دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

اصل کرامت انسانی (1) Principle of Human Dignity

No image
اصل کرامت انسانی (1) Principle of Human Dignity

(مفهوم، منشأ، مبدأ و ویژگی‌ها)

اصل کرامت انسانی مهم ترین اصل مبنایی و پایه گذار نظام بین المللی حقوق بشر است که بر اساس آن حق‌های بشری که در نظام بین المللی حقوق بشر شناسایی شده‌اند، توجیه پذیر می‌باشد. این اصل، که گاه از آن با تعابیری چون «اصل حیثیت و منزلت انسانی» یا «اصل شرافت یا عزت انسانی» نیز یاد می‌شود، در اسناد حقوق بشری بین المللی و منطقه‌ای متعددی مورد شناسایی قرار گرفته و حتی در اسناد مربوط به حقوق بشر دوستانه نیز بر رعایت این اصل و لزوم احترام به کرامت انسانی تأکید شده است. در این جا به طور اجمالی، به مفهوم و معنا، منابع و جایگاه این اصل و سایر مباحث مربوطه پرداخته می‌شود.

1 – معنی و مفهوم کرامت انسانی

اصطلاح کرامت انسانی که در برخی اسناد از آن با تعبیر «کرامت ذاتی بشر»[1] یاد می‌شود، با وجود آن که در بسیاری از اسناد حقوق بشری و... مورد تصریح قرار گرفته، اما با این حال تا کنون در هیچ یک از اسناد مورد تعریف قرار نگرفته است. با ملاحظه ی معانی مفردات این اصطلاح و تعریف آن در سایر منابع و مصادیق آن می‌توان به مفهومی نسبتا شفاف از این اصطلاح دست یافت.

واژه «کرامت» که معادل صحیح واژه انگلیسی Dignity است، واژه‌ای قرآنی بوده که در قرآن کریم، خداوند از اعطای کرامت به ابناء بشر سخن گفته است: «و لقد کرمنا بنی آدم و حملناهم فی البر و البحر و رزقناهم من الطیبات و فضلناهم علی کثیر ممن خلقنا تفضیلا».[2] تکریم به معنی بزرگداشت و کرامت هم به معنی عزت، منزلت والا و شرف است.[3]

اصطلاح «ذاتی» نیز که معنای واژه انگلیسی Inherent است، مترادف با واژه «ماهوی»[4] و به معنای امر سلب نشدنی و تفکیک ناپذیر و غیر قابل تجزیه می‌باشد.[5]

در ترمینولوژی حقوق بشری، اصطلاح کرامت انسانی به این شرح تعریف شده است: «کرامت انسان، ارزش فطری[6] (ذاتی) یا شایستگی هر انسان است که با وجود هویت و ماهیت انسانی هر فرد انسانی وجود می‌یابد و به عنوان مبنای فلسفی تمامی حقوق بشر شناخته می‌شود.» [7]

بر این اساس، هر انسانی از آن حیث که انسان است دارای این کرامت، عزت، شرافت و ارجمندی بوده و چنین کرامتی، ذاتی و غیر قابل سلب است. حرمت و کرامت انسانی حقی مطلق[8] و خدشه ناپذیر است که تجاوز به آن به هیچ بهانه‌ای جایز نبوده و این حق، حتی از حق حیات نیز برتر است، چرا که حق حیات استثنا بردار بوده، اما حق حرمت و کرامت انسان استثنا نمی‌پذیرد و تجاوز به آن در هیچ حالتی روا نیست. آدم کشی در جنگ مجاز شناخته می‌شود، در حالی که شکنجه انسان، نه در زمان صلح و نه در خلال جنگ، مشروع به شمار نیامده، چرا که تعرض و اهانت به کرامت انسان محسوب می‌شود.[9]

به این ترتیب، اصل کرامت مقرر می‌کند، همه موجودات بشری به صرف انسان بودن و فارغ از هرگونه تمایز و حتی نوع عملکردشان از حیثیت ذاتی برخوردارند. پس تمامی آنان در پیشگاه قانون و مجریان آن برابرند و واجد کرامت هستند و باید به حیثیت و کرامت آنها احترام گذاشته شود و کرامت ذاتی آنها را مورد حمایت قرار داد.

این اصل مقتضی آن است که فرد انسانی از هر طبقه، گروه، فرقه، نژاد یا زبانی که باشد، حتی اگر جنایتکار جنگی باشد، مخالف و معاند سیاسی باشد، جاسوس، خائن و منفور، محکوم به اعدام، بیگانه، تبعه دشمن در حال جنگ یا در هر حال دیگری که باشد، باید به عنوان یک انسان به او نگریسته شود و حق دارد برای احقاق حقوق خود به مرجع قضایی مستقل، بی طرف و آزاد از مداخله دولت مراجعه نماید، آنچنان که محاکمه وی نیز باید در چنین مرجعی با رعایت تشریفات قانونی و اصول عدالت کیفری صورت پذیرد.[10] چنانچه مجرم شناخته شود، باید به صورتی انسانی با او رفتار شود و کرامت انسانی وی مورد احترام قرار گیرد، حتی اگر خود او به ظاهر فاقد عزت نفس باشد، او حق دارد ارزش ذاتی و حیثیت بشری او مورد احترام و حمایت قرار گیرد و از حقوق انسانی محروم نگردد و به کرامت او اهانت نشود، گر چه به تحمل مجازات محکوم شده باشد یا محبوس گردد.[11]

آن چنان که در حکم مورخ 10 دسامبر دیوان کیفری بین المللی برای یوگسلاوی سابق (ICTY) آمده است؛ «اصل کرامت انسانی در صدد است تا موجودات بشری را از هتک حرمت نسبت به عزت نفس، شرافت، منزلت و روانشان مصون بدارد.»[12]

حقوق بشر از کرامت ذاتی شخص انسان ناشی می‌شود و انکار کرامت انسان به نفی انسانیت می‌انجامد. اگر هر انسانی را محترم و دارای کرامت بدانیم فارغ از نژاد، رنگ، جنس، زبان، مذهب، عقیده، مرام سیاسی یا سایر عقاید یا منشا اجتماعی، ملی یا... در این صورت ایده نسبیت گرایی فرهنگی که به گونه‌ای افراطی وجود باورهای فرا فرهنگی را انکار می‌کند، مردود شده و وفاق بین فرهنگی بر مبنای چنین باوری شکل می‌گیرد.[13] تفکیک انسان‌ها به انسان‌های واجد و فاقد کرامت و حرمت یا عدم برابری آنها در کرامت، توجیه گر نقض بنیادی ترین حقوق انسان‌ها است، اما اگر انسان را محترم به شمار آوریم، خیر تمامی آنان را طلب می‌نماییم.[14]

2 – منشأ و مبدأ کرامت انسانی

هر چند کرامت و حیثیت، ذاتی انسان بوده و در وجود هر انسانی قرار دارد، اما ممکن است پرسیده شود، چه منشأ و مبدأی این کرامت را در ذات انسان قرار داده است.

در پاسخ به چنین پرسشی، پاسخ خداگرایان و مؤمنان با ماده گرایان متفاوت است. در حالی که گروه نخست منشأ و مبدأ چنین کرامتی را خداوند می‌دانند، ماده گرایان، مدعی‌اند این کرامت از جایی نیامده و آن را برآیند استعدادهای مالی انسانی می‌دانند که به طور طبیعی همراه اوست.[15]

وضع و موضع گیری اسناد حقوق بشری در قبال منشأ کرامت انسانی نیز به گونه‌ای معنی دار است. در حالی که اسنادی چون اعلامیه جهانی حقوق بشر (1948)[16]، در مقدمه و ماده یک آن به گونه‌ای این اصل را مورد شناسایی قرار داده که هیچ اشاره‌ای به منشأ و مبدأ آن نداشته باشد، در مقدمه اعلامیه اسلامی حقوق بشر (1990)[17]، منشأ و مبدأ اعطای این کرامت خداوند دانسته شده است.

از آن جایی که مبنا قرار دادن کرامت ذاتی انسان، با نفی ملاک‌هایی چون رنگ، نژاد، موجب سلب و نفی امتیازهای غیر واقعی شده و زمینه وحدت و اتحاد انسان‌ها یا وحدت جهانی را فراهم می‌آورد[18] و ذکر منشأ این اصل، احتمال دامن زدن به اختلافات میان خداگرایان و مادی گرایان و در نتیجه استقبال کم تر از تصویب سندی جهانی درباره حقوق بشر را به دنبال داشت، تعمدا از اشاره به منشأ این کرامت در اعلامیه جهانی حقوق بشر خودداری شده است و حتی پیشنهاد نماینده هلند، در درج استناد کرامت ذاتی انسان به خداوند در اعلامیه پذیرفته نشد.[19]

برخی کاربرد اصطلاح کرامت انسان را در تدوین اعلامیه جهانی حقوق بشر، بیشتر تحت تأثیر‌اندیشه‌های فلسفی کانت[20] می‌دانند، زیرا او با تأکید بر ارزش ذاتی انسان بر این باور بوده که اصل «غایت بودن انسان»[21]، او را از چنان ارزش و احترامی برخوردار می‌سازد که هر موجود دیگری ملزم به احترام اوست.[22] اما کاربرد و اعتراف به بنیادی بودن حیثیت و کرامت انسانی دارای سابقه طولانی بوده و ادیان و مذاهب نسبت به آن داد سخن داده‌اند.[23]

3 – ویژگی‌های کرامت انسان

اصل کرامت انسانی از ویژگی‌های بسیار مهمی برخوردار است. کانت برای کرامت انسانی دو ویژگی بر شمرده است:

‌أ. کرامت به منزله ارزش مطلق[24] و غیر مشروط[25]

بر این اساس، کرامت انسان ارزش مطلق، واقعی و عینی است. لذا موجودی که دارای کرامت باشد، فارغ از ارزش‌های مادی، مزایا و قیود و صرف نظر از کمبودها و نقایصی که بر او عارض گردیده، موجودی ذاتا ارزشمند و دارای شرافت و مستحق احترام و تکریم است. تفاوتی ندارد که مردم برای او ارزش قایل باشند یا نباشند.[26]

بر همین مبناست که اسناد متعدد حقوق بشری و حقوق بشر دوستانه بر کرامت ذاتی تمامی افراد بشری و غیر قابل تعرض بودن آنان، فارغ از هرگونه عوارض و تمایز، تأکید می‌کنند. به عنوان نمونه، ماده یک از فصل اول «منشور حقوق بنیادین» اتحادیه اروپایی به عنوان یکی از مهمترین مواد این منشور چنین مقرر نموده است: «کرامت انسانی غیر قابل تعرض است و باید مورد احترام و حمایت قرار گیرد.»[27]ویژگی تعرض ناپذیری حکایت از امری مطلق دارد.

‌ب. کرامت به مثابه ارزش بی نظیر و یگانه[28]

بر پایه این ویژگی، کرامت انسان به مثابه ارزش بی نظیر و یگانه است که فراتر از تمامی ارزش‌های مادی بوده و قابل مقایسه با دیگر ارزش‌های مادی نبوده و دیگر ارزش‌های مادی را نمی‌توان جایگزین آن نمود و این ارزش در قله سلسله مراتب ارزش‌ها قرار دارد.[29]

بر این اساس، به عقیده کانت، در وضعیت انتخاب میان یک موجود صاحب کرامت و موجودی دارای ارزش مادی، هیچ میزان از ارزش‌های مادی یا ارزش‌های وابسته به نیازها، تمنیات یا تمایلات مادی توان توجیه یا جبران قربانی کردن یک موجود واجد کرامت را ندارد.[30]

به این ترتیب ویژگی‌های تعرض ناپذیری، یگانگی، استثنا ناپذیری و عدم جواز تحدید کرامت انسان، حتی به بهانه نظم عمومی، از منظر جامعه بین المللی مبتنی بر حقوق بشر، امری پذیرفته شده و گریز ناپذیر است.

مقاله

جایگاه در درختواره حقوق بین الملل - حقوق بشر

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

آدابی از عبودیت

آدابی از عبودیت

از آداب عبودیت این است که جز قدرت حق، قدرتی را نپذیرند و جز ثنای حق و آنکه از اولیاء حق است، ثنای کسی را نگویند.
فهم و دریافت زبان قرآن

فهم و دریافت زبان قرآن

من امیدوارم که ما این حجاب جحود را از قلب‌هایمان برداریم و از خدای تبارک و تعالی بخواهیم که ما را آشنا کند به لسان قزآن.
علت بعثت انبیاء

علت بعثت انبیاء

اگر برای هر علمی موضوعی است... علم همه انبیاء هم موضوعش انسان است ...
ترک علاقه به دنیا

ترک علاقه به دنیا

علائق را باید کم بکنید، علاقه‌ها باید کم بشود، طبیعتاً ماها از اینجا می‌رویم، علی ایّ حال چه علاقه قلبی به چیزی داشته باشیم یا نداشته باشیم فرقی به حال ما نمی‌کند.
دعا روح عبودیت

دعا روح عبودیت

اینهایی که از کتب ادعیه انتقاد می‌کنند برای این است که نمی‌دانند، جاهل‌انند، بیچاره‌اند که این کتب ادعیه چطور انسان را می‌سازد، این دعاهایی که از ائمه ما وارد شده است مثل کمیل، مناجات شعبانیه، دعای حضرت سیدالشهداء(ع) و دعای«سمات» اینها چه جور انسان را درست می‌کنند...

پر بازدیدترین ها

ترک علاقه به دنیا

ترک علاقه به دنیا

علائق را باید کم بکنید، علاقه‌ها باید کم بشود، طبیعتاً ماها از اینجا می‌رویم، علی ایّ حال چه علاقه قلبی به چیزی داشته باشیم یا نداشته باشیم فرقی به حال ما نمی‌کند.
هوای نفس

هوای نفس

از هوای نفس بپرهیزید همان گونه که از دشمنانتان می پرهیزید چیزی دشمن تر برای افراد با شخصیت از پیروی هوای نفس و درو شده های زبان نیست.
No image

اسیر شهوت

آنهایی که بنده دنیا و شهوت خویش اند، و طوق بندگی هوای نفس را در گردن نهادند، بندگی از هر کسی که دنیا را پیش او سراغ دارند یا احتمال می دهند، می کنند و خاضع او می شوند و اگر در ظاهر زبان منیت و عفت نفس گشایند، تدلیس محض است و اعمال آنها و اقوال آنها، این کلام را تکذیب کنند.
افراط و تفریط قوه شهوت

افراط و تفریط قوه شهوت

افراط در قوه شهوت عبارت از آن است که عقل انسان مقهور شهوت شده و همّت مرد مصروف تمتّع از زنان و کنیزان گردد و از پیمودن راه آخرت محروم شود.
اصول صفات حمیده

اصول صفات حمیده

در بیان صفات حمیده و اخلاق پسندیده روح که از اعمال حسنه و سنن سنیّه بدن و اعضا به تدریج حاصل مى‌شود
Powered by TayaCMS