دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

خاندان جهانشاهی

No image
خاندان جهانشاهی

كلمات كليدي : تاريخ، پهلوي، جهانشاهي، قاجار، قضاوت، ديوان عالي

نویسنده : علي حسن خاني

خانوادۀ جهانشاهی از قرن هشتم به بعد از ارکان و بزرگان آذربایجان بودند و به درستی و فضل اشتهار داشتند. وقتی ناصرالدین شاه عدلیه اعظم را در آذربایجان تشکیل داد، اکثر افراد این خانواده که مجتهد و روحانی بودند، به شغل قضاوت اشتغال ورزیدند. میرزا محمد تقی صدر جهانشاهی عموی میرزا شفیع، اولین صدر دیوانخانه آذربایجان بود.[1]

مهدی جهانشاهی:

حاجی میرزا مهدی مجتهد جهانشاهی فرزند میرزا احمد مجتهد از علمای آذربایجان و از شاگردان شیخ محمد حسین معروف به فاضل اردکانی بوده است.

نامبرده علاوه بر اینکه از علمای روحانی، آذربایجان بود از خوشنویسان و منشیان آن خطه نیز بشمار می آمد و در سال 1320(ه.ق) (1282(ه.ش)) در تبریز در گذشت.

حاجی میرزا مهدی پدر میرزا شفیع آقای جهانشاهی است که از قضات عالی مقام وزارت دادگستری بود، و مدتی نیز ریاست دیوانعالی کشور را عهده دار بود.[2]

میرزا شفیع جهانشاهی:

میرزا شفیع جهانشاهی فرزند حاجی میرزا مهدی مجتهد جهانشاهی در سال 1261 خورشیدی متولد شد.[3] تحصیلات مقدماتی را نزد معلمین خصوصی آغاز کرد و سپس دروس حوزوی را از فقه و اصول و ادبیات عرب و منطق و کلام و درایه را حد سطح فرا گرفت و در سال 1293(ه.ش) به خدمت قضا اشتغال ورزید و مشاغل مختلف قضائی را در آذربایجان طی کرد. در سال 1306 که علی اکبر داور عدلیۀ نوین را تشکیل داد،میرزا شفیع با رتبۀ هشت قضائی به ریاست کل محاکم بدایت تهران منصوب شد ولی در آن کار دوام زیادی نکرد. به دیوان عالی تمیز منتقل شد ومقام دادیاری دیوان عالی تمیز را پیدا کرد.

درسال 1312که صدرالاشراف به وزارت دادگستری منصوب گردید،به جای خود حاج سید نصرالله تقوی را به دادستانی کل برگزید و مرحوم تقوی نیز جهانشاهی را به معاونت خویش انتخاب نمود، در سال 1315حاج سید نصرالله تقوی به ریاست دیوان عالی کشورمنصوب شد و میرزاشفیع جهانشاهی به ریاست شعبه دوام دیوان عالی کشور تعیین شد.

در سال 1325حاج سید نصرالله تقوی بازنشسته شد و از طرف قوام السلطنه نخست وزیر، میرزاشفیع به ریاست کل دیوان کشور رسید و در همان سال که انتخابات دوره پانزدهم مجلس شورای ملی انجام گرفت، میرزا شفیع به ریاست هیئت نظارت در انتخابات تهران تعیین گردید و لیست دوازده نفری حزب دموکرات ایران قوام از صندوق تهران بیرون آمدند و این انتخابات تا حدی به حیثیت و مقام قضائی جهانشاهی لطمه وارد کرد.[4] پس از واقعه 30 تیرماه 1331 و نخست وزیری دوم دکتر محمد مصدق، شیخ عبدالعلی لطفی به وزارت دادگستری تعیین گردید و با استفاده از اختیارات نخست وزیر که از مجلس گرفته بود، در عدلیه کودتائی انجام داد، از جمله دیوان عالی تمیز را منحل نمود و میرزاشفیع جهانشاهی را بازنشسته کرد و محمد سروری را به جای او برای ریاست دیوان عالی کشور برگزید.[5]

در مردادماه 1332 با کودتای آمریکایی، دولت دکتر مصدق ساقط شد ویکی از اقدامات اولیه سپهبد زاهدی نخست وزیر، ابطال کلیه تغییراتی بود که توسط مرحوم لطفی در دادگستری به عمل آمده بود و طبعاً جهانشاهی مجددا به ریاست دیوان عالی کشور منصوب گردید ولی فقط یک روز در آن سمت برقرار بود که در اثر سکتۀ قلبی درگذشت.[6]

نامبرده، مردی بود نیک نفس، درست، رفیق، متین و عاقل اما قاضی شجاعی نبود که زیر بار تحمیلات ولو از طرف هر مقامی باشد نرود. ناگفته نماند، که نظیر جهانشاهی هم در دادگستری خیلی کم یافت می‌شود و چراغ باید برداریم و دنبال این قبیل اشخاص بگردیم و پیدا نکنیم.[7]

عبدالعلی جهانشاهی :

عبدالعلی جهانشاهی متولد 1304 شمسی، فرزند میزاشفیع جهانشاهی رئیس دیوان عالی کشور، در خانواده ای بر جسته متولد شد. درسال 1310 به دبستان اقدسیه رفت و دوره دوم دبستان را از سال 1314 در دبستان انتصاریه ادامه داد. در سال 1316به دبیرستان صنعتی رفت و پس از یک سال به دارالفنون راه یافت و در سال1321 دیپلم گرفت. پس از اخذ دیپلم به ترکیه رفت و به مدت6ماه در دبیرستان گالاتاسرای اسلامبول تحصیل کرد و سپس به ایران بازگشت و در سال1323به دانشکده حقوق دانشگاه تهران راه یافت و لیسانس خود را از دانشکده حقوق و علوم سیاسی دریافت کرد.[8]

در دوران دانشجویی -درسال1325- به حزب ایران پیوست و در همین ایام مجددا به ترکیه رفت و به مدت 6ماه در دانشکده اقتصاد استامبول تحصیل کرد و در همین سال در وزارت دادگستری استخدام شد. عبدالعلی جهانشاهی در سال 1327جهت ادامه تحصیل به فرانسه رفت و پس از 4سال اقامت در آن‌جا، با اخذ دکترای حقوق و اقتصاد از دانشکده پاریس، به ایران بازگشت.

در سال 1334با خانم لی لی امیر خسروی که فرزند محمد علی خسروی- دادستان تهران و از اقوام او بود- ازدواج کرد و اردییبهشت ماه سال 1336 به دانشگاه تهران منتقل شد.[9] جهانشاهی بدنبال مطالعات خود در فرانسه، مانند پدرش در دادگاه‌های جَنحه و فرجام به عنوان قاضی خدمت کرد. لیکن وی از زندگی قضایی منزجر گردید و پس از آن به عنوان مربی و استادیار حقوق و استاد اقتصاد در دانشگاه تهران فعالیت نمود،[10] و مدت کوتاهی نیز به عنوان وزیر آموزش و پرورش در کابینه منصور، در سال 1965(ه.ق) وزیر فرهنگ شد. در کابینه منصور، به جز وزیران خارجه و جنگ و اقتصاد و کار و کشاورزی، بقیه وزراء تغییر کرده بودند در این کابینه برای نخستین بار چند نفر به مقام وزارت رسیدند که عبارت بودند از: امیرعباس هویدا وزیر دارائی،دکتر باقر عاقلی وزیر دادگستری، دکترجواد صدر وزیر کشور، دکتر عبدالعلی جهانشاهی وزیر فرهنگ، محمود کشفیان وزیر راه، دکتر شفیعی وزیر پست و تلگراف و تلفن، دکتر محمد نصیری و دکتر ناصر یگانه و دکتر منوچهر گودرزی و دکتر هادی هدایتی وزیران مشاور و دکتر هوشنگ نهاوندی و مهندس منصور روحانی وزیران دو وارتخانه جدید التاسیس آبادانی و مسکن و آب و برق،[11] ولی چند ماهی بیش در این سمت نبود، به علت بیماریی که داشت کنار رفت و مشاور وزیر شد.

حسنعلی منصور در آغاز نخست وزیری خود،اداره کل هنرهای زیبا را مستقل کرد و "مهرداد پهلبد"، رئیس کل هنرهای زیبا،را با تثبیت در مقام ریاست هنرهای زیبا به معاونت نخست وزیر منصوب کرد. بعدها به توصیه پهلبد و با مشاوره وزیران و اعضای حزبی،به خصوص جهانشاهی وزیر فرهنگ، وزارت فرهنگ به دو وزارت خانه تبدیل شد.[12]

جهانشاهی در سال‌های 1966-1967(ه.ق) به ریاست دانشگاه تهران منصوب گردید وی مدتی در زمینه بانکداری و مدتی نیز در زمینه امور مالی کار کرد. از بورسیه AID (کمک های آمریکا) در سال‌های 1958-1959 جهت خدمت در بخش آمار در آمد ملی وزارت بازرگانی استفاده کرد و در اوایل سال‌های 1960 به عنوان معاون رئیس بانک مرکزی برگزیده شد و مدتی سرپرستی کمیسیون مالیات ایران را بر عهده داشت. سرانجام سرپرست اجرایی بانک عمران و توسعه بین المللی ایران و اروپا منصوب شد. زمانی که با عنوان سفیر تام الاختیار امور اقتصادی در جوامع اروپایی انتخاب شد حدودا 52 سال داشت. او در دانشکده حقوق دانشگاه تهران سمت استادی داشت و تالیفاتی نیز دارد. تاریخچه سی ساله بانک ملی ایران را او تدوین و منتشر کرده است. در اسفند 1342 شمسی به وزارت اطلاعات و جهانگردی و به مدت یک سال ریاست دانشگاه ملی ایران (شهید بهشتی کنونی) را بر عهده داشت.[13]

وی یکی از اعضای شورای مرکزی جشن شاهنشاهی ایران بود که متشکل از بسیاری از مقامات و درباریون درجه اول مملکت بود.[14]

خصوصیات اخلاقی جهانشاهی:

دکتر جهانشاهی بسیار سخت، ولیکن عدم توانایی ظاهری وی در تفویض اختیارات در سال1964، زمانی که وزیر آموزش و پرورش بود منجر به حمله قلبی شد و از نظر اخلاقی که قدری محافظه کار و تودار و عصبی بود، ولی از موقعیت مستحکمی در محافل حاکمه ایران بر خوردار است. (بسیاری از اقوام نزدیک وی دارای مقامات و پست های عالی در حکومت بودند).[15]

جهانشاهی به اروپای غربی و ایالات متحده سفر کرده است و به زبان های فرانسه و انگلیسی مسلط بود و دارای یک دختر می باشد. وی در سال 1367(ه.ش)، در آمریکا در گذشت.[16]

نامه ای که از دربار به دکتر جهانشاهی ارسال شده را به عنوان نمونه در این جا می آوریم.

دربار شاهنشاهی

جناب آقای جهانشاهی، رئیس کل بانک مرکزی

عطف به نامه شماره ن/460 مورخ نهم ماه1350 بانک مرکزی ایران، اداره نشر اسکناس اشعار می دارد همان طور که در نامه شماره 313 مورخ 30/2/1350 متذکر گردید پلاتین مورد احتیاج نیماج و گرانید و گوشواره ها از طرف بانک مرکزی تهیه و در اختیار آقای روین بادگرهانیان جواهر ساز گذارده شود. برلیان‌های ریز از طرف دربار شاهنشاهی تهیه و به موقع تسلیم سازنده خواهد شد. ضمنا چون می‌بایست از مقداری برلیان درشت و مرواریدهای موجود در خزانه جواهرات استفاده شود خواهشمند است مقرر فرمائید که مانند روته ای که در سابق معمول می گردید در این زمینه اقدام مقتضی به عمل آورند البته وجوه پرداختی از طرف بانک بابت خرید پلاتین و دستمزد سازنده از طرف دربار شاهنشاهی پرداخت خواهد گردید.[17]

مسئولیت های عبدالعلی جهانشاهی

به طور خلاصه فعالعیت های عبدالعلی جهانشاهی را که دوره های مختلف در کشورهای اروپایی نیز دیده و دارای تالیفات متعددی از جمله "تاریخچه سی ساله بانک ملی" بود، به شرح زیر یاد شده است:

-بازرس قضائی- ریاست دادگاه شهرستان تهران- مستشاری دادگاه تهران- مستشاری دیوان کیفر

- مشاور اقتصادی بانک ملی

- عضو هیئت مدیره بانک جهانی و نماینده ایران در آن بانک به مدت5 سال

- عضو انجمن بینالمللی تحقیق در درآمد و دارائی ملی

- عضو کانون اقتصاد

- عضو انجمن آمار ایران[18]

غلامحسین جهانشاهی

غلامحسین جهانشاهی فرزند میرزا شفیع جهانشاهی تبریزی، متولد1299. بعد از انجام تحصیلات ابتدایی و متوسطه، وارد دانشکده حقوق شد و در علم اقتصاد درجه لیسانس گرفت و به وکالت دادگستری پرداخت. سپس عازم پاریس شد و از دانشگاه پاریس درجه دکترای اقتصاد دولتی دریافت کرد. بعد از مراجعت به ایران، مدتی وکیل دادگستری بود. بعد در کابینه علاء که دکتر سجادی وزیر دارائی شد، به مدیریت کل دفتر وزارتی رسید. در انتخابات دوره نوزدهم، کاندیدای وکالت مجلس شد و از تهران به نمایندگی انتخاب گردید.[19] در دوره بیستم نیز این سمت را حفظ کرد.[20]

در حکومت نظامی ارتشبد ازهاری که عده ای از بلندپایگان و مقامات عالی رتبه دولت در سال‌های گذشته بازداشت شدند یکی از این چهره‌ها غلامحسین جهانشاهی بود.[21]

در کابینه امیر اسدالله علم که در1342 تشکیل یافت، وزیر بازرگانی بود[22] و مدتی نیز نیابت تولیت بنیاد پهلوی را عهده دار شد.[23]

مقاله

نویسنده علي حسن خاني
جایگاه در درختواره تاریخ ایران بعد از اسلام

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS