بازي هاي المپيك، المپيك باستان، يونان قديم، المپيا، كروئبوس، بارون پيردكوبرتين، كميته ي بين المللي المپيك، جعفر سلماسي
نویسنده : محمد بیدارمنش
بازیهای المپیک سابقهای بسیار طولانی دارد؛ این بازیها بهدنبال برگزاری جشنوارههای مذهبی در یونان قدیم پدید آمد. یکی از این جشنوارهها در «المپیا» به افتخار زئوس برگزار میشد و از مهمترین جشنوارههای یونان قدیم بهشمار میآمد. اولین رقابتهای ورزشی در المپیا که سوابق آن به دست آمده، به سال 776 قبل از میلاد باز میگردد.
محل برگزاری مسابقات المپیک درهی مقدسی بود در الیز. این محل که در یکی از ایالات قدیم یونان قرار داشت، بهصورت استادیومی با طول و عرض حدودا 200 متر در 30 متر شکل گرفته بود. حدود 40000 تماشاگر بر روی شیب چمن اطراف زمین مینشستند و رقابتها را تماشا میکردند. 13 دورهی نخست بازیها فقط شامل یک مسابقهی دو بود که در طول ورزشگاه انجام میگرفت. طول تقریبی این مسابقه حدود 180 متر بود.
کروئبوس یک آشپز مقیم نزدیکیهای آلیس در کشور یونان نخستین مرد پیروز در سال 776 پیش از میلاد، در بازیهای المپیک بود. البته بازیها پیش از این مسابقه هم جریان داشت ولی در جایی ثبت نشده بود. بنابراین در تاریخ سال 776 پیش از میلاد نخستین سال بازیها و کروئبوس هم بهعنوان نخستین قهرمان المپیک شناخته شده است. از آن سال بازیهای المپیک هر چهار سال یکبار برگزار شده و در حدود 1200 سال بدون وقفه جریان داشته است.[1]
بازیهای المپیک در سال 400 قبل از میلاد به اوج خود رسید. سپس رفته رفته افول کرد و از اهمیت افتاد برندگان این بازیها، جوایز خود را بهصورت تاجهایی از برگ درخت زیتون وحشی دریافت میکردند.
وقتی بازیهای المپیک باستان جریان داشت، بر سر هر کوی و برزنی اعلام میشد که جنگ و ستیز تعطیل است. اختلافات اقوام و قبیلهها به هر شکل، حتی موقت و مشروط، خاتمه مییافت تا بازیها لطمه نبینند. در سال 480 پیش از میلاد که جنگ «ترموپیل» بین سپاهیان ایران و یونان جریان داشت، هزاران تماشاگر در ورزشگاه «المپیا» نشسته بودند و آخرین مبارزههای مشتزنی را تماشا میکردند. بنابراین باید چنین نتیجه گرفت که بازیها را حتی جنگهای خونین به تعطیل نمیکشانید، ولی در عصر ما جنگها، بازیها را بیاعتبار ساخته است.[2]
با تصرف یونان به دست رومیها در سال 393 میلادی، امپراتور تئودوسیوس اول که یک فرد مسیحی بود، این مسابقات را بهعنوان نماد بتپرستی و عقاید شیطانی ممنوع اعلام کرد و این ممنوعیت، تقریبا 1200 سال به طول انجامید.[3]
المپیک جدید
در اواخر قرن نوزدهم، یک فرانسوی به نام "بارون پیردکوبرتین"با پیگیری و تعصب شدید به احیای مسابقات المپیک همت گماشت و در سال 1896در جلسهای در سوربن پاریس به هدف خود رسید و کمیتهی بینالمللی المپیک و دور جدید المپیک را بنیانگذاری کرد و سبب گردید که اولین دورهی مسابقات نوین المپیک در آتن برگزار گردد.
به نظر دکوبرتین، بازیهای المپیک تنها یک رویداد ورزشی نیست، بلکه میتواند کانون اصلی یک نهضت عظیم اجتماعی باشد که از طریق بازی و فعالیتهای ورزشی، تکامل انسانی و تفاهم بینالمللی را تقویت کند.
نهضت المپیک نتیجهی همیاری کمیتههای ملی المپیک، فدراسیونهای بینالمللی ورزشی، کمیتهی بینالمللی المپیک و سایر افراد و سازمانهای همفکری است که خواهان ترویج بازیهای المپیک و آرمان المپیک هستند.[4]
نخستین دورهی بازیهای المپیک جدید با شرکت 311 ورزشکار از 13 کشور جهان برگزار و سرآغازی برای حیات مجدد المپیک شد. پاریس میزبان دومین دورهی بازیهای المپیک جدید در نظر گرفته شده بود درحالیکه نتایج این المپیک در سال 1900 خیلی ضعیف بود، بهطوریکه نتایج رکوردهای آن دوره با امروز به هیچوجه قابل مقایسه نیست.[5]
المپیک جدید در رشتههای ورزشی متنوعی برگزار میشود که فوتبال، والیبال، تکواندو، بسکتبال، کشتی آزاد، کشتی فرنگی، جودو، بوکس، وزنهبرداری، شنا، بدمینتون، تنیس روی میز، قایقرانی، تیر و کمان، دوچرخهسواری، ژیمناستیک و دومیدانی از جملهی این رشتهها میباشند.
اهداف المپیک
اهداف المپیک که برای توانمند کردن ورزش، بهحدی که قادر به حفظ استقلال و تداوم خود باشد و برای اجرای نقشی که در جهان جدید، در زمینهی تعلیم و تربیت بهعهدهی آن گذاشته شده است و برای تجلیل از ورزشکارانی که فعالیتهای بدنی آنها جهت حفظ روحیهی عمومی ورزشی ضروری است، در حال حاضر تحت چهار عنوان در منشور المپیک مطرح شده است:
الف) ترویج و توسعهی آن دسته از ویژگیهای اخلاقی و جسمانی که اساس کار ورزش است.
ب) تعلیم و تربیت جوانان از طریق ورزش به منظور ایجاد تفاهم بیشتر بین آنها و دوستانشان و کمک به ساختن دنیایی بهتر و صلحآمیزتر.
ج) انتشار و ترویج اصول المپیک در سرتاسر جهان و ایجاد خیرخواهی جهانی.
د) گردهم آوردن ورزشکاران جهان در یک فستیوال عظیم چهارسالهی ورزشی، بازیهای المپیک.
نشانههای المپیک
المپیک با سه نشانهی مهم، در سراسر جهان، شناخته شده است. حلقهها، پرچم و شعار، پرچم المپیک و نشانههای آن نمایانگر اتحاد 5 قارهی جهان و گردهمایی ورزشکاران عالم در بازیهای المپیک در جوی از رقابت منصفانه و صادقانه و دوستی صمیمانه است، همان آرمانهایی که بارون دوکوبرتن مروج آن بوده است. رنگ حلقهها، آبی، زرد، سیاه، سبز و قرمز در زمینهای سفید است. در پرچم هر یک از کشورهای جهان، حداقل یکی از این رنگها وجود دارد.
پرچم المپیک که حلقههای پنجگانه بر آن نقش بسته است، در پاریس تولید و اولینبار در سال 1914 به نمایش گذاشته شد. این پرچم برای اولینبار در سال 1920 در ورزشگاه المپیک در آنتورپ به اهتزاز در آمد.
شعار « سریعترین، بالاترین، قویترین» نیز بر پرچم المپیک نقش بسته است. این سه نشانه انحصارا به کمیتهی بینالمللی المپیک تعلق دارد و استفاده از آن بدون کسب مجوز ممنوع است. یکی از وظایف کمیتههای ملی المپیک نظارت بر اجرای این قانون است. علایم مذکور به کمیتهی بینالمللی المپیک تعلق دارد اما موجب اتحاد همه مردم در هر نقطهی جهان میباشد.[6]
کمیتهی بینالمللی المپیک
کمیتهی بینالمللی المپیک که اکنون "ژاک روگ" ریاست آنرا بر عهده دارد، در شهر لوزان سوئیس قرار دارد. این کمیته قلب نهضت المپیک را تشکیل میدهد. چرا که کار حل و فصل مشکلات، تصمیمگیریهای حیاتی مانند انتخاب میزبان مسابقات و برنامهریزی برای المپیک بر عهدهی این کمیته است.
سه سازمان در سطحی تخصصی کمیتهی المپیک را تشکیل میدهند:
* فدراسیون بینالمللی(IFs)، هیئتهای کنترلکنندهی هر ورزش و مسؤول فنی رشتهی ورزشی مربوطه در سطح بینالمللی(برای مثال FIFA یا فدراسیون بینالمللی فوتبال و FIVB یا فدراسیون بینالمللی والیبال.)[7]
* کمیتهی ملی المپیک(NOCs)، که نهضتهای المپیک در هر کشور را هدایت و کنترل میکنند(برای مثال N.O.C.I.R.IRAN، یا کمیتهی ملی المپیک در ایران.)
* کمیتهی برنامهریزی برای بازیهای المپیک(OCOGs)، که مسئول کنترل رویدادهای خاص در المپیک است.
دوپینگ معضل المپیک مدرن
همانطور که ذکر شد برگزاری بازیهای المپیک علاوهبر اهداف حرفهای و قهرمانی، ترویج و توسعهی ویژگیهای اخلاقی را نیز مدنظر خود دارد برای همین رعایت اخلاق قهرمانی و پهلوانی همیشه باید سرلوحهی ورزشکاران حاضر در این مسابقات در تمامی ادوار باشد.
یکی از رفتارهای که با این روح پهلوانی و اخلاق ناسازگار است استفاده از داروهای نیروزا یا اصطلاحا دوپینگ میباشد که با روح برگزاری المپیک و اهداف آن مغایرت داشته و عملی ناجوانمردانه است.
دوپینگ عبارت است از بهرهبرداری ورزشکار از مواد یا روشهایی به منظور افزایش نیروی کاذب در رقابتهای ورزشی که برابر دستورالعمل سازمانهای ورزشی ممنوع است.[8]
بهخاطر همین از سوی کمیتهی برگزاری مسابقات کنترل بسیار جدی و آزمایشهای متعددی بر روی ورزشکاران شرکتکننده انجام میگیرد و در صورت اثبات استفاده یک ورزشکار از این روش برای کسب قهرمانی علاوهبر استرداد جوایز قهرمانی با محرومیتها و مجازات سنگینی نیز برای فرد خاطی در نظر میگیرند که حتی ممکن است به محرومیت ابدی وی از فعالیت حرفهای ورزشی منجر شود.
المپیک و سیاست
بهنظر میرسد سیاست همه جا حضور دارد حتی در ورزش و المپیک. در این میان کشورهای مختلف در برهههای متفاوت سعی کردهاند از المپیک برای پیجویی اهداف و اغراض سیاسی خود استفاده کرده و جهانیان را که معطوف به این جشنواره عظیم جهانی هستند را تحتتأثیر قرار دهند. گویا صحنهی ورزش نیز یکی از راههای پیگیری خواستهای دیپلماتیک کشورها است. نمونههای بسیاری برای این مسأله وجود دارد.
اولین مورد از تأثیر سیاست بر ورزش و المپیک مربوط به المپیک تابستانی 1936 برلین است که حزب نازی آلمان و رایش سوم از این بازیها بهعنوان حربهای تبلیغاتی، برای نشان دادن توانمندی خود استفاده کرد. اما "جسی اونز" در این مسابقات بر خلاف تصورات رایج در مورد برتری نژاد سفید، که بهویژه از سوی ناسیونالسوسیالیستهای آلمانی مطرح شد، با کسب ۴ مدال طلا، یکی از نقاط اوج ورزش سیاهان و جنبش ضد تبعیضنژادی را رقم زد.
جریان بعدی مربوط به المپیک 1968م مکزیکوسیتی بود که قهرمانان سیاهپوست(تامی اسمیت و جان کارلوس) بهخاطر پیروزی در مسابقات دو 200 متر و به نشانهی اعتراض به تبعیضنژادی و حمایت از حقوق سیاهان، مشتهای گرهکرده خود را بالا بردند که این موضوع با واکنش منفی رئیس کمیتهی بینالمللی المپیک آقای "اوری براندیژ" مواجه شد که خواستار اخراج این دو ورزشکار شد.
نگرش و رویکردهای سیاسی باعث شد که برخی کشورها در مقاطعی خاص با محرومیتهایی از سوی کمیتهی بینالمللی المپیک مواجه شوند. مثلا آفریقای جنوبی از سال ۱۹۶۴ تا ۱۹۹۲م بهدلیل مخالفت برخی از کشورها با سیاست آپارتاید در این کشور از حضور در بازیهای المپیک محروم شده بود.
همچنین در سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۲م حضور ورزشکاران اهل کشور افغانستان در المپیک و میدانهای جهانی و آسیایی به حالت تعلیق درآمد. پس از سقوط رژیم طالبان در سال ۲۰۰۱ افغانستان دوباره در بازیهای المپیک تابستانی ۲۰۰۴ حضور یافت.
تحریم بازیهای المپیک از دیگر شیوههای برجسته کردن و به رخ کشیدن تأملات و پیگیری منویات سیاسی و همچنین نشان دادن اعتراض کشورهاست. که از جملهی آن میتوان به اقدام کشورهای هلند، اسپانیا، سوئیس برای تحریم المپیک 1956 ملبورن اشاره کرد که بهدنبال سرکوبی شورش مجارستانیها توسط پیمان ورشو صورت گرفت و همچنین اقدام کشورهای کامبوج، مصر، عراق و لبنان به تحریم این بازیها بهخاطر بحران کانال سوئز.
همچنین در المپیک 1972م مونیخ، گروهی از فلسطینیها به نشانهی اشغال سرزمین خود توسط اسرائیل اقدام به گروگانگیری و در نهایت کشتن 11 ورزشکار رژیم غاصب صهیونیستی نمودند.
اما اوج این کشمکشهای سیاسی و اقدام به تحریم بازیها در جنگ سرد بود که در سال 1980 و 1984 طرفین درگیر، بازیهای یکدیگر را تحریم کردند. ایالات متحده بههمراه ۶۴ کشور غربی دیگر، المپیک مسکو در سال ۱۹۸۰ را بهدلیل حملهی شوروی به افغانستان تحریم کردند و در اقدامی متقابل و تلافیجویانه اتحاد جماهیر شوروی و ۱۴ عضو بلوک شرق با عنوان این مطلب که امنیت ورزشکارانشان تأمین نیست در المپیک لسآنجلس در سال ۱۹۸۴ حضور نیافتند.
ایران هم که عموما مسابقات خود با رژیم اشغالگر قدس را بایکوت کرده است. برای مثال در بازیهای سال ۲۰۰۴ در آتن جودوکار ایرانی(آرش میراسماعیلی) از رویارویی با حریفی از کشور صهیونیستی امتناع کرد.
آخرین مورد از دخالت سیاست در المپیک مربوط به المپیک پکن در سال 2008 است که کشور چین بخاطر مسائل مربوط به حقوق بشر و رویدادهای تبت و... شدیدا تحت فشار کشورهای غربی قرار گرفت.
ایران و بازیهای المپیک
نخستین دورهی المپیک در سال 1896 مصادف بود با سال 1313 هجری قمری و 1275 شمسی؛ بررسی تاریخ نشان میدهد که برگزاری اولین دورهی بازیهای المپیک با آخرین روزهای سلطنت ناصرالدینشاه و روزهای بحرانی کشورمان تقارن داشت. پس از طی دورهی بحران و جنگ جهانی دوم، در اردیبهشت سال 1325 کمیتهی ملی المپیک ایران تشکیل شد و در پانزده فدراسیون بینالمللی ورزشی عضویت یافت.
قهرمانان ورزشی کشورمان در طول دورانی که المپیک برگزار میشود جمعا در 14 دوره از سال 1948 تا سال 2008 در آن بازیها شرکت داشتهاند. اولین حضور ایران در سال 1948 در رشتههای وزنهبرداری، کشتی آزاد، مشتزنی، بسکتبال، و تیراندازی بود که در این دوره از بازیها «جعفر سلماسی» وزنهبردار کشورمان در سکوی سوم ایستاد و با مدال برنز خود اولین مدال المپیک را برای کشورمان کسب کرد.[9]
همچنین اولین مدال طلای تاریخ مسابقات المپیک را برای ایران "امامعلی حبیبی" در رشتهی کشتی آزاد در المپیک ملبورن در سال 1956 بدست آورد. همچنین ایران در ادوار دیگر مسابقات المپیک نیز شرکت کرده است که حاصل آن مدالهای مختلف ورزشکاران نامآور ایران بوده است. آخرین حضور ایران در المپیک پکن سال 2008 بود که کشورمان با 54 ورزشکار در رشتههای تکواندو، بسکتبال، کشتی آزاد، کشتی فرنگی، جودو، بوکس، وزنهبرداری، شنا، بدمینتون، تنیس روی میز، قایقرانی، تیر و کمان، دوچرخهسواری و دومیدانی و با کسب یک مدال طلا و یک مدال برنز در ردهی پنجاهویکم جای گرفت.
یکی از اسطورههای ورزش کشور و تاریخ المپیک ایران مرحوم جهان پهلوان "غلامرضا تختی" است که افتخار حضور در چهار المپیک را بدست آورد که سه مدال(یک طلا و دو نقره) ماحصل این چهار حضور بود، تختی نمونهی اخلاق و جوانمردی ورزشکار ایرانی است.[10] همچنین پرافتخارترین ورزشکاران کشور ما در المپیک "هادی ساعی" در رشتهی تکواندو و "حسین رضازاده" در رشتهی وزنهبرداری میباشند که با کسب دو مدال طلا این عنوان را کسب نمودند.