كلمات كليدي : كعب الاحبار، اسرائيليات، معاويه، اهل كتاب
نویسنده : مريم قدمي
کعب الاحبار
ابواسحاق کعببنماتع حمیری معروف به کعب الاحبار در عهد جاهلیت از یهود یمن و از قبیلۀ ذیرعین و یا ذی الکلاع و از تابعین بوده است. او از بزرگان علماء اهل کتاب بوده و علت تسمیۀ کعب الاحبار برای او بهرهمندیاش از دانش کتابهای احبار بوده است. وی سی و دو سال قبل از هجرت به دنیا آمد و بنا به مشهورترین قول پس از پیامبر در اوایل خلافت عمر به اسلام گروید و وارد مدینه شد.
کعب پس از گرویدن به اسلام با اصحاب پیامبر مصاحبت داشته و برای آنها از کتب اسرائیلی و اخبار امتهای گذشته حدیث نقل میکرده است.
روایات منقول از او بر دانش او نسبت به دو فرهنگ یهودی و اسلامی گواهی میدهد. در آن زمان کعب داستان تخت سلیمان را با صحنهپردازی خاصی بیان کرد و همگان را به اعجاب واداشت. در ضمن اطلاعات او دربارۀ آدم و شجرۀ ممنوعه و همچنین ذوالقرنین و پیامبران دیگر باعث فریب مسلمانان میشد.
صحابه و گروهی از تابعین از جمله خلیفۀ دوم مطالبی از او اقتباس کردهاند. و ابوهریره، ابنعباس و تعدادی از تابعین از وی حدیث نقل کردهاند. او قرآن را از صحابه گرفت. در سنن ابیداود، ترندی، نسائی و صحیح بخاری از او روایاتی نقل شده است. خلیفۀ دوم در موارد بسیاری از او موعظه و تشریح معانی آیات قرآنی را درخواست مینمود.
صحابه اعتقاد داشتند که او محل علم و فضل است و بدین جهت احادیثی را از او اخذ کردهاند. کعب الاحبار روایات بسیاری در توجیه عملکردها و تأیید اندیشههای خلیفۀ دوم و نیز پیشگوییهایی از تورات دربارۀ برخی صفات، خلقیات و فضائل او نقل کرده است.
صحابه در آغاز به کعب اطمینان داشتند به طوری که او را واعظ، معلم و مفتی میدانستند، امّا پس از مدتی برخی از آنان با پی بردن به دروغپردازی و ماهیت یهودی وی سخنان او شک کرده، او را تکذیب کردند. به جهت اینکه او در اسلام به متون و آموزههای یهودی مراجعه میکرد و اساطیر و قصص موهومی را برای مردم بیان مینمود. ازاین رو عمر او را از نقل حدیث منع کرد و او را تهدید به تبعید به، یمن نمود.
او در زمان خلافت عثمان به شام رفت و تا پایان عمرش در حمص میزیست. وی در روزگار عثمان و معاویه ارج فراوان داشت و به دستور ایشان احکام شرعی را بیان مینمود و تحت حمایت معاویه به جعل داستانهایی در تأیید دستگاه خلافت پرداخت.
روایات فراوان نقل شده از او در فضیلت شام و بیتالمقدس همه مؤید این مطلب است. او روایت کرده کسی که در بیتالمقدس دفن شود عذاب نمیشود.
دربارۀ شام روایت کرده است که است که:
«خوشا به حال سرزمین شام همانا خداوند بخشاینده رحمت خود را بر این سرزمین گسترده است»
در جای دیگر دربارۀ صفت پیامبر در تورات روایت کرده است که:
«محمد رسول خدا، بندۀ برگزیدۀ او، مولدش مکه است و مهاجرتش مدینه و مُلکش در شام است»
از احادیث روایت شدۀ کعب در زمینۀ بیتالمقدس و شام، بسیاری از خلفا چون عثمان، معاویه و پسرش و عبدالملک و ولید استفاده کردند و مردم را به این دو نقطه جذب نمودند. به خصوص در دورۀ عبدالملک که به خاطر فتنه بین او و ابنزبیر و به جهت پراکندگی جمعیت از نزد ابنزبیر و نرفتن به مکه مردم به زیارت این دو مکان تشویق شدند و از این زمان در تعظیم این دو مکان اسرائیلیاتی نقل شد.
روایات نقل شده از کعب در جوامع حدیثی باعث شده چهرۀ او دینی و آشنا به مسائل گوناگون دینی و تاریخی و تفسیری جلوه کند. احادیث نقل شده از او که اندیشه جسم انگاری خداوند را آشکارا مطرح میکند مورد قبول اهل حدیث و حنابله و یکی از اصول مذهب آنها شده است.
کعب در سال 34 در شهر حمص درگذشت.