دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

فرستاده پیامبر (ص)به مصر

No image
فرستاده پیامبر (ص)به مصر

كلمات كليدي : تاريخ، پيامبراكرم(ص)، حاطب بن ابي¬بلتعه، مقوقس، اسكندريه، مصر، قبط

نویسنده : یدالله حاجی‌زاده

«صلح حدیبیه» و به دنبال آن آسودگی خیال پیامبراکرم(ص) از جانب قریش، سبب شد، آن حضرت فرصتی پیدا کند، تا رسالت جهانی خویش را به پادشاهان کشورها و حاکمان مناطق مختلف و سران قبایل بزرگ اعلام کند. یکی از کسانی که رسول‌خدا(ص) در این زمان برای او نامه نوشت، حاکم مصر (با مرکزیت اسکندریه) «مقوقس» بوده است. ابن‌خلدون می‌نویسد: «مصر در این زمان تحت نفوذ روم قرار داشت. نام صاحب قبط (مصر) مقوقس «جریح بن مینا» بوده است.»[1]

فرستاده پیامبر(ص) به سوی مقوقس "حاطب بن ابی‌بلتعه" بوده است.[2] «پیامبراکرم(ص) در سال هفتم هجری "حاطب بن ابی‌بلتعه" را با نامه‌ای به جانب مقوقس صاحب اسکندریه فرستاد.»[3]

در نامه رسول‌خدا(ص) به مقوقس پس از ذکر نام خداوند آمده است: «از محمد بن عبدالله به مقوقس بزرگ قبط(مصر) سلام بر کسی که از هدایت پیروی کند. من تو را به اسلام فرا می‌خوانم، اسلام بیاور تا سلامت بمانی. اسلام بیاور تا خداوند اجر تو را دوبار عطا کند. اگر مسلمان نشوی و روی بر گردانی گناه (مردم) قبط بر گردن توست.»[4] سپس این آیه را ذکر کرد.[5]

«یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمة سواء بیننا و بینکم الا نعبد الا الله و لا نشرک به شیئا و لا یتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون الله فان تولوا فقولوا اشهدوا بانا مسلمون.»[6]

«بگو ای اهل کتاب بیایید به سخنی که میان ما و شما مشترک است، بپیوندیم. که جز خدای یکتا را نپرستیم و چیزی را با او شریک قرار ندهیم و برخی را به جای خدا به ربوبیت تعظیم نکنیم. پس اگر از حق روی گرداندند، بگویید شما گواه باشید که ما تسلیم فرمان خداوندیم».

عکس‌العمل مقوقس

عموم مورخان قائلند مقوقس، فرستاده پیامبراکرم(ص) را گرامی داشت و با او خوش رفتاری کرد، جواب نیکویی به نامه پیامبر(ص) داد و هدایایی به "حاطب" و به پیامبر(ص) داد؛ اما اسلام نیاورد.

وقتی حاطب نزد مقوقس رفت او را به اسلام (به عنوان دینی بهتر و برتر) دعوت کرد ... و به او گفت: بشارت موسی(ع) به آمدن عیسی(ع) همانند بشارت عیسی(ع) به محمد(ص) است و دعوت ما به قرآن همانند دعوت اهل تورات است، به انجیل (توسط مسیحیان)[7] سپس بین حاطب و مقوقس گفتگوهایی رد و بدل شد. مقوقس گفت: من پیامبر(ص) را ساحر گمراه و کاهن دورغگویی نمی‌دانم.[8] "ابن‌حجر" به نقل از حاطب بن "ابی بلتعه" می‌گوید: «مقوقس به من گفت: سه چیز از تو می پرسم. گفتم بپرس گفت: محمد مردم را به چه چیز فرا می‌خواند؟ گفتم به عبادت خدای یگانه و امر می‌کند، به نمازهای پنج گانه و روزه ماه رمضان و حج و وفاء به عهد و نهی می‌کند، از اکل میته و خون و ... تا اینکه گفت: او را برای من وصف کن. حاطب می‌گوید: پس اوصاف پیامبر(ص) را به طور خلاصه به او گفتم. او گفت: برخی چیزها را نگفتی. مثلا نگفتی بین کتف‌های او مهر نبوت است. سوار الاغ می‌شود. ... سپس گفت: من گمان می‌کردم او از شام ظهور کند. همان جایی که سایر انبیاء از آنجا آمده‌اند.»[9]

این گفتگو نشان دهنده این است که مسیحیان آن روز، پیامبر(ص) موعود را می‌شناختند و با اوصافش کاملا آشنا بودند. مورخان گفتگوی دیگری را از حاطب و مقوقس نقل کرده‌اند، در این گفتگو مقوقس به حاطب گفت: آیا کسی که تو را فرستاده، پیامبر(ص) است؟ حاطب گفت: بله او رسول خداست. گفت؛ چرا پیامبر(ص) دشمنانش را – همان کسانی که او را از شهرش بیرون کردند – نفرین نمی‌کند؟ حاطب گفت: حضرت عیسی(ع) هم پس از آگاهی از نقشه قاتلینش آنها را نفرین نکرد. مقوقس گفت: «انت حکیم جاء من عند حکیم.» تو فردی حکیم هستی که از نزد (پیامبری) حکیم آمده‌ای».[10]

همان‌گونه که بیان شد، عموم مورخان قائلند مقوقس اسلام نیاورد، هر چند رفتارش با فرستاده پیامبر(ص) نیکو بود. "ابن‌سعد" می‌نویسد: وقتی مقوقس نامه را خواند، پاسخی نیکو نوشت. سپس نامه پیامبر(ص) را در صندوقچه‌ای که از عاج درست شده بود، نهاد و بر آن مهر زد و به یکی از کنیزان خود سپرد و برای پیامبر(ص) پاسخ نامه را نوشت؛ ولی مسلمان نشد.»[11] به نظر می‌رسد، مقوقس می‌ترسید؛ اگر اسلام آورد، هم از جانب قبطیان و هم از جانب حاکم روم مورد فشار و تهدید قرار گیرد. "ابن‌سید الناس" می‌نویسد: مقوقس به حاطب بن ابی بلتعه گفت: قبطیان در این امر از من پیروی نمی‌کنند و من دوست ندارم از گفتگوی ما آگاه شوند ... وقتی از نزد من می‌روی با قبطیان یک کلمه هم در این خصوص حرفی نزن ».[12]

"بلاذری" نیز می‌نویسد: مقوقس گفت: اگر روم نبود، اسلام می‌آوردم.»[13]

پیامبر اکرم(ص) فرمود: مقوقس در مورد پادشاهی خود دلبستگی نشان داد و حال آن که پادشاهی‌اش دوام نخواهد داشت.[14] به هر حال مقوقس هر چند ایمان نیاورد؛ اما جواب نامه پیامبر(ص) را اینگونه داد. او پس از ذکر نام خدا نوشت: «به محمد بن عبدالله از مقوقس، عظیم قبط سلام؛ اما بعد نامه شما را خواندم و دانستم چه نوشتی و به چیز فرا می‌خوانی. من می‌دانستم پیامبری باقی مانده و گمان می‌کردم او از سرزمین شام باشد. من فرستاده‌ات را گرامی داشتم و دو جاریه برایت فرستادم. سلام بر تو.»[15]

همان‌گونه که در نامه مقوقس آمده است، او دو کنیز برای پیامبر اکرم(ص) فرستاد، یکی از آن دو کنیز به نام "ماریه قبطیه"[16] به ازدواج رسول اکرم(ص) در آمد. "ابراهیم" فرزند رسول خدا(ص) از او متولد شد. "ابن عبدالبر" می‌نویسد: حاطب از نزد مقوقس با هدایایی خدمت پیامبر(ص) آمد، من جمله: ماریه قبطیه و سیرین خواهرش. پیامبر ماریه را برای خود برگزید که ابراهیم از او متولد شد و سیرین را به "حسان بن ثابت" بخشید.[17]

"ابن خلدون" می‌نویسد: گفته شده وقتی "هرقل" شنید مقوقس این هدایا را برای پیامبر(ص) فرستاده، او را متهم کرد که به اسلام میل پیدا کرده است. پس او را از ریاست «قبط» عزل کرد.[18]

مقاله

نویسنده یدالله حاجی‌زاده

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

مطلب مکمل

سلسله کتب موسوعه كلمات الرسول الاعظم (ص) ⠕ جلدي)

سلسله کتب موسوعه كلمات الرسول الاعظم (ص) (15 جلدي)

پيامبر اعظم (صلي الله عليه و آله) روح همه انبياء اولياء و شهدا بوده و جان اين جهان است. شريعت او كامل ترين و جامع ترين شريعت ها و در بردارندة همة جنبه هاي فردي و اجتماعي آنان مي باشد، از اين رو چون خود، اعظم رسولان است شريعت او نيز اعظم شرايع است و سيره هاي رفتاري و سلوك هاي فردي و اجتماعي او آيينة تمام نماي انبياي الهي است و سخنان او پيام رسان عظيم ترين مفاهيم الهي و راهنماي كمال و سعادت براي انسان ها است؛ فهم سخنانش انسان ها را از ظلمت ها جهل به نور هدايت مي كشاند و فرموده هايش با فطرت انسان ها هموار بوده و به دل و جان آنها روح عبوديت و ذكر حق القا مي كند.

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS