرْهُمْ یَأْكُلُوا وَ یَتَمَتَّعُوا وَ یُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ» (6) بگذارشان تا بخورند و برخوردار شوند و آرزو[ها] سرگرمشان كند، پس به زودى خواهند دانست.امام علی (ع) در پاسخ به مردی که از آن حضرت تقاضای پند و اندرز کرد میفرماید:«لَاتَكُنْ مِمَّنْ یَرْجُو الْآخِرَةَ بِغَیْرِ عَمَلٍ وَ یُرَجِّی التَّوْبَةَ بِطُولِ الْأَمَلِ یَقُولُ فِی الدُّنْیَا بِقَوْلِ الزَّاهِدِینَ وَ یَعْمَلُ فِیهَا بِعَمَلِ الرَّاغِبِین» از آنان مباش كه به آخرت امیدوار است بى آنكه كارى سازد، و به آرزوى دراز توبه را واپس اندازد. درباره دنیا چون زاهدان سخن گوید، و در كار دنیا راه جویندگان دنیا را پوید (7)و همینطور آن حضرت درباره امید عبث میفرماید:«من أمّل ما لا یمكن طال ترقّبه»(8)آن که محال را آرزو کند انتظارش به درازا کشد.آرزوهاى منطقى و معقول آن است که به مقدار نیاز انسان و در حد قدرت و توان او باشد و او را به گونه اى مشغول نکند که از اهداف اصلى حیات بماند.اسلام هرگز با برنامه ریزى براى آینده مخالف نیست، به خصوص براى کارهاى اجتماعى که مایه سربلندى جامعه مسلمانان و عدم وابستگى آنها به دشمنان اسلام است. چنین کارى نه تنها مذموم نیست که نوعى عبادت محسوب مى شود. در زندگى فردى نیز عاقبت اندیشى کار مقبولى است و همان چیزى است که در روایات به «حزم» تعبیر شده است.آنچه در اسلام مذموم شده در واقع یک چیز است و آن، این است که انسان چنان غرق آرزوها شود که آخرت را به فراموشى بسپارد و تمام توان و نیروى خود را در آرزوهایى که هرگز به آن نمى رسد، صرف کند(9).
چه کارهایی صدقه محسوب میشود؟
آیا صدقه دادن و بخشش کردن تنها جنبه مالی و مادی د ارد یا انسان میتواند به اشکال دیگر نیز بخشش کند؟ شاید این سوال برای خیلی از افراد مطرح باشد. برای پاسخ به این سوال ابتدا به حدیثی زیبا از امام حسین(ع) اشاره میکنیم که فرمودند: بخشندهترین مردم کسی است که به آنکه چشم امید به او نبسته بخشش کند(1). اما حال ببینم در کلام رسول خدا و ائمه(ع) چه کارهایی صدقه محسوب میشوند؟ پیامبر خدا(ص) در این باره میفرمایند: بر هر مسلمانی است که هر روز صدقه بدهد. عرض شد: چه کسی توان این کار را دارد؟ حضرت فرمود: برداشتن چیزهای آسیب رسان از سر راه، صدقه است؛ نشان دادن راه به دیگری، صدقه است، عیادت از بیمار، صدقه است، امر به معروف، صدقه است، نهی از منکر، صدقه است و جواب سلام را دادن، صدقه است (2). آن حضرت در جایی دیگر خودداری از بدی، را صدقه میدانند و میفرمایند: هر کار نیکی، صدقه است(3). پیامبر خدا(ص) همچنین فرمودند: زبانت را نگهدار؛ زیرا این کار صدقهای است که برای خودت میدهی(4). امام صادق(ع) نیز در تشریح ویژگی صدقهای که مورد رضایت خداوند است میفرمایند: صدقهای که خدا آن را دوست دارد عبارت است از: اصلاح میان مردم، هرگاه رابطه شان تیره شد و نزدیک کردن آنها به یکدیگر، هرگاه از هم دور شدند(5). ایشان همچنین میفرمایند: فهماندن سخن به ناشنوا، بی آنکه از این کار به ستوه آیی، صدقهای گواراست(6).