این مقاله به صورت تلخیص ارائه شده است و نسخه کامل آن به زودی ارائه می گردد.
کلماتی که به تنهایی نمایندۀ یک جملۀ مستقلّاند، بدون آنکه نهاد و گزاره در آنها قابل تفکیک باشد، مانند آخ!، وای!، بهبه!
اصوات برای بیان حالات روحی، احساسات و عواطف گوینده از جمله تحسین، شادی، تعجب، رنج، تنبیه، بیم، امید، آگاهی، خشم، تنفّر، تمسخر، توهین، اعتراض، تحقیر و نیز برای راندن و خواندن حیوانات به کار میروند.
اصوات را میتوان از جهت معنی و نوع احساسی که بیان میکنند به انواعی تقسیم کرد. برخی از آنها عبارتاند از:
فرمان: هیس!، کیش!؛
ستایش: بهبه!، به!؛
افسوس: وای!، ای وای!، آخ!، آه!، اوه!؛
درد و لذت: اوف!، آخ!، آی!، واخ!؛
آگاهی دادن و صدا زدن: آی!، آهای!، هِی!، اُهُی!، اُی!؛
تنفّر: اَه!؛
تعجّب: وَه!، بَه!؛
اعتراض: اِ!؛
ترحّم: آخِی!.
باید توجه داشت که صوت اگر چه مفهوم یک جملۀ کامل را دارد، امّا غالباً به تنهایی معنی قطعی و مشخصی ندارد و معنی دقیق آن را از موقعیت گوینده، نحوۀ ادای صوت یا وجود قرینه میتوان دریافت.
اصوات به عنوان اسم یا صفت و نیز در جایگاههایی مانند نهاد و مفعول به کار نمیروند و در ساخت گروه اسمی یا گروه صفتی در نقش مضاف، مضافالیه، صفت یا موصوف وارد نمیشوند؛ امّا ممکن است، مانند افعال، متمّم یا جملۀ پیرو داشته باشند. مانند: آخ که از دست او به تنگ آمدهام!، وای بر تو!
گروهی از دستورنویسان از جمله ناتل خانلری، بصاری، وزینپور و ماهوتیان کلمات و عباراتی مانند آفرین، مژده، سلام، ساکت، افسوس، پناه بر خدا، سفر به خیر و نیز عباراتی مانند بارکالله، الحمدلله، ان شاءالله را نیز که از زبان عربی وارد زبان فارسی شدهاند جزو اصوات طبقهبندی میکنند. طبق نظر این گروه از دستور نویسان، صوت با اسم، صفت و قید مشترک است.
بویل و فرشیدورد اصوات را به دو گروهِ اصوات ویژه یا مختصّ و اصوات مشترک تقسیم میکنند. در این طبقهبندی، صوت ویژه شاملِ اصواتی است که نمیتوان فعلی را به آنها افزود؛ مانند آهای!، اوه!، بهبه!؛ در حالی که اصوات مشترک، کلماتی هستند که در اصل با اسم، صفت و یا قید مشترکاند، امّا در نقش صوت نیز به کار میروند و البته تنها راه تشخیصِ صوت بودنِ آنها معنی و آهنگ کلام است؛ مانند افسوس، دریغ، آفرین.
منبع:
- دانشنامه زبان و ادب فارسی، زیر نظر: اسماعیل سعادت؛ تهران، سازمان انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، 1384، ج1، ص447.