23 فروردین 1396, 7:54
شما با رفتار امروزتان، فردای او را طراحی می کنید. مراقبت های بیش از حد، بزرگ ترین لطمه را به یک احساس لازم و دوست داشتنی برای زندگی او می زند. احساس استقلال.... وضرب الله مثلا رجلین احدهما ابکم لایقدرعلی شی وهوکل علی مولیه اینما یوجهه لایآت بخیرهل یستوی هوومن یامر بالعدل و هو علی صراط مستقیم (سوره نحل آیه ۷۶). خداوند مثالی می زند: دو مرد یکی شان لال است که به هیچ چیز توانایی ندارد و سربار مولای خویش است که هرجا او را بفرستد، سودی نیاورد. او با کسی که به عدالت فرمان دهد و به راه راست رود چگونه برابر تواند بود. خداوند مثالهای زیبایی در قرآن آورده اند که با اندکی تأمل درمی یابیم که بسیار نزدیک و در عمق زندگی هایمان جریان دارد. یکی از معضلات جامعه امروزی توجه بیش از حد والدین به فرزندان است و رسیدگی بیشتر از اندازه در امور مخصوص به آنهاست، که شاید آن را تجاوز به حریم فرزند هم بتوان گفت. متأسفانه اغلب والدین به خاطرداشتن یک یا دو فرزند، نسبت به آنها حساسیت های نابجایی اعمال می کنند، که در مواردی جبران نشدنی است. برای مثال شاهد آن هستیم که کودکان از دوره ابتدایی شدیداً تحت نظر و مراقبت والدین به خصوص مادران قرار می گیرند و حتی در خصوصی ترین اعمالشان زیر ذره بین و امر و نهی آنان هستند به طوری که احساس استقلال در آنها به وجود نمی آید و اگر گاهی هم بروز کند تحت عنوان تو صلاح خود را نمی دانی سرکوب میشود. امروزه به وفور می بینیم زمانی که ساعت کار مدرسه به اتمام می رسد این مادران هستند که کیف فرزندان را باز می کنند و دفترچه تکالیف را می خوانند،گویی تکالیف برای آنان نوشته شده است. برای آن برنامه ریزی می کنند، از ابتدا تا انتها با مراقبت و امر و نهی قدرت تصمیم گیری را در فرزندان به صفر می رسانند. شاید با این کار نتیجه ظاهری مطلوب باشد و در آخر سال فرزندمان دارای دفترهای زیبا و مرتبی بوده و با نمره ای عالی قبول شود ولی در واقع احساس مسئولیت و استقلال در آنان به وجود نمیآید. شاید از آنجایی که آدمی راحتی را به سختی ترجیح می دهد از این وضع راضی هم باشد چون بدون احساس مسئولیت و استقلال کارهایش به نحو احسن انجام شده است.این روند معمولاً ادامه می یابد، فرزندان بزرگ و بزرگ تر می شوند با نمرات عالی سالهای تحصیلی را سپری میکنند، همه خشنود و خرسند غافل از اینکه عملکرد آنها پیامدهای بسیار نامطلوبی در زندگی فرزندانشان دارد. اینان نمی توانند امور خود را تدبیر کنند و هر گاه برای انجام حاجتی فرستاده شوند قادر بر انجام آن نیستند نه می توانند نیاز های مولایشان را برآورده کنند نه نیازهای خود را (المیزان ج۱۲ ص۴۳۶). متأسفانه در دهه های اخیر شاهد آن هستیم که فرزندانمان بزرگ و بزرگ تر می شوند بدون اینکه یاد بگیرند مستقل فکر کنند و خودکفا باشند. زمان ازدواجشان فرا می رسد اما آنها طفره می روند چون یاد نگرفته اند خودشان فکر کنند و تصمیم بگیرند. شاهد آن هستیم آمار ازدواج پایین است و آنهایی هم که تن به ازدواج میدهند به خاطر عدم توانایی نمی توانند استقلال خانواده نوپای خود را حفظ کنند و متأسفانه آمار طلاق چشمگیر می باشد. چه خوب است که بیدار باشی دهیم به والدین، تا از همان کودکی به استقلال فرزندانشان ارزش دهند. تکلیف نامرتب و ناقص آنان را که با تلاش و کوشش خودشان انجام شده است ارزش نهند، به کاردستی ناقصی که فرزند خودش با فکر خودش ساخته آفرین گویند تا به فضل خداوند آنان مستقل و قوی پرورش یابند که نه تنها قادر به ساختن زندگی خودشان باشند بتوانند در آینده مؤثر و توانا در جامعه مستقل و خودکفا بنیان زندگی های جدیدی را بگذارند و حتی دیگران را هم به راه درست زندگی هدایت کنند. ... و مصداق قسمت دوم آیه ۷۶ سوره ی نحل گردند (هو ومن یامر بالعدل وهو علی صراط مستقیم) اینان کسانی هستند که به آخرین درجه کمال می رسند و می توانند خود و دیگران را به صفاتی والا بیارایند(المیزان ج۱۲ ص ۴۳۶).
علم و دانش دو بالی هستند که انسان میتواند با آنها تا بیکران پرواز کند.ارزش هر انسان با چگونگی به کارگیری آنها معین می شود. هر چه دانایی انسان بیشتر شود، نقش رهبری او در زندگی پر رنگتر می شود. بسیار اتفاق افتاده که با دیدن شخصی یا صحبت کردن کسی، به دانش وی پی بردهاید. این مسأله بیانگر این نکته است که هر دانشی که انسان فرا میگیرد در رفتار او نمود پیدا می کند و از کردار بسیاری از افراد می توان به میزان علم آنها پی برد. در ارزش علم همین بس که خداوند متعال در سوره زمر ایه ۱۱ میفرماید:«قُل هَل یستَوی الذَینَ یعلَمُونَ و الذین لا یعلَمُونَ ...؛ بگو یا کسانی که میدانند با کسانی که نمیدانند برابر هستند؟...» از همان ابتدا که بشر آفریده شد، شروع به یادگیری کرد. خداوند میفرماید:«و عَلَمَ ادَمَ الاَسماءَ کُلَها...؛ و آموخت (یاد داد) به آدم همه نامها را ...» فرشتگان دانستند که مقام انسان با دانشی که خداوند به او عطا کرده است از ملائکه بالاتر است؛ لذا انسان باید قدر خود را بداند و از دانشی که در اختیار دارد، استفاده درست ببرد. خانوادههایی هستند که از نظر اقتصادی در سطح پایینی قرار دارند، اما وجود فرزندان باهوش در میان آنها، حسرت خانوادههای مرفهی را برمیانگیزاند که هر چه خرج فرزندان خود میکنند به نتیجهای نمیرسند، بنابراین، هر چند امکانات کمی در اختیار دارید؛ ولی به اهداف عالی و بلندمدت فکر کنید و تا رسیدن به آنها، احساس شکست و دلسردی نکنید. دانش، انسان را به سوی کمال هدایت میکند. افرادی که در زندگی درست فکر میکنند، گفتار عاقلانه دارند و خوب قضاوت میکنند، در برخوردهای اجتماعی دیگران را به خود جذب میکنند. آنها شمعی هستند که میسوزند تا دنیای تاریک جهل و نادانی را با دانش خود روشن کنند و خفتگان را بیدار کنند؛ زیرا که میدانند سودجویان همواره سعی دارند، افرادی را در جهل و بیخبری نگاه دارند تا بدین وسیله راه نفوذ و تسلط زورگویانه خود را بر آنها باز کنند. در دنیایی که عصر «دانش و اطلاعات» نامیده شده است، نه به راه رفتن که به دویدن نیاز داریم تا با کسب آگاهیهای بیشتر، همسو با جوامع پیشرفته بشری به علوم و فنون روز مسلح شویم و تیر داناییمان را به سوی کسانی که قصد تجاوز به میهن ما را دارند و به فکر مطامع و منافع خود میباشند، پرتاب کنیم. قلم بهترین و محکمترین سلاح ماست، بکوشیم تا همواره آن را در دست داشته باشیم و از آن بهره بگیریم.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان