دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

غزوه حنین

No image
غزوه حنین

كلمات كليدي : تاريخ، غزوه حنين، پيامبر، مشركان هوازن

نویسنده : عباس ميرزايي

غزوه در اصطلاح به جنگی گفته می‌شود که پیامبر(ص) خود فرماندهی آن را به عهده داشت.

غزوه «حنین» از غزوات پیامبر(ص) با مشرکان هوازن، در سال هشتم هجرت[1] اتفاق افتاد. «حنین» در منطقه‌ای بین مکه و طائف قرار داشت و از مکه سه شب فاصله داشت.[2] و طایفه هوازن در نزدیکی آن زندگی می‌کرد. بعد از فتح مکه این طایفه به فرماندهی جوانی سی ساله به نام "مالک بن عوف نصری"[3] به جمع‌آوری نیرو پرداخت تا در پرتو آن بتواند با مسلمانان مقابله کند. از این‌رو به جمع‌آوری ده هزار جنگجو اقدام کرد که به وسیله شتران و گوسفندان فراوان پشتیبانی می‌شد.[4] مالک بن عوف نصری که بر خلاف نظر شیوخ قبیله دست به چنین کاری زده بود، دستور داد تا همه سپاهیان، زنان و کودکان و نیز شتران و گاوان و گوسفندان خود را به همراه بیاورند؛ چرا که این اقدام باعث خواهد شد، جنگجویان در دفاع از مال، جان و ناموس خود محکم‌تر باشند.[5]

واکنش پیامبر(ص)

از سوی دیگر پیامبر(ص) پس از نصب "عتاب بن اسید" به عنوان حاکم مکه،[6] به همراه دوازده هزار نفر[7] عازم حنین شد[8] که هزار نفر از آنان را به فرماندهی "خالد بن ولید" به عنوان مقدمه لشکر پیش فرستاد.[9] ایشان همچنین دستور دادند، همان افرادی که به هنگام ورود به مکه پرچمدار بوده‌اند، پرچم را بر دوش گیرند و پرچم بزرگ را به دست "علی بن ابی‌طالب(ع)" داد.[10] پیامبر(ص) صبح روز شنبه، ششم شوال[11] از مکه خارج شد.[12]

از سوی دیگر مالک بن عوف که لشگر خود را آماده کرده بود، سه نفر را برای کسب خبر به لشگرگاه مسلمانان فرستاد، همان کاری که "عبدالله بن ابی ‌حَدرد اسلمی" برای رسول‌خدا(ص) انجام داد.[13]

حضور اهل مکه

در این غزوه، که اولین غزوه بعد از فتح مکه به شمار می‌رفت، مردم مکه و انبوهی از مشرکان سابق، از جمله سران آنها، مانند "صفوان بن امیه"، "ابوسفیان" و بسیاری دیگر هم حضور داشتند؛ اما آنان چندان مایل به پیروزی پیامبر(ص) نبودند، بلکه بیشتر برای دیدن نتیجه جنگ و بهره‌مندی از غنایم، همراه پیامبر(ص) شده بودند.[14] با توجه به این نکته، هنگامی که مقدمه سپاه به فرماندهی خالد بن ولید، وارد منطقه و دره حنین شد، با حمله مشرکین هوازن که از شب قبل در دره کمین کرده بودند، روبرو شدند. نیروهای خالد بن ولید نتوانستند در برابر آنان پایداری کنند و پس از شکست عقب‌نشینی کردند. به دنبال آنها اهل مکه و همه مسلمانان عقب نشستند و پشت سر خود را هم نگاه نکردند.[15] اتفاقی که نو مسلمانان از آن بسیار خوشحال بودند.[16]

بازگشت به جنگ

در این هنگام پیامبر(ص) مهاجرین و انصار را با نام «اصحاب سَمُره»، بیعت کنندگان در بیعت رضوان صدا می‌زد که برخی از آنان بازگشتند.[17] "عباس بن عبدالمطلب" نیز که صدای بلندتری داشت، همین عمل را انجام می‌داد.[18] در آن کارزار سخت، "علی بن ابی‌طالب(ع)"، "فضل بن عباس" و برادر او "ربیعه بن حارث"، "ابوسفیان بن حارث بن عبدالمطلب"، "عباس بن عبدالمطلب"، "اسامة بن زید" و برخی دیگر، شجاعت و پایداری بسیاری از خود نشان دادند.[19] این موضوع همبستگی مجددی را به سپاه اسلام بازگرداند و مسلمانان لبیک‌گویان بازگشتند. آنان انسجام و نظم از دست رفته را باز یافتند و همین امر منجر به شکست هوازن و هم‌پیمانان آنان شد.[20] با این وجود و شکست اولیه مسلمانان بیش از چهار تن از آنان کشته نشدند[21] و بازماندگان هوازن به جاهای مختلف از جمله «طائف» فرار کردند.[22]

پیامبر(ص) دستور داد، هر که مشرکی را بکشد، لباس و سلاح مقتول مال او باشد. همچنین گروهی را به فرماندهی "ابو عامر اشعری" با همراهی "سعد بن اکوع" به تعقیب هوازنیان فراری فرستاد.[23] در این تعقیب و گریز ابو عامر کشته شد و سعد بن اکوع به جای او فرمانده گروه شد. پیامبر(ص) بعد از شنیدن خبر شهادت ابو عامر برای وی دعای بسیار کرد.[24]

پایان جنگ

بعد از پایان جنگ مسلمانان اموال فراوانی از اسراء و احشام جمع‌آوری کرده و همه را در منطقه‌ای به نام «جعرانه» مستقر کردند.[25]

به دستور رسول‌خدا(ص) برای اسراء سایه‌بانی فراهم شد تا آنان از آفتاب گرم و سوزان در امان باشند. در این جنگ شش هزار اسیر، 24هزار شتر، بیش از 40 هزار گوسفند و چهار هزار اوقیه نقره، به غنیمت مسلمانان درآمد. پیامبر(ص) مدتی از تقسیم اسراء خودداری کردند تا شاید نمایندگان قبایل برای آزاد کردن افراد خود اقدام کنند، از این‌رو نخست اموال را تقسیم کرد.

پیامبر(ص) در این جنگ به عده‌ای از مشرکان مانند "ابوسفیان و دو پسرش"، "یزید" و "معاویه"، "حکیم بن حزام"، "نصر بن حارث بن کلده"، "اسد بن جاریه ثقفی"، "حارث بن هشام"، "صفوان بن امیه"، "قیس بن عدیگ" و عده‌ای دیگر اموالی را به عنوان «مؤلفة القلوب» پرداخت کرد.[26]

هجرت به مدینه

رسول‌خدا(ص) شب پنج‌شنبه، پنجم ذی‌قعده به جعرانه بازگشت و سیزده شب در آنجا توقف نمود. سپس تصمیم گرفت تا به مدینه باز گردد. از این‌رو در شب چهارشنبه، هجدهم ذی‌قعده شبانه احرام بست و به مکه مشرف شد. پیامبر(ص) بعد از طواف و سعی، همان شب به جعرانه بازگشت و صبح روز بعد، به همراه یاران خود به مدینه بازگشت.[27]

مقاله

نویسنده عباس ميرزايي

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS