دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

محبت و احترام به کودکان در سیره و گفتار نبوی

No image
محبت و احترام به کودکان در سیره و گفتار نبوی

كلمات كليدي : فرزندان، كودكان، محبت، احترام، بوسيدن

نویسنده : هادي اكبري

یکی از اساسی‌ترین نیاز انسان پس از نیازهای زیستی مثل آب و غذا و... نیاز به محبت است. اگر این نیاز انسان برآورده شود، کودک تا اندازه زیاد در مقابل نیازهای زیستی پایداری کرده و آن را تحت تاثیر خویش قرار خواهد داد. نیاز به محبت در بعضی حیوانات نیز مشاهده شده اگر چه این نیاز در انسان زیاد لازم و ضروری است که خانواده به این نیاز کودک توجه ویژه داشته باشند اگر خانواده‌ها این نیاز کودک را ارضا کند، موجب آرامش روانی، امنیت خاطر، اعتماد بنفس، اعتماد به والدین وحتی سلامت جسمی او می‌شود، اگر این نیاز نوجوان و کودک ارضا نشود موجب فروپاشی روحی و روانی،بی اعتمادی او به خود و دیگران باعث احساس عجز و حقارت، بیماری جسمی و روانی متعدد و انحرافات اجتماعی زیادی خواهد شد.[1]

اظهار محبت

در سیرۀ رسول‌خدا(ص) به طور فراوان شاهد اظهار محبت ایشان به کودکان و خردسالان هستیم. سیرۀ عملی رسول‌خدا(ص) بیان محبت و علاقه نسبت به کودکان بوده است. امام علی(ع) که نزدیکترینِ اصحاب به رسول‌خدا(ص) بود، می‌فرماید:

شما موقعیت مرا نسبت به رسول‌خدا(ص) در خویشاوندى نزدیک، در مقام و منزلت ویژه مى‌دانید، پیامبر(ص) مرا در اتاق خویش مى‌نشاند، در حالى که کودک بودم مرا در آغوش خود مى‌گرفت، و در بستر مخصوص خود مى‌خوابانید، بدنش را به بدن من مى‌چسباند، و بوى پاکیزه خود را به من مى‌بویاند، و گاهى غذایى را لقمه لقمه در دهانم مى‌گذارد، هرگز دروغى در گفتار من، و اشتباهى در کردارم نیافت‌.[2]

اظهار لطف و محبت پیامبر(ص) در نماز هم شامل حال کودکان بود. رسول‌خدا که به هنگام ایستادن به نماز همه چیز و همه کس را به فراموشی می‌سپرد، مهر و عطوفتش برای کودکان در نماز نیز جاری بود. عبدالله بن شیبه از پدرش نقل می‌کند که روزی پیامبر قصد اقامۀ نماز کرد در حالی که حسن(ع) به ایشان چسبیده بود. رسول‌خدا(ص) امام‌حسن(ع) را از خود جدا کرده و در مقابلشان روی زمین نشاندند و به خواندن نماز مشغول شدند. هنگامی که پیامبر(ص) به سجده رفتند سجدۀ ایشان به طول انجامید. من سر خود را به قصد آنکه ببینم چه اتفاقی افتاده است از سجده بلند نمودم، ناگاه دیدم که امام‌حسن(ع) بر شانۀ پیامبر نشسته بود. هنگامی که نماز به پایان رسید مردم به پیامبر(ع) عرض کردند که چه چیز باعث طولانی شدن سجدۀ ایشان شده است، در حالی که سجده‌ای چنین طولانی تاکنون سابقه نداشته، گویی که وحی بر شما نازل می‌گشت؟! رسول‌خدا فرمود: بر من وحی نازل نشد؛ اما فرزندم بر دوشم بود و من نخواستم او را برای پائین آمدن شتابزده کنم؛ لذا صبر کردم تا خودش پائین بیاید؛

«عَنْ أَنَسٍ وَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ شَیبَةَ عَنْ أَبِیهِ أَنَّهُ دُعِی النَّبِی ص إِلَى صَلَاةٍ وَ الْحَسَنُ مُتَعَلِّقٌ بِهِ فَوَضَعَهُ النَّبِی ص مُقَابِلَ جَنْبِهِ وَ صَلَّى فَلَمَّا سَجَدَ أَطَالَ السُّجُودَ فَرَفَعْتُ رَأْسِی مِنْ بَینِ الْقَوْمِ فَإِذَا الْحَسَنُ عَلَى کَتِفِ رَسُولِ اللَّهِ ص فَلَمَّا سَلَّمَ ع قَالَ لَهُ الْقَوْمُ یا رَسُولَ اللَّهِ لَقَدْ سَجَدْتَ فِی صِلَاتِکَ هَذِهِ سَجْدَةً مَا کُنْتَ تَسْجُدُهَا کَأَنَّمَا یوحَى إِلَیکَ فَقَالَ ص لَمْ یوحَ إِلَی وَ لَکِنَّ ابْنِی کَانَ عَلَى کَتِفِی فَکَرِهْتُ أَنْ أُعَجِّلَهُ حَتَّى نَزَل»[3]

هنگامی که رسول‌خدا(ص) به نماز می‌ایستادند حسنین(ع) به روی کمر ایشان می‌رفتند و هرگاه رسول‌خدا می‌خواست سر از سجده بردارد دست خود را به پشت آنان می‌گرفتند تا مبادا بیفتند.[4] اظهار محبت رسول‌خدا(ص) به کودکان در حدّی بود که زمانی تعجب فردی یهودی را برانگیخت و او را به پذیرش آئین اسلام واداشت؛

روزی پیامبر(ص) در مسجد در حال اقامه نماز جماعت بودند و امام حسین(ص) که در آن زمان کودک خردسالی بود نزدیک آن حضرت نشسته بود. امام حسین(ع) هنگامی که پیامبر به سجده می‌رفتند بر پشت پیامبر سوار می‌شد و پای خود را تکان می‌داد و می‌گفت: حل حل![5] رسول‌خدا(ص) هنگامی که سر از سجده بر می‌داشتند او را می‌گرفتند و در کنار خود می‌نشاندند؛ اما هنگامی که دوباره به سجده می‌رفتند، امام حسین دوباره بر کمر پیامبر(ص) سوار می‌شد و حرکات قبلی خود را دوباره تکرار می‌کرد تا اینکه نماز به پایان رسید. در این هنگام شخصی یهودی که رفتار پیامبر(ص) با امام‌حسین(ص) را مشاهده کرده بود به نزد ایشان آمد و گفت: ای محمد! شما با فرزندان خود به گونه‌ای رفتار می‌کنید که ما با فرزندانمان آنگونه رفتار نمی‌کنیم؟! رسول‌خدا(ص) فرمود: اگر به خدا و رسول او ایمان داشتید شما نیز به کودکان مهربانی می‌کردید. مرد یهودی نیز به رسول‌خدا(ص) ایمان آورد چرا که با چشمان خود دید که پیامبر اسلام با تمام بزرگی و علو شأن، چه مهربانانه با کودکان رفتار می‌کند.[6]

محبت رسول‌خدا(ص) به فرزندش چنان بود که به هنگام مرگ ابراهیم با چشمانی اشکبار خطاب به او فرمود: اگر غیر از آن بود که آنکه می‌رود به جهان باقی می‌شتابد و آیندگان به گذشتگان ملحق می‌شوند، ما به شدت برای از دست دادن تو غمگین می‌شدیم ای ابراهیم! سپس چشمان مبارکش از اشک پر شد و فرمود: از دیده اشک جاری و دل غمگین است، اما ما چیزی برخلاف رضای خداوند نمی‌گوییم و ما در غم از دست دادن تو غمگینیم!

«وَ قَالَ(ص) لِابْنِهِ إِبْرَاهِیمَ وَ هُوَ یجُودُ بِنَفْسِهِ لَوْ لَا أَنَّ الْمَاضِی فَرَطُ الْبَاقِی وَ أَنَّ الْآخِرَ لَاحِقٌ بِالْأَوَّلِ لَحَزِنَّا عَلَیکَ یا إِبْرَاهِیمُ ثُمَّ دَمَعَتْ عَینُهُ وَ قَالَ تَدْمَعُ الْعَینُ وَ یحْزَنُ الْقَلْبُ وَ لَا نَقُولُ إِلَّا مَا یرْضَى الرَّبُّ وَ إِنَّا بِکَ یا إِبْرَاهِیمُ لَمَحْزُونُونَ»[7]

اظهار محبت به نوادگان

محبت رسول‌خدا(ص) در حق کودکان تنها منحصر به فرزندان نبود، بلکه مهر و علاقۀ ایشان شامل نوادگانشان هم می‌شد. پیامبر در حالی که نماز می‌خواندند امامه، دختر زینب را در آغوش خود گرفته بودند و هرگاه به رکوع می‌رفتند او را به زمین می‌گذاشتند و هرگاه قصد برخواستن می‌نمودند او را دوباره به آغوش می‌گرفتند.[8]

بوسیدن فرزند

در روایات بسیاری که از ناحیه پیامبر‌اکرم(ص) به دست ما رسیده، بر محبت به فرزند از طریق بوسیدن آنها تاکید شده است. در احادیث آمده است که رسول‌خدا(ص) فرمود:

مَنْ قَبَّلَ وَلَدَهُ کَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ حَسَنَةً [9]؛ هر کس فرزند خود را ببوسد خداوند براى او یک حسنه می‌نویسد و یا اینکه می‌فرمودند: القَبّله حَسنَه و الحَسنَه عَشره[10]؛ بوسیدن فرزند حسنه است و پاداش هر حسنه ده برابر است. رسول خدا(ص) در روایت دیگری با اشاره به پاداش فراوان اخروی بوسیدن فرزندان می‌فرمایند:

أَکْثِرُوا مِنْ قُبْلَةِ أَوْلَادِکُمْ فَإِنَّ لَکُمْ بِکُلِّ قُبْلَةٍ دَرَجَةً فِی الْجَنَّةِ مَسِیرَةَ خَمْسِمِائَةِ عَامٍ[11]؛ فرزندان خود را بسیار ببوسید چرا که برای هر بوسه‌ای درجه‌ای در بهشت است و فاصلۀ میان دو درجه پانصد سال می‌باشد.

از آنجایی که پیامبر(ص) همیشه در انجام نیکی‌ها بر همگان پیشی می‌گرفت، آنچنان به فرزندان خود عشق می‌ورزید که به خاطر آنان و محبت به آنان سختی‌های زیادی را متحمل می‌شدند. أنس بن مالک که از اصحاب برجستۀ رسول‌خدا(ص) است می‌گوید: هیچ کس را مهربان‌تر از پیامبر(ص) به خانواده‌اش ندیدم. رسول‌خدا(ص) برای شیر دادن ابراهیم دایه ای اجیر کرده بود که در اطراف مدینه زندگی می‌کرد. از آنجایی که همسر دایه شغل آهنگری داشت، منزل او همواره پر از دوده بود اما پیامبر به آنجا می‌رفت فرزندش را می‌گرفت و می‌بوسید و از آنجا می‌رفت.[12]

محبت رسول‌خدا(ص) به کودکان به حدی بود که برخی اوقات ابراهیم و حسین بن علی(ع) را بر روی دو زانوی خود می‌نشاندند و آنها را یک به یک می‌بوسیدند؛

«عنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ کُنْتُ عِنْدَ النَّبِی(ص) وَ عَلَى فَخِذِهِ الْأَیسَرِ ابْنُهُ إِبْرَاهِیمُ وَ عَلَى فَخِذِهِ الْأَیمَنِ الْحُسَینُ بْنُ عَلِی وَ هُوَ تَارَةً یقَبِّلُ هَذَا وَ تَارَةً یقَبِّلُ هَذَا».[13]

پیامبر حسنین(ع) را بر دوش خود سوار می‌کردند و مرتبا آن دو را می‌بوسیدند.[14] عدم بوسیدن و محبت به کودکان در نزد پیامبر(ع) به حدُی ناپسند بود که هنگامی که شخصی به نزد ایشان آمد و به پیامبر عرض کرد که هیچ‌یک از فرزندانش را تاکنون نبوسیده است ایشان او را از اهل آتش دانستند؛

«جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِی ص فَقَالَ لَهُ مَا قَبَّلْتُ صَبِیاً قَطُّ فَلَمَّا وَلَّى قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص هَذَا رَجُلٌ عِنْدَنَا أَنَّهُ مِنْ أَهْلِ النَّارِ!»[15]

روزی رسول‌خدا(ص) در حال بوسیدن امام‌حسین(ع) بودند و شخصی به نام أَقْرَع بن حَابِس شاهد محبت پیامبر(ص) به امام‌حسین(ع) بود. أَقْرَع بن حَابِس که تا آن لحظه محبت کردن به فرزندان را براساس سیرۀ نبوی مشاهده نکرده بود، متعجب شد و به رسول‌خدا(ص) عرض کرد؛ من ده فرزند دارم اما تا کنون هیچکدام از آنان را نبوسیده‌ام. پیامبر(ص) از رفتار أَقْرَع بن حَابِس ناراحت شده و فرمودند: کسی که رحم و عطوفت نداشته باشد مورد رحم و عطوفت قرار نخواهد گرفت؛

«کَانَ النَّبِی(ص) یقَبِّلُ الْحَسَنَ فَقَالَ الْأَقْرَعُ بْنُ حَابِسٍ إِنَّ لِی عَشَرَةً مِنَ الْوَلَدِ مَا قَبَّلْتُ أَحَداً مِنْهُمْ فَقَالَ ص مَنْ لَا یرْحَمْ لَا یرْحَمْ»[16]

احترام به فرزند

یکی از نیازهای ضروری برای خانواده و به خصوص فرزندان محبت است. انسان‌ها همواره به محبت نیازمندند و در این میان کودکان به دلیل رشد شخصیتی خود به محبت والدین نیاز زیادی دارند. نقش والدین در این میان به دلیل آنکه نقش اساسی را در بذل محبت به کودک دارند از همه مهم‌تر است. تأکید رسول‌خدا(ص) و ائمه ما در خصوص سفارش به محبت به فرزندان از همین روست. پیامبر در این باره می‌فرمایند:

أَکْرِمُوا أَوْلَادَکُمْ وَ أَحْسِنُوا آدَابَهُمْ یغْفَرْ لَکُم[17]؛ به فرزندان خود احترام بگذارید و آنها را نیکو تربیت کنید تا بخشیده شوید.

احترام و ارزش قائل شدن به کودکان در سیرۀ رسول‌خدا(ص) به اندازه‌ای ارزشمند بود که ایشان هنگامی که به نماز می‌ایستادند اگر صدای گریۀ کودکی به گوششان می رسید نماز را با شتاب می‌خواندند.[18] شدت محبت پیامبر به کودکان به حدی بود که وقتی که امام‌حسن(ع) در هنگام سجده بر پشت ایشان رفت، رسول‌خدا(ص) صبر کردند تا خودش پایین بیاید و سجده را طولانی کردند در حالی که مردم در پشت سر پیامبر به نماز ایستاده بودند.[19]

پیامبر(ص) مسلمانان را به ارج نهادن به شخصیت کودکان و احترام گذاشتن به آنان از طریق دخالت دادن آنان در امور اجتماعی و خانوادگی دعوت می‌کردند و فرمودند: فرزند هفت سال اول آقاست، هفت سال دوم مطیع و فرمانبردار و در هفت سال سوم مشاور خانواده است.[20]

پیامبر(ص) هیچگونه توهین و بدگوئی نسبت به فرزندان را نمی‌پسندیدند و در مقابل مردی که فرزند خود را نکوهش کرده و عیب‌جویی نموده بود، فرمودند: همانا فرزند تو تیری از تیرهای توست. پیامبر به آن شخص فرمودند که فرزند او پشتیبان و یاور اوست و دارای شخصیت است و نباید او را تحقیر کرد بلکه باید فرزند را مورد لطف و محبت قرار داد و احترام کرد.[21]

رسول خدا(ص) مسلمانان را به انتخاب القاب و کنیه های زیبا و نیکو برای فرزندان فرا می خواندند و مردم را از نام‌ها و القاب زشت که احترام فرزندان و کودکان را از بین می برد نهی می‌کردند. ایشان می‌فرمودند:

بادروا اولادکم بالکنى قبل ان تغلب علیهم الالقاب[22]؛ قبل از آنکه نام‌ها و القاب زشت بر فرزندانتان غلبه یابد برای آنان نام‌ها و کنیه‌های زیبا انتخاب کنید و فرزندانتان را به آن نام ها بخوانید.

سلام کردن به کودکان

از جمله مواردی که در سنت رسول‌خدا(ص) بر آن تأکید شده، سلام کردن به کودکان است که در سیرۀ عملی رسول‌خدا(ص) جایگاه ویژه ای دارد. پیامبر بزرگوار اسلام با تأکید بر احترام به کودکان و اظهار محبت نسبت به آنان به ویژه سلام کردن می‌فرمایند: پنج چیز است که تا لحظۀ مرگ آنها را ترک نمی‌کنم ... سلام کردن به کودکان تا اینکه پس از من سنت شود؛

«قَالَ رَسُولُ‌اللَّهِ ص خَمْسٌ لَا أَدَعُهُنَّ حَتَّى الْمَمَاتِ الْأَکْلُ عَلَى الْحَضِیضِ مَعَ الْعَبِیدِ وَ رُکُوبِی الْحِمَارَ مُؤْکَفاً وَ حَلْبِی الْعَنْزَ بِیدِی وَ لُبْسُ الصُّوفِ وَ التَّسْلِیمُ عَلَى الصِّبْیانِ لِیکُونَ سُنَّةً مِنْ بَعْدِی»[23]

مقاله

نویسنده هادي اكبري

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS