دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

نقش کلیدی حضرت خدیجه(س) در انقلاب نبوی(ص) بخش دوم و پایانی

تاریخ حکایتگر آن است که هر گاه ندایی و انقلابی در راستای حقطلبی و بر ضد ستمگری و استبداد قدبرافراشته است، مستکبران و مستبدان از هر راهی برای نابودی و خاموش کردن آن انقلاب بهره گرفتهاند.
نقش کلیدی حضرت خدیجه(س) در انقلاب نبوی(ص) بخش دوم و پایانی
نقش کلیدی حضرت خدیجه(س) در انقلاب نبوی(ص) بخش دوم و پایانی

غمگسار پیامبر(ص) در تحریم و محاصره

3) ایستادگی و مقاومت در تحریم و محاصره شعب ابیطالب:

تاریخ حکایتگر آن است که هر گاه ندایی و انقلابی در راستای حقطلبی و بر ضد ستمگری و استبداد قدبرافراشته است، مستکبران و مستبدان از هر راهی برای نابودی و خاموش کردن آن انقلاب بهره گرفتهاند. حملات سرد و گرم، مبارزات مخفی و عیان، تهاجم فرهنگی و نرم و... از جمله این هجمهها، هجمه اقتصادی در قالب محاصره و تحریم اقتصادی است. آن چیزی که امروز ملت مسلمان ایران با آن مواجه است. از قضا دشمنان پیامبر اکرم(ص)نیز پس از ناکامی در متوقف کردن انقلاب نبوی، با استفاده از محاصره و تحریم اقتصادی-سیاسی و فرهنگی تلاش نمودند پیروان پیامبر اکرم(ص) را از اطراف او پراکنده و انقلاب الهی آن حضرت را از پای درآورند. براساس گزارشات مسلم تاریخی ستمگران مکه در راستای این تصمیم، پیامبر اکرم(ص) و وابستگان و اطرافیان و پیروان حضرتش را در شعب ابیطالب تحت محاصره همه‌جانبهای قرار دادند: محاصره سیاسی، محاصره فرهنگی، محاصره اقتصادی و... دانست. محاصره شعب ابی‌طالب تا سه سال ادامه داشت و در این مدت سختیها و آسیبهای فراوانی بر پیکر گروه قلیل مسلمانان وارد شد. در این مدت تمامی دارایی حضرت خدیجه(س) و حضرت ابوطالب خرج شد و تمامی ارتباط آن حضرت با بیرون از شعب به طور رسمی قطع گردید. در این میانه و در عین سختیها و مشکلات، بیماریها و گرسنگیها در آب و هوای طاقت فرسای حجاز، اما یاران و پیروان پیامبر اکرم(ص)پای پس نکشیده و با تمام سختیها مقابله نمودند. اهمیت این مقاومت زمانی هویدا می‌شود که به عمق سخن رهبر معظم انقلاب در این زمینه دست یابیم: «وقتی که اوضاع خوب است، کسانی که دور محور یک رهبری جمع شده‌اند، همه از اوضاع راضیند؛ میگویند خدا پدرش را بیامرزد، ما را به این وضع خوب آورد. وقتی سختی پیدا میشود، همه دچار تردید میشوند، میگویند ایشان ما را آورد؛ ما که نمیخواستیم به این وضع دچار شویم! البته ایمان‌های قوی می‌ایستند» (همو، 7/2/1377) و چنانکه تاریخ نقل کرده، یاران و پیروان صدیق پیامبر اکرم(ص) با تکیه بر ایمان مستحکم خویش در این راه ایستادند و مقاومت نمود؛ ولی در عین حال «همه سختی‌ها به دوش پیامبر فشار میآورد» (همان). در همین اوضاع بود که حضرت خدیجه(س) تمام قد به حمایت از پیامبر اکرم(ص) پرداخت و در این راه تمامی اموال خویش را تقدیم نمود. همچنین در این مدت به حمایت عاطفی و معنوی از آن حضرت همت گمارد و همواره به آن حضرت دلگرمی بخشید. رهبر معظم انقلاب درباره وضعیت پیامبر اکرم(ص) و سختی‌هائی که در آن ایام متوجه حضرت بود میفرماید: «آن زمان که در شعب ابی‌طالب همه راه‌های عافیت بر مسلمانان و وجود مقدّس نبىّ ‌اسلام(ص) بسته شده بود؛ نه امکانات زیستی، نه امکانات رفاهی، نه آسودگی خاطر؛ دائم دغدغه تهاجمِ دشمنان، دائم خبرهای بد، صدای ‌گریه کودکان از گرسنگی بلند، انواع ناراحتی‌هایی که در آن درّه خشک وجود داشت و این عدّه خانواده مسلمان برای مدّت سه سال مجبور به اقامت شده بودند - و چه سختی‌ها کشیدند و همه این سختی‌ها هم از مبدأ یکایک این انسان‌ها از کوچک و بزرگ حرکت می‌کرد و روی دوش پیامبر اسلام(ص)می‌نشست. چون رهبر بود؛ چون همه به او متّکی بودند، همه دردها را پیش او میآوردند، همه فشارها را او حس میکرد (رهبر معظم انقلاب، 26/6/1376). در این میان، تنها مونس و غمخوار آن حضرت، حضرت خدیجه(س) بود. در حقیقت اقدامات حضرت خدیجه(س) در این ایام بخشی معطوف به کل مسلمین بود که به عنوان بانوی اول اسلام و مادر تمامی مؤمنین، مادرانه به اوضاع مسلمین رسیدگی میکرد و با هزینه کرد ثروت خویش روحیه استقامت و پایداری را در آنها زنده نگاه میداشت. بخشی دیگر نیز معطوف به شخص نبی مکرم بود و به تعبیر رهبر معظم انقلاب، حضرت خدیجه(س) در تمام ایام عمر و خصوصاً در ایام سخت شعب ابیطالب «بزرگ‌ترین کمک روحی برای پیامبر به‌شمار میرفت» (همو، 7/2/1377). این هر دو سنخ اقدام، از جمله عوامل مهم و تأثیرگذار در گذار از ایام محاصره و تحریم و پیروزی اولیه اسلام به شمار میرود. رهبر معظم انقلاب درتبیین و تحلیل دوران محاصره و تحریم در شعب ابی‌طالب و مقاومت مسلمین در این ایام و عامل این استقامت میفرماید: «همان ایستادگىِ اول بعثت، منجر میشود به استقامت عجیب سه سال در شعب ابی‌طالب. شوخی نیست؛ سه سال در یک دره‌ای در مجاورت مکه، بدون آب، بدون گیاه، در زیر آفتاب سوزان. پیغمبر، جناب ابی‌طالب، جناب خدیجه(س)، همه‌ مسلمان‌ها و همه‌ خانواده‌هایشان توی این تکه - شکاف کوه - زندگی کردند. راه هم بسته بود که برای اینها غذا نیاید، خوراک نیاید. گاهی در ایام موسم - که بر طبق سنن جاهلی آزاد بود، یعنی جنگ نبود – میتوانستند داخل شهر بیایند، اما تا میخواستند جنسی را در دکانی معامله کنند، ابوجهل و ابولهب و بقیه‌ بزرگان مکه به نوکرها و فرزندان خودشان سفارش کرده بودند که هر وقت آنها خواستند جنسی را بخرند، شما وارد معامله شوید، دو برابر پول بدهید، جنس را شما بخرید و نگذارید آنها جنس بخرند. با یک چنین وضعیت سختی سه سال را گذراندند. این شوخی است؟ آن استقامت اوّلی، آن عمود مستحکم این خیمه، آن دل متوکل علی‌اللَّه است که چنین استقامتی را در فضا به وجود می‌آورد که آحاد صبر میکنند. شب تا صبح بچه‌ها از گرسنگی‌گریه می‌کردند که صدای‌گریه‌ بچه‌ها از توی شعب ابی‌طالب به گوش کفار قریش می‌رسید و ضعفای آنها هم دلشان می‌سوخت؛ اما از ترس اقویا جرأت نمی‌کردند کمک کنند. اما مسلمان که بچه‌اش در مقابلش پرپر می‌زد - که چقدر در شعب مردند، چقدر بیمار شدند، چقدر گرسنگی کشیدند - تکان نخورد» (رهبر معظم انقلاب، 9/5/1387). روشن است که وجود شخص حضرت خدیجه(س) و نیز ثروت آن حضرت، چقدر در این ایام سخت تحریم ومحاصره به داد مسلمین رسیده و چه نقش تأثیرگذاری را در پیشبرد اهداف عالیه پیامبر اکرم(ص) ایفاء کرده است، چنانکه به تعبیر رهبر معظم انقلاب اگر حضرت خدیجه(س) و ثروت آن بانو در این ایام سخت در اختیار مسلمین نبود، در حرکت اسلام و پیشرفت اسلام اختلال و وقفه‌ عمده‌اى به وجود مى‌آمد(ن.ک. همو، 2/3/1365).

۴- سرپرستی و تربیت جانشین و وصی نبوت

در جملگی انقلابهایی که با برنامهریزی صحیح صورت میگیرد، از همان ابتدا یکی از دغدغههای رهبری انقلاب و نیز انقلابیون، مسئله جانشینی رهبری است. درانقلاب نبوی نیز این امر از اهمیت به سزایی برخوردار بود، به گونهای که اولین اقدام نبی مکرم پس از علنی کردن دعوت خویش، تعیین جانشین خود بود که در داستان دعوت سران و بزرگان قریش، حضرت علی(ع) را به عنوان جانشین و وصی خود تعیین نمود. جالب اینجاست که این جانشین و وصی پیامبر اکرم(ص)، بنا به مصلحت الهی و نیز اطلاع الهی نبیمکرم از وصایت حضرت علی(ع)، از دوران طفولیت و کودکی در خانه پیامبر اکرم(ص)، آغوش گرم آن حضرت و دامن مطهر حضرت خدیجه(س) تحت تربیت و رشد قرار گرفته است (رهبر معظم انقلاب، 21/7/1383). از این منظر نیز نقش حضرت خدیجه(س) در جریان انقلاب نبوی، نقشی بنیادین است، چه اینکه تربیت جانشین رهبری انقلاب، تأثیر عمیقی در مراحل مختلف انقلاب –ایجاد، استقرار و استمرار- دارد. نقش این امر در ایجاد انقلاب، آنجاست که برنامه‌ریزی شده بودن انقلاب را به رخ میکشد که این انقلاب، انقلابی ابتر نیست که با رفتن رهبر، از بین برود. بنابراین «ایجاد امید به آینده انقلاب» و در نتیجه پایداری و استقامت پیروان، نقش مهم این مسئله در ایجاد انقلاب است. در مراحل استقرار و توسعه انقلاب نیز اثر این مهم اثری عملی است که به طور فیزیکی و حضور شخص وصی و جانشین در رأس انقلاب و مدیریت آن، خود را مینمایاند. حضرت خدیجه(س) با نگاهداری مادرانه و تربیت صحیح حضرت علی(ع) این خدمت کلان و با ارزش را به انقلاب نبوی نموده است. تربیتی که حاصل آن، به تعبیر رهبر معظم انقلاب، «شخصیتی مسلمان، انسانی کامل، تراز عالی انسانیت و الگو»، «جوانی مؤمن، نورانی، متصل به منبع وحی، مؤمن واقعی، پرهیزگار و پاکیزه‌ی کامل» و «سردار تراز اول، مؤمن تراز اول، شاگرد تراز اول پیغمبر و عبادت‌کننده تراز اول در میان همه مسلمانان» بود و جملگی این امور مدیون زحمات و تلاشهای حضرت خدیجه(س) است که پابهپا و در کنار پیامبر اکرم(ص) به تربیت حضرت علی(ع) همت گمارده بود (ن.ک. رهبر معظم انقلاب، 21/7/1383).

۵- تربیت مونس و غمخوار نبی مکرم و همسر وصی انقلاب

از دیگر خدمات چشمگیر حضرت خدیجه(س) به پیامبر اکرم(ص) و انقلاب الهی ایشان، به دنیا آوردن و تربیت شخصیتی بود که بعدها به خاطر خدمات بنیادینش به پیامبر اکرم(ص)، لقب «امابیها» را از جانب آن حضرت دریافت کرد. درواقع حضرت خدیجه(س) با تربیت صحیح و دقیق حضرت زهرا(س) علاوه‌بر خدمتی که به کل جریان انقلاب نبوی نمود، برای دوران اولیه ایجاد و آغازینگاه آن نیز تأثیر شگرف داشت؛ چه اینکه در مدت کوتاهی پس از محاصره و تحریم شعب ابیطالب، حضرت خدیجه(س)، یار باوفا و مونس و غمخوار پیامبر اکرم(ص) بر اثر شدت آسیبهای وارده و نیز حضرت ابوطالب دیگر حامی بزرگ پیامبر اکرم(ص) از دنیا رفتند و در صف کمشمار اما مقاومِ پیروان حضرت رخنهای عظیم ایجاد شد که میتوانست آسیبهایی جدی به جریان انقلاب وارد نماید. اما حضرت خدیجه(س)، با پرورش و تربیت حضرت زهرا و حضرت علی، توانست برای این روزهای سخت و طاقتفرسای پیامبر اکرم(ص)، یار، مونس و حامی تدارک ببیند. حضرت خدیجه(س) با پرورش و تربیت حضرت زهرا(س) خلاء وجودی خود و با پرورش و تربیت حضرت علی(ع) خلاء وجودی ابوطالب را برای پیامبر اکرم(ص) پر نمود. رهبر معظم انقلاب درباره نقش حضرت زهرا(س) در دوران فقدان حضرت خدیجه(س) و نقش و تأثیر آن بانو در فرآیند رو به جلو انقلاب نبوی، میفرماید: «شما ببینیدحضرت فاطمه(س) چگونه زندگی کرده است! تا قبل از ازدواج که دخترکی بود، با آن پدرِ به این عظمت کاری کرد که کنیه‌اش را امّ‌ابیها - مادرِ پدر – گذاشتند. در آن زمان، پیامبر رحمت و نور، پدیدآورنده‌ دنیای نو و رهبر و فرمانده عظیم آن انقلاب جهانی - انقلابی که باید تا ابد بماند - در حال برافراشتن پرچم اسلام بود. بی‌خود که نمی‌گویند امّ‌ابیها! نامیدن آن حضرت به این کنیه، به دلیل خدمت و کار و مجاهدت و تلاش اوست. آن حضرت چه در دوران مکّه، چه در دوران شعب‌ابیطالب - با آن‌همه سختی‌ها که داشت - و چه آن هنگام که مادرش خدیجه(س) از دنیا رفت و پیغمبر را تنها گذاشت، در کنار و غمخوارِ پدر بود. دلِ پیغمبر در مدّت کوتاهی با دو حادثه وفات خدیجه(س) و وفات ابی‌طالب شکست. به فاصله‌ کمی این دو شخصیّت از دست پیغمبر رفتند و پیغمبر احساس تنهایی کرد. فاطمه‌ زهرا(س) در آن روزها قدبرافراشت و با دست‌های کوچک خود غبار محنت را از چهره‌ پیغمبر زدود. امّ‌ابیها؛ تسلّی‌بخش پیغمبر. این کُنیت از آن ایام نشأت گرفت» (رهبر معظم انقلاب، 3/9/1373). ایشان در بیانی دیگر با ادبیات ذیل به تبیین شخصیت و جایگاه حضرت زهرا در فرآیند انقلاب نبوی در دوران خلاء وجودی حضرت خدیجه(س) ‌اشاره فرموده است: «دختری که در کوره گداخته مبارزات سخت پیغمبر در مکه متولّد شد و در شعب ابی‌طالب یار و غمگسار پدر بود. دختری حدوداً هفت، هشت ساله یا دو، سه ساله - بنابر اختلاف روایات، کمتر و بیشتر - در شرایطی که خدیجه(س) و ابوطالب از دنیا رفتند، آن شرایط دشوار را تحمّل کرد. پیغمبر تنهاست، بی‌غمگسار است، همه به او پناه می‌آورند؛ ولی کیست که غبار غم را از چهره خودِ او بزداید؟ یکوقت خدیجه(س) بود، که حالا نیست. ابوطالب بود، که حالا نیست. در چنین شرایط دشواری، در عین آن گرسنگی‌ها و تشنگی‌ها و سرما و گرمای دوران سه‌ساله شعب ابی‌طالب که از دورانهای سخت زندگی پیغمبر است و آن حضرت در درّه‌ای با همه مسلمانان معدود، در حال تبعید اجباری زندگی میکردند؛ این دختر مثل یک فرشته نجات برای پیغمبر؛ مثل مادری برای پدر خود؛ مثل پرستار بزرگی برای آن انسان بزرگ، مشکلات را تحمّل‌کرد. غمگسار پیغمبر شد، بارها را بردوش گرفت (همو، 25/9/71). و در فرازی دیگر این نقش را اینگونه به تصویر میکشد: «این مخدره‌ بزرگوار، در میدانهای سختی که داشتند، مایه‌ی دلگرمی شوهر و پدرش بود. این بزرگوار، در سال پنجم بعثت متولد شده است. یعنی در اوج و شدت دعوت پیغمبر؛ عین شدت و سختی و فشار. این‌که شنیده‌اید در ولادت آن بزرگوار، زنها نیامدند، خیلی معنی دارد! یعنی پیغمبر در حال مبارزه بود؛ آن‌چنان مبارزه‌ای که مردم مکه او را بایکوت کرده بودند. به کل، رابطه‌هاشان را بریده بودند، برای این‌که او را زیر فشار قرار دهند. و آن زن فداکار - خدیجه(س) کبری سلام‌الله‌علیها - استقامت کرد و به پیغمبر دلگرمی داد. بعد هم این دختر رسید. این دختر، در حالی که بزرگ می‌شد و به پنج، شش سالگی می‌رسید، مأجرای شعب‌ابی‌طالب پیش آمد. در آن گرسنگی‌ها، سختی‌ها، فشارها، غربتها؛ در آن روزهای داغ از آفتاب و شب‌های سرد از هوای آن منطقه. در حالی که بچه‌ها با شکمهای گرسنه و لب‌های تشنه، جلو چشمشان پرپر می‌زدند. سه سال پیغمبر، در بیابان‌های اطراف مکه این‌طور زندگی می‌کرد و این دختر، در این دوران سخت، فرشته‌ نجات پیغمبر بود. در همین دوران بود که خدیجه(س) از دنیا رفت. در همین دوران بود که ابوطالب از دنیا رفت و پیغمبر، تک و تنها ماند. در این حال، این دختر بود که نوازشش می‌کرد، از او پذیرایی می‌کرد، دلداری‌اش می‌داد و غبارغم و کدورت را از چهره‌ او می‌زدود (رهبر معظم انقلاب، 24/9/1371) و در نهایت درباره نقش حضرت زهرا در این دوران میفرماید: «در چنین وضعیت سرشار از سختی و محنت و فشار و ناراحتىِ ناشی از دعوت در راه خدا و صبر در راه او - اتفاقاً در همین ایام جناب ابی‌طالب هم از دنیا میرود؛ جناب خدیجه کبری هم در مدّت کوتاهی به رضوان الهی و لقاءاللَّه می‌پیوندد و پیامبر، تنهای تنهاست - فاطمه زهرا، این دختر چند ساله - حالا بنا به اختلاف روایات، پنج ساله، شش ساله، هفت ساله، ده ساله - تنها کسی است که پیامبرِ با این عظمت به او تکیه میکند. او مثل مادر از پدر بزرگوار خود پذیرایی میکند» (رهبر معظم انقلاب، 26/6/1376).

۶- ارائه الگوهای انسانی تراز اسلام و انقلاب اسلامی

یکی دیگر از تأثیرات حضرت خدیجه(س) در فرایند تکاملی انقلاب نبوی، که تأثیر آن منحصر به همان زمان نیست و تمام تاریخ اسلام – مادامی که نامی از اسلام باقی باشد- را شامل میشود، ارائه الگوهای انسانی تراز اسلام است. با توجه به اینکه مهم‌ترین اقدام و فعالیت در مرحله آغاز انقلاب نبوی «عملیات فردسازی» است، حضرت خدیجه(س) اولاً با تربیت دو انسان والا (حضرت زهرا و حضرت علی) به تمامی بشریت (چه زن و چه مرد) الگوی یک انسان تراز اسلام حقیقی و ناب را ارائه کرده است. علاوه اینکه شخصیت خود آن حضرت نیز بایستی به عنوان یک بانوی نمونه و الگو که مورد تأیید نبی مکرم اسلام و دیگر ائمه معصوم(ع) مدّ نظر قرار گیرد. اگر زنان مسلمان و به خصوص زنان مسلمان ایران اسلامی شخصیت حضرت خدیجه(س) را به عنوان الگوی خویش انتخاب نمایند و بر آن حضرت اقتداء نمایند، به یقین جامعه و نظام اسلامی در پیشبرد اهداف عالی اسلامی و انسانی خویش به موفقیتهای چشمگیری دست خواهد یافت، چنانکه حضور این بانوی مکرمه در فرآیند انقلاب نبوی بیانگر تأثیر شگرف و بنیادین ایشان در موفقیت پیامبر اکرم(ص) در وصول به اهداف اصلی خویش بوده است، چنانکه پیشتر به مواردی از این تأثیرات ‌اشارتی رفت. امروز و با توجه به هجوم دشمنان اسلام از روزنه مسئله زن، اگر زنان مسلمان حضرت خدیجه(س) و حضرت زهرا(س) را به عنوان الگوی خویش مورد اقتداء قرار دهند، یقیناً طرح استعمار در به چالش کشیدن اسلام و نظام اسلامی از مسیر توطئه در مسئله زن، به جایی نخواهد رسید. به تعبیر رهبر معظم انقلاب: «[مادامی که] آفتاب درخشان خدیجه کبری(س) و فاطمه‌ زهرا(س) و زینب کبری(س) می‌درخشد، طرح‌های کهنه و نو «ضد زن» به نتیجه نخواهد رسید» و نتیجه اقتدا به این آفتابهای درخشان این بوده که «هزاران زن کربلایی ما نه‌تنها خطوط سیاه ستم‌های ظاهری را در هم شکسته‌اند، بلکه ستم‌های مدرن به زن را نیز رسوا و بی‌آبرو کرده و نشان داده‌اند که حق کرامت الهی زن، بالاترین حقوق زن است که در جهان به اصطلاح مدرن، هرگز شناخته نشده و امروز وقت شناخته‌شدن آن است». اگر زن مسلمان ایرانی به حضرت خدیجه(س) و اولاد گرانقدر آن بانوی مکرمه اقتدا نماید خواهد توانست «نماد بزرگ زن ایرانی مسلمان را به دنیا که سخت محتاج شناختن آن است، بنمایاند (ن.ک. همو، 16/12/1391).

مقاله

نویسنده عباسعلی مشکانی سبزواری

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

پرسش و پاسخ چگونگی یاری کردن اهل بیت(ع) بخش اول

پرسش و پاسخ چگونگی یاری کردن اهل بیت(ع) بخش اول

در آموزه‌های اهل بیت(ع) به ویژه ائمه اطهار(ع) طلب یاری کردن توسط آن بزرگواران مطرح شده است.
پیامدهای تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی چه بود؟

پیامدهای تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی چه بود؟

دوره پهلوی را می‌توان دوره رشد و گسترش بهائیت دانست. بسیاری از چهره‌های شاخص بهائیت در این دوره، با بهره‌مندی از حمایت‌های ویژه شاه، سمت‌های سیاسی و اقتصادی متعددی را به دست آوردند.
چگونه عاشورا مسیر اسلامِ شیعی و شیعیانِ ایرانی را تغییر داد؟

چگونه عاشورا مسیر اسلامِ شیعی و شیعیانِ ایرانی را تغییر داد؟

درباره عوامل گرایش ایرانیان به علویان و مذهب تشیع، مورخان و پژوهشگران نظرات متفاوتی بیان کرده‌اند.
چگونگی متخلق شدن به اخلاق فاضله(کیمیای اخلاق)

چگونگی متخلق شدن به اخلاق فاضله(کیمیای اخلاق)

انسان چگونه خودش را به اخلاق فاضله متخلق کند و از رذایل اخلاقی دوری نماید؟ چگونه این معنا را در مرحله عمل پیاده کند؟ علمای اخلاق می‌گویند: ابتدا انسان باید حالت موجود نفس را حفظ کند و سپس به تهذیب رذایل و جبران ضررهای گذشته بپردازد.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
رساله حقوق امام سجاد(ع)

رساله حقوق امام سجاد(ع)

اشاره: برخی محققان میراث علمی امام سجاد(ع) را به سه بخش تقسیم کرده‌اند: روایات، ادعیه (به‌ویژه در صحیفه سجادیه)و رساله حقوق.
فلسفه چیست؟

فلسفه چیست؟

فلسفه حوزه‌ای از دانش بشری است که به پرسش و پاسخ درباره مسائل بسیار کلی و جایگاه انسان در آن می‌پردازد؛ مثلاً این که آیا جهان و ترکیب و فرآیندهای آن به طور کامل مادی است؟
رابطه علم و عمل

رابطه علم و عمل

علم و دانش بشری زمانی برای جامعه و مردم سودمند و مفید است که با عمل و اجرا همراه گردد یعنی عالم به علم و دانسته‌های خود عمل کرده و آن را با اشتیاق به دیگران نیز بیاموزد.
الخیر فی ماوقع

الخیر فی ماوقع

برای خیلی‌ها این پرسش مطرح می‌شود که چرا ما هر گاه با مصیبت و گرفتاری مواجه می‌شویم، و نخستین تحلیل و توصیف ما از آن این است که در آن خیری بوده است؟
Powered by TayaCMS