بررسی عوامل تربیتی - عاطفی فرزندان در خانواده
حسن نجفی؛ دانشجوی دکترای مطالعات برنامه درسی دانشگاه علامه طباطبایی Email: hnajafih@yahoo.com
چکیده
از تأثیرگذارترین عوامل حرکت مطلوب فرزندان در مسیر سبک زندگی اسلامی، خانواده و روابط عاطفی والدین است که مهمترین نهاد تربیتی جامعه و نخستین آموزشگاه فرد محسوب میشود. هدف پژوهش حاضر نیز بررسی تعدادی از عوامل عاطفی تربیت فرزندان در خانواده است. روش انجام پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و بهمنظور گردآوری دادههای لازم جهت دستیابی به اهداف پژوهش، متون حدیثی موجود و مرتبط با موضوع پژوهش با استفاده از فرمهای فیشبرداری از منابع، گردآوری و با شیوه کیفی مورد تحلیل قرارگرفته است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که عواملی همچون: همسویی بینشها و باورهای مذهبی، اندیشه از خود دانستن وجود فرزند، انساندوستی، محبت، خوشرويي، تکریم و احترام متقابل، حسن ظن (مثبت نگری) عفو و بخشش، نیکی در برابر بدیها، یار و غمخوار و مایه نشاط بودن، هديه دادن، هماهنگي بين گفتار و رفتار، ابراز عواطف مثبت، توجه به امنیت روانی و الگودهی از جمله عوامل تربیتی - عاطفی فرزندان در نهاد خانواده هستند که در آموزههای معصومان علیهم السلام بر آنها تأکید شده است.
واژگان کلیدی: عوامل روانشناختی، خانواده، تربیت عاطفی، فرزندان، احادیث.
مقدمه
پیریزی تربیت مبتنی بر رهنمودهای اسلام که بر پایه فطرت و حرکت بهسوی فضیلت و کمال است، در محیط خانواده امکانپذیر است؛ زیرا خانواده مناسبترين نظام براي تأمين امنيت و آرامش رواني اعضا، پرورش نسل جديد، اجتماعيكردن، برآورده ساختن نيازهاي عاطفي افراد و تربيت فرزندان محسوب میشود و سهم بسیار ارزندهای را در بنای تمدن انسانی و اسلامی دارد (شریف قریشی، 1362: 15). از ملزومات اساسی برای رسیدن به اين كاركرد مهم، سلامت خانواده است. از جمله خصیصهها و ملزومهای عمدهی خانواده سالم، داشتن روابط عاطفی زن و شوهر نسبت به یکدیگر است، در اين روابط زن و شوهر دوستی خودشان را نسبت به هم بر اساس محوریت آموزههای دینی ابراز میکنند و بر این اساس براي هم ارزش، احترام، حقوق و تكاليفي قائل هستند و براي عملیاتی ساختن آن از طريق همدلي، دلجويي و بهرهگيري از كلمات گرم و مناسب تلاش ميكنند (صافی، 1388: 18). بنابراین موفقیت والدین در پرورش فرزندانی شایسته و هماهنگ با معیارهای دینی، بستگی زیادی به چگونگی برقراری رابطه آنها با یکدیگر و با فرزندانشان دارد. از اینرو برقراری ارتباط حسنهی عاطفی- اجتماعی با دیگران یك هنر است و تمام افراد جامعه، بهویژه والدین باید برای كسب این مهارت تلاش كنند. رابطه مطلوب عاطفی مهمترین نقش را در زندگی انسان دارد. شاید هیچیك از ابعاد تجارب زندگی انسان به اندازه روابط عاطفی والدین در رشد شخصیت سالم فرزند مؤثر نباشد. ازاینرو، امام صادق علیه السلام بر این نوع روابط با فرزند تأكید دارند و میفرمایند: «إِنَ اللَّهَ لَيَرْحَمُ الْعَبْدَ؛ لِشِدَّةِ حُبِّهِ لِوَلَدِهِ» خدا والدین را بهدلیل دوستداشتن و محبت به فرزند، مشمول رحمت گسترده خود میکند (کلینی، 1344، ج6: 5).
با توجه به اینکه در جهان کنونی، زندگی اخلاقی و عاطفی بشر در اثر تزلزل نظامهای ارزشی و انحلال مبانی فطری، مورد تهدید قرار گرفته و جامعه بشری با بحرانها و ستمهای گوناگون اخلاقی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مواجه شده است (یوسفیان، 1386: 26) اهمیت بررسی عوامل تربیت - عاطفی فرزندان در خانواده که در این تحقیق هدف اصلی بوده - مضاعف میگردد.
پیشینه پژوهشی
در بررسی پیشینه، پژوهشی یافت نشد که بهطور کامل با موضوع پژوهش حاضر مرتبط باشد. در ادامه برخی از پژوهشها مرور میشوند که تا حدودی با موضوع تحقیق در ارتباط هستند.
بررسیهای انجامشده از زاویه دید روانشناسان (ایزنبرگ و لوسویا[1]، 1997) و جامعهشناسان(بکر و اپستین[2]،1993؛ هندرسون و برلا[3]،1994، وینسنت و تام[4]،2000) و روانشناسان اجتماعی (براون و فرانسیس[5]،1993) حاکی است که، خانواده نخستین محیطی است که انسان را تحت تأثیر فضا، روابط و مناسبات خود قرار میدهد. همه چیز در این محیط، بهویژه عوامل انسانی و والدین بسیار تأثیرگذار است و تأثیرپذیری بسیار کودک و روابط عاطفی حاکم بر خانواده، این تأثیرپذیری را هرچه بیشتر میکند.
مور[6] و همکاران (2004) نشان دادند که روابط صمیمی والدین در کودکی و نوجوانی اعتماد به نفس، شادی و رضایت از زندگی را برای فرزندان به ارمغان میآورد و سلامت فیزیکی و روانی افراد در بزرگسالی نیز بیتردید ریشه در حمایتهای پدر و مادر در اوان کودکی دارد.
آدکینز[7] (2003) نشان داد که کودک نخستین تجارب حمایت اجتماعی خود را در کانون خانواده کسب میکند و نحوهی برخورد، پذیرش، دوستداشتن و رفتار مساعد با کودکان او را برای احیای نقشهای اجتماعی و برطرف ساختن نیازهایش یاری میدهد.
کانتر[8] (2000) در بررسیهای خویش به این نتیجه رسید که میزان تأثیر والدین بر روی نگرشهای فرزندان و عواطف و رفتار آنها بسیار چشمگیر است. آنها نقش اساسی در شکلگیری اعتقادات بازی میکنند و نگرشها و اعتقادات خود را بهطور مستقیم و غیرمستقیم به کودکان انتقال میدهند و کودکان از روی مشاهده اعمال و رفتار والدین این تأثیر را میپذیرند.
آلبرت بندورا[9] (1977) اعتقاد دارد که بیشترین یادگیریها و تأثیرپذیریهای افراد انسانی، از طریق یادگیری مشاهدهای و دیدن الگوهای ارائه شده است و هراندازه الگوها از محبوبیت و جایگاه ارزشی ویژهای برخوردار باشند، تأثیرگذاری بیشتری بر الگو گیرندهها دارند. پس والدین بهمنزله اولین الگو، بر شخصیت کودکان، اجتماعی شدن آنها، روشهای تعامل با دیگران، نحوه برخورد با مشکلات زندگی و مسائل اخلاقی و اعتقادی کودکان تأثیر جدی و اساسی دارند.
نیک نژادی،گلستانی و احمدی (1386) در مطالعات خود به این نتیجه رسیدند که از مهمترین منابع شکلگیری خودپنداره و احساس ارزشمندی نسبت بهخود در کودکان و نوجوانان هستند و به این وسیله کودک و نوجوان ادراکها، نگرشها و واکنشهای دیگران را جزئی از ارزشهای درونی خود میکند.
فرجاد (1372) در مطالعهای با عنوان چگونگی برخورد خانواده و تأثیر آن در نوع رفتار کودک و نوجوان به این نتیجه دست یافت که محبت و خشونت والدین در رفتار کودک و نوجوان تأثیر خواهد گذاشت. بنابراین نگرشها و الگوهای رفتاری که در جریان رشد خود فرا میگیرند، شبیه نگرشها و الگوهای رفتاری است که در والدین آنها دیده میشود.
بررسی آیات (تحریم: 6، مریم: 55، لقمان: 13 و 17، هود: 44) و خطبه 84 نهجالبلاغه حاکی است که در دین مبین اسلام خانواده، نخستین و مهمترین نهاد تربیتی است که انسان را تحت تأثیر و شاکله تربیتی وی را سامان میدهد و از روشنترین جلوهگاههای رحمت و مودت است که بهدلیل مناسبات و روابط ویژه عاطفی، پایدارترین تأثیرات روحی، اخلاقی و رفتاری را در ساختار تربیتی انسان بر جای میگذارد (صمدی، رضایی، 1390: 97).
روش پژوهش
روش پژوهش حاضر، توصیفی تحلیلی است. به این صورت که متون حدیثی مرتبط با عوامل عاطفی تربیت فرزندان در خانواده، با استفاده از فرمهای فیشبرداری از منابع گردآوری و در راستای تحقق اهداف پژوهش مورد بررسی، توصیف و تحلیل قرار گرفته است.
عوامل موثر در خانواده
عوامل تربیت عاطفی، زمینههایی هستند که در ارتباط یک انسان با انسان دیگر تحقق یافته و باعث تأثیرگذاری در عواطف و منش شخصیتی همدیگر و یا فرد ثالث میشوند و در عمل به نفع همدیگر گامی برمیدارند یا دستکم اظهار همدردی یا احساس همدلی و یگانگی میکنند. این تأثیرات بهشکل محبت، مودت، رحمت، لطف، رأفت، عفو و گذشت، خشوع، الفت، شفقت، احسان، حلم، شکر و مانند آن در ابراز و عملکرد افراد نمود مییابد (مصباح یزدی، 1387، ج2: 57).
واژه تربيت نیزكه از نظر لغوي به معني پرورانيدن، پروردن، آموختن، تأديب و سياست، ترقي و برتري و احسان و تفقد نسبت به شاگرد و ديگر زيردستان بهكار رفته است (دهخدا، 1373، ج4: 5776) از ريشه «ربي» و «ربأ» گرفته شده است كه بر برتري، رشد و علو دلالت ميكند. بنابراين، تربيت عبارت است فراهمآوردن زمينه و امكانات براي رشد و شكوفايي استعدادهاي و تواناييهاي بالقوه انسان و هدايت آن درجهت مطلوب (میناگر، 1390: 17).
در شکلگیری و تکوّن شخصیت و ویژگیهای عاطفی، اخلاقی و رفتاری فرزندان، دو عامل وراثت و محیط دخالت دارند. در میان عوامل محیطی، تأثیرگذارترین عامل، خانواده است و در میان عوامل خانوادگی محوریترین عامل، والدین هستند (پناهی، شریفی، 1388: 139). با توجه به نقش کلیدی والدین در انتقال ارزشهای دینی و معنوی به فرزندان و اهمیت رشد شخصیت مطلوب عاطفی ایشان با محوریت فرهنگ ناب دینی، نسبت به یکدیگر و تأثیر آن بر رشد تربیت مطلوب فرزندان در ادامه به تعدادی از عوامل تربیت عاطفی فرزندان در نهاد خانواده، اشاره میشود:
الف. همسویی بینشها و باورهای مذهبی
بنیادیترین مسئله در نهاد خانواده که موجب آرامش و جلب عاطفی اعضای آن میشود، اصل همتایی در بینشها و باورهای دینی اعضای خانواده، بهویژه همسران است. در تعالیم اسلامی به هنگام گزینش همسر بر اصل«کفو» به معنای همتایی و همانندی تأکید شده است، بدینمعنا که زن و مرد در افکار و باورها و ویژگیهای رشدی در بیشتر موارد همتا باشند: «أَنْكِحُوا الْأَكْفَاءَ وَ انْكِحُوا مِنْهُمْ وَ اخْتَارُوا لِنُطَفِكُمْ»(مجلسی، 1403ق، ج100: 236). همسویی والدین در باورهای مذهبی، علاوه بر اینکه موجب گرمی خانواده بهویژه تحکیم روابط عاطفی خودشان است در تربیت مطلوب فرزندان نیز مؤثر است. روابط عاطفی مطلوب و دین پسند والدین نسبت به هم و فرزندان ناشی از خداباوری در بینشها، افکار و باورهای آنان است. بنابراین داشتن بینش واحد و هماهنگ والدین در نوع برقراری روابط، با محوریت دینی و عملیاتیساختن آنها در زندگی، از مهمترین عوامل عاطفی پرورش شخصیت فرزندان است.
ب. اندیشه از خود دانستن وجود فرزند
از عوامل شکلگیری روابط عاطفی مطلوب والدین نسبت به فرزندان این است که والدین وجود فرزندان را از خود آنها میدانند و علاقه طبیعی و خدادادی بین خودشان و آنان را احساس میکنند و خوبی و بدی آنان را، خوبی و بدی خودشان میدانند و به سرنوشت مطلوب و زندگی سعادتمندانه دنیایی و اخروی آنها علاقهمند هستند (فرهادیان، 1388: 9). امام سجاد علیه السلام در تبیین این ویژگی عاطفی والدین و لزوم پرورش آن، از آن بهعنوان حقوق فرزند یاد کرده و ميفرمايند: «وَ أمَّا حَق وَلدِكَ فَتعلم إنَّه منك و مضاف إِليكَ فِي عَاجل الدُّنيَا بِخَيره و شَرَّه وَ إِنَّكَ مَسؤُول عَمَّا وَلّيته مِن حُسنِ الاَدَبِ وَ الدَّلَالة عَلي رَبِّه وَ المَعُونَة عَلَي طَاعَته فِيكَ وَ فِي نَفسِه فَمُثَابَ عَلي ذَلِكَ وَ مُعَاقَب»؛ حق فرزندت بر تو آن است كه بداني او از تو است و رفتار نيك و بدش در اين دنیا با تو پيوند دارد و تو بهدليل مسئوليت و ولايتي كه بر او داري، موظفي كه او را خوب تربيت كني و بهجانب پروردگارش رهنمون باشي و به او كمك كني تا در ارتباط با تو و خودش، از خداوند فرمان برد و نيز توجه داشته باش كه اگر او را به شايستگي تربيت كني، پاداش آن را خواهي يافت و چنانچه در تربيت او سهلانگاري كني مورد عقوبت خداوند قرار خواهي گرفت (حرانی، 1404ق: 189). والدین با ایجاد ارتباط عاطفی و دوستانه مبتنی بر این حقیقت فطری انسانی، ارتباط سیستمی متعالی در شبکه اعضای خانواده برقرار میکنند و محیط عاطفی مناسبی را برای فرزندان فراهم میآورند تا توانمندیهایی که در فطرت آنها نهادینه شده است بهتدریج بروز و پرورش یافته و موجب برقراری ارتباط نیک با فرزندان، احترام و تکریم آنها، تقویت احساس ارزشمندی، رضایت، خشنودی و دیگر صفات برجسته عاطفی تربیتی در آنان شود (فقیهی، 1392: 181-190؛ ضیایی،1390: 53).
انسان بهدلیل داشتن غریزهی حب ذات، هرآنچه دوست دارد که متعلق به او است. همینامر بر اساس حکمت خداوندی موجب میشود که از خویشتن در برابر مخاطرات و تهدیدها محافظت کند. پدران و مادران بهدلیل اینکه فرزندان را پارهای از وجود خویش و ثمره زندگی میدانند، بهشدت به وی احساس دلبستگی دارند و از همینرو، سخت از او محافظت میکنند. از منظر امام علی علیه السلام فرزند نه تنها پارهای از وجود آدمی، بلکه همه وجود او است. ایشان در بخشی از نامه خویش به امام حسن علیه السلام چنین میفرمایند: «و تو را دیدم که پاره تن من، بلکه همه جان منی؛ آنگونه که اگر به تو آسیبی برسد به من رسیده است و اگر مرگ به سراغ تو آید، زندگی مرا گرفته است» (سید رضی، 1387، نامه: 31). والدین با نشاندادن دلبستگی خود به فرزند خویش شخصیت عاطفی کودک را میپرورانند و زمینه دلبستگی کودک را به آنها فراهم میکند. اين دلبستگي، روابط كودك را در جامعه بزرگتر آینده، رقم ميزند و كودك اين رابطه با والدين را بعدها هم حفظ خواهد كرد تا رفتار خود را با والدين محبوبش تطبيق دهد. پس دلبستگي والدین به فرزند ميتواند زمينهی لازم براي تأثير مثبت والدين بر فرزندان را فراهم کند و فرزندان را بهسوي تطبيق رفتار خود با والدين تشويق و ترغيب كند (سپاهمنصور، شهابیزاده، خوشنویس، 1387: 255). در حقيقت، این نوع علاقه طبیعی میان والدین و فرزندان از عوامل مؤثر در سبک زندگی مطلوب و مورد تأکید در آموزههای اسلامی است که میتواند زمینهساز پرورش فرهنگ و اخلاق دینی در خانواده گردد.
پ. انسان دوستی
بشر دوستی که در فطرت هر یک از پدر و مادر وجود دارد، خود از منشأهای برقراری روابط عاطفی با فرزند است. در فرهنگ قرآن برقراری ارتباط عاطفی افراد بشر با یکدیگر بهعنوان یک اصل تربیتی مورد توجه است و از اینرو، مادامی که افراد و فرزندان از انسانیت بیرون نرفتهاند، درصدد دشمنی با خدا و دین بر نیامدهاند و برای اخراج افراد دیگر از بلادشان اقدامی صورت ندادهاند، همچنان بر رابطه دوستی، حتی در سطح برّ و احسان و برخورد عدالتی تأکید میشود (ممتحنه، 9-8)[10]. در احادیث متعدد عملیاتیساختن این میل فطری سرآمد فعالیتهای خردمندانه آدمی شمرده شده است[11] ( فتال نیشابوری، 1375، ج1: 3). تمایل فطری آدمی به بشر دوستی مصادیق زیادی دارد و در عملیاتی و اجراییکردن محبت هرکسی که به فرد نزدیکتر است از شدت بیشتری برخوردار است، از جمله این محبتها، محبت والدین به فرزند است. البته محبت پرهیزکاران به هر فردی در طول محبت خدا است.
ت. محبت
میل به محبتدیدن و محبتورزی از گرایشهای فطری انسانی بوده که فرد در هر دورهای از زندگی، تحول و رشد به آن نیازمند است و باید از آغازین لحظات ورود به این جهان تا آخرین زمان وداع از این دنیا متناسب با دوره رشد خویش این نیاز عالی و اساسی تأمین شود (احمدی، 1380: 32). محبت، احساسات و تمايلهای خانوادگي و اجتماعي انسانها را نسبت به يكديگر در عرصههاي گوناگون زندگي عميق و ريشهدار ميکند؛ زيرا محبت، مهرباني و عطوفت، به زندگي خانوادگي و اجتماعي گرما بخشيده و صميميت، صداقت و برخورد نيک و شايسته را بهدنبال دارد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در باب این مهم میفرمایند: «قَوْلُ الرَّجُلِ لِلْمَرْأَةِ: إِنِّي أُحِبُّكِ، لَا يَذْهَبُ مِنْ قَلْبِهَا أَبَداً»؛ مردی که به زنش بگوید: من تو را دوست دارم [اثر این سخن] هرگز از دل زن بیرون نمیرود (کلینی، 1344، ج 5: 569). محبت زن و شوهر نسبت به هم از راهکارهای اساسی در شیرینی و شادکامی زندگی زناشویی است که در تحکیم عواطف آنان نسبت به فرزندان نیز بسیار مؤثر است. این محبت بهعنوان آموزهای اخلاقی در اسلام مورد تأکید است (مروّجی طبسی،1383: 62) خداوند در باب اهمیت این موضوع میفرماید: «وَ مِنْ ءَايَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكمُ مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُواْ إِلَيْهَا وَ جَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَ رَحْمَةً»؛ از نشانههای قدرت خداوند این است که از جنس خودتان همسرانی برایتان آفرید تا در کنار آنها آرامش یابید و در میانتان مودت و رحمت قرار داد (روم،21).
بر این اساس میتوان ادعا کرد که نیرومندترین عامل دوام و رشد خانواده، محبت است و بهترین عامل برای استحکام و بقای آن، برانگیختن عواطف متقابل همسران به یکدیگر است. پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله میفرمایند: «فَأشْفِقوا عَلَیهِنَّ وَ طَیبوا قُلوبَهُنَّ حَتّی یقِفْنَ مَعَکم و لا تُکْرِهُو النِّساءَ وَ لا تَسْخُطوا بِهِنَّ»؛ با زنان مهربانی کنید و دلهایشان را بهدست آورید تا با شما همراهی کنند و هرگز آنان را مجبور و خشمگین نکنید. بنابراین لازمه شادابی و نشاط روانی زن و مرد، بهویژه زن این است که خود را محبوب همسر خویش ببیند و از عشق و علاقه او بهخویش مطمئن باشد. اگر زن در مورد محبت و علاقه همسرش نسبت بهخود تردید کند، احساس درماندگی و ناتوانی عاطفی به او دست میدهد. این مسئله چنان بر روان زن تأثیر میگذارد که علاقه او نسبت به فرزندش نیز کمتر میشود، بهعبارتی عاطفهی مادری بهشدت از عواطف شوهر نسبت به زن تأثیر میپذیرد و این خود نشانگرآن است که هرچه محبت و علاقه در روابط عاطفی والدین بیشتر برقرار باشد، فرزندانی تربیت خواهند شد که محبت را در کانون اعمال و رفتار خویش قرار دهند (حیدری، 1387: 103). علاوه بر آن، محبت و بهویژه ابراز آن در همه مراحل و همدلی با فرزندان، نقش بسیار مهمی در تربیت عاطفی آنان دارد.
والديني كه با فرزندشان محبت شدید و همدلي دارند، ميتوانند احساس سرخوردگي احتمالي فرزند را از نتايج توصيههاي خود و چگونگي ارتباط خود با فرزندان كشف کرده و براي يافتن راه حلي كه براي هر دو قابل قبول باشد، كوشش كنند. بهعبارت ديگر، والديني كه با احساسات فرزند خود همدلي ميكنند مايل و قادرند كه بهطور سازنده بهسمت مطلوب حركت كنند و زمينهی ارتباط مطلوب و مؤثر با فرزندشان را فراهم کنند. امام صادق علیه السلام میفرمایند: «اِنَّ اللّهَ لَيَرحَمُ العَبدَ لِشِدَّةِ حُبِّهِ لِوَلَدِهِ»؛ بدون ترديد، خداوند بر بنده خود برای شدت محبت و همدلی به فرزندش، رحم مىكند (کلینی، 1344، ج6: 50). همدلي والدين تأثير مهمي در محافظت و مراقبت از فرزند دارد؛ زيرا هنگاميكه والدين از وضعيت و شرايط فرزندشان آگاه باشند و او را درك كنند، به دقت و درجه مراقبت خود نسبت به فرزندشان در هنگام بروز چالش و آسیب ميافزايند و در زندگی فردی و اجتماعی وی مهر و الفت را به ارمغان میآورند (احمدی، 1385: 22؛ کامران، 1384: 110). البته این نکته حائز اهمیت است که در ابراز محبت و تكريم شخصيت فرزند نبايد راه افراط را پيمود؛ زيرا در آن صورت شخصيت فرزند در اثر زيادهروى والدين در ابزار محبتهاى نابهجا لطمه جبران ناپذيرى خواهد خورد و او از جامعه توقعات و انتظارات نابهجايى خواهد داشت.
ث. خوشرويي
خوشرویی محبوبترین و ارزشمندترین عمل نزد خدا پس از واجبات الهی است و از رحمت الهی ریشه میگیرد که خدای مهربان با معرفی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بهعنوان الگوی برتر حسن خلق، در خطاب به آن گرامی میفرماید: «بهسبب لطف و رحمت خدا بود که با آنان نرمخویی کردی و اگر درشتخوی و سختدل بودی، بیگمان از گرد تو پراکنده شده بودند»[12](آلعمران: 159). خوشرویی و مهربانی والدین به یکدیگر و فرزندان از عوامل برجستهی پرورش شخصیت عاطفی و مطلوب اسلامی است که در ایجاد صفا، آرامش روانی، اعتماد به نفس و شکوفایی استعدادهای فرزندان تأثیر زیادی دارد (حسینزاده، 1388: 163).
پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله دربارهی ارزش و جایگاه خوشرویی میفرمایند: «أحسَنُ الناس ایماناً أحْسَنَهُمْ خُلْقاً وَ اَلطَفُهُم بِأهلِهِ وأنا ألطفُکُمْ بِأهْلی» (حرعاملی، 1412ق، ج12: 153) شایستهترین مردم از نظر ایمانی، خوش اخلاقترین و مهربانترین آنها با خانوادهاش است. امام باقر علیه السلام میفرمایند: «البشر الحسن و طلاقه الوجه مكسبه للمحبة و قربة من الله»؛ خوشروئی در برخورد با دیگران، مایه جلب محبت آنان و نزدیکی به خدا است (کلینی، 1344، ج2: 103). ارتباط والدین با چهرهی گشاده رشته دوستی را با دوامتر کرده و از یکسو سبب کسب مهارتهای اجتماعی و عاطفی و از سویدیگر، سازگاری بهتر با مسائل را برای فرزندان به ارمغان میآورد و به فرموده امام صادق علیه السلام سبب افزایش عمر و بهرهمندی از نعمتها شده[13] (کلینی، 1344، ج4: 49) و نسلی منتظر و مزین به محاسن اخلاق و شخصیت مطلوب عاطفی پرورش مییابد[14] (نعمانی، 1376: 200). بنابراین از نتایج شکوفاسازی و پرورش توانمندیهای فطری، خوشرویی است. هر یک از والدین با اخلاق و رفتارهای خوب، ریشههای نگرشی و گرایشی حسن خلق در فرزندان را زمینهسازی میکنند.
ج. تکریم و احترام متقابل
از دیگر عوامل مؤثر در تربیت عاطفی، حاکمیت فرهنگ احترام متقابل در خانواده است؛ زیرا تکریم شخصیت، نیاز طبیعی هر انسانی است و آن هم بهدلیل وجود غریزه حب ذات است که در طبیعت وی نهاده شده و علاقهمند است دیگران شخصیت او را بپذیرند و گرامی بدارند (قائمی امیری، 1383: 258؛ اسماعیلی یزدی، 1385: 258-259). با احترام و تکریم، بستري عاطفي فراهم میشود که عزت و کرامت در افراد نهادینه و هنجارهاي ارزشي، انساني و معنوی در خانواده و جامعه جايگاه متناسب خود را باز يافته و گسترش میيابد.
در فرهنگسازی، تکریم و احترام در خانواده ابتدا باید میان زن و شوهر برقرار شود، به این صورت که آنان نگرش کرامتی نسبت به همدیگر داشته باشند و برای هم احترام زیادی قائل شوند و یکدیگر را ارزشمند بدانند و این ارزشمندی را به زبان آورند و آن را به نوعی ابراز کنند و به هنگام صحبت یکدیگر به سخنان هم گوش دهند و بر گفتههای همدیگر متمرکز شوند و از نگرش و حرف فراتر روند و به ارزشگذاری فعالانه و قدردانی عملی احترامآمیز تبدیل شوند (فقیهی و همکاران، 1392: 70؛ برنشتاین، 1377: 124-125). امام سجاد علیه السلام تکریم همسران به یکدیگر را ادای حق آنها مطرح کرده و میفرمایند: «اما حق همسر تو این است که توجه داشته باشی که خداوند او را آرامش جان، راحت باش تو و مونس، همدم و پناه تو ساخته است. تو باید باور داشته باشی که او نعمت خداوندی است برای تو و شکر این نعمت را باید بهجای آوری و با وی مباحصت و همراهی خوب داشته باشی و او را تکریم و با او با مدارا رفتار کنی ...» (حرانی، 1404ق: 268 ). امام سجاد علیه السلام در این بیان زن و شوهر را مصاحب و همراه یکدیگر دانسته است و در بیان دیگری برای مصاحب و همراه حقوقی را مطرح کرده است که از جمله آنها اکرام و تکریم یکدیگر است (همان، 272). بنابراین زن و شوهر و همچنین دیگر اعضای خانواده از آن جهت که هم صحبت و رفیق هم هستند باید فرهنگ تکریم را در میان خویش حاکمیت بخشند.
امام صادق علیه السلام به احترام متقابل زن و شوهر بسیار سفارش کرده و میفرمایند: «رحم الله عبداً اَحسن فیما بینه و بین زوجته»؛ خدا رحمت کند، بندهای را که رابطه میان خود و همسرش را نیکو قرار دهد (حرعاملی، 1412 ق، ج 14: 124) همچنین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرمایند: «خَيْرُكُمْ خَيْرُكُمْ لِنِسَائِكُمْ»؛ برترین شما خیرخواهترین کس نسبت به زنان خویش است (نوری طبرسی، 1408 ق، ج 14: 255).
رابطهی احترامآمیز میان زوجین، در نظام تربیتی دینی نشانهها و نمودهای ویژهای دارد. شایسته است که احترام متقابل همسران نسبت به هم، افزون بر احترام قلبی در برخی رفتارهای بیرونی نیز ابراز شود. از جمله این رفتارها میتوان خواندن همسر بهنام مناسب و شایستهی شأن او را برشمرد (موسوی زنجانرودی، 1377: 37 ؛ انصاریان، 1389: 370). رفتار دیگر سلام کردن زوجین به هم (آمدی، 1373، ج4: 329 ؛ حسینی، 1388: 26) و تشکر و قدردانی از همسر (ملکی، 1385: 26) اشاره کرد. فرهنگسازی تکریم و احترام متقابل در میان همسران، در پرورش این فرهنگ در میان اعضای دیگر خانواده تسری مییابد و شخصیت مطلوب عاطفی در فرزندان نیز پرورش مییابد. در اسلام جدای از توجه به اثربخشی تکریم والدین نسبت به همدیگر در تربیت مطلوب فرزند، تکریم فرزند را وظیفه همگان دانسته است. رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله ضمن دستور به اکرام فرزندان، به نقش این اکرام را در خوب تربیت کردن فرزند توجه کرده و فرموده است: «اکرموا اولادکم و احسنوا آدابهم»؛ لازم است که فرزندان خود را اکرام کنید و برخوردهای خود را با آنان نیکو کنید (کلینی، 1344، ج6: 50).
چ. حسنظن (مثبتنگری)
مثبتاندیشی و حسنظن به ديگران علاوه بر باروري عواطف انساني، باعث رفع و يا كاهش ناهنجاريهاي خانوادگی و اجتماعي، است حضرت علی علیه السلام میفرمایند: «حسن الظن راحه القلب، حسن الظن یخفف الهم»؛ حسنظن مایه راحتی دل است، حسنظن تخفیفدهنده هم و غم است. دستور دین و تأکید نظام تربیتی و اخلاقی این است که پرهیزگاران باید نگاه مثبت به یکدیگر داشته باشند و هنگامی که چیزهای بدی به مومنان نسبت داده میشود، مؤمنان را جز به خیر و خوبی یاد نکنند و دروغ بودن نسبت بد به مؤمنان را، در آشکارا اعلام کنند (آمدی تمیمی، 1373، ح4823 و ح4816). بنابراین حسنظن بهعنوان دستوری دینی و اخلاقی در خانواده و روابط میان همسران، اهمیتی والا دارد و لازم است همسران از هرگونه گمان بد به یکدیگر بپرهیزند تا زمینهی آرامش و سازگاری آنان هرچه بیشتر فراهم شود (حسینزاده، 1388: 73).
نگاه منفي به ديگران نه تنها منجر به كاهش و از بين رفتن عواطف انساني ميشود، بلكه براساس آموزههاي اسلامی، اين نوع نگاه، مذموم و مورد نكوهش قرار گرفته است. خداوند ميفرمايد: «یا اَیهَا الَّذینَ ءامَنوُا اِجْتَنِبوُا کَثیراً مِن الْظَنِّ إِنََّ بَعْضَ الْظَنِّ إثْمٌ وَ لاتَجَسَّسوُا...»؛ ای اهل ایمان از بسیار پندارها (و گمان بد) در حق یکدیگر اجتناب کنید که برخی ظن و پندارها (باطل و بیحقیقت و) معصیت است و نیز هرگز (از حال درونی هم) تجسس مکنید (و جاسوس بر احوال خلق مگمارید) (حجرات، 12). منفي بافي و ناديده گرفتن واقعيتهاي موجود، شرایط فرد، خانواده، گروه و جامعه، زندگي خانوادگي و اجتماعي را دچار بحران ميکند. بسياري از مشكلات و ناهنجاريهاي فراروي جوامع بشري، ريشه در سوءظنهاي ناآگاهانه و طمعآلودي دارد كه افراد نسبت به ديگري، روا ميدارند.
از عواملی که نگرش مثبت را در والدین افزایش میدهد؛ به هماندیشی با خوبان (مجلسی، 1403ق، ج71: 197) ثبات شخصیت و اعتماد بهنفس (نور: 12) پرهیز از تجسس و غیبت (حجرات: 12) احسان و سهلگیری نسبت به هم (سیدرضی، نامه53) کنترل تفکر منفی (کلینی،1380، ج1: 164) تخریب یا مبارزه با عقاید و باورهای نادرست (گلدارد، 1390: 95) میتوان اشاره کرد. با تقویت نگرش مثبت بین والدین و عملیاتیکردن آن در ابرازها و رفتارها فرزندان تحت تأثیر قرار گرفته و شخصیت عاطفی آنها در زمینهی مثبتنگری پرورش مییابد و از اینرو فرزندان، به والدین، مربیان و معلمان، دوستان صالح اعتماد میکنند و از رفتارهایی همچون غیبت، تهمت، استهزاء و هر نوع رفتارهای ضد اخلاقی مصون میمانند که منشأ تمام آنها سوءظن است.
ح. عفو و بخشش
از شيوههاي پسنديده كه در تقويت عواطف انساني نقش بنيادي دارد، رويهي عفو و بخشش است. بخشش، رویارویی منطقی با تألم ناشی از جراحت روحی و بازسازی احساسها و باورهای شخصی است (دیویس، 1382: 75). بیشترین سفارش اسلام در سبک زندگی خانوادگی، گذشت و چشمپوشی زن و شوهر از لغزشها، کجخلقیها و اشتباهات یکدیگر است؛ زیرا در صورت دارا بودن روحیه مشترک باز از اشتباه، خطا و عصبانیت در امان نیستند (حسینی، 1380: 208؛ کاشفی، 1388: 178) نبي مکرم اسلام صلی الله علیه و آله ميفرمايند: «عَلَيْكُمْ بِالْعَفْوِ فَإِنَّ الْعَفْوَ لَا يَزِيدُ الْعَبْدَ إِلَّا عِزّاً فَتَعَافَوْا يُعِزَّكُمُ اللَّهُ»؛ بر شما باد كه عفو و گذشت داشته باشيد؛ زيرا عفو و گذشت موجب عزت بنده است، پس نسبت به همديگر گذشت کنيد تا خداوند شما را عزيز کند (کلینی، 1344، 108: 2).
پيروي از چنين روشي در زندگي نه تنها عامل مؤثر در تقويت و پرورش بعد دروني و عاطفي افراد بهشمار ميآيد، بلكه اهميت و کارايي اين رويكرد تا آنجا است كه خداوند بهصراحت رسولش را به اتخاذ چنين شيوهاي، دستور ميدهد: «خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ» (اعراف:199)؛ اي رسول ما، شيوه عفو، گذشت و بخشش را پيشهكن و به نيكوكاري امر نما و از مردمان نادان روگردان باش. همچنين امام علی علیه السلام میفرمایند: «اَلعَفوُ تاجُ المَكارِمِ؛ عفو و گذشت، زینت فضایل اخلاقی است» (آمدیتمیمی،1373، ج1: 140). بنابراين، زمانی که والدین به این فضیلت نائل آیند و بر عطوفت، مهرباني و بخشایشگر بودن اتفاق نظر داشته باشند، گامی بزرگ در زمینهسازی تربیت مطلوب دینی فرزندان خویش میتوانند بردارند.
سختگیری نکردن نسبت به رفتارهای فرزندان و عفو لغزشهای آنان از ناحیه والدین، از جمله عواملی است که در پرورش کرامت و شخصیت عاطفی مطلوب فرزندان مؤثر است. رسول اکرم صلی الله علیه و آله میفرمایند: «خدا رحمت کند کسی را که در نیکی و نیکوکاری فرزند خویش را کمک و او را نیکوکار تربیت کند، سؤال شد چگونه، فرمودند آنچه را که فرزند توان انجام آن را دارد از او بپذیرد و آنچه نمیتواند مطلوب عمل کند و یا لغزشی از او صادر میشود بر او ببخشد و با سختگیری او را به گناه وا ندارد و در برابر او مرتکب اعمال خلاف نشود که او بد تربیت گردد» (کلینی، 1344، ج6: 50). در بیانی امام علی علیه السلام توجه میدهند به اینکه آدمی که کرامت و شخصیت عاطفیاش پرورش بیابد همه رفتارهای او نیک است و نیکوکاری و حسن عمل را بر خود دِینی میداند که موظف به ادای آن است[15](آمدی تمیمی، 1373، ج2: 115). بيترديد، اتخاذ چنين روشي در سبک زندگي از جانب والدین، زمينه را براي تقويت، تربیت و شكوفاسازي عاطفی فرزندان فراهم ميکند و تعاملات آنان را به نحو مطلوب سامان میدهد.
خ. نیکی در برابر بدیها
در نظام تربیت اسلام رفتار متعادل و برخورد معقولانه در مواجهه با رفتارهاي ناشايست و مذموم فرزند، از راههايي است که به پرورش شخصیت مطلوب عاطفی آنان کمک ميکند، کار نيک در برابر عمل ناپسند ديگران و يا پس از عمل ناشايست خودش، به قدري در زندگي فردي و گروهي انسانها مهم و مؤثر است که علاوه بر این كه باعث شكوفايي و باروري بعدعاطفي افراد ميشود؛ انسانهاي ناهمگون و متخاصم را با يكديگر، همگون و مهربان ميکند. بهعبارت ديگر، از شيوههايي مناسب و اثرگذار كه موجب افزايش علاقهمندي، مهرباني و عطوفت ميان افراد خانواده و جامعه ميشود، اتخاذ شيوهي نيکي در برابر بديها و اسائه ادبها است. این شیوه در احادیث اسلامی مورد تأکید است. امام علی علیه السلام میفرمایند: «الإحْسانُ الَى الْمُسيءِ أحْسَنُ الفَضْلِ » (آمدی تمیمی، 1373، ج1: 354) نيكيكردن به كسي كه به تو بدي كرده، برترين ارزش و فضيلت است. ایشان در حدیث دیگری میفرمایند: «أَصْلِحِ الْمُسِیءَ بِحُسْنِ فِعَالِكَ وَ دُلَّ عَلَى الْخَیْرِ بِجَمِیلِ مَقَالِك»؛ كسي كه به تو بدي كرده با نيكي کردن اصلاح كن و با زيبايي كلامت او را به خير دلالت كن (آمدی تمیمی، 1373، ج2: 182).
سيره عملی و تربیتی رسول اکرم صلی الله علیه و آله و معصومان علیهم السلام بر این روش استوار بوده است. آنان در برابر بدیهای جاهلان، ارتباط کلامی و عملی مناسب را با آنها برقرار میکردند. رسول اکرم صلی الله علیه و آله در ارتباط با رفتار عاطفی حسنه در برابر رفتارهای ضد عاطفی دیگران ميفرمايد: «صِلْ مَنْ قَطَعَک و اَعْطِ مِنْ حَرَمَک و اَحْسِنْ اِلى مَنْ اَساءَ اِلیک و سَلِّمْ على مَن سَبَّک و اَنْصِفْ مَن خاصَمَک وَ اعْفُ عَمّنْ ظَلَمک کما اَنّک تُحِّبُّ اَنْ یُعفى عَنک»؛ آنکه از تو قطع رابطه کرده، پيوندگير و آنکه تو را محروم کرده عطايش بخش و از آنکه به تو ستم روا داشته در گذر (مجلسی، 1403ق، ج78: 284) و نیز در مقابل بدی که از خود فرد صادر میشود، توصیه به خوبی کرده و میفرماید: «إذا أسَأْتَ فأَحْسِنْ فإِنَّ الحسناتِ يُذْهبنَ السّيِّئاتِ»؛ وقتي بدي کردي، بهدنبال آن نيکي کن، که نيکيها بديها را محو ميکند. این شیوه حسنه در برابر بد رفتاریها، کجخلقیها و لغزشهای فرزندان، به طریق اولی اثر بخشتر است و زمینه پرورش خوبیها در فرزندان را فراهم میکند (پاینده، 1364: 188، ح173).
د. یار و غمخوار و مایه نشاط بودن
زن و شوهر در مقام ایفای نقش ویژه خود در زندگی مشترک، با سختیها ومحدودیتهایی مواجهاند و چهبسا این امر سبب خستگی روحی و عاطفی آنان شود و نشاط لازم جهت پیشبرد و موفقیت خانواده را از آنان سلب کند. در چنین شرایطی اگر زن و شوهر دارای روابط عاطفی مطلوب، همکاری صمیمانه و غمخوار یکدیگر باشند و مشکلات و سختیها را تحمل کنند، نشاط اعضای خانواده حفظ و آثار غم و نگرانی از محیط خانه بیرون میرود. در زندگی علوی این امر ظهور و بروز چشمگیری داشت و در سختیهای زندگی یار و یاور یکدیگر بودند.
علی علیه السلام ضمن بیان تعامل خود با همسرش، به نحوه تعامل همسرش با وی اشاره میکند و در پایان میفرمایند: «وَ لَقَدْ كُنْتُ أَنْظُرُ إِلَيْهَا فَتَنْكَشِفُ عَنِّي الْهُمُومُ وَ الْأَحْزَانُ»؛ به فاطمه نگاه میکردم و بهواسطه این نگاه همهی اندوهها و ناراحتیهایم برطرف میشد (مجلسی، 1403ق، ج43: 134). غمزدایی والدین از یکدیگر، اگرچه نشاط شخصیتی را برای خودشان فراهم میکند، همچنین موجب پرورش شخصیت عاطفی در فرزندان میشود و آنان را از ابتلا به افسردگی و عدم ارتباط حسنه با دیگران مصونیت میبخشند. پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله این ایجاد نشاط را در فرزندان هم توصیه کردهاند و بهدلیل تأثیر آن در پرورش شخصیت مطلوب فرزند، برای پدر پاداش آزادکردن بنده را در راه خدا، مطرح کرده و میفرمایند: «اِذا نَظَرَ الْوالِدُ اِلی وَلَدِه فَسَرَّهُ کانَ لِلْوالِدِ عِتْقُ نَسْمَةٍ»؛ پدرى كه با نگاه مودتآميز خود فرزند خويشش را مسرور مىکند، خداوند به او اجر آزادكردن يك بنده خواهد داد (نوری طبرسی، 1408ق، ج2: 626).
ذ. هديهدادن
هدیهدادن، از امور پسندیدهای است که آثار مثبت و ارزندهای را در روابط عاطفی بر جای میگذارد. افراد اعم از والدين، همسر، فرزندان، دوستان و اقوام به مناسبتهاي مختلف بايد به اين مهم توجه كنند. با اينکه نوع هدايا به لحاظ افراد از نظر سني، جنسي و نيز از حيث ارزشي فرق دارند، اما آنچه مهم است، نفس هديه دادن است كه به پرورش بعد عاطفي افراد مدد رسانده و باعث جلب دوستی و علاقهمندی بیشتر میان آنان شده و سبب ماندگاری آن لحظات در ناخودآگاه افراد ميگردد. بهدلیل اثر مثبت هدیه بر عواطف انسانی است که حضرت محمد صلی الله علیه و آله ميفرمايند: «تَهَادَوْا تَحَابُّوا فَإِنَّ الْهَدِيَّةَ تَذْهَبُ بِالضَّغَائِن»؛ به یکدیگر هدیه دهید، تا زمینهساز محبت میان شما به یکدیگر شود، پس بهدرستی که هدیه دادن کینهها را از بین میبرد (کلینی، 1344، ج5 : 144). چنين تعاملي، باعث افزايش علاقه بين والدین نسبت به هم و نسبت به فرزندانشان ميگردد؛ زيرا افراد علاقه و محبت درونيشان را بهوسيله هديه دادن به همديگر ابراز ميدارند كه در نوع خود با ارزش و در خور توجه است و در رشد شخصیت مطلوب عاطفی آنان مؤثر است.
ر. هماهنگي بين گفتار و رفتار
در نظام تربیت دینی، از شاخصهای اساسی برای سنجش تحقق یک ارزش در رفتار انسان، بروز و ظهور آن در گفتار و رفتار است. امام علی علیه السلام میفرمایند: «بیان الرجل ینبی عن قوة جنانه»؛ بیان هر انسانی حاکی از مراتب قوت نفس و درجه نیروی روانی او است (آمدی تمیمی، 1373، ج3: 261). ایشان در حدیث دیگری فرمودهاند: «اَلمَرْءُ يُوزَنُ بِقَوْلِهِ، وَ يُقَوَّمُ بِفِعْلِهِ، فَقُلْ ما تَرَجَّحَ زِنَتُهُ، وَ افْعَلْ ما تُجِلُّ قيمُتُه»؛ آدمي به گفتارش سنجيده میشود و به كردارش قيمت پیدا میکند. پس تو آنچه را به خودت اعتبار میدهد بگو و آنچه بها و ارزش تو را بالا میبرد انجام بده (همان، 46). همچنين گوينده سخن بيش از آنچه ميگويد، بايد عمل كند تا زينت گفتارش باشد. ميانهروي در هر امري، پسنديده و مهم است. بهویژه رفتار و گفتار متعادل و سنجيده؛ زيرا کودکان، نوجوانان، جوانان و اطرافيان هرآنچه را در گفتار و رفتار بزرگترها و اطرافيان، مشاهده ميکنند، از آن تصويربرداري کرده و الگوي خويش قرار ميدهند و آنچه را میبینند که میشنوند؛ پس باید نوعی هماهنگی میان دیدهها و شنیدههایشان ایجاد کرد تا آشفتگی در ذهن آنان بهوجود نیاید (سادات، 1388، ج2: 122). از اینرو، از اموري كه باعث برقراری روابط سالم عاطفی والدین ميشود، هماهنگسازي بين رفتار و گفتار است. البته اين هماهنگي و اعتدال ميان قول و فعل بايد بهگونهاي باشد كه هركدام ديگري را در خارج تصديق کند؛ نه اينکه در عمل خلاف آنچه را ميگويد انجام دهد. عنايت به اين شيوه در امر تربيت، از اهميت بالايی بر خوردار است که در زندگي بايد مورد توجه قرار گيرد.
در مجموع، همساني، ملازمت و پيوستگي بين علم و عمل در باروري و تقويت عواطف بسيار مهم است (عسگریفر، 1380، 251). در متون ديني نيز به اين پيوستگي و تلازم توجه شده است و خداوند در آیه های 2 و 3 سوره مبارکه صف خطاب به جامعهي ايماني ميفرمايند: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ كَبُرَ مَقْتاً عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ»؛ اي كساني كه ايمان آوردهايد! چرا سخني ميگوييد كه به آن عمل نميكنيد؟ نزد خدا بسيار موجب خشم است كه سخني بگوييد، اما عمل نكنيد. پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در این باب میفرمایند: «أَحِبُّوا الصِّبيانَ وَ ارحَمُوهُم و َإذا وَعَدتُمُوهُم شَيئا فَفُوا لَهُم فَإنَّهُم لا يَدرُونَ إِلاّ أَنَّكُم تَرزُقُونَهُم»؛ كودكان را دوست بداريد، به آنان مهربانى كنيد و هرگاه به آنها وعده داديد وفا كنيد؛ زيرا آنها شما را روزى دهنده خود مىدانند (کلینی، 1344، ج6: 49).
ز. ابراز عواطف مثبت
در اسلام ارتباط عاطفی انسانها با یکدیگر بهدلیل تأثیرات تربیتی آن، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. امام صادقعلیه السلام میفرمایند: «يَحِقُّ عَلَى الْمُسْلِمِينَ الِاجْتِهَادُ فِي التَّوَاصُلِ وَ التَّعَاوُنُ عَلَى التَّعَاطُفِ وَ الْمُوَاسَاةُ لِأَهْلِ الْحَاجَةِ وَ تَعَاطُفُ بَعْضِهِمْ عَلَى بَعْضٍ»؛ مسلمانان موظفند درباره پیوستگی و کمک به یکدیگر بهویژه نیازمندان کوشا باشند. از عواطف اخلاقی و کمکهای مالی مضایقه نکنند (کلینی، 1344، ج2: 175). همچنین در تمام طبقات اجتماعی لازم است، مردم جهات عاطفی و اخلاقی را مراعات کنند. این ارتباط عاطفی در ارتباط با فرزندان از اولویت بیشتری برخوردار است. ابراز عواطف مثبت والدین از دو طريق ميتواند بر تربیت عاطفی فرزندان اثر گذارد: نخست اينكه والدين ميتوانند با ابراز عواطف مثبت، كاري كنند كه در فرزند موجب احساس مطبوع شود و فرزند مايل ميشود آنچه را انجام دهد که در آنها حس ايجاد خوشايندي ميكند، دوم اينكه وجود والدين به هنگام برانگيختگي عواطف مثبت نقش مهمي در پيامد علاقه فرزند به والدين دارد و در واقع، به شكلگيري نگرش مثبت به سخنان والدين ميانجامد و زمينه را براي همكاري و پذيرش پيشنهادهاي آنها در ابعاد مختلف فراهم ميكند.
بنابراين، آنچه ما بهعنوان مبناي ارتباط مؤثر والدين و فرزندان بهدنبال آن هستيم، بر اساس ابراز عواطف مثبت از سوي والدين نسبت به فرزندان ميتوانيم پيگيري كنيم؛ همانگونه كه نقطه مقابل آن، يعني ابراز عواطف منفي، ميتواند به سردي روابط والدين با فرزندان و سستشدن ارتباط مطلوب آنها بينجامد و بهتدريج در كجروي فرزندان تأثير گذارد (احمدی، 1385: 23). رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله ابراز عواطف و علاقه نشاندادن والدین به فرزند را در ارتقاء درجات بهشتی مؤثر دانسته و میفرمایند: «قُبْلَةِ اَوْلادِكُمْ فَاِنَّ لَكُمْ بِكُلِّ قُبْلَة دَرَجَةً فِى الْجَنَّةِ مَسيرَةَ خَمْسِمِأَةِ عام»؛ فرزندان خود را ببوسيد كه برای هر بوسهای که به فرزندان میزنید، یک درجه در بهشت خواهید داشت که فاصله هر درجه تا درجه دیگر به اندازه پانصد سال راه است (طبرسی، 1414ق: 220) و در تعبیر دیگری نگاه عاطفی و مهربانانه والدین به فرزندان را عبادت دانسته و فرمودهاند: «نَظَرَ الْوالِدُ اِلی وَلَدِه حُبّاً لَهُ عِبَادَةٌ»؛ نگاه پدر و مادر به فرزند از روی مهر و محبت، عبادت است (نوری طبرسی، 1408ق، ج15: 170).
س. توجه به امنیت روانی
خانواده مهمترین کانون تأمینکننده نیازهای جسمانی، روانی و معنوی فرزندان است و باید تمام تلاش پدران و مادران مسئول و آگاه بر این اصل مبتنی باشد که فضای خانه و خانواده سرشار از امنیت، محبت و آرامش باشد. اعضای خانواده بهویژه فرزندان باید در خانه احساس امنیت و آرامش روانی کنند و کانون خانواده را بهترین و امنترین پناهگاه بدانند. بین والدین و فرزندان باید رابطهای ایجاد شود که آنها بتوانند آزادانه احساسات و اضطرابهای خود را بدون احساس ترس یا طردشدن با والدین در میان بگذارند (سامانی، رضویه، 1386: 30-33). والدین باید پذيرش غيرمشروط نسبت به فرزندان داشته باشند، بدينمعنا كه والدين،كودك و نوجوان را آنگونه كه هست بپذيرند، هرچند ممكن است رفتار او مورد پذيرش آنان نباشد، اما نباید لغزشهای آنان یکسره به رخشان کشیده شود، ملامت گردند و برای گناهی کیفر شوند[16] (نوری طبرسی، 1408ق، ج2: 105) که اینها امنیت آنان را به خطر میاندازد. نباید بهگونهای حرف زد و یا رفتار کرد که فرزندان احساس کنند توبیخشان میکنند؛ بلکه باید از کارهای نادرست که انجام دادهاند آگاه شوند و میزان فاصله آنها از حق و حقیقت برایشان مکشوف گردد. آنها باید بفهمند که از آلودگیها روی برگردانند و بهگونهای رفتار کنند که نیکوکاران رفتار میکنند[17] (حرانی، 1404ق: 275). بنابراین در آموزهها و تعالیم اسلامی، خانواده مطلوب خانوادهای است که میان انگیزههاي متنوع اعضای خانواده، تعادل ایجاد کرده و ضمن معرفی الگوهای برتر دینی، آنان را از آلودگیها و درگیريهاي روانی رهایی میبخشد.
ش. الگودهی
از بهترین عوامل مؤثر در تربیت عاطفی، اخلاقی، روانی و اجتماعی فرزند الگودهی است. والدین نخستین الگوهای تربیتی فرزندان هستند و مسئولیتهای دشواری در این زمینه برعهده دارند؛ مسئولیتی که باعث رشد، شکوفایی عواطف و فضایل اخلاقی خود آنها و بهدنبال آن فرزندانشان میگردد. والدین با این مسئولیت باید نمونه افراد صالح و شایسته باشند و خوبیها را برای فرزندان، در عمل، بهنمایش بگذارند تا امیال فطری آنان به رفتارهای شایسته و حسنه از حالت بالقوه به فعلیت برسند. چراکه اگر پدر و مادر به این نکته توجه نکنند، نه تنها زندگی فردی خود را با ناپاکیها میآلایند، بلکه زندگی توأم با ناشایستگیها را برای فرزندان خود ترسیم خواهند کرد.
شرط اساسي در اين تأثيرگذاري، برخورداري والدینِ الگو از شخصیت مطلوب و انجام رفتارهای ارزشی است. چراکه بدون آن نمیتوانند این نقش را داشته باشند. اميرالمؤمنين علیه السلام ميفرمايد: «كيف يصلح غيره من لم يصلحنفسه؟» چگونه کسی که خود صالح نگردیده است میتواند دیگری را اصلاح کند؟ (آمدی تمیمی، ج4: 564) در این رابطه هرچه والدین الگو از كمال بيشتري برخوردار باشند دايرة اثرگذاری و قدرت نفوذ آنها در فرزندان بيشتر است. علاوه بر كمال، جامعيت الگوها نيز سهم وافري در اين تأثيرگذاري دارد. به عبارت دیگر اگر والدین هم در ابعاد مختلف صلاحيت را داشته باشند و هم در هر جهت در حد اعلي از ويژگيها برخوردار باشند، جاذبيت و تأثير بيشتري خواهند داشت. در سوره انعام پس از یادآوری مطالبي دربارة پيامبران گذشته که نمونههای بارز هدایت و شایستگی بودند؛ به پيامبر اسلام صلی الله علیه و آله ميفرمايد: «اولئك الذين هدي الله فبهديهم اقتده»؛ چون اینان هدایت شده خدایند، تو اي پيامبر به هدايت آنان اقتدا كن (انعام:90). امام علي علیه السلام پرهیزکاران را به پيروي از اهل بيت پيامبر صلی الله علیه و آله بهعنوان بهترین الگوی هدایتمند سفارش ميفرمود: «به خاندان پيامبرتان بنگريد و بدان سو كه ميروند برويد و پي آنان را بگيريد كه هرگز شما را از راه رستگاري بيرون نخواهند كرد و به هلاكتتان نمياندازند. اگر نشستند بنشينيد و اگر برخاستند برخيزيد. بر آنان پيشي مگيريد كه گمراه ميشويد و از آنان پس نمانيد كه تباه ميگرديد»[18] (سید رضی، 1387، خطبه، 97).
هماهنگي ميان افعال و گفتار والدینِ الگو، نكته ديگري است كه بسيار حائز اهميت است. برای نمونه، اگر الگوهاي گفتاري با الگوي رفتاري هماهنگ باشد و قول و فعلش يكديگر را تصديق كنند به وحدت رفتار و تثبيت آن در مَتربي و الگوپذير بسيار كمك ميكند. در حالي كه ناهماهنگي بين آنها منجر به دوگانگي رفتار در متربي خواهد شد. امام علی علیه السلام كه خود الگوي وارسته است به این هماهنگی در میان گفتار و اعمال خود اشاره کرده و میفرماید: «اي مردم، سوگند بهخدا، شما را به طاعتي ترغيب نميكنم، مگر آنكه از شما پيشي ميگيرم و شما را از معصيتي منع نميكنم، مگر آن كه پيش از شما از آن باز ميايستم«[19] (سید رضی، 1387، خطبه، 175). تداوم و استمرار در الگو بودن والدین نيز، بسيار مهم است، چه بسا فرزندان، به رشد فکری لازم نرسیده باشند و دچار غفلت، تشخیص غلط و یا الگوهای متضاد گردند و در مسير انحرافي با سرعت به پيش روند.
بنابراین الگوی صالح بودن والدین، از مهمترین و اثربخشترین روشهای یادگیری و اجتماعیشدن فرزندان در تربیت عاطفی و مطلوب دینی است. فرزندان بهدلیل آمادگی ذهنی، سادگی و بیآلایشی روحی، پاکی سرشت و انگیزه گرایشی شدید به انتخاب الگو در زندگی خود داشته و در اولین گام پدر و مادر را سر مشق و الگوی خویش قرار میدهند و در صورت شایسته نبودن الگو و فقدان روابط عاطفی والدین، اثرهای نامطلوبی بر شخصیت فرزندان خواهد گذاشت (فلاح رفیع، 1391: 35).
والدین بدانند همه کسانی که میخواهند در جهت کمالات انسانی قدم بردارند باید بر اساس آیه: «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا» (احزاب:21) با تأسی بر اسوه حسنه رسول الله، خود الگوی مناسب برای فرزندان و کسانی باشند که با آنها زندگی میکنند. و آنان را با الگوی برتر دینی که رسول الله صلی الله علیه و آله است آشنا سازند و ایشان را در زوایای زندگی، نصب العین خویش قرار دهند (میرزابیگی ،1387: 129-130) این الگودهی والدین زمینه سعادت دنیوی و اخروی و نیل به حیات طیّبه جاوید را در زندگی فرزندان فراهم میسازد.
نتیجهگیری
نهاد خانواده بهصورت یک سیستم متعامل و به هم پیوسته است که هرکدام از اعضای آن متناسب با جایگاه و نقشی که دارند در همدیگر اثر میگذارند. والدین مهمترین نقش را در خانواده دارند و میتوانند در صورتیکه عوامل مؤثر در تربیت را بهکار گیرند، در رشد، پرورش و تحول شخصیتی فرزندان سهم بسزایی داشته باشند و بهعنوان یک مربی از بروز اختلافات شخصیتی در آنان پیشگیری کنند. از عوامل مهم و تأثیرگذار در تربیت فرزندان، مشاهده روابط مطلوب میان والدین است. منشأ این روابط مطلوب والدین، به فعلیت رساندن عواطفشان است. عاطفه به مفهوم توجه، تمایل و گرایش یاورانه به یکدیگر است که همراه با رحمت و رأفت از خود بهشکلهای گوناگون نسبت به دیگری بروز میدهند. والدین با به جریان انداختن توانمندیهای بالقوهی عاطفی بهگونه مثبت و کارآمدی بر روند تربیتی یکدیگر و فرزندان تأثیر میگذارند.
بر اساس آنچه که بیان شد، بارز نمودن و شکوفاسازی توانمندیهای عاطفی در بین همسران، نه تنها روابط بین آندو را در سطوح مختلف سامان میدهد، بلکه به ارتقاء و سالمسازی روابط با دیگران از جمله خدا و نیز جوّ خانوادگی سالمتر برای دوری از تنش و پرورش فطرت و توانمندیهای فرزندان بهسوی خوبی و خیر باشد. به عبارتی پدر و مادر در جایگاه محوریترین عنصر تعاملات خانوادگی، وقتی التزام اساسی به آموزههای اخلاقی، ارزشی، دینی و عاطفی در روابط همسری داشته باشند الگوی قبول کردنی و ارزندهای برای انتقال مفاهیم و آموزههای نظام ارزشی جهانی، انسانی، فرازمانی و فرامکانی دین اسلام به فرزندان خویش میتوانند باشند و شخصیت و هویت وجودی آنان را پایهریزی کنند. البته برای نیل به این مهم، والدینی موفقند که بتوانند به امور زیر بپردازند:
- بینشها و باورهای دینی، تربیتی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی خودشان را همسو میکنند.
- در ارتباط متقابل خود با همسر، همواره احترام همدیگر را حفظ مىكنند.
- در ارتباط كلامى، با لحنى محبتآميز و با نيتى خيرخواهانه وارد مىشوند.
- اشكالها و انتقادها را دور از حضور فرزندان بازگو و حلوفصل میكنند به گونهای که شخصيت و عزت نفس فرد همواره حفظ مىشود.
- نگرش نعمتی نسبت به یکدیگر دارند.
- همدیگر را به بهترین نام و لقب خطاب میکنند.
- اوقات خوش خانه را در ارتباط با يكديگر به سخنان و گفتارى صرف مىکنند كه موجب رشد و تعالى شخصيت خود و فرزندان مىشود.
- حقوق یکدیگر را رعایت میکنند تا امنیت روانی برای همدیگر فراهم کنند.
- از الگوبودن خودشان برای فرزندان با ارائه رفتارهای سالم و منطبق با معیارهای دینی محافظت میکنند.
با توجه به نقش گسترده عوامل در تربیت عاطفی فرزندان، پیشنهاد میگردد تا محققان، کارشناسان و متولیان امور فرهنگی - تربیتی و مشاوران خانواده چگونگی توانمندسازی خانوادهها و تجهیز آنان به این عوامل و چگونه بهکارگیری آنها را پژوهش کنند و سیاستهای پژوهشی و جهتگیریهای علمی، فکری و روانشناختی را متوجه طریقه تشکیل پایایی و پویایی روابط مطلوب عاطفی خانواده کنند تا والدین برای تربیت عاطفی و پرورش نسلی فرهیخته و فرزندانی کارآمد و مسئول آمادگی کافی پیدا کنند.
--------------------------------
فهرست منابع
- آمدی تمیمی، عبدالواحد بن محمد (1373) غرر الحكم و درر الكلم، محمد خوانساری، تهران، دانشگاه تهران.
- احمدی، محمدرضا (1380) نقش صله رحم در بهداشت روانی، ماهنامه معرفت، شماره48، ص 29- 37.
- ــــــــــــــــ (1385) مبانی روانشناختی ارتباط مؤثر والدین با فرزندان در محیط خانواده، معرفت، ش104، ص 18- 25.
- اسماعیلی یزدی، عباس (1385) فرهنگ تربیت، چ دوم، قم، مسجد مقدس جمکران.
- انصاریان، حسین (1389) نظام خانواده در اسلام، چ شصت و نهم، تهران، ام ابیها.
- برنشتاین، فلیپ، اچ (1377) شناخت و درمان اختلالهای زناشویی (زناشویی درمانی) حمیدرضا سهرابی، چ اول، تهران، رسا.
- پاینده، ابوالقاسم (1364) نهج الفصاحه(با ترجمه فارسی) تهران، سازمان انتشارات جاویدان.
- پناهی، علی احمد؛ شریفی، احمدحسین (1388) بایستههای اخلاقی همسران و نقش آن در تربیت فرزندان، معرفت اخلاقی، سال اول، ش1، ص 119- 142.
- حرّانی، ابیمحمد، حسن بن علی (1404ق) تحف العقول عن آل الرسول، تحقیق: علیاکبر غفاری، با ترجمه فارسی، تهران، اسلامیه.
- حرعاملی، محمدبن حسن (1412ق) وسائل الشیعه، بیروت، آل البیت.
- حسین زاده، علی (1388) همسران سازگار، راههای سازگاری، چ سوم، قم، مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره).
- حسینی، داود (1388) روابط سالم در خانواده، چ یازدهم، قم، بوستان کتاب.
- حسینیان، احمد (1380) بهداشت روانی ازدواج و همسرداری، تهران، مفید.
- حیدری، مجتبی (1387) دینداری و رضامندی خانوادگی، قم، مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره).
- دهخدا، علیاکبر (1373) لغت نامه، ج4، تهران، دانشگاه تهران.
- دیویس، کنث (1388) خانواده، راهنمای مفاهیم و فنون برای متخصص یاوری، فرشاد بهاری، تهران، تزکیه.
- ریچموند، ویرجینیایی (1387) رفتار غیرکلامی در روابط میان فردی، فاطمه سادات موسوی و ژیلا عبدالله پور، تهران، دانژه.
- سادات، محمدعلي (1388) راهنماي پدران و مادران، ج1، تهران، دفتر نشرفرهنگ اسلامي.
- سامانی، سیامک؛ رضویه، اصغر (1386) رابطه همبستگی خانواده و استقلال عاطفی با مشکلات عاطفی، پژوهش در سلامت روانشناختی، دوره اول، ش 1، ص30 - 37.
- سپاهمنصور، مژگان؛ فاطمه شهابیزاده؛ الهه خوشنویس، (1387) ادراک دلبستگی کودکی، دلبستگی بزرگسال و دلبستگی به خدا، روانشناسی تحولی (روانشناسان ایرانی) سال چهارم، ش15، ص 253 - 265.
- سید رضی (1387) نهج البلاغه، محمددشتی، قم، جمال.
- شریف قریشی، باقر (1362) نظام تربیت اسلام، چ اول، تهران، فجر.
- صافي، احمد (1388) مديريت و اقتصاد در خانواده، چ اول، تهران، انجمن اوليا و مربيان.
- صمدی، معصومه؛ رضایی، منیره (1390) بررسی نقش تربیتی خانواده در نظام تربیت رسمی و عمومی از دیدگاه علم و دین، پژوهش در مسائل تعیم و تربیت اسلامی، سال نوزدهم، دوره جدید، ش12، ص 95 - 117.
- ضیایی، زهرا؛ ضیایی، خدیجه (1390) تأثیر روابط سالم والدین بر تربیت دینی فرزندان، طهورا (مطالعات زنان و خانواده) سال چهارم، ش10، ص 41 - 70.
- طبرسی، فضل بن حسن (1414ق) مکارم الاخلاق، تحقیق: علاء آل جعفر، قم، اسلامی.
- عسگری فر، حسین (1380) نقش بهداشت روان در ازدواج، زندگی زناشویی و طلاق، تهران، گفتگو.
- فتال نیشابوری، محمدابن احمد (1375) روضه الواعضین و بصیره المتعلمین، چ اول، قم، رضی.
- فرجاد، محمد حسین (1372) آسیب شناسی اجتماعی خانواده و طلاق، چ اول، تهران، بدر.
- فرهادیان، رضا (1388) تربیت برتر، آنچه والدین و معلمان باید بدانند، چ هفتم، قم، بوستان کتاب.
- فقیهی، علی نقی (1392) تربیت جنسی، مبانی، اصول و روشها از منظر قرآن و حدیث، چ هفتم، قم، دارالحدیث.
- فقیهی، علینقی؛ رضا جعفری هرندی و حسن نجفی (1392) راهکارهای تربیتی زمینهساز ظهور؛ برگرفته از احادیث، مشرق موعود، سال هفتم، ش 26، ص 65 - 89.
- فلاحرفیع، علی (1391) روششناسی الگو در انتقال ارزشها، اسلام و پژوهشهای تربیتی، سال چهارم، ش2، ص 33 - 57.
- قائمیامیری، علی (1383) خانواده و مسائل همسران، چ سیزدهم، تهران، امیری.
- کاشفی، محمدرضا، (1388) آیین مهرورزی، چ هفتم، قم، بوستان کتاب.
- کامران، فریدون (1384) نقش عدم همدلی والدین بر بزهکاری نوجوانان، تخصصی جامعهشناسی، سال اول، ش4، ص 105- 116.
- کلینکه، کریس. ال (1380) مهارتهای زندگی، ج 1، شهرام محمد خانی، چ اول، تهران، اسپند.
- کلینی، محمدبن یعقوب (1344) اصول کافی، تهران، علمیه اسلامیه.
- گلدارد، دیوید (1390) مفاهیم و مباحث تخصصی در مشاوره، آموزش و کاربرد مهارتهای خرد در مشاوره، سیمین حسینیان، چ چهاردهم، تهران، دیدار.
- مجلسی، محمدباقر (1403ق) بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء.
- مصباح یزدی، محمدتقی (1387) اخلاق در قرآن، تحقیق و نگارش: محمدحسین اسکندری، ج2، چ ششم، قم، مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره).
- ملکی، حسن (1385) چگونه با تفاهم زندگی کنیم (برای زوجهای جوان و خانوادهها) چ سوم، زنجان، نیکان.
- موسوی زنجانرودی، مجتبی (1377) تربیت مذهبی کودک، چ دوم، قم، میثم تمار.
- میرزابیگی، حسنعلی (1387) خانواده و امام خمینی(ره) چ اول، قم، فراگفت.
- میناگر، عبدالرضا (1390) اخلاق و تربیت اسلامی، چ پنجم، قم، ابتکاردانش.
- نعمانی، محمد بن ابراهيم (1376) الغيبة، علیاکبر غفاری، چ اول، تهران، مکتبة الصدوق.
- نوابینژاد، شکوه (1375) سه گفتار درباره راهنمایی تربیت فرزندان، چ ششم، تهران، انجمن اولیاء و مربیان.
- نوری طبرسی، حسین (1408ق) مستدرک الوسائل و مستبط المسائل، بیروت، آل البیت لاحیاء التراث.
- نیکنژادی، فرزانه؛ هاشم گلستانی؛ احمد احمدی (1386) تأثیر آموزش روشهای تربیتی بر اساس دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی بر تغییر نگرش مادران در تربیت فرزندان، پژوهش در برنامهریزی درسی، ش14، ص 23 - 42.
- یوسفیان، نعمتالله (1386) تربیت دینی، چ اول، قم، زمزم هدایت.
- Adkins,K.L (2003), Predicting Self-esteem Based On Perceived Parental Favoritism And Birth Order.Retrieved Novamber 11,2006,From http://submit.etsu.edu/etd/these/arailable/etd.0326103.094949/unrestricted/Adkins KD40803Pdf.
- Bandura, A. (1977). Social Learning Theory. Englewood Cliffs, NJ: Prentice Hall.
- Becker,H & Epstein,J (1993), Parent Invoivment:A Survey Of Teacher Practic.The Elementtary School Journal,83,85-102.
- Brown,B & Francis,S (1993), Participation In School:Perception Of Self & Family.Adolescence,28,383-391.
- Canter,K.A.(2002).Defemining The Effects On Parental Attitudes And Parenting Styles Towards Child Rearing After Particpation IN a Rural Parenting Program.Retrived September 2006,From http://etd.wvu.edu/templates/show ETD.cfm?Rechum=1486.
- Eisenberg,N & Losoya,S (1997), Emotionl Responding:Regulation, Social Correlates & Soilcialization(pp129-162)New York:Basic Book.
- Hendrson,A.T., And N.Berla (1994), A New Generation Of Evidence: The Family Is Critical To Student Achievement. Washington,DC :National Committee For Citizens In Education. ERIC Document Reproduction Service No.ED37596.
- Moor,K.A.Guzman.L.Hair,Elizabeth.Lippman,Laura & Garrett,Sarah (2004), Parent-teen Relationships And Interaction.Retrived Februray 2006.From http://www.childtrend.org.
- Vincent,C & Tom,L (2000), Hom-School Relationship:The Swarning Of Disciplinary Mechanism,?In Ball,S.J.Sociology Of Education:Major Themes.London:Routledge Palmer.
--------------------------------------------------
پینوشتها:
1 -Eisenberg & Losoya.
[2] -Becker & Epstein.
[3] -Henderson & Berla.
[4] -Vincent & Tom.
[5] -Brown & Francis.
[6] -Moore.
[7] -Adkins.
[8] -Canter.
[9] -Albert Bandura.
[10]. «لا يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطينَ *إِنَّما يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذينَ قاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ أَخْرَجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ وَ ظاهَرُوا عَلى إِخْراجِكُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ».
.پیامبر اسلام6: «رَأْسُ الْعَقْلِ بَعْدَ الْإِيمَانِ بِاللَّهِ التَّحَبُّبُ إِلَى النَّاسِ».[11]
. «وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ...».[12]
[13]. امام صادقعلیه السلام: «ثَلاثَةٌ اِن يَعلَمُهنَّ المُؤمِنُ كانَت زيادَةً فى عُمُرِهِ وَ بَقاءَ النِّعمَةِ عَلَيهِ: تَطويلُهُ فى رُكوعِهِ وَ سجودِهِ فى صلاتِهِ وَ تَطويلُهُ لِجلوسِهِ عَلى طَعامِهِ اِذا اَطعَمَ عَلى مائِدَتِهِ وَ اصطِناعُهُ المَعروفَ اِلى اَهلِهِ.
. امام صادقعلیه السلام: «مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ».[14]
[15]. امام علی علیه السلام: «اَلکریمُ یرى مَکارِمَ اَفعالِهِ دَینا عَلَیهِ یقضیهِ».
[16]. امام علی علیه السلام: «لا تكونن عيابا و لا تطلبن لكل زلة عتابا و لكل ذنب عقابا».
[17]. امام سجاد علیه السلام: «اني أردت توبيخك وتعنيفك وتعييرك، لكني أردت أن ينعش الله ما فات من رأيك، ويردّ إليك ما عزب من دينك... أما ترى ما أنت فيه من الجهل والغرة، وما الناس فيه من البلاء والفتنة؟! فأعرض عن كل ما أنت فيه حتى تلحق بالصالحين».
[18]. امام علی علیه السلام: انظروا اهل بیت نبیکم فالزموا سمتهم و اتّبعوا اثرهم فلن یخرجوکم من هدی و لن یعیدوکم فی ردی فان لبدوا فالبدوا و ان نهضوا مانهضوا و لا تسبقوهم فتضلوا و لا تتاخروا عنهم فتهلکوا».
[19]. امام علی علیه السلام: «انی والله ما احثکم علی طاعه الا و اسبقکم الیها، ولا انهاکم عن معصیه الا و اتناهیقبلکم عنها».