دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

رئالیسم تدافعی Defensive Realism

No image
رئالیسم تدافعی Defensive Realism

رئاليسم، امنيت، جنگ، رئاليسم تهاجمي، رئاليسم تدافعي، روابط بين الملل، علوم سياسي

نویسنده : رسول نوروزي

فهم رفتار دولت در شرایط آنارشیک و یا فراهم آوردن یک تئوری مناسب برای سیاست خارجی همچنان مهمترین هدف دانش روابط بین‌الملل به شمار می‌آید. کلان ‌نظریه‌ی رئالیسم (واقع‌گرایی) از جمله پارادیم‌های مطرح در روابط بین‌الملل است که در فرایند تحلیل و تبیین تحولات نظام بین‌الملل دچار مناظره‌های میان‌ پارادایمی[1] گردیده، و ثمره‌ی آن ظهور خرده ‌نظریه‌های متعددی از درون آن بوده است.[2] مهمترین این رویکرد‌ها عبارتند از: رئالیسم کلاسیکِ[3] هانس جی مورگنتا،[4] نئورئالیسم (رئالیسم ساختاری)[5] کنت والتز،[6] رئالیسم نئوکلاسیک[7] گیدئون رز،[8] و همچنین رئالیسم تهاجمی[9] و رئالیسم تدافعی که این دو از درون نئورئالیسم متولد شدند.

همه‌ی این نظریه ها دارای اشتراکاتی هستند که آنها را تحت نام «واقع‌گرایی»قرار می دهد، اما تمایزات جزیی و یا ایده های آنها درباره‌ی برخی از مسائل ماهوی روابط بین‌الملل همچون امنیت،[10] آنارشی[11] و... آنها را از هم متمایز می‌سازد.[12] از مهمترین نظریه‌پردازان نظریه‌ی رئالیسم تدافعی می‌توان به: رابرت جرویس،[13] استفن والت،[14] استفن ون اورا،[15] و چارلز گلاسر[16] اشاره کرد.[17] همچنین خود کنت والتز را می‌توان رئالیست تدافعی دانست.

به‌طور کل در نگاه رئالیست‌ها؛ مشخصه‌ی سیاست بین‌الملل ماهیت آنارشیک آن است،[18] دولت بازیگری خردورز و اصلی‌ترین بازیگر در روابط بین‌الملل به شمار می‌آید، هدف اصلی در سیاست بین‌الملل بقا[19] است؛ و از آنجایی که برخلاف ساختار داخلی، ساختار نظام بین‌الملل آنارشیک است لذا در این ساختارِ هرج و مرج‌آمیز، ضروری‌ترین قاعده‌ی عمل خودیاری[20] است.[21] همچنین اعتقادی به وقوع انقلاب و تحول بنیادین در نظام بین الملل ندارند زیرا بر این باورند که ساختار آنارشیک همسانی و تشابه رفتاری در بازیگران را سبب می‌شود.[22]

لازم به ذکر است آنچه که سبب تشخّص رئالیسم تدافعی شده، ظهور و تولد رئالیسم تهاجمی «جان میرشایمر»[23]بوده است.به عبارت دیگر رئالیسم تدافعی روی دیگر سکه رئالیسم تهاجمی است که مفروضه های جان میرشایمر را در باب الزامات آنارشی، امنیت و افزایش قدرت دولت‌ها نپذیرفته است.[24]

رئالیسم تدافعی و امنیت

در رئالیسم تدافعی دغدغه امنیت اساسی‌ترین مسئله است.به عبارت دیگر نگاه رئالیست‌های تدافعی نیز نگاهی کاملا امنیتی است و در کنار رئالیسم تهاجمی، مطالعات روابط بین الملل را به سمت امنیتی شدن سوق داده و در واقع این دو رویکرد در صدد پاسخ به معمای امنیت در نظام آنارشیک بین‌المللی برآمدند. سوال اصلی برای این گروه از رئالیست‌ها این است که چه مقدار از قدرت برای دولت‌ها لازم و یا کافی است؟ و یا اصولا دولت‌ها چه زمانی بایستی به بیشینه‌سازی قدرت روی آورند. پاسخ‌هایی که به این پرسش داده شده این دو نحله رئالیستی را متمایز ساخته است.[25]

رئالیست‌های تدافعی نیز به رابطه میان آنارشی و استلزامات نظام بین‌الملل از یک سو و رفتار دولت‌ها از سوی دیگر توجه دارند اما این رابطه را پیچیده‌تر می‌بینند.[26] برخلاف واقع‌گرایی تهاجمی، فرض واقع‌گرایی تدافعی این است که آنارشی بین‌المللی معمولا خوش‌خیم است؛ یعنی امنیت چندان نایاب نیست.در نتیجه دولت‌ها که این را درمی‌یابند رفتاری تهاجمی نخواهند داشت و تنها در شرایطی که احساس کنند تهدیدی علیه آنها وجود دارد نسبت به آن واکنش نشان می دهند و این واکنش نیز اغلب در سطح ایجاد موازنه و بازداشتن تهدیدگر است و تنها در شرایطی که معضله امنیت خیلی جدی شود واکنش های سخت تری به شکل بروز تعارضات رخ خواهد نمود.به عبارت دیگر دولت‌ها زمانی اقدام به گسترش نفوذ و افزایش قدرت خود می‌کنند که احساس ناامنی کنند. بر این اساس حضور دولت در خارج از مرزهای ملی فقط در شرایط تصور ناامنی صورت می‌گیرد.[27] بنابراین امنیت در نگاه تدافعی‌ها برابر است با برخورداری از قدرت کافی برای ایجاد موازنه. تا جایی که موازنه برقرار است امنیت نیز وجود دارد. اگر کشوری قصد برهم زدن امنیت و موازنه را داشته باشد کشورها بایستی جهت کسب امنیت، اقدام به افزایش قدرت و دست‌یابی به موازنه جدید نمایند.[28]

به‌علاوه آنها آنارشی بین‌المللی را هابزی و یا بدخیم نمی‌بینند، بلکه برآنند که نمی‌توان آن را به سهولت فهمید و این دولتمردان‌اند که باید در هر وضعیت خاصی به ارزیابی درجه تهدید و یا عدم آن بپردازند. به عبارت دیگر برداشت‌های دولت‌ها و ادراکات ذهنی آنها نقش پررنگی در شکل‌دهی به رفتارهایشان ایفا می‌کند.

تدافعی‌ها نیز همانند تهاجمی‌ها بر این باورند که مخاصمه در برخی شرایط اجتناب‌ناپذیر است. زیرا دولت‌های متجاوز و توسعه‌طلبی وجود دارند که نظم جهانی را به چالش می کشند و نیز برخی از کشورها تنها در راستای تعقیب منافع ملی خود ممکن است درگیری با دیگر کشورها را اجتناب‌ناپذیر کنند.[29] تاکید استفن والت بر اهمیت "موازنه تهدید"[30] به جایموازنه قدرت[31] است. تهدید در نگاه او عبارت است از:ترکیبی از قدرت تهاجمی دولت، ‌توانمندی‌های نظامی، ‌نزدیکی جغرافیایی، و نیّات تجاوزکارانه احتمالی آن. پس صرف قدرت مهم نیست و سایر عوامل نیز مهم‌اند. به عبارت دیگر آنچه در روابط میان دولت‌ها حائز اهمیت است برداشت آنها از یکدیگر به‌عنوان تهدید است و نه صرف میزان قدرت هر یک از آنها.از سویی دیگر امنیت در شرایطی در نظام افزایش خواهد یافت که ایجاد موازنه به هنجار بدل شده باشد، و ایدئولوژی تاثیر زیادی نداشته باشد. دولت‌ها در برابر آن دسته از دولت‌هایی دست به موازنه می‌زنند که تهدید فوری نسبت به موجودیت یا منافع آنها به حساب آیند.[32]

اگرچه رئالیست‌های تدافعی بدبینی رئالیست‌های تهاجمی را نسبت به نهادهای بین‌المللی ندارند اما مانند نئولیبرال‌ها بر این باورند که جنگ از طریق ایجاد نهادهای امنیتی (به‌عنوان مثال ائتلاف‌ها یا پیمان‌های کنترل تسلیحات) که دو راهی امنیتی را کاهش می‌دهند و امنیت متقابل را برای دولت‌های شرکت‌کننده ایجاد می‌کنند قابل اجتناب است، ولی با این تفاوت که آنها نهادها را موثرترین شیوه برای جلوگیری از همه انواع جنگ‌ها نمی‌دانند. اگرچه رئالیست‌های تدافعی معتقدند که حوزه‌هایی از منافع مشترک وجود دارد ولی نگران عدم پایبندی یا تقلب برخی دولت‌ها به ویژه در حوزه‌های سیاست امنیتی هستند.

مفروضه‌های رئالیسم تدافعی

مهمترین مفروضه‌های رئالیسم تدافعی عبارتند از:

1) معضله امنیت: منظور از معضله امنیت[33] شرایطی است که در آن تلاش یک دولت برای افزایش امنیت خود باعث کاهش امنیت دیگران می‌شود که از آن به امنیت نسبی[34] تعبیر می‌شود. به نظر رئالیست‌های تدافعی توسعه‌طلبی همیشه به امنیت منجر نمی‌شود. در واقع مسئله این است که امنیت مطلق ممکن نیست جز با تبدیل شدن به یک هژمون جهانی و چون احتمال نیل به چنین جایگاهی اندک است و تاسیس دولت جهانی به معنای پایان سیاست بین‌الملل خواهد بود، دولت‌ها همیشه امنیت‌جو خواهند بود و با معضله امنیتی روبرو می‌شوند.

2) ساختار ظریف قدرت: به نظر رئالیست‌های تدافعی ساختار ظریف قدرت[35] که متغیر سطح نظام نیست و به معنای توزیع نسبی آن دسته از توانمندی‌های مادی است که دولت‌ها را قادر می‌سازد راهبردهای نظامی و دیپلماتیک خاصی را دنبال کنند، مهم‌تر از ساختار خام یا زمخت[36] قدرت می‌باشد.

3) برداشت‌های ذهنی رهبران: تاثیر ساختار ظریف قدرت و توانمندی‌های مادی بر رفتار دولت از طریق تصورات یا برداشت‌های ذهنی[37] رهبران ملی است. آنها معمولا بر مبنای قیاس‌های تاریخی و میانبرهای دیگر ادراکی اطلاعات واصله را پردازش می‌کنند و تصمیم می‌گیرند. بنابراین این عامل یک متغیر میانی بسیار مهم تلقی می‌شود.

4)عرصه سیاست داخلی: به نظر واقع‌گرایان تدافعی، استقلال دولت در برابر جامعه مدنی، ائتلاف سیاسی، عرصه سیاست سازمانی و روابط میانِ بخش های لشکری و کشوری همگی توانایی رهبران را در بسیج منابع تحت تاثیر قرار می دهند.قدرت سیاسی ملی به معنای توانایی بسیج منابع مادی و انسانی دولت بسیار اهمیت پیدا می‌کند.

بنابراین به‌طور خلاصه می‌توان گفت: رئالیسم تدافعی که در مقابل رئالیسم تهاجمی مطرح شد با ارائه تعریفی خاص از تهدید و امنیت نگاه متفاوتی به مسئله قدرت و کاربرد آن دارد. در نگاه آنها این برداشت دولت‌ها و رهبران آنها از مقوله‌هایی همچون آنارشی و امنیت است که به رفتارهای آنها شکل می‌دهد. و از آنجایی که دولت‌ها آنارشی را خوش‌خیم می‌دانند (برخلاف تهاجمی‌ها) لذا در برابر سایر دولت‌ها رویکردی تهاجمی اتخاذ نخواهند کرد.رویکردهای تهاجمی و تدافعی دو تفاوت عمده دارند:نخست آن‌که دولت تهاجمی امنیت را در کاهش عامدانه امنیت سایر کشورها جستجو می‌کند در حالی‌که که دولت تدافعی این‌گونه عمل نمی‌کند. دوم این‌که دولت‌های تهاجمی امنیت یکدیگر را به صورت متعمدانه تهدید می‌کنند در حالی‌که دولت‌های تدافعی به صورت عمدی امنیت یکدیگر را تهدید نمی‌کنند.[38]

مقاله

نویسنده رسول نوروزي

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

No image

عهدنامه گلستان

No image

حزب بعث

No image

سیاست خارجی

Powered by TayaCMS