كلمات كليدي : آنتوني، قديس، مصر، رهبانيت، رهبانيت فردي، رهبانيت جمعي
نویسنده : منصور ترابي
آنتونی در سال 250 میلادی در سرزمین مصر متولد گردید و در سال 355 درگذشت[1]. آنگونه که در منابع مسیحی، ذکر شده است، وی همواره برای خلوت با خویشتن به کلیسا میرفت. روزی در حالی که در کلیسا قدم میزد با خود اندیشید که چگونه رسولان همه چیز را ترک کردند و پیرو منجی شدند؟ چگونه آنان اموال خود را فروخته و به نیازمندان بخشیدند و چهسان برای آنان امید بسیاری در آسمان اندوخته شد؟
روزی در حال اندیشه در مورد همین مسائل، به کلیسا وارد شد. بر حسب اتفاق آیاتی از انجیل در کلیسا خوانده میشد. او این جمله مسیح را شنید که خطاب به مرد ثروتمندی میگوید: "اگر میخواهی کامل شوی، برو و آنچه داری بفروش و به فقرا بده و بیا از من پیروی کن و گنجی در آسمان خواهی داشت".[2]
آنتونی بیدرنگ از کلیسا بیرون رفت و املاک پدرانش را که سیصد هکتار زمین پرمحصول و بسیار خوب بود، فروخت و پول زیادی را که از آنها بدست آورد، به بینوایان داد.[3]
در منابع سنتی مسیحیان، از تلاش شیطان برای فریب آنتونی، سخن بسیار گفته شده است. از جمله آنکه شیطان با یادآوری ثروت، مراقبت از خواهر، ادعاهای خویشاوندی، پول دوستی، لذتهای متنوع، خوردن و آسایشهای دیگر زندگی و سرانجام دشواری فضیلت و پارسایی و تلاش برای آن، با او نجوا میکرد.
شیطان حتی شبی به شکل زن درآمد و صرفاً برای گول زدن آنتونی، همه کارهای او را تقلید کرد؛ اما او که ذهنش از مسیح و شرافتی که او به وی الهام کرده بود پر شده بود و با توجه به معنویت روح، آتش فریب وی را خاموش کرد.
خلوت گزینی آنتونی
آنتونی نزدیک به بیست سال در خلوت، به تربیت خود مشغول بود، هرگز از آنجا بیرون نیامد و به ندرت کسی او را میدید. پس از آن بسیاری مشتاق بودند و میخواستند راه و روش وی را تقلید کنند.[4]
کسانی که برای نخستینبار برای دیدن وی آمده بودند، با دیدنش از سیمای وی تعجب کردند زیرا او همان قیافه گذشته را داشت. او نه مانند کسانی که تحرکی ندارند، چاق شده بود و نه به سبب روزه گرفتن و مجاهده با دیوها لاغر گشته بود! بلکه به همان هیبت قبل از خلوت نشینیاش بود با این تفاوت که نفس وی از آلودگی پاک گردیده بود.
آنتونی دیگر نه از غم اندوهناک و نه با شادی فرهمند می شد، خنده و غصه بر او تسلط نمییافت. خداوند به وسیله او بیماریهای جسمی بسیاری از حاضران را شفا بخشید و جمعی دیگر را از روحهای پلید پاک کرد.[5]
آنتونی همیشه روزه میگرفت و جامهای موبین (که از درونش مو و بیرونش پوست بود) بر تن میکرد؛ جامهای که آن را تا پایان زندگی نگاه داشت.
او بدنش را با آب نمیشست تا از آلودگی پاک شود و هرگز پاهای خود را شست و شو نمیداد و حتی تحمل نمیکرد آنها را در آب فرو ببرد مگر آنکه از روی ضرورت چنین کند.
هیچکس او را عریان ندید و بدنش به هیچ وجه برهنه نشد، مگر پس از مرگ هنگامی که او را دفن میکردند[6].
آنتونی، بنیانگذار رهبانیت
امروزه محققان، آنتونی را بنیانگذار رهبانیت شرقی میشمارند.[7]
آنتونی بر این باور بود که جامعه دنیوی به گونهای با شر آمیخته و آلوده شده که دیگر نمیتوان در آن زیست و نجات پیدا کرد.
کلام آنتونی بسیاری را متقاعد کرد تا زندگی انفرادی را بپذیرند. با تلاشهای آنتونی، زندگی رهبانی از مقبولیت قابل توجهی برخوردار گردید تا آنجا که حتی در کوهها، حجرههایی ساختند. بیابان به وسیله راهبانی که از میان قوم خود آمده بودند، آباد شد و افراد بسیاری به زندگی رهبانی، روی آوردند.
او در اوایل قرن چهارم پیروان خود را در جماعتهای رهبانی اولیه و سادهای سازماندهی کرد. مردان و زنانی که مجبور به زندگی توأم با ریاضت، پارسایی، ترک تعلقات خانوادگی، ترک روابط جنسی، پشت پا زدن به اموال و دارایی و به جا آوردن نیایش و عبادت مداوم بودند. زندگی مشترکی، که هدف از آن نیل به سعادت و رستگاری شخصی یا اتحاد با خدا از طریق مبارزه معنوی و دائمی با وسوسههای شیطانی بود.[8]