نویسنده: خسرو کی منش
تعریف تیم یا گروه:
تیم (گروه)، وسیلهای برای بهکارگیری افراد در کنار یکدیگر، به صورت یک واحد هماهنگ است. تیم، عبارت است از مجموعهای از افراد که بر اساس یک مأموریت مستمر، برای دستیابی به اهداف و آرمانهای مشترک، با یکدیگر کار میکنند.
تعریف کار گروهی:
کار گروهی فعالیتی هدفمند است که به وسیلة گروههای کوچک، (نیاز محور و وظیفة محور) برای برآورده شدن نیازهای اجتماعی-احساسی و یا انجام وظایف به اجرا میرسد. تمرکز این فعالیت بر افراد عضو گروه است و گروه به عنوان کل و سیستم ارائة خدمات عمل میکند.
تعریف گروه یا تشکل مذهبی:
گروههای مذهبی و دینی، گروههایی هستند که افراد با میل خود و بدون درخواست مادی به آن روی میآورند و گروههای مردمسالار یا مردمی هستند. این گروهها بر اساس باورها و ارزشهای مردم شکل میگیرند و نه تنها مزدی دریافت نمیکنند، بلکه جان و مال و عمر خود را نیز صرف اهداف گروه میکنند.
نقش و اهمیت گروه یا تشکل مذهبی:
مهمترین اثر و اهمیت یک تشکل مذهبی، هماهنگی و همافزایی در هر فعالیت و تخصص است و یک فرد با عضویت در گروه، ضمن پیگیری اهداف خود، یاریگر افراد دیگر در هدف مشترک خواهد بود و از سوی دیگر میتواند نمایندة گروه خود در سازمان و یک تشکل بزرگتر باشد.
تشکلهای دینی میتوانند متناسب با اهداف افراد و اساسنامة خود یک یا چند نقش از موارد زیر را بپذیرند:
- الف) نقش آموزشی و بازآموزی
- ب) نقش اجتماعی
- ج) نقش اطلاعرسانی
- د) نقش پژوهشی
- هـ) نقش تخصصی
- و) نقش حقوقی
- ز) نقش حمایتی و رفاهی
- ح) نقش هماهنگی
ضعفها و مشکلات تشکلهای دینی:
علاوه بر مشکلات خاص و بیرونی، بیشتر تشکلهای مذهبی از ضعفهای درونی زیر رنج میبرند. در بسیاری موارد، این ضعفها تأثیر منفی در همان تشکل و اجتماع داشتهاند.
- 1. تعجیل و عدم آیندهنگری
- 2. عدم توجه به زنان، جوانان، نوجوانان و کودکان
- 3. عدم توجه به کار گروهی و نداشتن روحیة جمعی
- 4. عدم توجه به وحدت و افتادن به دام قومگرایی که در اندازة جهانی به صورت ملیگرایی نمود پیدا میکند.
- 5. عدم پایههای قوی فرهنگی
- 6. فقدان برنامهریزی علمی و گسترش بیرویة فعالیتها
- 7. فقدان رهبری و مدیریت علمی و به جای آن داشتن پیر، مراد، قطب و...
- 8. موقتی و موسمی بودن فعالیتها و راکد نگه داشتن امکانات
بدیهی است برای هر یک از موارد فوق که بخشی از مشکلات است، باید برنامههای آموزشی و توجیهی پیشبینی کرد.
الزامات کارگروهی:
برای تشکیل هر گروه، وجود هدفهای مشترک در میان اعضاء، از اولین الزامهاست و به دلیل اینکه باید هر عضو گروه، دارای رویکرد، توان و مختصات مناسبی باشد، موارد ذیل برای تشکیل یک گروه لازم است:
- 1. داشتن اختیار و قدرت
- 2. داشتن انگیزة اجرا و اقدام
- 3. داشتن تجربه و دانش در خصوص مشکل
- 4. داشتن تنوع میان اعضاء
- 5. داشتن رویکرد تیمی و سیستمی
- 6. داشتن مهارت و منابع برای فعالیت اثربخش
علاوه بر موارد فوق، تعداد افراد گروه باید مناسب باشد، یعنی بر اساس اهداف و مأموریت و وظایف، نه کم باشند و نه زیاد.
مشخصات (ویژگیهای) تشکل موفق:
بدیهی است، موفقیت دارای مشخصات زیادی بوده، ولی آنچه برای یک تشکل دینی ضروری است که گاهی از آن غفلت میشود، به شرح ذیل است:
- 1. توانایی ایجاد فضای بیان اندیشه و احساس
- 2. توجه برابر به «چه» یعنی چیستی کارها، «چرایی»؛ دلایل پذیرش و انجام هر کار و «چگونگی»؛ انجام کار و در نهایت «چقدر»؛ کمیت کارها
- 3. دارای افرادی باشد که در عین تفاوت، مکمل یکدیگرند.
- 4. دارای اهداف شفاف و فراگیر (چشمانداز روشن)
- 5. کار همراه با جدیت
- 6. محترم شمردن ارزشهای هر عضو
- 7. داشتن مدیریت و رهبری کارآمد برای تحقق بخشیدن به اهداف فوق، این مورد از همه مهمتر است.
پس از شناخت و اهمیت تیم، گروه و یا تشکل و به تبع آن الزامات و مشخصات کار گروهی، به این نتیجه میرسیم که مدیریت و رهبری یک تشکل از اهمیت زیادی برخورداراست.
ویژگیهای مطلوب رهبری:
الف) آنچه پژوهشهای علمی میگویند:
- 1. بلوغ و پختگی
- 2. تواناییهای اداری
- 3. توانایی ذهنی
- 4. تمایلات و تواناییهای گسترده
- 5. مهارتهای ارتباط و سخنرانی
- 6. مهارتهای اجتماعی
- 7. نیروی انگیزش
ب) آنچه تجربههای عملی میگویند:
- 1. احترام به خویش و دیگران
- 2. احساس جوشان انسانی
- 3. اخلاص در برابر خدا و ظرافت در برابر مردم
- 4. اصلاحگرایی و کمالجویی
- 5. اندیشة استوار و منش منطقی
- 6. بهرهگیری از اندیشهها و امکانات
- 7. پارسایی در مقام و مذهب
- 8. پختگی و سنجیدگی احساسات
- 9. تنوع علایق و گرایشها
- 10. توان هدایت و راهنمایی
- 11. توجه خاص به برنامهریزی
- 12. توجه ویژه به آموزش دیگران
- 13. جلب اعتماد و اطمینان دیگران
- 14. جدیت و پشتکار
- 15. خلاقیت و برخورداری از تخیلات قوی
- 16. روحیة آغازگری و سختکوشی
- 17. سلامت اخلاقی
- 18. شور اشتیاق
- 19. شیواسخنی و زیبانویسی
- 20. فعالیت و جنبوجوش
- 21. قاطعیت در تصمیمگیری
- 22. لیاقت در سازماندهی و نظم و ترتیب امور
- 23. مسئولیتپذیری
- 24. ملکة مدیریت و سازماندهی
- 25. هوشیاری و تیزهوشی
- 26. یکساننگری نسبت به هم
ج) آنچه پیروان در رهبر میجویند:
- 1. امانت
- 2. اندیشمندی
- 3. بیطرفی
- 4. خبرگی و ورزیدگی
- 5. خویشتنداری
- 6. سودمندی
- 7. شجاعت
- 8. صراحت
- 9. قاطعیت
- 10. متانت
- 11. مردمدوستی
- 12. مردمشناسی
شناختهای ضروری مورد نیاز یک مدیر:
پس از ویژگیهای چند بُعدی فوق یک مدیر به نسبت وظایف تشکل خود نیازمند شناختهای ذیل است:
- 1. اقلام هزینهها و نظارت بر آنها
- 2. اهداف و نقاط شروع و پایان فعالیتها
- 3. برنامهریزی، جدول زمانبندی و نظارت و پیگیری
- 4. توان فردی و لوازم افزایش آن
- 5. تعهدات و مسئولیتها
- 6. دانش و روش تفکر خلاق و پویا
- 7. سیاستها، فعالیتها و آییننامههای سازمان
- 8. فرآوردهها، فرآیندها و بسترهای ارائة محصولات سازمان
- 9. قوانین و مقررات مربوط به فعالیت طبیعی خود
- 10. مبانی، روشها و ابزارهای گزینش و تعیین مسئولیتها
- 11. مبانی و روشهای ارتباطات انسانی
- 12. مبانی و روشهای مدیریت علمی
- 13. مبانی، وسایل و روشهای آموزشی
- 14. نمودار سازمان و جهتگیری آن
مهارتهای مورد نیاز مدیر:
علاوه بر شناختهای فوق، یک مدیر باید توانایی ذیل را یا داشته باشد و یا کسب نماید:
- 1. ایجاد و ترویج فرهنگ و مشارکت و همیاری در میان اعضاء
- 2. تأمین حمایتهای مادی و معنوی از تشکل و اعضاء
- 3. تدوین چشمانداز
- 4. تعیین انتظارات
- 5. تعیین هدفهای تیم
- 6. تفکر همهجانبه و جامع
- 7. قدرت تحلیل و استدلال
وظایف مدیر:
در بیشتر کتابها و منابع مدیریت، چهار وظیفة «اجرا، برنامهریزی، سازماندهی، نظارت و کنترل» را از وظایف مدیر میدانند و برای مدیر یک تشکل، موارد ذیل را میتوان یادآوری کرد:
- 1. ارائه بازخورد مثبت
- 2. ارزیابی پیشرفت کار
- 3. ارزیابی دوبارة موقعیتها
- 4. اقدام به تغییرات در عضویتها
- 5. برقراری ارتباط با سازمان بالادستی (فراسیستم)
- 6. حفظ توجه تیم (گروه به اهداف و برنامهها)
- 7. شرکت در انجام کار
- 8. فراهم کردن منابع
- 9. مشخص کردن انتظارات
- 10. مقابله با بروز مشکلات در روابط
- 11. واکنش نسبت به دستاوردها
برنامهریزی گروهی:
از مهمترین وظایف مدیر یک تشکل، برنامهریزی است که در صورت انجام صحیح و منطبق با توان و واقعیتها، امید است تشکل را در وضعیت بهتری قرار دهد.
بنا به یک الگو، برنامهریزی در یک تشکل دینی در 7 مرحلة ذیل تحقق مییابد:
- 1. آمادهسازی محیط (فیزیکی و حتی روانی کار)
- 2. ارزیابی حمایتها، عضویت و مشارکتهای بالقوه
- 3. انعقاد پیمان و قرارداد
- 4. تأمین منابع مالی و حامیان
- 5. تعیین اهداف یا هدفهای گروه در یک برنامه که باید شفاف، مطابق با اساسنامه و ویژگی اعضاء باشد.
- 6. تهیة طرح پیشنهادی برای روشن بودن موارد فوق
- 7. سازماندهی گروه (برای آن برنامة خاص) و توجیه اعضاء
مـؤخـره:
آنچه در بالا آمد، فهرستگونهای از مدیریت تشکلهای دینی است تا مدیران آن که بانیان خیر در عرصة حفظ شعائر و برگزاری مراسم هستند، به عنوان مقدمات بدیهی و ضروری در نظر داشته و مقدمهای برای پیگیری و مطالعة آنها در این زمینه باشد.
در جریان آموزش و به نسبت فرصت و مناسبت، کارهای کارگاهی در زمینة کارگروهی، تفکر و تمرینهایی در برنامهریزی با استفاده از نظرات اعضاء و گروه ارائه و انجام میشود.