دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

راضی به رضای خدا

No image
راضی به رضای خدا

مهدی محدثی

چهار پنج نفر جمع شديم و به راه افتاديم. در طول راه به يكى از همراهان گفتم «بهتر است چيزى بخريم و ببريم، دست خالى رفتن خوب نيست». او نيز به بقيه دوستان گفت و توافق كرديم مقدارى ميوه از بازار بخريم. تا خانه ایشان راه زيادى نمانده بود. هنگامى كه به در خانه اش رسيديم خدمتكار داشت از خانه بيرون می‌آمد. گفتم: آقا تشريف دارند؟

گفت: بله.

گفتم: برو بگو عده اى از دوستان براى عيادت فرزندتان آمده‌اند.

خدمتكار به داخل برگشت و پس از چند لحظه ما را به حضور امام باقر (ع) راهنمايى كرد. با ديدن امام(ع) سلام كرديم و ایشان نيز با خوشرويى پاسخ گفت. وقتى حال بيمارش را پرسيديم غم و اندوه بيشترى بر چهره‌اش نشست. آرام و قرار نداشت و بسيار بى تاب بود. حق هم داشت، ما كه پدر بوديم می‌فهميديم ایشان در چه حالى است، مريضى فرزند براى پدر خيلى سخت است، مخصوصا مرضى كه علاج ناپذير باشد. پدر و مادر حاضرند بيشترين سختى ها را تحمل كنند، ولى حتى خارى به پاى فرزندشان فرو نرود. با ديدن چنين وضعى فقط چند دقيقه نشستيم و صلاح ندانستيم بيشتر از آن مزاحم امام(ع) شويم. با اشاره من دوستان هم برخاستند و پس از آرزوى سلامتى و بهبودى براى فرزند امام(ع) خداحافظى كرديم و بيرون آمديم. در راه يكى از دوستان گفت «ديديد امام(ع) چقدر ناراحت بود؟». آن يكى گفت «آرى، اگر اين كودك طورى شود ایشان چه می‌كند!». سر كوچه از همديگر خداحافظى كرديم و هر كس راه خانه اش را در پيش گرفت. آن شب تا دير وقت بيدار بودم و در رختخواب از اين پهلو به آن پهلو مىغلتيدم، به فكر آن كودك مريض بودم تا سرانجام خوابم برد. روز بعد از كوچه می‌گذشتم كه صداى زارى و شيون عده اى از زنان توجهم را جلب كرد. صدا از خانه امام(ع) بود. سراسيمه خود را به آنجا رساندم. در خانه باز بود و وارد شدم. خدمتكار امام(ع) را كه ديدم پرسيدم: خدا بد ندهد، چه شده ؟ چشم‌هايش پر از اشك شد و گفت: مريض فوت كرد. گفتم: انا لله و انا اليه راجعون، امام(ع) كجاست؟ خدمتکار گفت: در اتاقش نشسته است و مهمان دارد، شما هم اگر می‌خواهيد تسليت بگوييد می‌توانيد برويد و امام(ع) را ببينيد. با ديدن امام(ع) دست در گردنش انداختم و تسليت گفتم و از خدا برايشان صبر طلبيدم، اما وقتى ديدم چهره اش بر خلاف ديروز آرام است و اثرى از پريشانى ديروز در او ديده نمى شود بسيار تعجب كردم، گفتم: اى امام بزرگوار، ديروز كه فرزندتان مريض بود خيلى بى تاب و نگران بوديد، اما اكنون كه درگذشته و به رحمت خدا رفته، انتظار داشتيم حالتان از ديروز هم بدتر باشد، ولى شما را با رويى گشاده می‌بينيم، حكمتش چيست؟ امام باقر(ع) فرمودند: ما نيز مثل هر پدرى دوست داريم عزيزانمان سالم و بدون درد باشند، اما زمانى كه امر خداوند سررسيد و تقدير خدا قطعى شد خواست خدا را مى‌پذيريم و در برابر اراده و مشيت الهى تسليم و راضى هستيم. در راه با خود می‌انديشيدم انسان چقدر بايد دريادل باشد تا در اوج عواطف انسانى روحيه اى مطيع در برابر حكم خداوند داشته باشد، اگر چنين مساله‌اى براى من اتفاق افتاده بود تا چند روز حال خود را درك نمى كردم، اما ایشان قلبى داشت كه با وجود اندوه فراوان همچون دريايى آرام و پر ابهت بود، در دلم به اين مكتب انسان ساز و پيشواى آن آفرين گفتم.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS