دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

آذرباد (پسر امید) (Ādurbād (Ēmēdʼs son

No image
آذرباد (پسر امید) (Ādurbād (Ēmēdʼs son

كلمات كليدي : آذر، آذرباد ايميدان، دينكرد، پوريوتكشان، آذرفرنبغ فرخزادان

نویسنده : مجيد طامه

نام آذرباد ایمیدان (آذرباد پسر امید، در پهلوی Ādurbād ī Ēmēdān) آخرین مدون کتاب پهلوی دینکرد، ترکیبی است از "آذرباد متشکل" از دو واژهﻯ آذر، به معنی آتش و باد، صفت مفعولی از ریشهﻯ pā- به معنی پادن و با هم به معنی «پاییده شده با آتش» یعنی «کسی که در پناه آتش است» میﺑاشد.[1]

آدرباد، آذرپات و آذربد از اسامی مرسوم ایران باستان بوده و در اوستا، فروردین‌یشت بند 102، فروهر پاکﺩینی با این نام ستوده شده است.[2] جزء دوم نام او یعنی ایمیدان ترکیبی از اسم ایمید، به معنی امید از ریشهﻯ man- اندیشیدن و پسوند صفت نسبی ساز ān رویﻫم به معنی پسر امید است.[3]

شمه‌ای از زندگی آذرباد

از زندگی آذرباد ایمیدان، آخرین مدون مهم کتاب دینکرد، آگاهی دقیقی در دست نیست. وی در بندهشن از همﺯمانان فرنبغ[4] مدون کتاب بندهشن و زادسپرم[5] نویسندهﻯ کتاب گزیدهﻫا، که در قرن سوم هجری میﺯیسته، به شمار آمده و در آخرین فصل کتاب سوم دینکرد، او خود را پیشوای بهدینان ذکر کرده است.[6]

مسعودی نیز از موبدی به نام اسفندیار پسر آذرباد پسر انمید (به جای ایمید= امید) که در سال 325 هجری قمری به قتل رسیده نام میﺑرد. احتمالاً این اسفندیار پسر آذرباد ایمیدان مدون دینکرد بوده است. بنابراین آذرباد به احتمال بسیار زیاد در قرن سوم هجری میﺯیسته است.

از سوی دیگر مسعودی از موبدی به نام انماذ (به جای ایماد= ایمید، امید) پسر اشوهشت یاد میﻛند که هم عصر وی (یعنی سال 345 هجری قمری، سال تالیف کتاب التنبیه) بوده است.

"دومناش" بر این باور است که آذرباد پسر این ایمید بوده است. بنابراین بایستی در قرن چهارم هجری (دهم میلادی) میﺯیسته است.[7] تاوادیا[8] نیز مانند دومناش آذرباد ایمیدان را متعلق به قرن چهارم هجری میﺩاند.[9]

دینکرد, اثر ماندگار آذرباد

مهمترین اثری که از آذرباد ایمیدان به جای مانده کتاب دینکرد، که از نظر در برداشتن مطالب گوناگون به «دانشنامهﻯ مزدیسنی» مشهور است، میﺑاشد.

او در پایان کتاب سوم دینکرد، دربارهﻯ چگونگی تالیف این کتاب آورده است که این کتاب مبتنی بر الهام دین مزدیسنی است، دینی که آراسته به همهﻯ دانشﻫا است. پس از آن در این فصل مطالبی از این قرار آمده است: زردشت این دین را به پوریوتکیشان[10] (پیروان نخستین خود) آموخته است. سپس خلاصهﺍی از سرگذشت اوستا تا پایان روزگار ساسانیان آمده است.

با برافتادن سلسلهﻯ ساسانی و فرمانروایی اعراب بر ایران این کتاب دچار پراکندگی و آشفتگی شد تا آنﻛه آذرفرنبغ فرخزادان (آذر فرنبغ پسر فرخزاد) موبدان موبد فارس که معاصر با مامون خلیفهﻯ عباسی (198 تا 218 ه ق) بود، آن را گردآورد و از پراکندگی رهایی بخشید. پس از آن به دلیل گرفتار شدن زردشت پسر آذرفرنبغ به بلا و مصیبتی که چگونگی آن روشن نیست، باز کتاب دچار آشفتگی و پراکندگی شد.

سپس آذرباد پسر امید که از خود به روایت اول شخص یاد میﻛند، مطالب پراکنده را از آشفتگی رهایی بخشید و آن را مرتب کرد و بخشﻫایی بر آن افزود و آن را «دینکرد هزار فصل» نامید. و آنچه امروز در دست است ظاهراً همان است که او آخرین بار فراهم آورده است. بدینﺗرتیب او سرگذشت تدوین مطالب دینکرد را درست همانند تدوین کتاب اوستا میﺩاند و آن را الهام خدا به زردشت میﺍنگارد که نسل به نسل، با وجود دشواریﻫای گوناگون، به او رسیده است.[11]

دینکرد، مهمﺗرین متن فارسی میانه، به معنی «کردهﻯ دین» یا «اعمال دینی» و یا «تالیف دینی» است. دین در این کلمه و بسیاری موارد دیگر در مفهوم روایات و کتاب دینی (اوستا و زند) است.

محتوای دینکرد

این اثر بزرگ در اصل مشتمل بر نه کتاب بوده است.

کتابﻫای اول و دوم آن تماماً و بخشی از آغاز کتاب سوم از میان رفته است.[12]

کتاب سوم دینکرد بزرگﺗرین کتاب از کتابﻫای موجود دینکرد است که 420 فصل دارد و مطالبی دربارهﻯ پزشکی، ازدواج با نزدیکان، تکوین وجود، ثنویت جبر و اختیار در آن آمده است.

کتاب چهارم دینکرد منتخبی است از آیینﻧامهﻯ آذرفرنبغ فرخزادان و مطالب آن به کتاب سوم شباهت دارد، اما جنبهﻯ جدلی و منطقی آن ضعیفﺗر است.

کتاب پنجم شامل دوبخش اصلی است: بخش نخست پاسخﻫای آذرفرنبغ به پرسشﻫای یعقوب خالدان و بخش دوم پاسخﻫای همان دانشمند به سی و سه سوال بُخت ماری مسیحی است.

کتاب ششم مشتمل بر اندرزهای پهلوی است و آن را باید بزرگترین اندرزنامهﻯ پهلوی به شمار آورد.

کتاب هفتم دربارهﻯ زندگی زردشت و حوادث پس از او است و در واقع نوعی تاریخ دینی زردشتی از آغاز تا پایان است.

کتاب هشتم دربردارندهﻯ خلاصهﻯ اوستای ساسانی است و مهمترین بخش آن، مطالب حقوقی است.

کتاب نهم شرح و تفسیر سه نَسک از بیست و یک نَسک اوستا با نامﻫای: سودگرنَسک[13]، وَرشت مانسرنَسک[14] و بَغﻧَسک[15] است.

از میان هفت کتاب موجود دینکرد چنین به نظر میﺭسد که کتابﻫای سوم، چهارم و پنجم دینکرد را که بیشتر جنبه جدلی و کلامی و فلسفی دارد آذرفرنبغ فرخزادان تالیف کرده است؛ اما آذرباد ایمیدان آنﻫا را به صورت نهایی تدوین کرده و نام خود را در آخرین فصل از کتاب سوم، چنان که نقل شد، آورده است. گردآورندهﻯ کتاب هشتم دینکرد که دربردارندهﻯ خلاصهﺍی از اوستای ساسانی است، احتمالاً آذرباد ایمیدان است و در آغاز کتاب آورده است که هدف او از این کار این بوده که مطالب اوستا را از روی زند (=ترجمه و تفاسیر اوستا به پهلوی)، گاه خلاصه و گاه با تفصیل کمﺗر و یا بیشتر، برای استفادهﻯ عموم بیاورد.[16]

مقاله

نویسنده مجيد طامه
جایگاه در درختواره ادیان غیرابراهیمی - زردشتی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

جوان تهیدست

جوان تهیدست

شنیدم که دو جوان مسافر در راهی می رفتند. یکی تهیدست بود و دیگری، پنج دینار همراه داشت. جوان تهیدست، دلیرانه پیش رفت و از چیزی نمی ترسید. اما جوان پولدار، خواب و خوراک نداشت و بسیار نگران بود.
No image

کرامت انسان و انسان کامل در عرفان (قسمت دوم - قسمت پایانی)

از آنجا که افکار و اندیشه هاى احیاگر حضرت امام خمینى(ره) در تفسیر و شناخت معارف اسلامى و عرفانى, نقش مهمى دارد, این مقاله در صدد است که با استفاده از محوریت مباحث انسان کامل در اندیشه عرفانى امام خمینى, به تبیین این موضوع بپردازد...
No image

اطلاق یا نسبیت اخلاق از نگاه مفسران

در این پژوهش که به جهت آشنایى با دیدگاههاى برخى از مفسران درباره مسأله نسبیت اخلاق سامان یافته است, تلاش شده است تا آنجا که فضاى این تحقیق اجازه مى دهد, نظریات مفسران در مسأله نسبیت و اطلاق شناسایى شود...
No image

کرامت انسان و انسان کامل در عرفان (قسمت اول)

از آنجا که افکار و اندیشه هاى احیاگر حضرت امام خمینى(ره) در تفسیر و شناخت معارف اسلامى و عرفانى, نقش مهمى دارد, این مقاله در صدد است که با استفاده از محوریت مباحث انسان کامل در اندیشه عرفانى امام خمینى, به تبیین این موضوع بپردازد...

پر بازدیدترین ها

No image

اخلاق و دانشهای مرتبط با آن

گفتگو با دکتر عباس منوچهری،استاد دانشگاه اخلاق و دانش‌هاى مرتبط با آن دکتر منوچهری، به نظر شما چه تعریفى مى‌توان از اخلاق ارائه داد و چه تمایزاتى میان اخلاق و دین، اخلاق و حقوق،‌ اخلاق و فرهنگ و دانش‌هایى از این دست که با....
No image

کرامت انسان و انسان کامل در عرفان (قسمت اول)

از آنجا که افکار و اندیشه هاى احیاگر حضرت امام خمینى(ره) در تفسیر و شناخت معارف اسلامى و عرفانى, نقش مهمى دارد, این مقاله در صدد است که با استفاده از محوریت مباحث انسان کامل در اندیشه عرفانى امام خمینى, به تبیین این موضوع بپردازد...
No image

اطلاق یا نسبیت اخلاق از نگاه مفسران

در این پژوهش که به جهت آشنایى با دیدگاههاى برخى از مفسران درباره مسأله نسبیت اخلاق سامان یافته است, تلاش شده است تا آنجا که فضاى این تحقیق اجازه مى دهد, نظریات مفسران در مسأله نسبیت و اطلاق شناسایى شود...
No image

اخلاق هنجاری و اخلاق کاربردی

آنجا که اصول اولیه التزام و عمل بر حق مورد توجه باشند ، رویکرد مبتنی بر حقوق را باید در راستای رویکردهای منفعت باورانه ، پیمان گرایانه و کانتی مدنظر قرار داد.در حالی که همه رویکردها حقوق (اکتسابی) گوناگونی را به رسمیت می شناسند، این رویکرد جایگاهی اساسی به حقوق می بخشد، خواه حقوق بشر پیشااجتماعی (مبتنی بر انسانیت فرد، نظیر حقوق طبیعی که خدایا طبیعت آنها را ارزانی داشته) و خواه حقوق بدیهی (که در نتیجه ناخشنودی گسترده همگان از هر گونه افراط در راه ارضای نیازها یا منافع فردی پدید می آیند.)...
No image

پلورالیسم اخلاقی

واژه‌ پلورالیسم به معنای کثرت‌گرایی و مکتب اصالت کثرت است. اما اصطلاح پلورالیسم اخلاقی به نظریه‌ای اطلاق می‌شود که معتقد است مفاهیم، ارزش‌ها، الزام‌ها و حتی اصول بنیادین اخلاق ذاتاً مختلف بوده، از این رو ارایه یک نظام اخلاقی هماهنگ و فراگیر امکان ندارد. البته پلورالیسم اخلاقی، منطقاً مساوی با نسبیت‌گرایی اخلاقی نیست؛ زیرا این نظریه ارزش‌های اخلاقی را سابژیکتیو و یا محصول سلیقه یا فرهنگ خاص نمی‌داند و در اینکه می‌توان درباره ارزش‌ها، احکام معتبر عینی صادر کرد، با رئالیسم اخلاقی هم عقیده است. و اساساً اخلاقی بودن یک حکم را محصول یک سری قیود عقلی می‌داند؛ اما معتقد است که احکام اخلاقی تماماً...
Powered by TayaCMS