24 آبان 1393, 14:6
نویسنده : سيد حسين ميرنور الهي
كلمات كليدي : ابراهيميه، ابراهيم بن عبدالله، محمديه، عبدالله محض، نفس الزكيه
بیشتر قیامها و انقلابهای صدر اسلام برعلیه حکومتهای جائر نشأت گرفته از قیام امام حسین(ع)است.در این رابطه باید افرادی از نسل امامحسن(ع)و امامحسین(ع)را به عنوان عناصر برجسته در نهضتهای خونین برعلیه بنیعباس به حساب آورد.ابراهیمیه به پیروان ابراهیم بن عبدالله بن الحسن اطلاق شدهاست[1] که برعلیه حکومت منصور عباسی قیام کردند. در این مقاله به معرفی این جریان سیاسی میپردازیم.
ایران و عراق به عنوان بخش مهمی از جهان اسلام، به سبب دوری از مرکز حکومت اموی (شام) محل مناسبی برای تبلیغات ضد حکومتی بود. به این ترتیب قیام حضرت زید(ع) و یحیی بن زید(ع) در کوفه و خراسان شکل میگیرد. بعد از شهادت حضرت زید(ع) و فرزندش یحیی(ع)، خراسان پایگاه مهمی برای مخالفین بنیامیه شد.بنیعباس که سالها با حکومت بنیامیه مبارزه میکردند، خود را به نام اهلبیت(ع)به مردم معرفی نمودند[2]و به همین منظور مبلغان خود را به خراسان میفرستادند و از زمینه بدستآمده پس از شهادت زید(ع)و یحیی(ع) به نفع خود استفاده کردند.بنیعباس و مبلغین ایشان به خوبی نقش خود را در دعوت مردم برای دفاع از اهلبیت(ع)و مقابله با بنیامیه ایفاء نمودند تا جائی که برای به ثمر نشستن اهداف خود با رهبری محمد بن عبدالله بن الحسن موافقت نمودند و با او بیعت کردند.[3]
وی فرزند عبدالله محض از نوادگان امام حسن مجتبی(ع) است.[4] برادر وی به نام محمد معروف به نفس زکیه، در زمان ابومنصور خلیفه دوم عباسی در مدینه قیام نمود. محمد کسی بود که برای اواز سوی مخالفین بنیامیه اجتماعی صورت گرفت و با او به عنوان مهدی امت بیعت شد. اما بعد از شکست بنیامیه و روی کار آمدن بنیعباس، محمد به حاشیه رانده شد و این مسأله سبب قیام محمد برعلیه بنیعباس شد. ابراهیم نیز برای دفاع از برادر خویش و همزمان با قیام محمد بن عبدالله، در عراق دست به قیام زد.[5]
این دو برادر به کمک پدرخود معروف به عبدالله محض که بزرگ سادات حسنی بشمار میرفت، موقعیت خوبی را در میان مدعیان خلافت بدست آوردند؛ بخصوص فرزندش محمد که به لحاظ اسم و رسم و خصوصیات ظاهری، تبلیغات زیادی برای معرفی شدن او به عنوان مهدی این امت صورت گرفت و برای بیعت گرفتن از مردم با او تلاش گستردهای صورت پذیرفت.[6] ابومسلم خراسانی بعد از مرگ ابراهیم عباسی نامهای به امام صادق(ع) و عبدالله بن الحسن داد و هر یک را به خلافت دعوت نمود، اما امام صادق(ع) نامه وی را آتش زد و فرمود همین، جواب نامه است. عبدالله بن الحسن خود را عاجز از پذیرفتن دعوت ابومسلم دانست ولی فرزندش محمد را برای این کار مناسب دانست و مقدمات بیعت با او را فراهم نمود.[7] او حتی امام صادق(ع) را برای بیعت با خویش دعوت میکرد و همچنین بعد از عدم پذیرش امام (ع) آن حضرت را تحت فشار و اذیت قرار دارد تا شاید بتواند با توسل به زور از حمایت امام برخوردار شود[8] اما امام صادق(ع) تحت تأثیر آزار و اذیت محمد بن عبدالله قرار نگرفت و به وی سرانجام قیامش را گوشزد نمود که چیزی جز کشته شدن نیست.[9] امام باقر(ع) و امام صادق(ع) بارها خبر کشته شدن و بینتیجه بودن قیام محمد بن عبدالله بن الحسن را تذکر داده بودند[10] ولی بیعتهای او با یارانش که از گروهها و فرق مختلفی چون زیدیه و معتزله ومغیریه و منصوریه تشکیل میشدند،[11] او را در اول رجب سال 145 هـ ق در مسیر قیام قرار داد. ابیغیلان به فضیل بن یسار از شاگردان امام صادق(ع) خبر قیام محمد و ابراهیم را داد. فضیل از بیاعتباری این قیام خبر داد و از طرف امام صادق(ع) کشته شدن آن دو را اعلام نمود.[12]
همانطور که از روایات و تاریخ در مورد محمد بن عبدالله گفته شد، تلاش وی برای از بین بردن حکومت بنیعباس معلوم میشود. او بعد از شنیدن خبر دستگیری و کشته شدن پدر و بستگانش توسط عاملان بنیعباس در سال 145هـ ق در مدینه قیام کرد.[13] با قیام وی مکه و مدینه تحت تصرف وی در آمد.برادرش ابراهیم نیز در بصره به تبعیت و دفاع از برادر خویش بر حکومت بنیعباس قیام نمود و در مدت کمی توانست بر مناطقی از عراق و ایران سیطره پیدا کند.[14]این جنبش در زمان دومین خلیفه عباسی یعنی ابومنصور دوانقی صورت پذیرفت. وی با توجه به اینکه در ابتدای قیام برعلیه بنیامیه با محمد بن عبدالله بیعت کرده بود، امروز محمد بن عبدالله و ابراهیم برادرش را بیعت شکن و خروج کننده بر حکومت خویش میدانست و به همین دلیل برادرزادهاش، عیسی بن موسی را به عنوان فرمانده لشکر عباسی، برای سرکوب و مقابله با این دو برادر تجهیز کرد و عاقبت هر دو برادر کشته شدند و قیام و نهضت ایشان ثمرهای جز تلفات برای مخالفین بنیعباس درپی نداشت.
طرفداران و یاران ابراهیم بن عبدالله نیز اغلب از زیدیه و معتزله بودند و شیعیان به دلیل تبعیت از امام صادق(ع) به وی ملحق نشدند. به همین دلیل ابراهیمیه نباید به عنوان یک گروه از شیعیان معرفی شوند؛ بلکه مخالفان حکومت بنیعباس از زیدیه و معتزله تشکیل دهنده یاران محمد و ابراهیم بن عبدالله بودند.[15] بطور کلی مخالفان دو لت عباسی از فرق مختلفی تشکیل میشدند؛ به همین دلیل نباید هر جنبشی که با رهبری برخی از فرزندان امام حسن(ع) رخ داده را جنبش شیعی محسوب نمود.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان