دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

فريبكاری رسانه ای

No image
فريبكاری رسانه ای

فقه رسانه؛ بايدها و نبايدها - (بخش ششم و پايانی)

نويسنده: خليل منصوری

در بخشهاي پيشين از مقاله حاضر، موضوعاتي چون فقه و اخلاق رسانه اي، وجوب کفائي فعاليت هاي رسانه اي، ويژگي ها و اهداف رسانه اسلامي، حقوق رسانه ها در فقه و نظام اسلامي، جرايم و گناهان رسانه اي، شايعه سازي و شايعه پراکني و کيفر سنگين آن، تهمت و افترا در رسانه ها مورد بررسي قرار گرفت. اينک آخرين بخش اين سلسله مطالب از نظر خوانندگان عزيز مي گذرد.

افشاگری از رازها

از جمله جرم هاي رسانه اي مي توان به افشاگري اشاره کرد. افشاء به معناي آشکار کردن، فاش نمودن، پديده ساختن است و افشاگر به معناي آشکارکننده است. (نگاه کنيد: فرهنگ هاي فارسي دهخدا و معين) مقصود از افشاگري آشکار کردن اسرار و رازها است. در آيات قرآن براي بيان اين معنا جملاتي مانند «اظهره الله عليه»، «اذا جاءهم امر من الامن او الخوف اذاعوا به»، «لايحب الله الجهر بالسوء من القول الامن ظلم» و مانند آنها به کار رفته است.

افشاگري مي تواند حرام، واجب و جايز باشد.

از موارد حرمت افشاگري مي توان به موارد زير اشاره کرد:

  1. افشاي معايب غير ستمگران (نساء آيه 148)؛ زيرا تنها مجاز است درباره ستمگر افشا کند نه ديگران، برخي از مصاديق افشاگري مي تواند به عنوان هتک حرمت تلقي شود هرچند که شخص آن عيب را دارا باشد. (نساء، آيه 148)
  2. بازگويي رازهاي مسلمانان به بيگانگان ( آل عمران، آيه 118؛ توبه، آيه 16)؛
  3. فاش ساختن اطلاعات نظامي مسلمين (ممتحنه، آيه 1)

از نظر قرآن افشاي اسرار مسلمانان و نظام اسلامي، نه تنها گناه بلکه جرم است. شخص افشاکننده جزو گمراهان (ممتحنه، آيه 1)، از مصاديق عمل کننده به کارهاي شيطاني (نساء، آيه 836)، از مصاديق خيانت (انفال، آيه 27، تحريم، آيه 10) و مانند آن است.

از موارد جواز افشاگری موارد زير است:

  1. افشای گناه ديگری برای دفع اتهام از خود (يوسف، آيه 26)؛
  2. افشای ستم ستمگر از سوی مظلوم (نساء، آيه 148).

تبليغ کفر و الحاد و منکرات از نگاه قرآن

از نظر اسلام، تبليغ کفر و الحاد و منکرات، حرام و جرم است. يک رسانه نمي تواند به تبليغ چيزهايي بپردازد که از مصاديق کفر و الحاد و اشاعه منکرات و نابهنجاري ها و فحشاء است. از نظر قرآن، کساني به اين امر گرايش پيدا مي کنند که تحت تأثير فريبکاري شيطان و تبليغات فريبنده او قرار گرفته باشند؛ زيرا اصولاً تبليغات فريبنده شياطين، داراي نقش مؤثر در گناهکاري مردم بي ايمان است يوحي بعضهم الي بعض زخرف القول غروراً، انعام، آيات 112 و 113) و کسي که در مسير نشر و تبليغ آن در رسانه ها بر مي آيد تحت تأثير شيطان و رفتار شيطاني قرار گرفته است. از نظر قرآن کساني که بيمار دل و منکر رستاخيز هستند به سادگي در دام اين تبليغات قرار مي گيرند و همين تبليغات رسانه اي، خود کمک مي کند تا مردم گمراه تر شوند و به مسير درست باز نگردند.

گفتني است که واژه «زخرف» (در آيه 112 انعام) به معناي زينت آراسته است و «زخرف القول» به معناي گفتار زيبا و دلپسند است. (مفردات، ص 379 «زخرف») اين معنا بر اساس آن است که «غرورا» در آيه مفعول له گرفته شود. (مجمع البيان، ج 4-3، ص 544؛ اعراب القرآن، درويش، ج 3، ص 201)

همچنين از نظر قرآن، تبليغات مستمر مستکبران از طرق مختلف از جمله رسانه ها، در انحراف عقيدتي و کفر مستضعفان مؤثر است (سباء، آيه 33) و اصحاب کفر و شيطنت و استکبار با استفاده از ابزارهاي فريبنده و ظواهر آراسته درصدد بر مي آيند تا مردم را فريب دهند. (انعام، آيات 112 و 113)

در همين ارتباط استفاده از رمان و فيلم و داستانهاي خرافي و سرگرميهاي واهي و باطل، ابزار کافران براي تبليغ سوء در مقابل قرآن و وحي الهي است. (لقمان، آيه 6) بر اساس يکي از شأن نزولها، نضربن حرث با استفاده از قصه هاي پارسيان به مبارزه با داستان هاي قرآن مي پرداخت تا اين گونه مردم را از شنيدن حقايق قرآني و معارف آن دور داشته و به امور باطل و بيهوده سرگرم کند. (مجمع البيان، ج 8-7، ص 490) امروز نيز نقش بسياري از رسانه‌ها سرگرمي و تفريحاتي است تا مردم از شنيدن حقايق و تجسس در امور اجتماعي و سياسي جامعه غافل شوند.

از نظر قرآن، تبليغات گمراه کننده با استفاده از ابزارهاي آراسته و ظاهري دنيوي يکي از مهم ترين عوامل گمراهي مردم از خداشناسي و توحيد و گرايش به فلسفه و سبک زندگي اسلامي است که پيامبران در طول تاريخ به آن دعوت کرده اند. تبليغ سوء سامري در گرايش دادن قوم موسي به شرک، با ساختن گوساله اي از زيور آلات آنان، خود يک نمونه از تبليغات سوء است که بايد از آن پرهيز کرد. (طه، آيات 85 تا 88) يک رسانه اسلامي به جاي آنکه به سرگرم کردن و دور کردن مردم از حقايق و فلسفه زندگي و آفرينش بپردازد به تذکر و آموزش و پرورش درست مردم توجه کند.

يکي از روش هاي تبليغات سوء، بهره گيري از روش تبادل سخنان باطل ميان خودشان است به طوري که به ظاهر، ديگران مخاطب پيام نيستند، اما غيرمستقيم پيام به ديگران منتقل مي شود.

خداوند در آيه 112 سوره انعام مي فرمايد از روش هاي دشمن و شياطين، تبليغ سوء با تبادل سخنان به ظاهر آراسته و منطقي در بين يکديگر است تا اين گونه مردم را فريب داده و گمراه سازند.

همچنين از فعاليتهاي شياطين و دشمنان دين، تبليغ سوء عليه احکام الهي و القاي شبهه در آن است (انعام، آيه 121) به طوري که امروز بخش اصلي و اساسي فعاليت هاي رسانه اي مستکبران و دشمنان اسلام و انسان، تبليغات سوء و القاي شبهات نسبت به آموزه هاي وحياني اسلام است.

از نظر قرآن، هرکسي در چنين فعاليت هايي مشارکت کند، در حقيقت بخشي از طرح شيطاني را اجرا مي کند بنابراين، رسانه هايي که به چنين فعاليت هايي مي پردازند، يک رسانه منفي و ضد اسلامي هستند همچنين تأثيرپذيري از تبليغ سوء شياطين و اولياي آنها و اطلاعات از آنان و نيز پذيرش افکار ضدآموزه هاي الهي از جمله انکار قيامت، باعث مي شود تا شخص در زمره مشرکان قرار گيرد و اين گونه آثار شرک بر او بار شود. (انعام، آيه 121) از همين آيه به دست مي آيد که مجادله مشرکان با مؤمنان، از اهداف تبليغات سوء شياطين و فعاليت هاي متنوع آنان از جمله فعاليت هاي رسانه اي است.

از آثار تبليغات سوء از راه ابزارهاي تبليغي از جمله رسانه، تحميق مردم است. خداوند در تبيين اهداف تبليغي فرعون بيان مي کند که تبليغات گمراه کننده و فريبنده فرعون در راستاي تحميق مردم بوده است تا اين گونه مردم گرفتار حماقت شده و از تحليل حق و حقيقت و گرايش بدان دور شوند. (زخرف، آيات 51 و 54)

در اين ميان قدرت و ثروت نقش اساسي ايفا مي کند. از نظر قرآن، اين قدرت فرعوني و ثروت اشرافيت افراد جامعه است که طرح ها و برنامه ها و سياست هاي گمراه کننده تبليغات رسانه اي را شکل مي دهد و آنان از آن براي سلطه و افزايش قدرت و ثروت خود سود می‌برند و با تحميق مردم بر گرده شان سوار مي شوند. (اعراف، آيات 88 و 90؛ هود، آيات 25 و 27)

يکي از روش هاي کافران در تبليغات سوء و انحرافي، تأکيد بر به عهده گرفتن همه مسئوليت هاي خطا و گناهان است. به اين معنا که مي گويند شما گناه و کفر و شرک ورزيد ما اگر قيامتي باشد عهده دار گناهان و کفر و شرک شما خواهيم بود. آنان با چنين ادعايي درصدد اين هستند تا مردم را تحميق کرده و از مسير حق دور سازند. در حالي که هيچ کس بار مسئوليت ديگري را در هنگام خطر بر دوش نمي گيرد. اين مطلبي است که بارها در جامعه تجربه شده است. (عنکبوت، آيه 12) بنابراين نبايد به اين تبليغات و وعده هاي دروغين توجهي کرد.

روش هايي که دشمنان براي رسيدن به اهداف خود بهره مي گيرند، محدود به يک يا چند شيوه و روش نيست؛ بلکه همه شيوه هاي موجود آشنا و غيرآشنا و ابداعي و ابتکاري را به کار مي گيرند آنان هر روز طرحي نو در مي اندازند و شيوه اي نو ابداع مي کنند. از مهمترين شيوه هاي رسانه اي مي توان به تهمت زدن و شايعه سازي (نور، آيه 11) تشکيل گروه هاي محفلي در قالب هاي فرهنگي و اجتماعي و ادبي و مانند آن (مجادله، آيه 8)، جوسازي و معرفي رهبران ايماني مردم به مردماني ساده و خوش باور (توبه، آيه 61) و مانند آن اشاره کرد.

از مجموعه آموزه هاي اسلامي اين معنا به دست مي آيد که تبليغ کفر و الحاد و منکرات يک رفتار شيطاني و گناه بزرگ است. رسانه هايي که به اين امور مي پردازند به عنوان مجرم تلقي شده و رسانه و اصحاب رسانه مجازات مي شوند.

فريبکاری رسانه ای

يک رسانه بايد پايبند اصول اخلاقي و شرعي باشد. اهالي رسانه بايد افرادي عالم، فرهنگي، قوي، امين، شجاع، توانا بر فعاليت رسانی و آشنا به آن باشند. از هر کاري که می‌کنند اطلاع عالمانه و آگاهانه داشته و به اطلاعات خود يقين داشته باشند و در دقت و پاکي و نزاهت آن بکوشند و اطلاعات را از منابع خبري مورد وثوق به دست آورند بي آنکه گرفتار فعل حرامي چون تجسس و استراق سمع شوند. (حجرات، آيه 12) نسبت به اطلاعاتي که دارند حساس باشند و اگر ببينند به مصالح عمومي ضرر وارد مي کند از انتشار آن خودداري کنند. حريم خصوصي افراد را مراعات نمايند و از تعرض به آن خودداري کنند بايد بدانند که مسئول هر کار و فعلي هستند که انجام مي دهند و بدون علم و تنها به صرف ظن و گمان وارد اطلاع رساني نشوند و اطلاعات ظني را منتشر نکنند. (اسراء، آيه 36)

همچنين بايد از آثار و تبعات اطلاع رساني و فعل رسانه اي خود آگاه باشند و با شعور و آگاهي نسبت به تبعات مثبت و منفي آن اقدام کنند. صلاح کار خود و فعالين در اين عرصه و نيز صلاح جامعه را در نظر بگيرند و دنبال خير باشند و از شر و شرارت پرهيز کنند عقل و عاطفه را در نظر گيرند و به عواطف و احساسات مردم بي توجه نباشند از اموري که موجب فتنه انگيزي مي شود اجتناب نمايند و از انتشار هر چيزي که اهانت به مقدسات افراد و جوامع مي شود خودداري کنند و همواره مصالح عمومي را بر مصالح شخصي مقدم کنند و حفظ امنيت و آرامش و آسايش عمومي مردم را مدنظر قرار دهند.

تحقيقات و پژوهش هايي که درباره جرائم رسانه اي با همه اهميت آن در سطح حرفه ها و افکار عمومي و نظام سياسي، انجام شده، بسيار اندک است. از مهم ترين جرايم رسانه‌ای مي توان به اموري چون تجاوز و تعدي به اعتقادات، عقايد، مقدسات مردم، آراء، نظريات و افکار و حريم خصوصي، انتشار اخبار کذب، ارتکاب جرائمي چون قذف، سب و اهانت، اتهام و تهمت و مانند آنها اشاره کرد.

بايد توجه داشت که جرائم رسانه اي، از جهت وسيله، خطر و زيان، ماهيت و عقوبت با ديگر جرائم مي تواند مشترک يا متمايز باشد.

يکي از اقسام جرائم رسانه اي جرم فريبکاري رسانه اي است که موجب گمراهي عمومي مي شود و مردم را به سمت و سويي هدايت مي کند که مي تواند براي کليت جامعه مخاطره آفرين باشد. بازي با افکار عمومي و افکار سازي يکي از اقسام اين نوع فريبکاري رسانه اي است. تواترسازي نيز در همين حوزه قابل تحليل است، به اين معنا که يک خبر ظني و حتي غيرمفيد را به عنوان خبر قطعي، تکرار و متواترسازي رسانه اي کردن، از اشکال فريبکاري رسانه اي است.

هر جامعه اي نسبت به امور اعتقادي، موضع گيري ها و نگرش هايي دارد که بيانگر آراء و نظريات و افکار آن جامعه است. اين افکار عمومي در حقيقت گفتمان آن جامعه را شکل می‌دهد.

برخي از رسانه ها با استفاده از ابزار رسانه به افکار سازي مي پردازند و گفتماني را به عنوان گفتمان حاکم بر يک جامعه جا زده و معرفي مي کنند.

هر فرد و جامعه اي بايد آزاد باشد تا افکار و عقايد و نگرش هاي خود را بيان کند و قدرت بر بيان آزاد آن را داشته باشد بي آنکه تحت تأثير قدرت يا کسي، از آن دست بردارد يا ناچار به تقيه و کتمان عقيده خويش شود. برخي از رسانه ها با قدرت رسانه اي خويش اجازه نمی‌دهند تا مردم آزادانه افکار و عقايد خويش را بيان کنند يا تحت فشار روحي و رواني ناچار مي شوند گفتمان ديگري را بپذيرند. اين رويه باطل و غلطي است که در بيشتر رسانه هاي امروزي به شکل يک بيماري شيوع يافته است.

التباس حق با باطل و کتمان حق از کارکردهاي فريبکاري رسانه اي است که خداوند به شدت از آن نهي کرده است. (بقره، آيه 42)

در فريبکاري رسانه اي، رسانه مي کوشد تا با تبليغ سياه و سياه نمايي، ترويج شايعات بي اساس و اخبار نادرست ناروا، جنگ نرم و جنگ رواني، بزرگ نمايي و کوچک نمايي، قلب حقايق دگرگوني در آن و روش هاي ديگر، امري را برخلاف حقيقت و واقعيت به مخاطب رسانه القا کند.

در فريبکاري رسانه اي با نهان سازي برخي از حقايق و يا حقيقت نمايي برخي از خلاف‌ها، تلاش مي شود تا افکار مخاطب بر خلاف حق و واقع مطلبي را دريافت، فهم و يا موضع گيري نمايد. در چنين روشي رسانه تلاش مي کند تا با شيوه هاي نادرست و باطل و آرايه هاي دروغين، بر افکار و رفتار شخص يا جامعه اي تأثيرگذارد و در مسير مشخصي هدايت کند.

روش هايي که براي اين مقصد به کار گرفته مي شود با توجه به نوع رسانه متنوع است، ولي تکرار، تواترسازي، و کوچک نمايي، تحريف حقيقت، شعارگرايي، بهره گيري از جلوه هاي ديداري و شنيداري، آرايه هاي گوناگون ادبي و مانند آن ها از مهم ترين ابزارهاي فريبکاري رسانه اي است.

پس مي توان فريبکاري را با توجه به انواع روش هايي که در آن به کار گرفته مي شود، از مصاديق مجرمانه دانست؛ زيرا در آن اموري چون کتمان حق، اشاعه دروغ و منکر و فحشاء، تهمت و افتراء، تشهير و بدنام کردن مردم و مانند آن به کار گرفته مي شود.

در فريبکاري رسانه از انواع شايعات بهره گرفته مي شود که از جمله آن ها مي تواند اراجيف خبري باشد که جامعه را دچار بحران مي کند و لرزه بر آرامش و آسايش فردي و جمعي مردم مي افکند و روان آنان را در مخاطره قرار مي دهد. اين شايعات مي تواند: 1‍. خوف انگيز؛ 2. اميد انگيز واهي و دروغين؛ 3. زشت و ناروا؛ 4. بحران آفرين باشد. شايعه پراکن مي تواند از همه روش ها از جمله تشويش اذهان عمومي، دروغ، وعده و نيز وعيد استفاده کند تا به مقاصد خودش برسد. در جنگ رواني بيش ترين کارکرد را همين شايعات، بازي مي کند.

جعل اخبار دروغين، ايجاد رعب و ترس در جامعه، شستشوي مغزي، نفوذ در عواطف و قلوب مردم، تحريف حقايق از مهم ترين کارهايي است که در فريبکاري رسانه اي در يک جنگ نرم و رواني انجام مي شود.

اکاذيب رسانه ای

«اکاذيب» جمع «کذب»، به معناي گزارش خلاف واقع است، اعم از اينکه آن گزارش، افتراي شرعي باشد يا نباشد، انتشار عمومي داده شود يا نشود، اما نشر اکاذيب، انتشار عمومي آن گزارش خلاف واقع است، چه اينکه فرد خودش آن نسبت را داده باشد، يا ديگري آن نسبت را داده و او فقط نقل قول کرده باشد.

پس اکاذيب «اعمالي است که برخلاف حقيقت، شخص راساً يا به عنوان نقل قول به شخص حقيقي يا حقوقي يا مقامات رسمي تصريحاً يا تلويحاً نسبت دهد.» از نظر قرآن بر اساس آيه 15 تا 19 سوره نور گناه و حرام و اگر اين نسبت متعرض هتک حرمت شود جرم تلقي مي شود.

از اين رو هرگونه نسبت خلاف واقع با شرايطي که مصداق افترا، تهمت و هتک حرمت باشد چون نسبت زنا و لواط و مانند آن که موجب حد است يا نسبت هاي ديگري که داراي حد شرعي نيستند کذب تلقي شود.

در اکاذيب مي توان مصاديق ديگري چون تهمت، توهين، افترا و مانند آن را به عنوان نشر اکاذيب دانست. از آن رو حتي انتشار کاريکاتور و هر نوع مطلب مشتمل بر تهمت و نسبت‌هاي توهين آميز از مصاديق آن اکاذيب شمرده مي شود.

البته بايد توجه داشت بين افترا در قانون و افترا در شرع، عموم و خصوص مطلق برقرار است؛ يعني هر افتراي شرعي افتراي قانوني محسوب مي شود، ولي هر افتراي قانونی افتراي شرعي محسوب نمي شود.

اما بين نشر اکاذيب و افتراي قانوني از جهت صدق بر افراد و مصاديق، تساوي برقرار است، ولي از جهت ديگر با يکديگر فرق دارند و آن اينکه اگر در موردي شخص به ديگري نسبت ناروايي بدهد و صحت آن را نيز در دادگاه ثابت نمايد بر آن، عنوان افترا و کذب صدق نمي کند و از اين جهت مجازات نمي شود ولي در صورتي که نشر آن اشاعه فحشا محسوب شود هر چند صحت آن را به اثبات برساند به تعزير و ضربه شلاق محکوم خواهد شد.

شرايط تحقق جرم نشر اکاذيب

جرم نشر اکاذيب از جهت عنصر مادي و برخي از عناصر معنوي، («مانند قصد فعل که از آن به سوء نيت عام تعبير مي شود») مقيد به 4 شرط زير است:

  1. به قصد اضرار باشد؛
  2. قصدش تشويش اذهان عمومي يا مقامات رسمي باشد؛
  3. به وسيله نامه يا شکوائيه يا مراسلات يا عرايض يا گزارش يا توزيع هرگونه اوراق چاپي يا خطي و تصويري از طريق رسانه صورت بگيرد؛
  4. نتواند صحت آن اسناد را ثابت کند.

ولي از جهت برخي از عناصر معنوي مانند قصد نتيجه (که از آن به سوء نيت خاص تعبير مي شود)، مطلق است؛ يعني تحقق آن موکول به وقوع نتيجه ضرر يا تشويش نيست. از اين رو قانون گذار براي تأمين اين مقصود تصريح کرده: «اعم از اينکه از طريق مزبور به نحوي از انحا ضرر مادي يا معنوي به غير وارد شود يا نه علاوه بر اعاده حيثيت در صورت امکان، بايد تعزير شود.» (ر.ک: قانون مجازات اسلامی و قانون مطبوعات)

نشر و اشاعه کاذيب

انتشار و اشاعه اخبار دروغ و وقايع خلاف واقع به قصد اضرار به غير يا تشويش اذهان عمومي يا مقامات رسمي را نشر اکاذيب گويند. مقصود از اشاعه اکاذيب آن است که مرتکب، مطالب و کارهايي را که مي داند حقيقت ندارد، عملاً و عامداً عليه شخص حقيقي يا حقوقي يا مقامات رسمي شايع و اظهار کند و بدون اينکه اعمال معيني را به افراد معيني نسبت دهد، اخبار يا مطالب بي اساس و دروغ را بيان کند.

نشر اکاذيب با هتک حرمت و حيثيت تفاوت دارد، چرا که در نشر اکاذيب حتماً مطالب کذب انتشار مي يابد و واقعيت ندارد، اما در هتک حيثيت، هم واقعيت و اسرار خصوصي فرد فاش مي شود و هم ممکن است با اشاعه کذب حيثيت شخص خدشه دار گردد.

هتک حرمت و نشر اکاذيب نيز مانند تمامي جرايم ديگر از سه رکن تشکيل شده است تا عنوان جرم بر آن صدق کند. رکن اول رکن قانوني جرم است. رکن دوم رکن مادي جرم است و رکن سوم نيز رکن معنوي جرم است.

رکن قانوني و مادي جرم هتک حرمت و اشاعه اکاذيب: هرکس به وسيله سامانه هاي رايانه اي يا مخابراتي، فيلم يا صوت يا تصوير ديگري را تغيير دهد يا تحريف کند و آن را منتشر يا با علم به تغيير يا تحريف منتشر کند، به نحوي که عرفاً موجب هتک حيثيت او شود، تعزير مي شود.

هرکس به قصد اضرار به غير يا تشويش اذهان عمومي يا مقامات رسمي به وسيله سامانه رايانه اي يا مخابراتي اکاذيبي را منتشر کند، يا در دسترس ديگران قرار دهد يا با همان مقاصد، اعمالي را برخلاف حقيقت، راساً يا به عنوان نقل قول، به شخص حقيقي يا حقوقي به طور صريح يا تلويحي نسبت دهد، اعم از اينکه از طريق ياد شده به نحوي از انحا ضرر مادي يا معنوي به ديگري وارد شود يا نشود، افزون بر اعاده حيثيت (در صورت امکان) تعزير مي شود.

منتشر شدن اکاذيب به هر شکل ممکن جرم است و نوع وسيله چندان در جرم دخيل نيست. عنصر مادي اين جرم، اظهار و نشر اکاذيب يا نسبت دادن عمل خلاف حقيقت به شخص حقيقي يا حقوقي يا مقامات رسمي است که به يکي از راه ها محقق مي شود. در حقيقت دو جرم در اين مواد بيان شده است. يکي اظهار اکاذيب و ديگري نسبت دادن مطلب غيرواقعي به شخص يا اشخاص حقوقي يا مقامات رسمی.

رکن معنوي جرم هتک حرمت و نشر اکاذيب: سوء نيت عام در اين جرم آن است که مرتکب بايد بداند امري را که از طريق رايانه اظهار يا شايع مي کند يا به ديگري نسبت می‌دهد، دروغ و بي اساس است و سوء نيت خاص در اين جرم قصد اضرار به غير و تشويش اذهان عمومي يا مقامات رسمي است. بنابراين اگر مرتکب قصد مذکور را نداشته باشد و يا ثابت کند که گمان بر حقيقت داشتن موضوع انتساب داشته است، مشمول حکم نخواهد بود.

بنابراين علم و آگاهي مرتکب به کذب بودن اظهارات، لازمه عمدي بودن جرم نشر اکاذيب است و فقدان يا ترديد در آن علي الاصول مانع تحقق وصف عمدي بودن خواهد بود. همچنين قصد مرتکب نيز جزء دوم رکن معنوي اين جرم است. به عبارتي عمد در ارتکاب فعل خلاف قانوني که اصطلاحاً سوء نيت عام مي گوييم.

از نظر اسلام حيثيت و شرافت اشخاص داراي اهميت خاصي است. خداوند در قرآن کريم، ضربه و ضرر به حيثيت و شرافت انسان را منع کرده و ائمه معصومين(ع) نيز به عنوان قرآن ناطق، ارزش و اهميت خاصي براي حيثيت و شرافت افراد قائل شده اند.

مضافاً بر آن اجماع فقهاي ما نيز چنين اعمالي را مذمت کرده و با تأسي از قرآن و احاديث و روايات جمعاً به بحث پيرامون آن پرداخته و با ذکر مجازات هاي مقرره در کتب خود، به طور مفصل هر يک را بررسي کرده اند. علاوه بر اين، عقل حکم مي کند که شخصيت معنوي افراد جامعه انساني و حيثيت و شرافت آنها محترم و تعرض به آن مذموم و قابل مجازات باشد.

آنچه در طي 6 شماره از نظر خوانندگان عزيز گذشت بخش مختصري از کتاب «فقه رسانه؛ بايدها و نبايدها» نوشته خليل منصوري، استاد درس خارج حوزه علميه قم بود که در 708 صفحه از سوي انتشارات هماي غدير قم در سال 95 منتشر شده است. اين کتاب داراي 5 فصل شامل: اهداف و مقاصد؛ کليات و مفاهيم؛ بايدها و شايدهاي فعاليت رسانه از منظر اسلام؛ محرمات رسانه اي از منظر فقه اسلامي و جرايم رسانه از ديدگاه فقه اسلامي تدوين شده است.

روزنامه كيهان، شماره 21535 به تاريخ 25/10/95، صفحه 8 (معارف)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

در تقابل ایران با اسرائیل و آمریکا، همیشه گزینه حمله اتمی چالش‌برانگیز بوده و هست. عده‌ای می‌گویند: وقتی آمریکا و اسرائیل به عنوان دشمن اصلی ما سلاح اتمی دارند و تجربه نشان‌داده، اگر لازم شود هیچ تعارفی در استفاده از آن ندارند، پس ما هم باید سلاح اتمی داشته باشیم.
باغ خسروشاهی

باغ خسروشاهی

کی از شبهاتی که در سال‌های اخیر سبب تحریف امام در ذهن نسل جوان شده است این ادعا است که برخی می‌گویند امام در باغ‌های بزرگ و مجلل اطراف جماران زندگی می‌کردند و بااین‌وجود در رسانه‌ها به مردم یک‌خانه کوچک و ساده به‌عنوان محیط زندگی ایشان نمایش داده می‌شد
دوگانه نهضت و نظام

دوگانه نهضت و نظام

برخی دوگانه‌ها را ابتدا درک نمی‌کنیم ولی به مرور که مشغول کاری علمی می‌شویم یا طرحی عملی را به پیش می‌بریم متوجه آن می‌شویم و بعد بر سر آن دو راهی به انتخابی خاص دست می‌زنیم.
چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

شهید سلیمانی بی‌شک در زمره شخصیت‌هایی است که جامعه ایرانی بشدت از وی متأثر خواهد بود. احتمالاً در طول تاریخ هیچ بدرقه‌ای به میزان تشییع پیکر او شکوهمند نبوده است.
آب و برق مجانی می‌شود!

آب و برق مجانی می‌شود!

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS