دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

تعمیر مدرسه ی رضویه

No image
تعمیر مدرسه ی رضویه

تعمیر مدرسه ی رضویه

مدرسه ی مبارکه ی رضویّه ـ که یادگار ماندگار ایام حضور پر برکت امام هشتم، علیه السلام، در قم است و از قداست و اهمیت خاصی نزد قمی ها برخوردار است، رو به خرابی و ویرانی می رفت که با ورود آقای حاج شیخ مهدی به قم و تعمیر و آبادی آن موقعیت خاصی یافت و مجمع فضلا و محصّلین شد. به قول مرحوم آقای بدلا:

«مدرسه ی رضویه، از عظمت بالایی برخوردار بود و حکم مدرسه فیضیه ی کنونی را داشت. این مدرسه در ابتدا مخروبه ای بیش نبود و به همت مرحوم آقا شیخ مهدی حکمی پایین شهری آباد شد. او فردی با شخصیت بود.

خاطره ای از زمان حضور در مدرسه ی رضویه نقل کنم که شنیدنی است. آقای شیخ مهدی حکمی، مردی بود با عزم و اراده، در تصمیم گیری ها، قاطع بود و توان روحی بالایی داشت. یک سال در فصل تابستان، قم در بی آبی به سر می برد و آب مورد نیاز شهر از طریق آب انبارهایی که در زمستان آب را ذخیره می کردند، تأمین می شد. اصولاً در تابستان ها، رسم بر این بود که پنج روز از آب رودخانه استفاده می شد و شش روز، آب را برای روستاهای بالا به حال خود می گذاشتند و دیگر آبی در کار نبود. اصطلاحاً به این برنامه، «پنج و شش» می گفتند.

در آن تابستان، از قضا آقا شیخ مهدی حکمی تصمیم گرفتند که مدرسه ی رضویه را تعمیر کنند. از جمله قصد مرمّت حوض بزرگی را داشتند که در وسط مدرسه قرار داشت. روش مرمت حوض هم در زمان سابق که سیمان نبود، به این نحو بود که به کمک آهک و ساروج و مهره زدن روی ساروج، حوض را عمل می آوردند و بعد از اتمام کار مهره زنی، باید بلافاصله حوض را از آب پر کنند و گرنه در اثر گرما از هم می پاشید. به علت کمبود آب، در منطقه ی رضویه که بعضی سال ها، هرگز آب رودخانه را به خود نمی دیدند، آقا شیخ مهدی، مقامات شهری، از جمله میراب قم را احضار کرد و از آنان قول گرفت که وقتی تعمیرات حوض مدرسه ی رضویه به پایان رسید، در روز معینی به مدرسه آب برسانند. روی حوض مدرسه چادر زدند تا آفتاب نخورد. بعد، تعمیرات شروع شد و به مرحله مهره زنی به ساروج رسید.

در شبی که موعد رسیدن آب بود، قرار شد آب از حوالی جایی که بیمارستان فاطمی واقع است، از طریق نهرهای بیابانی وارد شهر شود و پس از سیراب کردن تمام خانه هایی که در مسیرش بود، به حدود منزل حاج سید علی بلورفروش برسد و بعد وارد منطقه ی حسین آباد شود و سرانجام به کمک مأمورینی از شهرداری که برای این کاردر نظر گرفته شده اند، آب وارد مدرسه رضویه شود. طلبه های مدرسه و از جمله من در امتداد شهر منتظر ورود آب بودیم، ولی خبری از آن نبود. سرانجام فهمیدیم که منازل سر راه، که روزهای متمادی در بی آبی شدید به سر برده بودند، جلوی آب را سد کرده اند!

مأموران اطلاع دادند که از حدود کوچه عشقعلی به این سمت، آب در جریان نیست. هنگام سحر بود که به آقا شیخ مهدی گفتند که دیگر بعید است امشب آب برسد، لذا باید تا نوبت بعد صبر کنید. ایشان گفتند: «به هیچ عنوان نمی توانیم صبر کنیم چون ساروج های حوض، خرد می شود و می ریزد. باید فکر دیگری اندیشید».

این جا بود که دستور داد چند نفر افراد قوی هیکل را از سطح شهر بیاورید تا از چاه آب رضوی به تناوب آب بکشند تا کار ما راه بیفتد.

افراد مزبور این توانایی را داشتند که با دلوهای بزرگ، از چاه آب بکشند. این دلوها گاهی اوقات به حجم یک گوسفند می رسید و از پوست همین حیوانات ساخته می شد. بعضی اوقات هم از دلوهای بزرگ تری که بدان گاوی یا شتری می گفتند، استفاده می شد که برای بالا کشیدن آن، نیاز به چرخ چاهی قوی بود که دو نفر یا یک نفر قوی هیکل پشت آن بنشینند. کارها آماده شد و مشغول پرکردن حوض شدند.

فردای آن شب، نزدیکی های ظهر بود که چند نفر از مأمورین بلدیه و میراب ها برای عذرخواهی خدمت آقا آمدند. البته به دستور آقا شیخ مهدی، دَرِ مدرسه را بسته بودیم تا این جماعت ملتفت نشوند که ما خودمان در حال تهیه ی آب هستیم. به هر حال، مأموران اظهار شرمندگی کردند و گفتند: «ما نهایت تلاش مان را کردیم و حتی آب را تا کوچه ی عشقعلی رساندیم، ولی چون آب رودخانه کم بود و نیز نهر آب از داخل برخی منازل عبور می کرد و آنان جلوی آب را می گرفتند، موفق نشدیم به عهدمان وفا کنیم». آشیخ مهدی گفت: «الآن وقت نماز است اگر مایل باشید، می توانید وضویتان را سر حوض بگیرید تا در ضمن، صحت صحبت های ما آشکار شود».

مأموران نخست امتناع کرده بودند و آثار ناباوری در صورت شان پیدا بود.

شیخ گفت: «اگر آب نبود، برای نماز تیمم کنید!»

سرانجام مأموران بلدیه و میراب ها که به اقتضای شغل و تجربه شان، ادعای آقا، مبنی بر این که حوضی به آن بزرگی یک شب مملو از آب شود، بی اساس بود، قدم به مدرسه گذاشتند و ناگهان در برابر خود، آب زلالی را مشاهده کردند که از شدت صافی، سکّه های ده شاهی نقره که در کف آن انداخته بودند، می درخشید و نقوشش قابل خواندن بود.

مأموران وقتی از ماجرای چاه مطلع شدند، از همت و مدیریت آقا شیخ مهدی حکمی، متعجب شدند و سپس آستین ها را برای وضو گرفتن بالا زدند!»[13].

یکی دیگر از خصوصیات مرحوم حاج شیخ مهدی اهتمام بسیار به اقامه ی نماز اول وقت بود. مرحوم آقای بدلا ـ که جریان استقبال از حضرات آیات سید عبدالله شیرازی و سید عبدالباقی آیت اللهی را نقل می کند ـ می گوید:

«... چون آن ایام هنوز ماشین مورد استفاده نبود، علمای مزبور بنا بود با چهارپا وارد شهر شوند. همین امر باعث شد که زمان انتظار طولانی شود. آقای شیخ مهدی حکمی هم برای استقبال از علمای شیراز، سوار بر چهارپایی شده بود و در صف مستقبلان قرار داشت، تا این که انتظار به سر رسید و آقایان تشریف آوردند و به سمت قم حرکت کردند. مردم هم با پای پیاده به دنبال آنان روان شدند. غروب آفتاب نزدیک بود و هنگام اذان مغرب فرا رسید. آقا شیخ مهدی، از آن جا که به نماز اول وقت اهتمام می ورزید، گفت: برای انجام دادن فریضه توقف می کنیم. اطرافیان گفتند: در این نزدیکی جوی آبی هست که می توانید برای گرفتن وضو مورد استفاده قرار دهید. آقا شیخ مهدی آستین ها را بالا زد، مردم همه به تبع ایشان وضو گرفتند و در مقابل «شاه جمال» صف استقبال را به صف نماز تبدیل کردند و بدون این که مرحوم آقا شیخ مهدی اصراری داشته باشد که مردم به او اقتدا کنند، خود به خود، این اتفاق افتاد و نماز مغرب به جماعت خوانده شد. هنگام ادای فریضه ی مغرب بودیم که آقایان وارد شدند و خواستند اقتدا کنند که نماز مغرب تمام شد. نماز عشا را نخواندند و همگی به طرف قم حرکت کردند.»[14].

نیز معروف است که مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حایری، در مهاجرت به قم در رجب سال 1340 ـ نوروز 1301 شمسی ـ بر آقای حاج شیخ مهدی وارد شدند. در نجف و سامرا، با هم نزد اساتید تحصیل کردند و هم درس و هم بحث بودند. علمای قم در آن جا از او دیدار کردند و دعوت به ماندن در قم کردند. در حقیقت شالوده ی بنای عظیم حوزه ی علمیه ی قم، در خانه ی حاج شیخ مهدی، پی افکنده شد[15].

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

No image

مهدی حکمی قمی

جدیدترین ها در این موضوع

رزق حلال

رزق حلال

امام صادق (ع) قرمودند: «ترک یک لقمه‌ حرام‌ نزد خدا، محبوب تر است از هزار رکعت نماز مستحبی.» (بحار الأنوار (ط ـ بیروت)، ج‌90، ص373)
نفاق

نفاق

امیرالمؤمنین علی (ع):«از نفاق دوری کن، به درستی که فرد دو رو نزد خداوند متعال دارای جایگاه و منزلت نیست.» (شرح آقا جمال خوانساری بر غررالحکم و دررالکلم، ج‌2، ص304)
عفت در کلام امیرالمومنین(ع)

عفت در کلام امیرالمومنین(ع)

حضرت علی(ع) فرمودند: «هرکس اعضا و جوارح خویش را از حرام بازدارد، اخلاقش نیکو می گردد.» (شرح آقا جمال خوانساری بر غررالحکم و دررالکلم، ج‌5، ص432).
دوری از موضع تهمت

دوری از موضع تهمت

امام صادق (ع) فرمودند: هرگاه مؤمن به برادر [دینی] خود تهمت بزند، ایمان در قلب او از میان می‌رود، هم چنان که نمک در آب، ذوب می‌شود. (مشکاةالأنوار فی غررالأخبار، طبرسی، علی بن حسن، ص319)
قناعت

قناعت

حضرت علی (ع) فرمودند: «به جستجوی بی‌نیازی برخاستم، آن را جز در قناعت نیافتم؛ همواره قناعت کنید، تا بی‌نیاز باشید.» (جامع الأخبار (للشعیری)، محمد بن محمد،ص123)

پر بازدیدترین ها

صله رحم در کلام پیامبر اکرم(ص)

صله رحم در کلام پیامبر اکرم(ص)

حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: «ثواب صله رحم را از ثواب همه اطاعات زودتر میدهند» الکافی، ج 4 ص 68، ح 2(
«وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَاد» (بقره/207)

«وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَاد» (بقره/207)

«افرادی هستند (امیر مؤمنان علی (علیه‌السّلام)) که جان خویش را با خداوند معامله می‌کند به خاطر به دست آوردن رضایت او، و خداست که نسبت به بندگانش مهربان است».
قال علیٌ (علیه‌السّلام): «الفُرصَه تمُّر مرِّ السَحاب فانتَهِزوا فُرَصَ الخَیّر» (نهج‌البلاغه فیض، ص 1086)

قال علیٌ (علیه‌السّلام): «الفُرصَه تمُّر مرِّ السَحاب فانتَهِزوا فُرَصَ الخَیّر» (نهج‌البلاغه فیض، ص 1086)

امام علی (علیه‌السلام) فرمود: «فرصت مانند ابر از افق زندگی می‌گذرد، مواقعی که فرصت‌های خیری پیش می‌آید غنیمت بشمارید و از آن‌ها استفاده کنید»
No image

امام حسین (ع): «الناسُ عبیدُ الدنیا و الدین لعق علی السنتهم یحوطونه مادرَّت معایشُهم فاذا مُحَّصوا بالبلاء قَلَّ الدَیّانون»

«مردم بندۀ دنیایند و دین بر زبانشان می‌چرخد و تا وقتی زندگی‌هاشان بر محور دین بگردد، در پی آنند، امّا وقتی به وسیلۀ «بلا» آزموده شوند، دینداران اندک می‌شوند.»
قال الباقر(علیه السلام): «لِکُلِّ شَیْ‌ءٍ رَبِیعٌ وَ رَبِیعُ الْقُرْآنِ شَهْرُ رَمَضَان»‌

قال الباقر(علیه السلام): «لِکُلِّ شَیْ‌ءٍ رَبِیعٌ وَ رَبِیعُ الْقُرْآنِ شَهْرُ رَمَضَان»‌

امام باقر (علیه السلام) فرمود: «برای هر چیزی بهاری است و بهار قرآن، ماه رمضان است» (الکافی، ج 2، ص 630)
Powered by TayaCMS