24 آبان 1393, 14:3
پلورالیسم، كثرت گرایی، تولرانس
کثرت گرایی در این حوزه به معنای اعتقاد به نوعی تکثرگرایی در تبیین هستی و عوامل سازنده آن میباشد.
به معنای اعتقاد به وجود حقایق مختلف و هم عرض که منجر به نوعی نسبی گرایی و شکاکیت میشود.
از کثرت گرایی دینی سه گونه تعبیر شده است که عبارتند از:
الف) بهرهمندی یکسان ادیان از حق و باطل؛ یعنی همه ادیانی که امروزه در بشر است، معجونی از حق و باطل هستند؛
ب) ادیان همگی راههایی به سوی حق هستند؛
ج) رویکردی پوزیتیویستی از دین؛ بر این اساس قضایای غیر تجربی و غیر حسی (فلسفی و دینی) یا یکسره بیمعنا هستند و یا اگر بیمعنا هم نباشند راهی برای تحقیق در صحت و سقم آنها وجود ندارد.
که به معنای پذیرش تکثر و تنوع در حوزه نهادهای مدنی، احزاب، جمعیتها و عقاید ناظر به مصالح اجتماعی میباشد.
طبق این نظریه، رفتارهای فرهنگی هر قوم راهکارها و راهبردهایی هستند که بسته به شرایط متعدد و گوناگونی نظیر نژاد، زیست محیطی و غیره شکل گرفته است، بنا براین باید به آن احترام گذاشت.
در این ساحت اساساً ارزشهای اخلاقی، نسبی تلقی میشوند و باورهای اخلاقی آنچنان جدی تلقی نمیگردند و ارزشهای اخلاقی دیگران باید مورد احترام واقع شوند.
در هر یک از حوزههای پلورالیسم، دامنهای از شدت و ضعف وجود دارد؛ بدین معنا که عدهای به صورت رقیق و عدهای دیگر به صورت قوی و افراطی، کثرت گرا هستند. در شکل رقیق توصیه میشود که جوامع و مردمان ضمن حفظ عقاید، آداب، رسوم، نظم و دیگر مؤلفههای مربوطه به خود، در کنار دیگر جوامع و فرهنگها با مسالمت و صلح زندگی کنند و هر یک ضمن حفظ سیره مربوط به خود در حوزهای که قرار دارد، سلوک دیگران را تحمل کنند و در عمل متعرض یکدیگر نشوند؛ از این حالت به تولرانس یا تحمل دیگری یاد میشود؛ اما، پلورالیسم در شکل غلیظ خود، گام را فراتر نهاده و اصول، باورها و ارزشها را از جزمیت ساقط کرده و در ورطه تشکیک و نسبیت میاندازد.
اما تولرانس به معنای شکیبایی و تحمل کردن است، یعنی مخالفت نکردن از سر آگاهی و قصد با عقاید یا رفتاری که مورد پذیرش یا علاقه او نمیباشد. پذیرش دیگری در حوزههای مختلف به معنای تکثر و تعددی است که پلورالیسم ندای آن را سر میدهد، یعنی در عین دل بستگی به عقاید و ارزشهای خود، حضور دیگری را محترم میشمارد.
به معنای عدم دخالت در باورها و رفتارهای اخلاقی افراد و گروههای مختلف و محترم دانستن این باورها و رفتارها.
در این دیدگاه از آنجایی که ایمان امری اختیاری است، بحث از ایمان اجباری، یک بحث پارادو کسیکال(تناقض نما) است.
سیاست مهمترین عرصه تولرانس میباشد. در اینجا مراد اینست که نظامهای سیاسی باید اهل مدارا باشند و اقلیتها و احزاب مخالف بتوانند برای تبدیل شدن به اکثریت تلاش کنند.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان