دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

تاریخ کلیسا 15 قرن 3 third century 3

No image
تاریخ کلیسا 15 قرن 3 third century 3

كلمات كليدي : تاريخ، كليسا، انديشمندان، فرهنگ

نویسنده : محمد صادق احمدي

 معمولا در شرایط سختی و فشار اتحاد و همدلی میان جوامع بیشتر می شود. این امر خصوصا در زمانی که گروهی در اقلیت باشد آشکارتر است. مسیحیان در قرن سوم چنین حال و روزی داشتند. مثلا مومنان حقیقی با توجه به وعده های مسیح مبنی بر قریب الوقوع بودن ملکوت آسمان زندگی آرامی را در پیش گرفته بودند و در امور دنیایی کمتر دخالت می کردند. البته این امر به معنای وجود آرامش در اردوی مسیحیان نبود؛ بلکه بخاطر تهاجمی که از دو جهت عمده بسوی ایشان وجود داشت، نوعا در شرایط سختی روزگار می گذراندند.

 در یک طرف فیلسوفان مانند "سلسوس" و "گالن" قرار داشتند که به الهیات و آموزه های مسیحیت حمله ور می شدند و در طرف دیگر سیاست مداران بودند که نه تنها از وعده پیروزی قریب و تصاحب ملکوت توسط ایشان در هراس بودند، بلکه از تمرد ایشان از شرکت در امور نظامی و مناصب حکومتی نیز ناخرسند بودند. مثلا سلسوس کتابی بنام "کلمه حقیقی" بر علیه مسیحیت نوشت و در این کتاب سعی کرد که به زعم خود سفاهت اعتقادات مسیحیان را نشان دهد. وی مسیحیان را گروه انبوهی از خفاشان و مورچگان نامید و معتقد بود که ایشان از لانه های خود بیرون خزیده و بحث می کنند که کدام یک گناه کارترند. او در کتاب خود نوشت که مسیحیان می گویند:

برخی از ما مرتکب گناه می شویم، بنابراین خدا خواهد آمد و یا پسرش را خواهد فرستاد تا ظالمان را بسوزاند و بقیه ما با وی حیات ابدی داشته باشیم.

سلسوس سپس ایراد گرفته و می گفت:

خدا نیکوست و زیبا و خوشحال و در زیباترین و بهترین چیزها وجود دارد. پس اگر بمردم فرود آید خود متغییر میگردد و از نیکویی بدی، از خوشحالی به دلتنگی و از هر چه که بهترین است به هر چه که بدترین است تبدیل میشود. آیا چنین تغییری را کسی حاضر است قبول کند ؟

در مورد تولد خدا از انسان و به جسم درآمدن او نیز اینچنین به مسیحیان حمله می‌کرد:

اگر خدا میخواست روحی از خود بفرستد، چه لازم بود که آن را از رحم زنی بفرستد خدا میدانست که چگونه انسان را بسازد و میتوانست که دور این روح تشکیل جسمی داده و بدینطور از گذاردن روح خود در چنین مکان آلایشی دوری جوید.

 در کنار این مسائل وجود گرایشات هم عرض با کلیسای کاتولیک نیز شرایط فرهنگی و دینی را اندکی برای مسیحیان سخت کرده بود؛ زیرا این شرایط آشفته قدرت تشخیص صحیح را از ایشان گرفته بود. به عنوان مثال مومنان به درستی نمی دانستند که آموزه های اریگن و آرتمون در مورد انسان بودن و جدا از پدر بودن مسیح درست است و یا آموزه کلیسا مبنی بر خدا بودن او.

 

اندیشمندان مسیحی قرن سوم

 در چنین شرایطی وجود دو گروه از اندیشمندان مدافعه نویس و الهی دان به بقاء مسیحیت کمک شایانی کرد. البته مسیحتی که ایشان در دفاع و تبیین آن می کوشیدند، مسیحیتی بود که با کوشش های پولس رواج یافته بود، بنابراین طبیعی بود که بعضا با تعالیم عیسی متفاوت بود.

 دفاعیه نویسان در برابر افرادی چون سلسوس مشغول بکار می شدند و از عقائد خود دفاع می کردند و الهی دانان به تبیین و شکوفایی بیشتر آموزه ها کمک می کردند. اثرگذارترین این افراد از این قرارند:

1- اریگن:[1]

وی حدودا در سال 185 وبه احتمال زیاد در اسکندریه متولد شده است. پدر اوریگن یک مسیحی متعصب و ثروتمند بود و هفت فرزند داشت که اوریگن ارشدآنان به حساب می آمد.

 در دوران جوانی بود که این کلمات مسیح را خواند که عده ای برای رسیدن به ملکوت آسمان خود را اخته می کنند تا پیرو این دستور باشند: هر کس که می تواند دریابد، بگذار تا دریابد. [2] بنابراین او خود را اخته کرد تا بتواند به ملکوت آسمان داخل شود.

پس از مدتی اریگن به دعوت مادر امپراتور(جولیا مامایا) و برای موعظه به انطاکیه رفت وپس از اقامتی کوتاه از طریق فلسطین به یونان رفت ودر آنجا توسط کشیشان و اسقف های اورشلیم و قیصریه به اسقفی اسکندریه منصوب شد.

 اوریگن بیست سال آخر عمر خویش را زیر شکنجه های امپراتور دسیوس ودیگر امپراتوران بود و به دفعات دستگیر شد و اگرچه زنده ماند ولی سلامتش را به کلی از دست داد و حدودا در سال 253 در شهر تیره وفات یافت.

 

نظریات اریگن

 از اریگن آثار و نظریات منحصر به فرد بسیاری برجای مانده ولی در این میان چهار بحثی که او شروع کرد به معرکه آراء الهی دانان تبدیل شده است:

ا)رحمت عام؛ بر اساس این قانون هر موجودی، چه نیک و چه شر باشد (حتی شیطان) هردو نجات یافته در رحمت عام خدا داخل می شوند.

ب)الوهیت پایین تر پسر؛ اریگن تعلیم می داد که عقیده به سه شخص در الوهیت، برای فهم مسیحی اساسی است: پدر، که به وجود نیامده و تغییر ناپذیر است؛ مسیح (کلمه)، که مدام از پدر صادر می شود و حکمت و قدرت خداست که جهان را اداره می کند وروح القدس که به واسطه مسیح بوجود آمده است. آنگونه که او می انگارد پسر پایین تر از پدر است... [3]

 برخی ازپژوهشگران مذهب آریوس (که خدا را بسیط دانسته و مسیح را مخلوق او و یک معلم و پیامبر معرفی می کند) را پیامد طبیعی همین رویکرد اریگن می دانند.

ج)تفسیر تمثیلی و فرق بین ظاهر و باطن؛ اریگن فکر می کرد که بدون توسل به تمثیل نمی توان کتاب مقدس را به درستی درک کرد. از نظر او بسیاری از قسمت های عهد عتیق اگر کلمه به کلمه در نظر گرفته شود غیر قابل فهم و باعث لغزش است. این قسمت ها به این منظور در کتاب مقدس وجود دارد تا ما نیاز به یافتن معنایی پنهان و عمیق تر را درک کنیم و استفاده از تمثیل درک این معانی پنهان را ممکن می سازد[4]. او همچنین عقیده داشت همانطور که انسان از نفس، جسم و روح تشکیل می شود کتاب های مقدس نیز این سه معنا را دارند. به اعتقاد او

«شخص باید معنای نوشته های مقدس را در یک راه سه گانه برای نفس خویش ترسیم کند، تا آنچه ممکن است جسم کتاب مقدس شناخته شود، واین نامی است که به تفسیر ظاهری می دهند، بتواند فرد ساده دل را تهذیب کند. شخصی که اندکی پیشرفت کرده است، به وسیله نفس کتاب مقدس(گویا که آن نفس دارد)می تواند تهذیب شود، و انسانی که کامل استبا شریعت معنوی که«سایه ای ازنعمت های آینده» را دارد، می تواند تهذیب شود. زیرا درست همان گونه که شخص از جسم، نفس و روح ترکیب می شود، کتاب مقدس که به وسیله خدا برای نجات انسان فراهم شده نیز به همین شیوه است...»[5]

د) عقائد خاص گنوسی ها: مثل اینکه انسان ها را به سه طبقه مشخص تقسیم کرده بودند، عالم ماده را شر می دانستند، متن مقدس عبری را قبول نداشتند و...

  اریگن با بسیاری از دیدگاه های گنوسی ها هم فکری داشت و آنچه را در تعالیم گنوسی ارزشمند بود تشخیص و توسعه داد؛هرچند برخی از آراء ایشان را نمی پسندید مثلا خدای خالق جهان را خوب و مهربان معرفی می کرد و جهان مادی رامانند گنوسی ها شر نمی پنداشت و... [6]

 

2- کلمنت:

  کلمنت گرچه بیشتر عمر خود را در قرن دو سپری کرد اما شکوفایی علمی او در دو دهه آخر رندگی و در قرن سوم بود. وی نخستین مسیحی از اسکندریه بود که نامش مرزهای شمال آفریقا را درنوردید و در جهان مسیحیت منتشر شد.

  کلمنت برای دفاع از دین جدید و ارتقاء آن، فلسفه یونان را با مسیحت درآمیخت. او همانند اریگن برای بسیاری از اعتقادات گنوسی ها ارزش قائل شد و معتقد بود که همه مسیحیان باید در مراسم عشای ربانی شرکت کنند.

کلمنت با تسلط ویژه ای که بر متون مشرکین داشت در این دوره توانست خدمات شایانی را به الهیات مسیحی انجام دهد. [7]

 

3- ترتولیان:

  او در سال 160 میلادی در خانواده ای غیر مسیحی دیده به جهان گشود، اما اندکی پیش از آغاز قرن سوم به مسیحیت گروید و مشاهده کرد که دین جدید به سبب وجود مشکلاتی از قبیل وجود گرایش های متنوع رنج می برد. بنابراین با اتکاء به توانمندی در نوشتن، شروع به دفاع از آیین مسیح کرد.

  ترتولیان نخستین شخصیت مهمی است که به زبان لاتین می نوشت؛ از این رو اصطلاحات زیادی را ابداع کرد تا جایی که او را واضع 507 لغت در الهیات مسیحی دانسته اند.

  این اندیشمند بزرگ در ابتدا به حمایت از کلیسا در برابر مونتانیسم روی آورد؛ زیرا آن را مانند دیگر تفکرات رایج بدعت گونه مثل مارکیون ها و گنوسی ها برای راست کیشی مسیحی خطرناک می پنداشت. اما پس از مدت کوتاهی و با بررسی بیشتر مونتانیسم به آن علاقه مند شد و به دفاع از آن در برابر کلیسای کاتولیک پرداخت. [8]

  ترتولیان به همراه مونتانی ها معتقد بود که کلیسای کاتولیک به افراط در قانون گرایی و عقل گرایی دچار شده و امور بسیاری از امپراتوری روم مثل امور اداری را در خود پذیرفته است، بنابر این با کلیسای اولیه که مسیح آن را بنیان نهاده بود کاملا متفاوت بود. [9]در نتیجه این اختلاف نظرها ترتولیان که عشق مفرطی برای عدالت داشت، کلیسای کاتولیک را که فقط به سمت حفظ و تقویت قدرت پیش می رفت و بیشتر به فکر افزایش کمی پیروانش بود را بر خطا دانست. [10]

مهم ترین اثری که از ترتولیان بجای مانده کتاب بر ضد مارکیونی ها است. او علاوه براین کتاب چندین دفاعیه مشهور نیز نوشته است.

 

4- هیپولیتوس:

هیپولیتوس یکی از نویسندگان پرکار کلیسای تخستین بود. او در اواخر قرن دوم و احتمالا در رم متولد شد. برخی از نویسندگان قدیمی او را در زمره شاگردان ایرنئوس دکر کرده اند. [11]

 

5- سیپریان:

  وی در ابتدا مشرک بود، اما با ظهور مسیحیت او نیز به این دین نوپا گروید. سیپریان یکی از مهمترین نویسندگان کلیسای نخست به شمار می رود؛ زیرا علاوه بر اینکه او را به عنوان اسقف کارتاژ می شناسند از او بنام دفاعیه نویس نیز یاد می شود. بنابر روایات مسیحی سیپریان در زمره شهدای کلیسا قرار دارد.

علاوه بر افراد یاد شده شخصیت های دیگری نیز در این قرن فعالیت داشتند که به مهمترین آنها اشاره شد.

مقاله

نویسنده محمد صادق احمدي
جایگاه در درختواره ادیان ابراهیمی - مسیحیت

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

فردریک شلایر ماخر Friedrich Schleiermacher

فردریک شلایر ماخر Friedrich Schleiermacher

معمولا هر پدیده سنّتی وقتی با یک جریان جدید مواجه شود، اگر باهم هم‌خوانی نداشته باشند، هیچ‌یک، دیگری را نمی‌پذیرند و هر دو نافی هم می‌شوند. در بررسی تاریخ کلیسا، اعم از کاتولیک و پروتستان، نیز دقیقا به‌همین تقابل می‌رسیم؛ تقابل دیدگاه‌های سنّتی و مدرن.
No image

شراب Wine

No image

پاپ ویگیلیوس Pope Vigilius

No image

صخره Petros, Cephas

No image

ماروزیا MAROZIA

پر بازدیدترین ها

No image

معجزات عیسی

مریم مقدس  Saint Mary

مریم مقدس Saint Mary

No image

کتاب مقدس Bible

Powered by TayaCMS