كلمات كليدي : ازدواج، تجرد، موانع ازدواج، طلاق، جدايي، ترتوليان، چندهمسري
نویسنده : محمد ضياء توحيدي
دین مسیحیت، همانند سایر ادیان ابراهیمی، روابط جنسی را تنها در شکل محدود آن میپذیرد.از این رو، روابط لجامگسیخته، به شدت محکوم است.کتاب مقدس مسیحیان، با تأکید فراوان از مسیحیان میخواهد که با پایبندی به قوانین دینی و اخلاقی، از گناهان جنسی اجتناب کنند.
به طور کلی در مسیحیت، ارتباط با جنس موافق، حرام شمرده شده[1] و ارتباط با جنس مخالف نیز تنها در قالب ازدواج، مجاز شمرده شده است.[2]
ازدواج در عهد قدیم
عهد قدیم، ازدواج را طرحی الهی میشمارد.خداوند میفرماید:«خوب نیست که آدم تنها باشد»[3]بنابر این ازدواج به عنوان یک سنت نیک، پذیرفته شده و در مقابل، مجرد بودن، ناپسند شمرده میشود چرا که خداوند، آن را ناپسند شمرده است.
ازدواج در عهد جدید
ازدواج در عهد جدید، امری مقدس دانسته شده است.کلیساهای کاتولیک و ارتدوکس، ازدواج را به عنوان یکی از "شعایر دینی"[4]پذیرا شدهاند. زندگی زناشویی به عنوان شکلی مرئی از فیض نامرئی خدا تلقی شده است و از آن به سرّ عظیم یاد شده میشود.[5] شاید سرّ عظیم را بتوان اینگونه تفسیر نمود که ازدواج زمینی در حقیقت نمونهای است از ازدواج آسمانی یعنی ارتباط میان مسیح و کلیسایش.[6]
با این حال، باید توجه داشت که مقدس دانستن ازدواج، به معنی آن نیست که ارزش آن بیش از تجرد باشد.ترتولیان، الهیدان برجسته قرن سوم میلادی، مسیحیان را به ترک ازدواج دعوت میکند.[7]این دیدگاه ترتولیان، مورد پذیرش عموم مسیحیان قرار گرفته است.کلیسای کاتولیک، در رساله دینی خود بر این نکته تأکید میورزد که مجرد ماندن، بسیار ارزشمندتر از ازدواج کردن است.[8]
این دیدگاه، ریشه در عهد جدید دارد.[9]عهد جدید، با دعوت مؤمنان به مجرد ماندن، علت ارزش والای تجرد را آن میداند که فرد مجرد قادر است تمام زندگی خود را وقف امور معنوی نماید در حالی که فرد متأهل، مشغول امور دنیوی شده و نمیتواند تمام توجه خود را معطوف به امور دینی نماید.[10]
بنابر این از نگاه مسیحیان، ازدواج کردن تنها راهی برای فرار از گناهان جنسی و بیعفتی شمرده میشود.[11]البته هدف از ازدواج، منحصر به این مسأله نیست. آرامش متقابل و داشتن فرزند نیز به عنوان دو هدف دیگر، مورد توجه قرار گرفته است.[12]
حضرت مسیح، الگویی برای مجرد ماندن
مسیحیان با اشاره به زندگی حضرت مسیح، تجرد را نوعی پیروی از سنت عیسوی میدانند.مسیح از مادری باکره تولد یافت و خود، نیز در طول زندگی خویش، ازدواج نفرمود.بنابر این با مطالعه در زندگی حضرت مسیح میتوان ارزش تجرد را به روشنی دریافت.[13]صرف نظر از این مسأله، حضرت مسیح در تعالیم خویش، با صراحت از زندگی در تجرد سخن رانده و آن را امری ارزشمند دانسته است.[14]
شرایط ازدواج و آیینهای مربوط به آن
مراسم ازدواج، معمولا در کلیسا و با حضور کشیش، انجام میپذیرد.در این مراسم، کشیش برگزار کننده این آیین، از طرفین میخواهد تا رضایت خویش را با عبارتی نظیر "تو را به همسری خویش برمیگزینم"اعلام نماید.[15]سپس کشیش، طرفین را برکت داده و آنان را به عنوان همسر شرعی، به عقد همدیگر در میآورد.[16]حضور دو یا سه شاهد در زمان برگزاری این آیین لازم شمرده میشود.کلیساها، معمولا ازدواجهایی را که در سایر مذاهب مسیحیت انجام میشود میپذیرند.حتی کلیسای انحصارگرای کاتولیک نیز در مورد ازدواج، با تساهل رفتار میکند و ازدواجهایی را که در مذاهب مختلف پروتستان و با آیینهای متفاوت انجام میگیرد قبول داشته و آنها را به عنوان شعار دینی پذیرا میشود.[17]
موانع ازدواج
موانع ازدواج، بسته به کلیساهای مختلف، متفاوت است. کلیسای کاتولیک این موانع را سه مورد عنوان مینماید:
1. نامزدی یکی از دو همسر با شخص دیگری
2. اختلاف مذهب زن و شوهر که تنها با اجازه کلیسا مجاز خواهد بود.[18]
3. داشتن نذر برای ازدواج نکردن که با صدور اجازه از سوی کلیسا مجاز خواهد گردید.[19]
ازدواج در برخی موارد نیز باطل شمرده شده است. این موارد (از نگاه کلیسای کاتولیک) عبارتند از:
1. متأهل بودن
2. نارسایی عقل به هنگام ازدواج
3. حایز رتبه روحانی بودن. (کمک شماس، شماس، کشیش و ردههای بالاتر از آن، حق ازدواج ندارند[20]).[21]
4. محکومیت به زندان
5. عدم قدرت آمیزش جنسی
6. افراد معینی از خویشاوندان
7. اختلاف شدید مذهب. بنابر این ازدواج با کسی که تعمید نیافته است جایز نیست.[22] البته در این مورد نیز اگر کلیسا اجازه آن را صادر کند، منع ازدواج برطرف خواهد شد.[23]
کلیساهای مختلف مسیحی، در برخی از این موارد با یکدیگر همنظر هستند اما در برخی موارد نظیر ازدواج مقامات دینی، با یکدیگر اختلاف نظر دارند. به عنوان نمونه، قانون کلیسای ارتدوکس در مورد ازدواج مقامات دینی تا حدودی متفاوت با دیدگاه کلیسای کاتولیک است. از نگاه کلیسای ارتدوکس، شماس و کشیش اگر پیش از انتصاب، ازدواج کرده باشند میتوانند به زندگی با همسر خود ادامه دهند اما کسانی که به این مقامات گماشته می شوند اگر مجرد باشند دیگر حق ازدواج نخواهند داشت.در این کلیسا، اسقفها همواره باید مجرد باشند و انتصاب افراد متأهل به مقام اسقفی ممنوع است.[24]
کلیساهای مختلف پروتستان نیز در این زمینه با یکدیگر اختلاف نظر دارند اما در بسیاری از این کلیساها، منعی برای ازدواج مقامات روحانی وجود ندارد.[25]
همچنین در مورد اصل ازدواج با اقارب و نزدیکان، میان کلیساهای مسیحی، اتفاق نظر وجود دارد اما در تعیین محدوده آن اختلاف نظر است.کسانی که ازدواج با آنها حرام میباشد در تورات مشخص شدهاند[26]اما سنتهای مختلف کلیسایی، گاه موارد حرمت را توسعه دادهاند.به عنوان نمونه در کلیسای ارتدوکس،ازدواج با فرزندان خاله، عمه، دایی و عمو و حتی ازدواج با نوه آنان نیز حرام دانسته شده است.[27]
ازدواج مجدد و تعدد همسران
تعدد همسران در عهد عتیق، مجاز شمرده شده است.[28]چند همسری به عنوان یک سنت پذیرفته شده در عهد عتیق وجود داشت و و شخصیتهای بزرگ عهد عتیق همانند ابراهیم[29]، یعقوب[30]و داود[31] دارای همسران متعددی بودهاند.
با این وجود، مسیحیان ازدواج مجدد را ممنوع میشمارند و حتی "ترتولیان" ازدواج مجدد را همسان زنا میداند.[32]
البته در این میان استثنایی نیز وجود دارد.کلیسای ملی اتیوپی، حکم تعدد زوجات را (که در عهد عتیق جایز شمرده شده است)، همچنان جاری میداند و تعدد همسران در میان پیروان این کلیسا، امری پذیرفته شده است.[33]
همچنین از نگاه مسیحیان، ازدواج موقت، مجاز نمیباشد زیرا حضرت مسیح به روشنی، ازدواج را یک امر دائمی میشمارد که طرفین، پس از قبول همسری یکدیگر حق جدایی از یکدیگر را نخواهند داشت.[34]
طلاق و جدایی
بر پایه تعالیم کتاب مقدس و سنت کلیسایی، مسیحیان معتقدند که ازدواج، یک قرارداد دائمی میان زن و شوهر است.مسیحیان با استناد به کلام حضرت عیسی[35]بر آنند که علقهای که با ازدواج ایجاد میگردد، قابل انقطاع نیست.از نگاه مسیحیان، حضرت عیسی که خود در جامعهای یهودی پرورش یافته است، طلاق را انحراف از آرمان الهی میدانسته است.[36]
حضرت مسیح، طلاق را تنها در صورتی مجاز میشمرد که یکی از طرفین، مرتکب زنا شوند.[37]عموم کلیساهای مسیحی نیز به تبعیت از دستور صریح حضرت عیسی، طلاق را تنها در صورت ارتکاب زنای طرف مقابل، مجاز میشمرند.
با این حال در اینکه آیا طلاق در موارد دیگری نیز مجاز است، میان کلیساهای مختلف، اختلاف نظر فراوان وجود دارد.
کاتولیکها معتقدند که ازدواج هرگز قابل گسستن نیست.تنها کاری که این کلیسا میتواند انجام دهد آن است که اجازه دهد زن و شوهر از یکدیگر جدا شوند اما مشروط به آنکه تا زمانی که هر یک از طرفین در قید حیات هستند ازدواج مجدد نکنند.[38]
از نگاه این کلیسا، کسی که از همسر خود (علیرغم عدم جواز آن) طلاق گرفته است اگر مجددا ازدواج کند، مرتکب زنا میشود.[39] البته کلیسای کاتولیک، چنین شخصی را طرد نمیکند اما در مقابل؛ استفاده از نان مقدس در مراسم عشای ربانی را از وی دریغ میدارد.[40]
کلیسای ارتدوکس در مورد ازدواج مجدد، همین دیدگاه را اتخاذ نموده است.البته تفاوت مهمی نیز در میان است.ارتدوکسها مفهوم مرگ را در معنایی گستردهتر نگاه میکنند که مرگ اخلاقی را نیز شامل میشود.[41]