دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

فعالیت های سیاسی ملا قربانعلی زنجانی

No image
فعالیت های سیاسی ملا قربانعلی زنجانی

بینش سیاسى

مخالفت با استبداد داخلى و استعمار خارجى محور نگرش سیاسى آخوند ملاقربانعلى زنجانى را تشکیل مى داد. به باور او شاهان قاجار و فرمانروایان محلى که از سوى آنان مشخص مى گشت، حکومت را غصب کرده اند زیرا چنین حقى در درجه نخست به ائمه هدى و در عصر غیبت به فقیه جامع الشرایط عادل که نایب حضرت مهدى (عج) است، اختصاص دارد، از این رو مبارزه اى سخت را در برخورد با کارگزاران، صاحب منصبان و دیوانیان دولتى، پى گرفت و این افراد را به عنوان مأموران ظالمان و غاصبان تلقى مى کرد. یکى از اینها آقا باقر سعد السلطنه بود که در اواخر پادشاهى محمدعلى شاه و اوایل مشروطه حاکم زنجان بود که در اثر قیام و یورش همگانى مردم زنجان، به دستور ملاقربانعلى زنجانى از شهر بیرون رانده شد و گویا در اثر زخمهایى که مردم به این حاکم جفاپیشه وارد کرده بودند، در راه تهران به هلاکت رسید. آخوند در مخالفت با استبداد تا آخر عمرش برقرار ماند البته برخى کوشیده اند او را به دلیل اعراض از افراد مشروطه خواه، حامى استبداد قاجارها معرفى کنند ولى هیچ شاهدى براى این مدعا وجود ندارد و احمد کسروى اعتراف مى نماید که وى براى عملى گردیدن حکومت شرعى، با مشروطه به مخالفت برخاست نه به عنوان حمایت از محمدعلى شاه.[52] ایشان در جواب استفتایى درباره مجلس شوراى ملى که پس از قیام مشروطه روى کار آمد، گفت:

«آنچه که درباره مجلس از طریق مردم و روزنامه ها بمن رسیده این است که در افزایش مالیات و اضافه نمودن گمرکات کارى ندارند و از سوى دیگر تعدیات بر مردم افزون گردیده و طبقات گوناگون در سختى بسر مى برند. از طرفى نمى گویم کاملا ناحق اند و در وضع کنونى نه با آنان موافقت دارم و نه مخالفت که البته بعدها که روش مشروطه خواهان عوض گردید حرکت آنان را مورد تردید قرار داد زیرا احساس نمود قوانین شریعت به محاق رفته و امیال و هوس هاى مشتى سیاستمدار جاى روش شاهان قاجار را گرفته است و نیز تصور مى کرد در این برنامه استعمارگران روس و انگلیس نفوذ کرده اند و درصدد آن هستند تا قوانین وارداتى و غربى را که با شرایط فرهنگى سیاسى مردم ایران وفق نمى دهد، بر این کشور تحمیل کنند.»[53]

اینکه وى در آغاز نسبت به مشروطه خواهان ساکت بود و به تدریج موضع مخالفى در این ارتباط گرفت، به دلیل غیرت دینى و احساس مسئولیت وى از موضع یک مجتهد و مرجع مردم بود و در واقع مى خواست با مشروطه مشروعه همصدا گردد. مهدى ملک زاده که نظر خوبى درباره این روحانى پرنفوذ ندارد، مى نویسد: «در زنجان شیخ قربانعلى که ملاى متنفذى بود به کمک مشروطه مشروعه برخاست.»[54] وى در ادامه مى افزاید: «حجت الاسلام زنجانى تا زنده بود در دفاع از مشروعه پابرجا و استوار باقى ماند.»[55] ابراهیم صفایى نیز یادآور مى شود: «در زنجان ملاقربانعلى مجتهد با نفوذ از روى ایمان مخالف مشروطه بود.»[56] در واقع وى پس از شیخ فضل الله نورى بزرگ ترین عالمى بود که فرا روى مشروطه وارداتى قد علم کرد البته او خواهان پیاده شدن قوانین اسلامى به طور کامل بود. به علاوه آخوند از روى فراست معنوى حوادث پس از مشروطه را پیش بینى مى کرد. مؤلف تاریخ زنجان مى گوید:

«آقا سید محمود امام جمعه زنجانى برایم نقل نمود که آخوند پیش آمدهایى که بعد از مشروطه واقع گردید همه را خبر داد: اتقوا مِنْ فراسة المؤمن فانّه یَنْظُر بِنورالله، لذا با مشروطه خواهان همراهى نمى کرد.»[57]

حاج شیخ فرج الله هیدجى از علماى زنجانى مقیم تهران مى گوید: «احتمال دارد آخوند بینش دقیق سیاسى خود را با بصیرتى ملکوتى و معنوى توام نموده باشد.»[58] نقل مى کنند در قضایاى مشروطه چند تن از اهل علم خدمت آخوند مى روند و مى گویند: «آقا! این مشروطیت را دیگران هم امضا کرده اند چرا شما تأیید نمى کنید؟» ایشان روى به آن ها کرده و مى گوید: «اگر امضاء کنم، آن وقت عمامه هاى شما را از سرتان برمى دارند! (عمامه برداشتن رضاخان از سر روحانیت 20 سال پس از فوت آخوند صورت گرفت). عده اى از بازاریان نیز همین سوال را مطرح مى کنند و او در جوابشان مى گوید: به شما هشدار مى دهم در ادامه مشروطه، رژیمى روى کار مى آید که چادر را از سر زنان شما برمى دارد! و در محفلى گفته بود مى خواهند زمینه هاى سلطه روس و انگلیس را فراهم سازند و با کمک آنان فساد و فحشا را در ایران رواج دهند. بدیهى است وى با مشروطه اى که وابستگى بیاورد و مستبدى چون رضاخان را حاکم نماید، مخالف بود نه با آزادى مردم و مشارکت آنان در امور سیاسى و اجتماعى. بین این مجتهد و شیخ فضل الله نورى نیز مکاتباتى صورت گرفت و در یکى از این نامه ها آخوند به شیخ مشروعه نوشت: تو را بر دار مى زنند و مرا به عتبات تبعید مى کنند و آنجا به کشتن من اقدام مى نمایند و تمام این حوادث پیش روى من است.[59]

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آیت الله حاج میرزا محمد غروی تبریزی (آیت اخلاص)

او يكي از علماي واقعي و زاهد بود و تا آخر عمر، تدريس را ترك نكرد . در سرما و گرما و با كهولت سن، راه طولاني را پياده به مدرسه طالبيه مي آمد . چند بار شاگردانش عرض كردند: «حاج آقا چرا سوار تاكسي نمي شويد؟» فرمود: «من كه توان آمدن دارم، چرا مال امام را خرج كنم؟
No image

حضرت آیت الله حاج میرزا علی هسته ای اصفهانی

مرحوم هسته اي اصفهاني، موقعي كه آوازه و شهرت مرحوم آيت الله شهيد شيخ فضل الله نوري در ايران منتشر شده بود، وارد تهران شد و ابتدا به دروس برخي از اساتيد مشهور تهران رفت، ولي آنان را قابل استفاده براي خود نديد و دروس آنان را قابل مقايسه با اساتيد اصفهان ندانست.
No image

مرحوم حاج عباسعلی حسینی

در این بخش سیره ی تبلیغی مرحوم حاج عباسعلی حسینی بیان شده است.
No image

حاج شیخ حسن حجتی واعظ

رحوم حجتي واعظ، سخنوري بصير، شجاع، بليغ و فصيح بود . هنوز هم بعد از چهل سال از خاموش شدن اين خورشيد درخشان شمال، در افواه و السنه مردم سخن از ملاحت و شيريني سخنان وي مي رود .
No image

امام خمینی (ره) آینه مهر و قهر

امام در طول شبانه روز حتي يك دقيقه وقت تلف شده و بدون برنامه از قبل تعيين شده نداشتند . با توجه به شرايط سني و ميزان فعاليتي كه داشتند، باز هم ساعات خاصي را در سه نوبت - هر كدام، نيم تا يك ساعت - به اهل منزل اختصاص داده بودند كه هر كدام از ما كه مايل بوديم خدمت ايشان مي رسيديم و مسائل خودمان را مطرح مي كرديم.

پر بازدیدترین ها

No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)1

جت الإسلام دکتر محمد هادی امینی، فرزند برومند مرحوم آیت الله علامه امینی صاحب کتاب نفیس «الغدیر» نقل کردند:در سال 1349 هـ ش پس از وفات مرحوم پدرم علامه امینی، به خاطر تألیف و نشر کتابی به نام «قهرمان فخر» که در آن مطالبی بر ضد حزب بعث درج شده بود؛ دولت عراق تصمیم به جلب و محاکمه من گرفت.لذا مجبور به ترک نجف اشرف و عازم ایران شدم و در تهران اقامت گزیدم.
No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)8

جناب مجتهدی در مورد عظمت معنوی جناب حافظ برای استاد مجاهدی نقل کرده اند :روزی مأمور شدم تا به اصفهان رفته و به مدت یک هفته مرکب یکی از روضه خوان های اهل بیت را تر و خشک کنم! ایشان می فرمودند:بعد از اتمام ماموریت ، از خانه که بیرون آمدم، مأموریت دیگری به من محول شد که بایستی به شیراز می رفتم. وقتی به دروازه قرآن شیراز رسیدم، نوری مرا تا حافظیه همراهی کرد.
No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)3

انه اجدادی مرحوم حجت الاسلام برقعی محل آمد و شد علمای ربانی و دوستان آل الله در قم بود و خود ایشان نیز در اقامه عزاداری برای سالار شهیدان سعی بلیغی داشتند و معمولاً در دهه اول محرم هر سال پر رونق ترین مجالس عزاداری اباعبدالله الحسین (علیه السلام) در منزل ایشان برگزار می شد و مورد عنایت طبقات مختلف مردم بود زیرا قدمت یکصد ساله داشت و نذورات بسیاری که هر سال در اختیار این بیت قرار می گرفت حاکی از نتایجی بود که مردم متدین قم و دیگر شهرها از توسلات خود در آنجا می گرفتند.
No image

شيخ جعفر مجتهدي (ره) 9

روزی در فصل زمستان هنگام خروج از منزل از شدت سرما دو عبا بر دوش انداختم در بین راه به سیدی از دوستان برخورد نموده و پس از اینکه مقداری از مسیر را با ایشان طی کردم متوجه شدم که از سرما بخود می لرزد، فوراً یکی از آن دو عبا را که بر دوشم بود و تازه تهیه کرده بودم به ایشان دادم.
No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)10

زمانی که آقای مجتهدی در قم بسر می بردند، دهه اول ماه محرم در منزلشان مراسم سوگواری و عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) برپا بود، یک روز عاشورا که در خدمتشان بودیم و بیرون اتاق در حیاط، مراسم عزاداری برقرار بود، یکمرتبه حالشان دگرگون شد و شروع به بیان صحنه ای از روز عاشورا نمودند و به طوری آن را مجسم کردند که هر روز عاشورا آن صحنه در نظرم آمده و هرگز آن را فراموش نمی کنم.
Powered by TayaCMS