مهارت ها، معجون کار و دانش
آموز ه هاي اسلامي بر آن است تا انسان کامل بسازد. از اين رو، قرآن کتاب هدايت است و هر چند که در آن، از علوم و معارف بسياري سخن به ميان آمده است؛ اما همه آن ها در راستاي هدايت گري قرآن است. اگر آيات قرآني گاه به توصيف چيزي چون نيکي مي پردازد، با سبک و سياق خاصي به طرح موضوع مي پردازد تا نشان دهد که يک کتاب آموزشي صرف نيست، بلکه هدف آن تزکيه و پرورش آدمي است.
به عنوان نمونه خداوند در آيه 177 سوره بقره بر آن است تا «بر» و نيکي را معني و توصيف کند، ولي در نهايت توصيف «بار» يعني نيکوکار مي انجامد. خداوند مي فرمايد: نيکي همه آن نيست که روي خويش به سوي مغرب و مشرق بکنيد بلکه نيکي آن است که به خدا و روز بازپسين و فرشتگان و کتاب و پيامبران ايمان آورده و مال را با اينکه دوست دارد- يا از بهر دوستي خدا- به خويشاوندان و يتيمان و بينوايان و واماندگان در راه ماندگان و در راه آزادي بردگان بدهد و نماز بر پا دارد و زکات بدهد و نيز وفاداران به پيمان خويش چون پيمان بندند و به ويژه شکيبايان در بينوايي تنگدستي و رنج و سختي و به هنگام کارزار. آنانند که راست گفتند و آنانند پرهيزگاران.
در اين آيه به جاي توصيف و تعريف نيکي، نيکوکار معرفي مي شود؛ زيرا هدف بيان يک مجموعه اصول اخلاقي صرف مانند کتب علم اخلاق نيست، بلکه تربيت و پرورش انسان اخلاقي است. از اين رو محور مباحث را اشخاص قرار مي دهد و مي گويد نيکي آن است که شخص به خدا، روز جزا، فرشتگان، کتاب و پيامبران ايمان بياورد و مالي را که دوست و نياز دارد به خويشان و يتيمان و مانند آن ها انفاق کند و کارهاي ديگري انجام دهد که در آيه آمده است.
خداوند بصراحت در قرآن هدف بعثت و فلسفه آن را تعليم و تزکيه دانسته است. (بقره، آيات 129 و 151؛ آل عمران، آيه 164؛ جمعه، آيه 2) بنابر اين، آنچه مهم است همان اتمام مکارم اخلاقي و تزکيه نفوس است که خدا و پيامبر(ص) بر آن تاکيد دارند؛ چرا که انسان بدون روشي که خداوند به عنوان صراط مستقيم ارائه داده و بدون تصرفات پيامبر(ص) و امامان معصوم(ع) نمي تواند به تزکيه دست يابد و خودش را پاک و پاکيزه از نواقص و عيوب کرده و به کمالات بايسته و شايسته بيارايد. (نور، آيه 21)
از همين آموزه هاي وحياني قرآني به سادگي دانسته مي شود که انسان سازي با کار و دانش، شدني است؛ زيرا انسان با علم و معرفت، حقايق را دريافت کرده و با کار و تلاش آن را در خود نهادينه مي کند و علم و دانش را جزو جوهر ذات خويش قرار مي دهد.
آموزه هاي اسلامي بر آن است تا مهارت هايي را به انسان بياموزد که با آن خود را به کمال برساند و نواقص و عيوب را از خود برطرف سازد. البته برخي از مهارت ها در زندگي انساني بسيار مهم و اساسي است و بايد انسان بيشتر به آنها توجه يابد و درکسب و تحصيل آن ها بکوشد. اين مهارت ها موجب مي شود تا زندگي انسان آسان تر و بهتر باشد و بهتر بتواند به اهداف و مقاصد خودش برسد. سبک زندگي اسلامي بر آن است که اين مهارت ها را آموخته و در سرشت آدمي نهادينه شود.
برخي از مهارت هايي که در زندگي کسب آنها ضرورت دارد عبارتند از:
مهارت های بين فردی
انسان به هر دليلي چون تسخير و عاطفه و استخدام و مانند آن ها در دنيا نيازمند ديگري است و بدون ديگري نمي تواند زندگي کند. خداوند در قرآن بيان مي کند که ساختار دنيا اين گونه است که برخي را مسخر برخي ديگر قرار داده تا امورات يکديگر را پيش برند. خداوند در آيه 32 سوره زخرف بصراحت از تسخير و استخدام به عنوان علت اصلي اجتماع سخن گفته و مي فرمايد: آيا آنانند که رحمت پروردگارت را تقسيم مي کنند؟ ما وسايل معاش آنان را در زندگي دنيا ميانشان تقسيم کرده ايم و برخي از آنان را از نظر درجات، بالاتر از بعضي ديگر قرار داده ايم تا بعضي از آن ها بعضي ديگر را در خدمت گيرند و رحمت پروردگار تو از آنچه آنان مي اندوزند بهتر است.
در آخرت انسا ن ها به صورت فردي وارد مي شوند (مريم، آيه 95) هر چند که مجموع مي شوند (واقعه، آيه 50؛ هود، آيه 103)، ولي اجتماع تشکيل نمي دهند؛ زيرا نيازي به ديگري ندارند تا براساس ضوابط با روابط و به تعبير قرآن «بيع و خله» (بقره، آيه 254) با بستن قرارداد و يا روابط دوستانه و خويشاوندي نيازهاي يکديگر را برآورده سازند؛ اما انسان در دنيا برخلاف آخرت نيازمند ديگري است اينجاست که روابط بين فردي به عنوان يک مهارت خود را نشان مي دهد.
خداوند در آموزه هاي قرآني بر کسب مهارت بين فردي تاکيد دارد و از انسان ها مي خواهد ياد بگيرند چگونه در اجتماع زندگي و رفتار کنند. اصولاقوانين و احکام اسلامي براي تبيين کسب مهارت هاي بين فردي چون همکاري و مشارکت تاکيد دارد.
همکاري و مشارکت نه تنها در مسائل عبادي محض چون حج نماز، بلکه در امور ديگر مانند کسب تقوا و تزکيه و پرورش انسان هاي خوب و نيک و نيز نيکوکاري مورد تاکيد است. خداوند مي فرمايد: وتعاونوا علي البر و التقوي و لاتعاونوا علي الاثم و العدوان و اتقوا الله ان الله شديد العقاب؛ و در نيکوکاري و پرهيزگاري با يکديگر همکاري کنيد و در گناه و تعدي دستيار هم نشويد و از خدا پروا کنيد که خدا سخت کيفر است. (مائده، آيه 2)
از ديگر موضوعات اين مهارت، اهتمام و اعتماد به گروه است. اصولاامت به معناي گروه معتقد به هدف و روش خاص است. امت ها براساس اعتقاد به هدفي خاص است که دور هم گرد مي آيند. امت اسلام يا اهل ايمان از واژگان پرکاربرد در قرآن است. خداوند از مومنان مي خواهد هم در کارها به يکديگر ياري رسانند و هم به يکديگر اعتماد کنند. اعتماد به مومن به عنوان برادر ديني، به شخص اين امکان را مي دهد تا در يک فضاي سالم و در امنيت و آرامش کامل بتواند اهداف خويش را پيش برد.
در آيات و روايات بر اموري چون اصالت صحت و اصالت برائت و مانند آنها تاکيد بسياري شده است. اينها بستر و فضاي مناسبي را فراهم مي آورد تا افراد بتوانند به ديگري اعتماد کرده و در يک فضاي امن روحي و رواني به فعاليت بپردازند.
در اسلام روابط بين فردي براساس اصول و معيارها و شاخص هايي تنظيم مي شود. درک و تشخيص هر يک مي تواند به بهبود ارتباطات بينجامد. روابط ميان خويشان براساس «الاقرب فالاقرب» سامان مي يابد و اين گونه است که در ارث طبقات اول تا سوم مطرح مي شود. همين معيار، مهمترين اصل در تبيين و تعيين حدود سبز تا قرمز ارتباط است. همچنين ارتباط با دوستان بايد در همين چارچوب سامان يابد و با دوستاني که اعتماد بيشتري داريم بهتر مي توانيم کار کنيم. البته بايد خطوط قرمز ارتباط ميان فردي شناخته شود و براساس آن عمل کرد؛ زيرا با دوست بايد چنان رفتار کرد که اگر دشمن شد همه اسرار تو را نداند و با دشمن نيز چنان دشمني کرد که جايي براي دوستي گذاشته شود.
مهارت مقابله با هيجانات
از ديگر مهارت هايي که انسان بدان نياز دارد، مهارت مقابله با هيجانات شديد عاطفي است. انسان به طور طبيعي هر روز دچار انواع و اقسام هيجانات مي شود. هيجاناتي از قبيل ترس، خوشحالي، اندوه، خشم و مانند آن تحت تاثير عوامل دروني و بيروني اتفاق مي افتد.
هرکسي بايد نسبت به هيجان هاي خود و ديگران شناخت داشته باشد؛ زيرا آگاهي و معرفت نسبت به هيجانات به انسان کمک مي کند تا راه هاي مديريت و مهار و مقابله را نيز بياموزد و هيجانات خويش را در راستاي کمال يابي به کار گيرد. در آموزه هاي قرآني براساس اصل پيش گفته تزکيه و پرورش انسان هاي کامل، همواره هيجانات و عوامل و آثار آن مورد توجه بوده و حتي دستورها و راه هايي براي مهار و مديريت و بهره وري از هيجانات بيان شده است؛ زيرا هيجان ها با احساسات، تفکر و رفتار ما ارتباط دارند و زندگي دنيوي و اخروي ما را تحت تأثير مستقيم و شديد خود قرار مي دهند.
در آيات قرآن و آموزه هاي اسلام، راه هاي مقابله با هيجاناتي چون ناکامي، خشم، بي حوصلگي، ترس و اضطراب و مانند آن بيان شده است.
خداوند در آياتي از قرآن به عنوان نمونه راه هاي مقابله با هيجان هاي شديد خود و ديگران مانند هيجان خشم را بيان مي کند و مي فرمايد چگونه انسان مي تواند خشم خويش را مهار کرده و آن را فرو خورد. آگاهي نسبت به مصيبت ها و علل و عوامل آن و اينکه هر مصيبتي در زندگي انسان بر اساس حکمت و مشيت الهي است به آدمي کمک مي کند تا آنها را مهار کند (حديد، آيات 22 و 23)
مهارت حل مسئله
انسان در زندگي روزانه خويش همواره با مسائلي مواجه است. اين مسائل کوچک و بزرگ زمينه رشد و بالندگي انسان را فراهم مي آورد. هر مسئله بايد براي انسان يک ظرفيت کمال آفرين و کمال بخش باشد. بنابراين بايد آن را شناخت و راه حل آن را يافت.خداوند در قرآن بيان مي کند که ابتلائات و مصيبت ها و مشکلات در زندگي دنيوي انسان براي کمال آفريني اوست. لذا نبايد از مسائل و طرح آنها فرار کرد بلکه بايد آنها را نعمتي از سوي خداوند دانسته و به استقبال مسئله رفت و براي حل آن تلاش کرد.
خداوند کسب مهارت ها را در زندگي براساس حل مسئله، بسيار مهم و اساسي مي داند؛ زيرا اين امور شخص را به توانايي مي رساند که بتواند ضمن کمال يابي، مشکلات خود و حتي ديگران را حل کند. خداوند مي فرمايد: و يتيمان را بيازماييد تا وقتي به سن ازدواج برسند، پس اگر در ايشان رشد فکري يافتيد، اموالشان را به آنان ردکنيد و آن را از بيم آنکه مبادا بزرگ شوند، به اسراف و شتاب مخوريد و آن کس که توانگر است بايد از گرفتن اجرت سرپرستي خودداري ورزد و هرکس تهيدست است بايد مطابق عرف از آن بخورد پس هر گاه اموالشان را به آنان رد کرديد برايشان گواه بگيريد، خداوند براي حسابرسي کافي است (نساء، آيه 6).
از اين آيه به دست مي آيد که نه تنها کسب مهارت حل مسئله از طريق قرار گرفتن در مسائل و ابتلائات و آزمون ها مهم است بلکه يکي از راه هاي تربيت و پرورش کودکان و ديگران قرار دادن آنان در مشکلات و مسائل است تا بتوانند با فکر و عمل خويش، آن را حل کرده و آمادگي براي مسئوليت فردي و اجتماعي مهمتري چون ازدواج و تشکيل خانواده را به دست آورند.
تشخيص مشکلات علل و ارزيابي دقيق آن زماني شدني است که شخص در آن قرار گيرد و با تکرار و تجربه، بر دانش و کار خويش بيفزايد. البته شرايط به او مي آموزد که در زندگي اجتماعي نيازمند کمک ديگران است و مي آموزد که بايد درخواست کمک داشته باشد و براساس آيه 2 سوره مائده و مانند آن عمل کند. همچنين زندگي و مسائل به او مي آموزد که گاه بايد مصالحه کند و مصالحه را راهي براي حل تعارض بداند (انفال، آيه 1).
البته براي کسب مهارت حل مسئله بايد از تجربيات ديگران استفاده کند و در عصر حاضر بايد آشنايي با مراکزي براي حل مشکلات را در نظر داشته باشد. همچنين در فرآيند زندگي خواهد آموخت که برخي از راه حل هايي که به دست آورده مشترک است و براي ديگران نيز کاربرد دارد.
مهارت خودآگاهی
يکي از مهمترين مهارت ها در زندگي، مهارت خودآگاهي است. به اين معنا که انسان بايد نسبت به خود آگاهي داشته باشد. اين آگاهي شامل آگاهي از نقاط قوت و ضعف است. خودآگاهي، توانايي شناخت و آگاهي از خصوصيات، نقاط ضعف و قدرت، خواسته ها، ترس و انزجار است. رشد خودآگاهي به فرد کمک مي کند تا دريابد تحت استرس قرار دارد يا نه و اين معمولاً پيش شرط ضروري و روابط اجتماعي و روابط بين فردي موثر و همدلانه است.
خداوند در قرآن يک تصوير واقعي از انسان و توانايي ها و ضعف هاي عمومي او ارائه دهد. اينکه در آيات قرآن بيش از پنجاه نقص چون ظلوم و جهول به انسان نسبت داده شده (احزاب، آيه 72) و يا به انسان يادآور مي شود که او خليفه خداوند و دارنده علم الاسماء (بقره، آيات 30 و 31) است، براي اين است که انسان نسبت به خود، آگاهي داشته باشد و ضعف ها و قوت هاي خويش را بشناسد.
وقتي انسان تصويري واقعي از خود داشته باشد، مانند انسان غربي به خود محوري به جاي خدا محوري نمي رود و مي داند که انسان موجود فقيرذاتي است که نمي تواند بدون وحي و شريعت الهي راه خويش را بيابد و در مسير درست زندگي قرار گيرد.
بنابراين، تصوير خود واقع بينانه نقش اساسي در زندگي انسان دارد؛ زيرا مي تواند با اين آگاهي توانايي هاي خويش را به کار گيرد و از ضعف هاي خود پرهيز کرده و آن را جبران کند.
همچنين آگاهي از حقوق و مسئوليت ها مي تواند در اين امر بسيار راهگشا و مهم باشد. از همين رو خداوند در آيه 25 سوره حديد بيان مي کند که هدف از بعثت، آگاهي بخشي به انسان نسبت به حقوق و مسئوليت هاي اوست؛ زيرا در اين صورت است که مي تواند قيام به قسط کند و خواهان عدالت براي خود و ديگران باشد و راه کمال را در پيش گيرد.
در همين رابطه شناخت ارزش ها و توضيح و تبيين آنها نيز مهم است؛ زيرا با شناخت ارزش ها در مسيري گام برمي دارد که از ضد ارزش ها دور شود و به کمالات دست يابد. بخش اعظمي از آموزه هاي قرآني براي تبيين ارزش هايي چون ارزش آخرت نسبت به دنيا و مانند آن است.
ديگر مهارت های ضروری در سبک زندگی اسلامی
در آموزه هاي وحياني اسلام به مهارت هاي تفکر خلاق براي تحقق تفکر مثبت، يادگيري فعال با جستجوي اطلاعات جديد، ابراز خود در ميان جامعه، تشخيص حق انتخاب هاي ديگر براي تصميم گيري و تشخيص راه حل هاي جديد براي مشکلات توجه شده است. از آنجا که اين نوع تفکر، هم به مسئله و هم به تصميم گيري هاي مناسب کمک مي کند، اسلام به آن توجه خاصي مبذول داشته است. با استفاده از اين نوع تفکر، راه حل هاي مختلف مسئله و پيامدهاي هر يک از آنها بررسي مي شوند.
مهارت تصميم گيري از ديگر مهارت ها در سبک زندگي اسلامي است. خداوند به پيامبر(ص) آموزش مي دهد که چگونه تصميم گيري کند. چنان که مي فرمايد: به [برکت] رحمت الهي، با آنان نرمخو [و پر مهر] شدي و اگر تندخو و سخت دل بودي قطعاً از پيرامون تو پراکنده مي شدند. پس، از آنان در گذر و برايشان آمرزش بخواه و در کار[ها] با آنان مشورت کن و چون تصميم گرفتي بر خدا توکل کن، زيرا خداوند توکل کنندگان را دوست مي دارد (آل عمران، آيه 159).
از اين آيه و آيات ديگر به دست مي آيد که تصميم گيري بايد فعالانه بر مبناي آگاهي از حقايق و ارزيابي دقيق موقعيت ها باشد که از طريق مشاوره و مانند آنها به دست مي آيد. همچنين تصميم گيري بايد به قصد تعيين اهداف واقع بينانه انجام گيرد و در آن برنامه ريزي و نيز پذيرش مسئوليت اعمال خود مورد تاکيد قرار گيرد. از اين رو سخن از عزم و تصميم است. البته بايد آمادگي براي تغيير دادن تصميم ها براي انطباق با موقعيت هاي جديد نيز در دستور کار قرار گيرد؛ چنان که خداوند در آيه 16 سوره انفال براي نمونه درباره عقب نشيني تاکتيکي به عنوان يک ساز و کار سخن به ميان مي آورد.
مهارت تفکر انتقادي نيز در آموزه هاي قرآني مورد تاکيد است. اينکه انسان نسبت به تاثيرات اجتماعي و فرهنگي بر ارزشها، نگرشها و رفتار، ادراک داشته باشد و نسبت به نابرابري ها، پيشداوري ها و بي عدالتي ها آگاه باشد و بداند که ديگران هميشه درست نمي گويند و خود بايد در برابر اعمال و رفتار و گفتارش مسئول و پاسخگو باشد (اسراء، آيه 36؛ ق، آيه 18)
تفکر انتقادي به عنوان يک مهارت هر چند به معناي توانايي تحليل اطلاعات و تجارب است اما آموزش اين مهارت، شخص به ويژه نوجوانان را قادر مي سازد تا در برخورد با ارزش ها، فشار گروه و رسانه هاي گروهي مقاومت کنند و از آسيب هاي ناشي از آن در امان بمانند.
مهارت مقابله با اضطراب، نيز مهارتي است که در آيات قرآني بيان شده است. ما در بخش مهارت مقابله با هيجانات به آن اشاره داشتيم. اينکه انسان بداند چگونه در موقعيت هايي که قابل تغيير نيستند خودش را مهار و مديريت کند و در مقابل فشارها و موقعيت هاي دشوار چون فقدان، طرد، انتقاد خود را مديريت کند و بدون استفاده از مواد به آرام کردن خويش بپردازد و فشار را با صبر و حلم بکاهد و بر مشکل بيفزايد و وقت شناس باشد و آن را تنظيم و مديريت نمايد، از اموري است که در آيات و روايات به آن اشاره شده است. به هر حال توانايي مقابله با استرس و اضطراب و دل نگراني و تشويش از اصول اساسي است که در مهارت زندگي بايد آموخت؛ زيرا اين توانايي که شامل شناخت استرس هاي مختلف زندگي و تاثير آنها بر فرد و نيز شناسايي منابع استرس و نحوه تاثير آن بر انسان است، فرد را قادر مي سازد تا با اعمال و موضع گيري هاي خود فشار و استرس را کاهش دهد.
روزنامه كيهان، شماره 21204 به تاريخ 19/8/94، صفحه 8 (معارف)