دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

معاویه

No image
معاویه

كلمات كليدي : امام علي، جنگ صفين، معاويه، عمر، عثمان، ابوبكر، فتح مكه، امويان، امام حسن، پيامبر(ص)

نویسنده : هیئت تحریریه سایت پژوهه

معاویه

معاویه ،پسر ابوسفیان، بنیانگذار دولت اموی، از نوادگان امیة بن عبد شمس بود. نسب دقیق وی این‌گونه است:‌معاویة بن ابوسفیان بن حرب بن امیة بن عبدالشمس بن عبدمناف بن قصی.

ابوسفیان پدر معاویه، در همه جنگ‌هایی که قریش بر ضد مسلمانان بر پا کردند فرمانده سپاه بود، مگر در جنگ بدر که وی سالار کاروانی تجاری بود.

معاویه 15 سال پیش از هجرت در مکه متولد شد و در فتح مکه، موقعی که 23 سال داشت، همراه پدر و برادر و مادرش مسلمان شد.

معاویه، انسانی زیرک، دوراندیش و سیاستمدار بود. او در حل و فصل مشکلات، روش خاصی داشت. در برابر رقبای سیاسی با حیله یا زهدنمائی، خود را از مهلکه نجات می‌داد چنان‌که برای از بین بردن حسن به علی(ع) و سعد‌‌‌ وقاص از همین شیوه استفاده کرد تا بتواند برای پسر خود ،یزید، برای خلافت بیعت بگیرد. او همچنین مالک اشتر را با عسل زهرآلود کشت. و وقتی احساس کرد مردم شام به عبدالرحمن بن خالد برای خلافت تمایل پیدا کرده‌اند او را با زهر، سر به نیست کرد.

سیاست‌ کشورداری او بر مبنای تهدید، فشار، اختناق، گرسنه نگه‌داشتن مردم، زنده کردن تعصب‌های قبیله‌ای و نژادی،دامن زدن به اختلافات در میان مخالفان و تخدیر افکار عمومی بنام دین و رنگ دینی دادن به حکومت خود، بوده است.

معاویه در زمان پیامبر (ص)

زندگی معاویه در این دوره دستاورد خاصی را در برندارد جز این‌که بعدها او در تبلیغاتش به مردم شام گفته بود که او «کاتب وحی» و «خال‌ المؤمنین» [1] بوده است. و برای تحکیم موقعیت دینی خود گفته بود «ما، درخت رسول خدا هستیم».

او کسانی از راویان حدیث را واداشت تا ده‌ها حدیث در فضیلت او بسازند و در میان مردم رواج دهند.یکی از این احادیث ساختگی چنین بود که رسول خدا (ص) فرمود: «افراد امین نزد خداوند، جبرئیل و من (پیامبر) و معاویه هستند».

اگر کاتب وحی بودن وی درست باشد چند ماهی بشتر نبوده است زیرا طبق قولی، او در سال 10 ه‍. مسلمان شد و پیامبر در سال 11 ه‍. درگذشت. همچنین او کاتب وحی نبوده بلکه نویسنده نامه‌های پیامبر بود، چه در اثر گسترش اسلام ناچار شد مسلمان شود و چون بین مسلمانان بی‌اعتبار بود، عباس عموی پیامبر از پیامبر خواست که امتیازی به معاویه بدهد تا او از خجلت بیرون بیاید و حضرت برای رعایت درخواست عموی بزرگوارش او را نویسنده نامه‌های خودش نمود.

چنان‌چه مدائنی می‌گوید: «زید بن ثابت نویسنده وحی و معاویه نویسنده [نامه‌های] بین آن حضرت و عرب بوده است.»

معاویه در زمان خلفاء

ابوبکر سپاهی را برای جنگ با رومیان، به سوی سرزمین شام فرستاد، فرماندهی یکی از لشکرهای این سپاه را یزید بن ابی‌سفیان بر عهده داشت، که پدر و برادرش (معاویه) هم در آن شرکت. در سال 14 ق. دمشق فتح شد و یزید بن ابی‌سفیان فرمانروایی آن را به عهده گرفت و سپس در زمان عمر فلسطین و نواحی آن نیز به قلمرو فرمانروایی یزید افزوده شد. در سال 18 ق. پس از مرگ یزید، برادرش معاویه جای او را گرفت و در زمان عمر، فرمانروایی همه سرزمین شام را به دست آورد.

عمر با این‌که معاویه را کسرای عرب می‌خواند ولی او را از فرمانروایی برکنار نکرد و این در حالی است که عمر شدیداً‌ مراقب کارگزاران خود و عوض کردن آنان بوده است. عمر می‌گفت:

«شما از قیصر و کسری سخن می‌گویید در حالی که معاویه در میان شما است.»

جاحظ می‌گوید: از استدلالات صورت گرفته برای اثبات خلافت معاویه، سخن معاویه است که می‌گفت:

«فرمانروایی شام، جایگاهی است که عمر مرا در آن قرار داده و از زمانی که مرا نصب کرد، عزل نکرد، در حالی که هیچ امیری را به کار نگرفت. جز آن‌که او را عوض کرد و لااقل او را برای بازخواست نزد خود فرا خواند. اما من را نه عزل کرد، و نه بر من غضب کرد، او همه سرزمین شام را به من سپرد و پس از او عثمان مرا تقویت کرد.»

عثمان در برابر اعتراضاتی که نسبت به معاویه می‌شد می‌گفت: چگونه او را عزل کنم در حالی که عمر او را نصب کرده است. البته پاسخ امام علی (ع) به او این بود که معاویه از عمر هراس داشت اما اکنون، بدون مشورت تو هر کاری که بخواهد انجام می‌دهد.

حکومت معاویه بر شام در زمان عثمان که خود از بنی امیه بود، استوارتر گردید تا آن‌جا که شام، منطقه‌ای امن برای عثمان تلقی می‌گردید.

در محاصره عثمان توسط مسلمانان، با این‌که عثمان از وی کمک خواسته بود، ولی معاویه برای بهره‌برداری از مرگ عثمان صبر کرد تا عثمان کشته شد. زمانی که علی (ع) به خلافت رسید به مخالفت با علی پرداخت و با استفاده از پیراهن خون‌‌آلود عثمان و انگشتان قطع شده نائله ،همسر عثمان، در شام تبلیغ می‌کرد که عثمان به ستم کشته شده است و من ولی دم او هستم و سزاوار این هستم که از قاتلین عثمان قصاص به عمل آورم. و از مردم شام به عنوان خلیفه برای خود بیعت گرفت و عازم جنگ با علی (ع) شد.

در جنگ صفین چون در آستانه شکست قرار گرفت با نیرنگ، سپاه عراق را فریب داده، امیرالمؤمنین (ع) مجبور به پذیرش حکمیت شد.

پس از این رویداد، امیرالمؤمنین (ع) سرگرم جنگ با خوارج گشت. معاویه گروه‌هایی را برای آشوب و کشت و کشتار به سرزمین‌های تحت نفوذ امیرالمؤمنین (ع) فرستاد.

اندکی بعد امیرالمؤمنین (ع) به دست خوارج به شهادت رسید و او در نهایت با به شهادت رساندن امام حسن (ع)،خلیفه همه سرزمین‌های اسلامی شد.

او از سال 40 تا سال 60 ق. یعنی 20 سال بر کشورهای اسلامی به عنوان خلیفه فرمانروایی کرد و در رجب سال 60 ه‍. از دنیا رفت.

مقاله

نویسنده هیئت تحریریه سایت پژوهه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

No image

فتح مغرب و اندلس

No image

جریر بن عطیه

No image

مصعب بن زبیر

Powered by TayaCMS