كلمات كليدي : تاريخ، پهلوي، فاطمي، كريمپور شيرازي، احمد آرامش، كودتا، روزنامه
نویسنده : زينب ابراهيمي
پس از کودتا، و برقراری دولت نظامی تمام روزنامهها توقیف و تعطیل شدند. مطبوعات این دوره(از 1332 - 1357) دو خصیصه داشت.
1) امتیازات سالانه به صلاحدید دولت واگذار میشد. 2) تعداد نشریات دولتی برخاسته از طبقهٔ مرفه و وابسته افزوده شد. تا آن جا که در پایان سال 56 از کل 772 عنوان نشریه جدید، 436 عنوان انتشارات دولتی یا مؤسسات وابسته به آن بود و جز تعدادی ناچیز، اغلب شخصیت سیاسی خود را از دست داده و در سلک خبری - اجتماعی در آمدند. همچنان که در دهه 30 دولت بیش از چهل روزنامه و هفتهنامه را تعطیل کرد و به دادگستری اجازه رسیدگی به شکایات را نداد. در دهه 1350 نیز حدود 70 نشریه را به شیوهای بیسابقه تعطیل کرد.[1]
سانسور مطبوعات بعد از کودتای 28 مرداد قریب ده سال منحصراً با فرمانداری نظامی یا سازمان امنیت بود. از حکومت علم به بعد سانسور مطبوعات به اداره کل انتشارات و رادیو که بعداً به وزارت اطلاعات تبدیل شد، محوّل گردید. در سال 1356 با اعلام فضای باز سیاسی، دوران تازهای در حیات مطبوعات ایران آغاز گردید و در اواسط سال 1357 سانسور به کلی برداشته شد.[2]
روزنامهنگاران:
1) "حسین فاطمی" مدیر و سر دبیر روزنامه عصر"باختر امروز"[3] ابتدا عضو جبههٔ آزادی و طرفدار قوامالسلطنه، بعدها جبههٔ استقلال[1323] و سپس حزب اراده ملی و طرفدار سیدضیاء[4] و سپس دکتر مصدق و جبههٔ ملی شد. اولین شماره روزنامه اش در تهران تیر 1321 منتشر شد که گویا ترین و معتبر ترین اسناد دوره پنج ساله ملی شدن صنعت نفت و حکومت دکتر مصدق بود[5]. [قبلاً از آذر 1312در اصفهان به سردبیری امیر قلی امینی منتشر شده بود.] فاطمی در زمان مصدق ابتدا معاون نخست وزیر وسپس وزیر خارجه شد.(مهر ماه 1331) در ملی کردن صنعت نفت سهم بسزایی داشت. روزنامه اش در این زمان ارگان رسمی دولت محسوب میشد[6]. فاطمی در فاصله روزهای 25 تا 27مرداد1332 با نوشتن سه سرمقالهٔ بسیار تند، شاه را به خیانت متهم ساخت. بعد از کودتای 28 مرداد متواری، تا این که در مخفی گاه خود دستگیر وبعد از محاکمه در دادگاه نظامی تیر باران شد[7].
2) امیر مختار کریمپور شیرازی امتیاز روزنامهٔ «شورش» را در 1329(نخست وزیری دکتر مصدق) گرفت و خطمشی سیاسیاش را، آشکارا و بدون رعایت جوانب شغلی بازگو کرد.[8] در دوران حکومت مصدق به شاه و درباریان تاخت و کاریکاتورهای زنندهای از آنان چاپ کرد.[9] در طول فعالیت مطبوعاتیاش بارها، مورد تهدید و ضرب و جرح اراذل درباری قرار گرفت؛ اما دست از افشاگری بر نداشت و سرانجام بعد ازکودتای 28 مرداد دستگیر و در جشن شب چهارشنبه سوری سال 1332در لشکر 2 زرهی در حضور اشرف و علیرضا پهلوی که هر دو مست بودند، کریمپور را احضار و پس از فحش و ناسزاگویی بسیار، پیکرش را آغشته به نفت کرده و در 35 سالگی زنده زنده سوزاندند و در "رسانهها" مرگ او را سوختگی در حین اجرای نقشه فرار جلوه دادند![10]
3) احمد آرامش، متولد 1287ش، قسمتی از تحصیلات را در یزد. زادگاهش و بقیه را در کالج آمریکایی تهران گذراند. از 1310 در پستهای مختلف سازمان راهآهن، وزارت راه، وزارت دارایی، وزارت بازرگانی و بعد معاون و کفیل وزارات بازرگانی و در 1325 به وزارت کار اشتغال داشت و در 1333 ناظر سازمان برنامه و در 1339 وزیر مشاور و قائم مقام نخست وزیر همین سازمان شد.
از 1325 مدیر و صاحب امتیاز روزنامه یومیه دیپلمات به سردبیری احمد نامدار، ارگان کمیته مرکزی حزب "دموکرات ایران" شد. اولین شماره آن 25 دی ماه 1325 به جای روزنامه بهرام منتشر شد که بیشتر به تفسیر وقایع خارجی می پرداخت.[11] همچنین صاحب امتیاز روزنامه دست راستی پیکار روز به سردبیری مصطفی علی آبادی با همکاری فنی فردریک تالبرگ نیز بود. اولین شماره آن اول اردیبهشت 1325، ابتدا به صورت هفتگی و سپس روزانه منتشر شد. در همین ماه با چاپ کاریکاتور ضدشوروی توقیف وبا نامهای راستگو و رگبار انتشار آن ادامه یافت. پیکار روز از فروردین 1326 بار دیگر منتشر و امتیاز آن در سال 1327 به انیسه نامدار واگذار شد.[12]
آرامش سپس دبیر کل حزب دموکرات ایران به رهبری قوامالسلطنه، رئیس انجمن روزنامه نگاران و رهبر جوانان حزب دموکرات و بانی گروه ترقی خواهان ایران شد.[13] چندین بار به زندان افتاد. بار آخر 7 سال در زندان قصر بود. پس از آزادی به فعالیت سیاسی علیه رژیم پرداخت. سرانجام در 24 مهر 1352 در پارک لاله توسط نیروهای امنیتی کشته شد.[14]
4) مصطفی الموتی: 1360 در تهران متولد شد و از دانشگاه تهران لیسانس حقوق و دکترای اقتصاد گرفت. فعالیت مطبوعاتی خود را از 1321 با خبرنگاری آغاز و روزنامه "داد" را سردبیری و روزنامه هفتگی[15] "صبح امروز" را پس از وقایع 1332 مدیریت نمود که از 1341 به بصورت مجله منتشر شد.
الموتی عضو هیأت مدیره بنگاه عمران، عضو هیئت مدیره شرکت معاملات خارجی، معاونت نخست وزیر و سرپرست بازرسی کل(در کابینه اقبال)، نمایندگی مجلس شورای ملی در دوره 20 و 21 از شهر رودبار الموت و....عضو حزب ملیون و ایران نوین بود و در مجلس شورای ملی ریاست فراکسیون حزب ایران نوین را به عهده داشت و معاون سیاسی سرلشکر زاهدی در دوره نخست وزیری از سال 1332 بود[16].
5) صدرالدین الهی: متولد 1313ش، در رشتههای جامعهشناسی ورزشی و تایخ مطبوعات از دانشگاههای تور و تولوز فرانسه و دانشسرای عالی این کشور مدارک دکتری گرفت. به زبانهای عربی، انگلیسی، فرانسه تسلط داشت.
فعالیت مطبوعاتی را از 1331 آغاز و در نشریات مختلف مقاله و داستان مینوشت. مدتی خبرنگار کیهان، معاون سر دبیر کیهان ورزشی و چندی نیز معاونت دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی را به عهده داشت.[17]
6 ) مهدی میراشرافی: در اواخر دوره رضاشاه افسر ارتش و طی حمله متفقین(شهریور 1320) مسئول قسمتی از انبارهای لجستیکی ارتش ایران بود.[18] بعدها به وکالت مجلس نیز رسید.[19] صاحب امتیاز روزنامهٔ سیاسی - خبری آتش با گرایشات راست افراطی بود. اولین شماره آن 29 فروردین 1325 ابتدا به صورت هفتگی و سپس روزانه از مهر 1325 تا 1341 به سردبیری انوشیروان معالی وعدهای از روزنامه نگاران و هفتهنامه هنری- اجتماعی آتش را در 1337 به سردبیری سیامک پورزند و احمد سروش، منتشر کرد که مدیریت آن با سیدمصطفی شمس قنات آبادی بود.[20] روزنامه آتش یکبار در اردیبهشت و بار دیگر در تیر 1325توقیف و روزنامه فلک جایگزین آن چاپ شد. در مهر 1325 پس از اجازه چاپ دوباره، به صورت نشریه روزانه درآمد. در آذر 1325 به دلیل حمله به سیاست شوروی توقیف و به جای آن روزنامه بازپرس منتشر شد. در بهمن 1325 باز هم توقیف و این بار با نامهای مرد ایران، فلک و تهران امروزانتشار یافت. در خرداد 1326 به علت انتقاد از قوام، اعضای حزب دموکرات ایران به چاپخانهٔ روزنامههای کیهان و داد حمله کردند و تمام فرمهای روزنامه آتش را شکستند. دو هفته بعد، آتش توقیف و امتیازش سه هفته لغو و در این فاصله فقط یک شماره با نام فلک منتشر شد.[21] در کودتای 28 مرداد جزء کودتاچیان بود و با عدهای از اراذل و اوباش فرستنده رادیوی تهران را تصرف کرد. با دولت زاهدی همکاری داشت. بعد از انقلاب در دادگاه انقلاب محاکمه و اعدام گردید.[22]
7) فرامرز برزگر: متولد 1309 دارای لیسانس فارسی و علوم تربیتی بود و خدمت مطبوعاتی را از 1324 آغاز و با سمت سردبیر، رئیس هیأت تحریریه و نویسنده برای نشریات روز ایران، امید فردا، تهران مصور، فردوسی، سپید و سیاه، مجله آموزش و پرورش، آتش، روشنفکر و خوشه با نامهای عباس بهرام، فرخ بهروز و شاهرخ ارشاد مقاله مینوشت. با فرانسه و انگلیسی و عربی آشنایی داشت و بیش از 60 جلد تألیف دارد. از رژیم پهلوی نشان اصلاحات ارضی را دریافت نمود.[23]
8) علی بهزادی: متولد 1304 دارای دکتری حقوق سیاسی از دانشگاه پاریس، فعالیت مطبوعاتی را از 1332 آغاز کرد. صاحب امتیاز و مدیر مجله "سپید و سیاه" بود. فرانسه و انگلیسی میدانست. نشریه وی به صورت هفتگی و در قالب سیاسی- اجتماعی طی سالهای 1332 تا 1353 منتشر و اکبر معاونی، حسین مهری و الهامی آن را سردبیری کردند.[24] در مرداد 1353 توقیف و با اقداماتی نظر دولت را جلب و با دریافت پنج میلیون ریال خسارت از دولت پس از 4 سال[25] دوباره چاپ شد.[26]
9) سلیمان انوشیروانی: نشریه سحر را به صورت هفتگی و در قالب سیاسی- خبری از 1329 - 1353 انتشار داد. روزنامه دیگری نیز به همین اسم در تهران از سوی دکتر علی فرهمندی، به سردبیری علیاصغر مضر در قالب فرهنگی –اجتماعی اولین شماره آن اول اردیبهشت[27] 1324 چاپ و تا 1353 انتشار یافت.[28] با استخدام فرهمندی در وزارت فرهنگ انتشار سحر متوقف شد. وی انتشار مجله هالیوود را نیز داشت.[29]
10) اسماعیل رائین: متولد 1298 که مقالاتش را با نام بهمن امضاء میکرد. لیسانس روزنامهنگاری را از دانشگاه تهران گرفت و فعالیتهای مطبوعاتی را از 1318 به عنوان خبرنگار و نویسنده با نشریات مختلفی چون خلیج فارس، کیهان، اطلاعات، آتش، ایران، خراسان، تهران، مصور، روشنفکر و فردوسی آغازکرد. نامبرده از اعضای پایهگذار سندیکای نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات بود و چندین دوره ریاست هیئت مدیره و عضوهیئت اجرایی را بر عهده داشت.