دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

نظریه ی بازدارندگی Deterrent Theory

No image
نظریه ی بازدارندگی Deterrent Theory

نظريه ي بازدارندگي، جنگ، امنيت جهاني، جهان سوم، توازن قوا، عقل گرايي، خردگرايي، علوم سياسي

نویسنده : مرتضي اشرافي

تئورى نظریه‌ی بازدارندگى

بازدارندگى یکى از موضوعات روابط بین‌الملل می‌باشد که در هر دو حوزه‌ی استراتژى و دیپلماسى کاربرد دارد. بازدارندگى عبارت‌ است از اقدام یا مجموعه‌اى از اقدامات که برای پیشى‌جستن از اقدامات خصمانه‌ی دشمن صورت مى‌گیرد. تئورى بازدارندگى یعنى کوشش یکى براى اعمال نفوذ در دیگرى تا او را از اقدام به عملى که متضمن خسارت یا هزینه‌اى براى اولى است باز دارد.[1]

زمینه‌های تاریخی نظریه‌ی بازدارندگی

نظریه‌ی بازدارندگی به‌طور ناگهانی ظهور نکرد، بلکه به‌ تدریج و با طی مراحلی تکامل یافت. بازدارندگی یکی از شعبات مکتب رئالیسم است که دست‌ کم در طول نیم‌‌ قرن گذشته با تعریف جدید خود و تکیه بر سلاح‌های غیرمتعارف، توانسته است تعبیین‌کننده‌ی عرصه‌ی روابط بین‌الملل باشد.[2] این دیدگاه با تأکید بر اصالت قدرت در روابط انسان‌ها، مسلح‌‌بودن را عامل آرامش و برقراری صلح می‌داند. در طول دورانی که ایالات متحده، سلاح اتمی را در انحصار خود داشت، هیچ نظریه‌ی استراتژیک منظمی در مورد بازدارندگی وجود نداشت، قبل از آن به پیشنهاد "جورج کنان" اندیشمند روابط بین‌الملل، سیاست تحدید یا سد نفوذ پدید آمد، در واقع، کنان نه بر ابزارهای سد نفوذ تاکید و نه آنها را رد می‌کرد، بلکه اعتقاد داشت که این ابزارها در کنار اهرم‌های سیاسی و اقتصادی موجود، بخشی از ابزارهای دیپلماتیک را تشکیل می‌دهد.[3]

ویژگی‌های نظریه‌ی بازدارندگی

نظریه‌‌ی بازدارندگی دارای ویژگی‌هایی از قبیل قابلیت، اعتبار، ثبات و ارتباط می‌باشد. در ادامه به شرح هر یک از این ویژگی‌ها می‌پردازیم:

الف) قابلیت: این ویژگی به جنبه‌ی توانایی دولت‌ها در نظریه‌ی بازدارندگی مربوط می‌شود. یعنی توانایی وارد‌‌آوردن ضربه به مهاجم احتمالی به‌ وسیله‌ی تجهیزات متعارف و غیرمتعارف. نیروی بازدارنده به‌جز مواردی که بلوف می‌زند، باید قادر باشد در صورت لزوم مجازات متناسب را برای طرف مهاجم به مرحله‌ی عمل درآورد.[4]

ب) اعتبار: یعنی قبول واقعیت داشتن توانمندی و اراده‌ی لازم برای کاربرد آن، جهت بازداشتن مهاجم از تهاجم؛ به عبارتی بازدارندگی زمانی موثر است که توانایی کافی برای پاسخ به تهدید، وجود داشته باشد.[5]

ج) ثبات: اگر برخورد به اندازه‌ی کافی شدید باشد، طرف‌های منازعه نه‌ تنها باید بتوانند تصمیم به اجرای تهدید را به یکدیگر بفهمانند، بلکه باید رهبران دشمن را در مورد نیت خود، تحت تاثیر قرار دهند‌؛ یک نظام بازدارندگی موثر صرفا به داشتن نیروی نظامی قدرتمند نیاز ندارد، بلکه یک قدرت بازدارنده‌ی موثر علاوه‌بر معتبر‌بودن، باید با ثبات هم باشد‌.[6]

با این حال، بازدارندگی متقابل با‌ثبات چیزی نیست که بتوان یک‌ بار و برای همیشه به آنها دست یافت. بروز تحولات جدید در حوزه‌های دفاع در برابر موشک‌های بالستیک‌، موشک‌های چند‌ کلاهکی و برخی دیگر از حوزه‌های مهم تکنولوژی پیشرفته‌ی نظامی‌، نویسندگان را وادار ساخت تا طی دهه‌ی‌1960‌م در مورد احتمال بی‌ثباتی مجدد وضعیت استراتژیک بین‌المللی، ابراز نگرانی کنند.[7]

د) ارتباط: در نظریه‌‌ی بازدارندگی‌، جلوگیری از برخورد میان طرفین، به تبادل نظر صریح و ضمنی طرفین بستگی دارد. بنابراین لازم است دولت‌ها از طریق انتشار اعلامیه‌ی رسمی، ارسال پیام و اعلام برنامه‌های خود، نیات واقعی خود را در این زمینه آشکار کنند. بازدارندگی هنگامی مؤثر است که نیروی بازدارنده منظور خود را صریح و شفاف به اطلاع طرف مقابل برساند و معین کند در صورت مورد حمله قرار گرفتن دقیقا چه عواقبی در انتظار مهاجم خواهد بود.[8]

عناصر نظریه‌ی بازدارندگی

نویسندگان و نظریه‌پردازان مختلف برای بازدارندگی عناصری را طرح کرده‌اند که با جمع‌بندی دیدگاه‌های مختلف در خصوص بازدارندگی، در اینجا به شش عنصر مشترک در میان این نظریات اشاره می‌شود:

1. شرایط عینی: تکنولوژی تسلیحاتی نوین دائما دست‌خوش تحولی پویاست، این امر از مسئله‌ی فنی میزان آسیب‌پذیری، یا آسیب‌ناپذیری سلاح‌های هسته‌ای حکایت می‌کند. برای تامین توان بازدارندگی، داشتن میزانی از توانایی‌های نظامی و تکنولوژیک لازم است و بدون آن‌، رسیدن به مرحله‌ی بعدی، که اثرگذاری در ذهن و باور طرف مقابل است، میسر نخواهد بود.[9]

2. شرایط ذهنی: مقصود این است که محیط روانی طرفین بازدارندگی از نظر راهبردی، بسیار با اهمیت است، به ‌عبارت دیگر، از نظر ذهنی کشور الف باید آمادگی عملی ساختن تهدید را داشته باشد و کشور ب نیز از نظر ذهنی اقناع شود که در صورت در پیش نگرفتن سیاست‌های هم‌گرا با کشور الف، مورد حمله قرار خواهد گرفت.[10]

3. شرایط خاص: شرایط خاص ناظر بر ویژگی‌های خاص هر کشور است، به‌طوری که هر تهدیدی علیه هر کشور، نتیجه‌ی مشخصی را به ‌بار نخواهد آورد، یعنی این‌که ممکن است کشوری در مقابل تهدیدهای سطح پایین‌تر نیز تسلیم شود درحالی‌که کشوری دیگر، در مقابل تهدیدات بسیار شدیدتر نیز سر تسلیم فرود نیاورد.[11]

4. مبادله‌ی اطلاعات: برای حصول بازدارندگی، اطلاعات مربوط به شرایط عینی و ذهنی طرفین باید مبادله شود تا سطح‌آگاهی آنها افزایش یابد.[12]

5. عدم توسل به زور: براساس محاسبه‌ی عقلانی، حتی با وجود تهدید به اعمال زور، جنگی بین طرفین صورت نخواهد گرفت و صرفا انجام تهدید، برای تامین هدف کار‌ساز خواهد بود.[13]

6. عقلانیت طرفین: مفهوم بازدارندگی بر این عقیده متمرکز می‌باشد که طرفین محاسبات خود را به ‌صورت عقلانی انجام می‌دهند‌، بدیهی است که عقل در مقایسه با منافع به‌دست آمده، هزینه‌های گزاف را نمی‌پذیرد.[14]

دیدگاه‌های بازدارندگی

برنارد برودی

برنارد برودی به‌عنوان اولین و مهم‌ترین نظریه‌پرداز بازدارندگی در دوران جنگ سرد است. به‌ نظر وی تهدید اعلام‌شده در بازدارندگی باید از تاثیری تعیین‌کننده برخوردار باشد، هیچ خللی در آن راه نیابد و حداقل ضمانت اجرای آن مبهم نباشد. به ‌نظر وی، تهدید بازدارنده موجب می‌شود تا هزینه‌های اقدام نخست بیش‌ از منافع آن جلوه کند‌، در نتیجه از هر گونه اقدام خطرناک خودداری خواهد شد. بنا‌بر اعتقاد برنارد برودی، یک کشور برای اطمینان از سیاست بازدارندگی باید از توان ضربه‌ی دوم برای تضمین بقای خود و شکست‌دادن طرف مقابل آسوده خاطر باشد.[15]

هنری کیسینجر

وی درباره‌ی بازدارندگی می‌گوید: هر چند بازدارندگی سیاست مسلط نظامی است، اما بیشتر از هر چیز وابسته به ملاک‌های روانی می‌باشد. در این سیاست، سعی می‌شود تا تصور خطر‌های تحمل‌ناپذیر، طرف مخالف را از ارتکاب به عمل باز دارد. پیروزی این سیاست بستگی به آگاهی کامل از محاسبات طرف مخالف نسبت ‌به حیله‌ای که جدی گرفته شود، دارد.[16]

والتر میلیس

به ‌نظر وی درحالی‌که ترس از اقدامی غیر عقلانی می‌تواند بازدارندگی را تقویت کند، عقلانیت بیش از حد ممکن است به جنگ ناخواسته‌ای منجر شود، و آن هنگامی است که یکی از طرفین عاقل با اعتقاد راسخ به مجبور ‌بودن طرف مقابل به عقب‌نشینی، بحرانی را شروع کرده یا تصمیم بگیرد قاطعانه ایستادگی کند، حال آن‌که محاسبه‌ی طرف مقابل این است که می‌تواند به آخرین حرکت بی‌خطر دیگر دست بزند، چرا‌ که طرف اول را برای عقب‌نشینی به اندازه‌ی کافی عاقل می‌پندارد.[17]

جمع‌بندی

در حقیقت نظریه‌ی بازدارندگی آخرین ساز‌و‌کاری است که با مشخص کردن هزینه‌ی ‌جنگ، عملا از وقوع آن جلوگیری می‌کند. از زمان دستیابی کشورها به سلاح اتمی، این سلاح تنها یک ‌بار، آن ‌هم توسط آمریکا علیه ژاپن به ‌کار گرفته شده‌است و اصولا به ‌مثابه‌ی‌ تهدیدی هدفمند و ابزاری برای نیل به اهداف سیاسی یا به تعبیری به ابزار دیپلماسی تبدیل شده است.

علی‌رغم انتقادات موجود، تئوری بازدارندگی توانسته است رفتار بازیگران اصلی نظام بین‌الملل را چه در حالت دو قطبی‌، چه در نظام سلسله‌ مراتبی فعلی، تبیین و تفسیر کند؛ چرا‌ که عدم وقوع جنگ هسته‌ای در این مدت به‌ خوبی بیانگر کارایی این نظریه می‌باشد.

مقاله

نویسنده مرتضي اشرافي

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS