24 آبان 1393, 14:3
كلمات كليدي : دانيال، عهد قديم، كتاب مقدس، مكتوبات
نویسنده : هادی جهانگشای
دانیال به معنی "خدای حاکم من است"، میباشد.[1] وی شخصی از خاندان سلطنتی یا از خانوادههای اصیل قوم بود؛ که همراه بادیگر جوانان یهودی که مانند او با استعداد بودند، در سال 605قم به وسیله بنوکدنصر به اسارت بابل برده شد. بابل همان جایی است که او بقیه عمرش را سپری کرد و در همانجا امتیاز زمامداری و نبوت را به دست آورد. در دربار به او علم و زبان کلدانی را تعلیم دادند. وی و دوستانش از خوردن غذای دربار خودداری کردند؛ زیرا غذای سلطنتی، مطابق شریعت موسی ناپاک بود. در پایان دوره کارآموزی از طرف پادشاه به عنوان فردی بالارتبه در میان دیگر مردان خردمند دربار سلطنتی، به رسمیت شناخته شد[2] و چنانچه یوسف در مصر محرز و محترم گردید، او نیز در نظر ایشان مورد عنایت و الطاف شد.[3] دانیال توسط مکاشفه الهی، خواب فراموش شده پادشاه و تعبیر آن را بیان میکند؛ تعبیر خواب پادشاه شامل زوال سلطنت بنوکدنصر بود. پادشاه از دانیال سپاسگذاری نمود و خدای او را احترام کرد و هدایای گرانقیمت به او داد.[4] دانیال پیامبر از جمله پیامبرانی است که در شهر شوش ایران مدفون است.
کتاب دانیال در ردیف بیست و هفتم از سری کتب کتاب مقدس قرار دارد. این کتاب جزو آخرین بخش مجموعه عهد قدیم یعنی مکتوبات یا نوشتهها که بر اساس تقسیمبندی یهودی آن؛ که با نسخه عبری منطبق است، محسوب میشود.
بنابر نوشته کتاب دایرةالمعارف کتاب مقدس، باب اول این کتاب به زبان عبری و بابهای دوم تا هفتم به زبان آرامی و بابهای هشتم تا دوزادهم به زبان عبری میباشد، این کتاب در دوازده باب به پایان میرسد.
متن کتاب، دانیال را در قسمتهای مختلفی مثل (9: 2) و (10: 2) «در سال اول سلطنت او، من دانیال عدد سالهایی که...»، به عنوان نویسنده آن ذکر کرده است.[5] سنت یهودی – مسیحی میگوید: این کتاب را دانیال نبی(ع) در قرن ششم قبل از میلاد و در زمان تبعید نوشته است.[6] آنها میگویند: احتمالاً این کتاب تقریباً در سال 530 قبل از میلاد؛ یعنی به فاصله کوتاهی پس از فتح بابل به دست کورش، کامل شده است.[7] اما نقادان قدیم و جدید این رأی را به شدت رد کرده و زمان نگارش کتاب را نزدیک عهد مسیحیت میدانند.[8] مستر هاکس در قاموس آورده است: «بعضی از محققین و محصلین مدعیاند که کتاب به وسیله دانیال نوشته نشده است؛ آنها عموماً متفقند که انتشارش در حدود 168 قبل از میلاد در دوره مکابین بوده است».[9] پس دانشمندان تاریخ، حوادث تاریخی بخش اول این کتاب را به شدت رد کردهاند. بنابراین این بخش را داستانی میدانند که در اذهان مردم بوده و در دورههای بعد نگاشته شده است. علاوهبراین، بخشی از این کتاب به زبان آرامی است که تا نزدیک عهد مسیحیت رایج نبوده است. پس انتساب این کتاب به دانیال وجهی ندارد.[10]
این کتاب با یک مقدمه تاریخی و جریان اسیر شدن دانیال و دوستانش آغاز میگردد. در ادامه، به خاطر اینکه از غذای پادشاه و شرابی که میخورد، استفاده نکرد؛ چرا که این غذا و شراب نجس بود، خداوند وی را نزد سرداران پادشاه مکرّم میگرداند. در آیه هفده این باب آمده است: «اما خداوند به این چهار جوان معرفت و ادراک در هرگونه علم و حکمت عطا فرمود و دانیال در همه رؤیاها و خوابها فهیم گردید».[11]
باب دوم قضیه خواب بنوکدنصر پادشاه بابل را بازگو میکند؛ که وی خوابی را میبیند که از این خواب بسیار آشفته و نگران بود؛ اما چون خواب از یادش رفته بود، همه مجوسیان، جادوگران، فالگیران را فرا میخواند، که هم خواب پادشاه را بگویند و هم تعبیر این خواب را؛ اما کسی از این اشخاص خواب پادشاه را نمیدانند و فقط تعبیر این خواب را که زنده ماندن پادشاه تا به ابد(!) بود میگویند. تا اینکه پادشاه دستور میدهد تمام تعبیرکنندگان را به قتل برسانند. در این اثنا دانیال به حضور پادشاه میرود و میگوید حکمای بابل را هلاک نکن و خواب پادشاه که مجسمهای بزرگ را در خواب دیده بود، همراه با تعبیر آن به پادشاه میگوید. پادشاه از دانیال و خدای او؛ که خدای یگانه بود، تشکر میکند و او را تعظیم میکند و هدایای بسیار به او میدهد. تا اینکه دانیال خواب دوم پادشاه؛ که سرانجام وی از میان مردم رانده میشود و صحرا مسکن او خواهد شد و مانند گاوان علف خواهد خورد را، برایش تعبیر میکند. سرانجام حکومت بابل سقوط میکند.
باب ششم رهایی و آزادی دانیال را آورده است. باب هفتم دانیال چهار جانور را در خواب میبیند. در باب هشتم خواب دانیال تعبیر میشود. باب نهم دعای دانیال و خواستهای او از خداوند برای اسرائیل میباشد. بالاخره دانیال(ع) در رؤیا آینده اسرائیل را میبیند و بعد پیشگوییهایی در مورد فارس، یونان، مصر و سوریه صورت میگیرد.
در باب دوازدهم سخن از زنده شدن دوباره انسانها به میان آمده است: «و بسیاری از آنانی که در خاک زمین خوابیدهاند، بیدار خواهند شد؛ اما اینان به جهت حیات جاودانی و آنان به جهت خجالت و حقارت جاودانی».[12]
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان